نوحه های مُحرَّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۱۰
زمینه ی حضرتِ رقیه سلام الله علیها
از شــــامِ تیــره ی ما
هر شب ستاره بردند
تنهــــا عروسکـــم رو
با گــوشُـــواره بردند
بالا نشیــــن هستی
بر نیــــزه هــــا بابا
می بوسمت از دور
دنبـــالِ مَحــمِل ها
از ناقــــه افتـــادم
دیدم سَرَت بالاس
انگـــار نگـاهم کرد
از دور عمو عبّـاس
بـابـا جوونم
من دل خونم
دارم پایینِ نیزه روضه می خونم
کوفه و شـام
وای از دشنام
از بس خوردم زمین کبود شده پاهام
بابا جونم بابا جونم
بابا جونم حسین حسین حسین بابا
قهرم باهات بابایــی
من رو سَفَر نَبُـــردی
با دستِ بسته ما رو
دستِ کــیا سِپُــردی
دستام پُر از درده
پاهام پُر از زخمـه
این نیـــزه دارِ تــو
بدجوری بی رحمه
گــاهی به تـو آروم
حرفــای بَـد می زد
گاهی به من مُحکم
مُشت و لگد می زد
با غم تنها
مثلِ زهــرا
پهلوم بدجوری درد گرفته این شب ها
مُـردَم بـابـا
یک دَم بـابـا
امشب با سر بیا به دیدَنم بابا
بابا جونم بابا جونم
بابا جونم حسین حسین حسین بابا
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرَّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۱۱
شورِ حضرتِ رقیّه سلام الله علیها
تویی روحِ قرآن تو دین و ایمانی
صراط المستقیم مِلاک و میزانی
تو دُرِّ نایابــــی
قبله و محرابی
دختـرِ زهــرا و
کوثـرِ اربابـــی
واسه تو مجنونم
بی سر و سامونم
به تو من مدیونم
ای رقیّه جووونم
مَدَدی رقیّه مَدَدی رقیّه مَدَدی رقیّه
بگو تا دمِ مرگ تو لعنِ امیّه
جوونیم به ولله فـدایِ رقیّه
خدایِ احساســی
به زینب حسّاسی
تـــو زورِ بــــازویِ
عمو جان عبّاسی
ای دل و ای دلبر
آیه آیــه کوثــــر
شونه می زنی بر
مویِ علی اکبــــر
مَدَدی رقیّه مَدَدی رقیّه مَدَدی رقیّه
تویی کوهِ رنج و ز غم ها لبالـــب
تویی غیرت الله تویی صبرِ زینب
به عصمت زهرایی
به هیبـــت مولایی
به غیرت عبّاس و
شجاعت بــابــایی
ای شه و شهزاده
دلبــر و دلــــداده
گردنــم افتــــاده
بــــزنــم قــــلاده
مَدَدی رقیّه مَدَدی رقیّه مَدَدی رقیّه
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرَّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۱۲
واحدِ حضرتِ رقیّه سلام الله علیها
داره می ره بــابــا رویِ نیـزه ها
نــگــاهِ رقــیّــه ســویِ نیــزه ها
همین که صداش میکنن فاطمه
کتک می خوره پهلویِ نیـزه ها
نه گوشواره مونده دیگه تو گوشاش
نه خلخال و زیور تو دست و پاهاش
نگــه داشتــه امّــا هنــوز رو سرش
همون چــادری که خــریده باباش
نمی تونه موهاش و شــونه کنه
آخه سوخته چنتایی از تارِ موش
یه وقتا که می خوان اذیّت کنن
میارن سرِ اصغــر و رو به روش
یه گهواره خالی جلویِ چشاش
لالایــی میخــونه رقیّــه براش
علی اصغــرم ، ای گُــلِ پــرپــرم
دلش تنگ شده خیلی واسه داداش
رقیّه سادات ، بمیرم برات
تمــومِ پاهــاش پُــر شــد از آبلــه
یه چند باری گُــم شد تویِ قافلــه
کتک خورده از شمر و خولی زیاد
می ترســه ولی خیلی از حرملــه
علی رو گلــوش و زده حرملــه
چشایِ عمــوش و زده حرملــه
یه ساقی همه آبروش مَشکِشه
همــه آبــــروش و زده حرملــه
رقیّه میونِ یه مُشت ظالــم و
رو نیــزه سرِ اکبـر و قاســم و
تو اون هلهلــه بینِ بازارِ شــام
می بُردن اسارت بنی هاشم و
کشیدی چقدر رنج و درد و عذاب
یه گوشه سکینه یه گوشه رُباب
دارن میبــرن دخترت رو حسین
با دستایِ بسته تو بــزمِ شــراب
رقیّه سادات ، بمیرم برات
بـابـا جون هنـوزم کـه دلواپسـی
رو نیزه داری اشک میریزی چیه
دارن خواهـرم رو نیگـا می کنن
بگو بـابـا راستی کنیـزی چیه ؟
می خندن به اشکای ما شامیــا
می رقصن زیرِ نیزه ها شامیــا
ندیدی که دروازه ی ساعــت و
سوزوندن دلم رو بـابـا شامیــا
نــزن خیزران رو لبــایِ بــابــام
بــمیــرم الــهــی بـــرایِ بــابــام
ببین عمّــه مهمــون برام اومده
صدایِ بــابــامــه صدایِ بــابــام
رقیّه سادات ، بمیرم برات
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرَّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۱۳
واحدِ حضرتِ رقیّه سلام الله علیها
رقیّه مهتــابِ مــن
گوهــرِ نایـابِ مــن
صدّیقه ی سه ساله
دخــترِ اربــابِ مــن
با اون دودستِ کوچیک
مُشکل گشایــی کردی
این سگِ رو سیــاه و
کرب و بلایــی کردی
میگن بهشــتِ گُلی از
گلخونه ی رقیّه است
میگن عمــو اباالفضل
دیوونه ی رقیّه است
رقیّه جان رقیّه - رقیّه جان رقیّه
صــورت شبیهِ زهرا
سیــرت شبیهِ زینب
از اشکو غم سرازیر
از غصّـه ها لبالــب
وقتی دلش میگیره
آسمــونم مــی بــاره
باباش براش خریده
یه جفت و گوشواره
میگن امام حسین چون
عاشــقِ مــادرش بود
همیشــه وابستــه ی
فاطمه دخترش بود
رقیّه جان رقیّه - رقیّه جان رقیّه
کــوفیــا رسمشــونه
خاطره ســازی کردن
سیلی زدن به ناموس
یتیــم نــوازی کردن
جــایِ هدیــه دادن
حقِّ یتیم و خوردن
به جــایِ گُــل آوردن
گوشواره هاش و بُردن
رو ناقــه بی کَجاوه
با دستِ بسته بُردن
بــه زورِ تــازیــانــه
پهلو شکسته بُردن
رقیّه جان رقیّه - رقیّه جان رقیّه
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرِّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۱۴
زمینه ی حضرتِ رقیه سلام الله علیها
میرم می گم به بابام
روزای کوفه پُره درده
می رم