eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
54 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل همیشه از همه سرها سری حسین بر نیزه دیدمت، چقدر محشری حسین از هرکجای دشت شمیم تو می‌وزد عطر گل محمّدیِ پرپری حسین تا گفت: «یا أخا...» به خدا مطمئن شدم عبّاس را به خیمه نمی‌آوری حسین! چشمم به توست ای سر بی تن که سال‌هاست تنها پناه بی کسی خواهری حسین حتّی به شمر و عاقبتش فکر می‌کنی! تو جلوه‌گاه رحمت پیغمبری حسین :: از اشک ما بنای قیامت شود خراب، از قاتلان خویش اگر بگذری حسین
. برا مشک و علمت گریه کنم برا دست قلمت گریه کنم پهلوون من برای صورت و خونِ روی پرچمت گریه کنم گریه میکنم برات گریه زیاد کی میگه گریه به مردا نمیاد تو زمین خوردی و خوردم زمین میخنده لشکر ابن زیاد زدنت عباس میزنم ناله علم افتاده زمین و شمر خوشحاله آخرین کارش توی گوداله علم افتاده زمین و شمر خوشحاله **** چجوری غمت رو باور بکنم چشم درهمت رو باور بکنم قد بلند هاشمی آخه چطور بدن کمت رو باور بکنم پیش هم بچینم اعضای تو رو پیش بازوهات دستای تو رو من دیگه فکر نمیکردم ای وای که بخوان قطع کنن پای تو رو صورتت واسم کاشف الکربه به همین صورت حیدری زدن ضربه بی هوا خوردی وای از این حربه به همین صورت حیدری زدن ضربه محرم 1403 .👇
. ای که بر نوک سنان ذکر خدا بر لب تو تا ابد روح حیات بشر از مکتب تو روزها یکسره روز تو و شبها شب تو هم تو مصباح هدی هستی و هم فُلک نجات یا قتیل العبرات **** نسل ها شیفته ی مکتب ایثار تو اند قدسیان تا ابد الدهر عزادار تو اند راد مردان جهان پیرو انصار تو اند ای که بگرفته در اسلام حیات از تو حیات یا قتیل العبرات **** شجر طورِ دل اهل تولا سر تو هادی و راهبر نسل جوان اکبر تو حجت اکبر تو خون علی اصغر تو به تو و خونِ گلوی علی اصغر صلوات یا قتیل العبرات **** خونِ پاک تو به اسلام بقا داد حسین آنچه زیبنده بُوَد بر تو خدا داد حسین سرِ پاکت به سرِ نیزه ندا داد حسین منو سازش منو ذلت منو بیعت هیهات یا قتیل العبرات محرم 1403 👇
همین که دختر شیر است و خواهر شیر است بدیهی است بیانش شبیه شمشیر است برای شیرزن عصر خود شدن کافی‌است همین که خون علی در رگش سرازیر است ظهور دیگری از فاطمه‌ست وقتی که برابرش همه‌ی فتنه‌ها زمین‌گیر است محال بوده که با کفر همنشین باشد کسی که آینه‌ی آیه‌های تطهیر است اگر اسیر خطابش کنم زبانم لال... که شیر شیر بماند اگر به زنجیر است هزار داغ به جانش نشست در یک روز عجیب نیست اگر در جوانی‌اش پیر است برای از نَفَس افتادنش همین کافی‌است که روبروش سری روی نیزه تصویر است
🔹جرس شوق🔹 با خودش می‌برد این قافله را سر به کجاها و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها کوفه و شام و حلب یکسره تسخیر نگاهش دارد از نیزه اشارات مکرّر به کجاها سورۀ کهف گل انداخته این بار و زمین را می‌برد غمزۀ قرآنی دیگر به کجاها بر سر نیزه تجلّیِ سر کیست؟ خدایا! پر زد از بام افق نیز فراتر به کجاها بین خون‌گریه، پیام‌آور خورشید صدا زد: «می‌روی با جرس شوق، برادر! به کجاها؟»... چه زبون است یزید و چه حقیر ابن زیادش شهر را می‌کشد این خطبۀ محشر به کجاها...
. آنچه را خورشید می‌پنداشتم، دیدم سر است سر ولی در نورش از خورشید هم حتی سر است . دست‌های غرقِ خونش را ببین، این دست‌ها رحل قرآنند، قرآنی که نامش اصغر است . تیر در دستش نشست و نیزه‌ای در سینه‌اش سینه‌ای که زخمیِ داغِ علی‌ِ اکبر است . رودی از خونِ حسین جاری‌ست بر روی زمین در کنارش برکه‌ای از اشک‌های خواهر است . درمیان شعله‌ها اینجا علی بن الحسین هست بیماری که هر آهش مسیحاپرور است . این طرف ایمان مطلق، آن طرفِ کفرِ تمام یک طرف تنها حسین و یک طرف صد لشکر است . چشم چشمی را نمی‌بیند در این گرد و غبار گرچه نامش ظهرِ عاشوراست، روزِ محشر است . نازم آن صدپاره پیکر را که حتی روی خاک یک سروگردن ز قدِ نیزه‌ها بالا‌تر است . حال یا در مسجد و یا در زمینِ کربلا دست اربابِ کرم همواره بی‌انگشتر است . در مصاف حق و باطل هرکه تنهایش گذاشت شک نکن رزقش پشیمانی و زخمِ بستر است . جای ماندن نیست دنیا بعد مولامان حسین این شعارِ سبزِ توابین همیشه خوش‌تر است . قتل‌گاه است و زنی می‌گرید و مولا حسین می‌شناسد این صدا را، این صدای مادر است .
رسید وقت سفر سر به زیر شد زینب حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد هزار سال ز داغ تو پیر شد زینب سه چهار مرتبه با شمر هم‌کلام شده نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب چقدر پای غنیمت کتک ز لشگر خورد چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب همان زمان که به سرنیره ها هُلش دادند نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب نبودن تو و عباس کار خود را کرد و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد.. بلند شو همه رفتند دیر شد زینب! سید پوریا هاشمی
آقا چه میشود به غلامت  کرم کنی با گوشه ی نگاه  دلش را  حرم کنی از بس که با گنه دلتان را شکسته ام لایق نیم  نگه  به دل  مضطرم  کنی یک گوشه ی نگاه تو دل را جلا دهد دل میدهم تو را که شما گوهرم کنی آقا   مدال  نوکریت  را  ز  من   نگیر من سینه میزنم که تو عاشقترم کنی ازکاروان عشق تو جامانده ام حسین آیا  شود  مرا   تو  مقیم  حرم   کنی؟ یک جرعه ای  بده تو ز صهبای کربلا تا مست آن  شراب و مِیِ  کوثرم کنی @mortaza110shahmandi. ایتا
می خونم از زینبی که دختر شاه غیرته لرزونده کاخ ستم و چون الگوی شهامته اگر چه خَم شد قَد او از غصه های کربلا با خطبه اش رُسوا نمود یزید پستِ بی حیا توی کربلا ، با اینکه دیده غم و بلا ندیده به جز ، زیبایی و لطف خدا بی بی جان یا زینب (۴) می خوام بگم از شهری که پُر از بلا و ماتمه از شهر نیرنگ و فریب کوفه ای که پُر از غمه شهری که کارشون فقط نامردی و جسارته زبون من لال بشه که رقیه در اسارته روضه می خونم ، از غارت و از طعنه ها از کعب نِی وُ ، از راس روی نیزه ها سیدی حسین جان (۴) ای سر بریده یا حسین ای کُشته ی کرببلا قرآن بخون ای قاری و هلال روی نیزه ها سنگ جفا کی زد حسین بر صورت و بر لب تو ؟ بشکنه دست دشمنت از غم شکست زینب تو خواهر بمیره ، از غُصه ی عزای تو چه کنم حسین ، از غم کربلای تو ؟ سیدی حسین جان @mortaza110shahmandi. ایتا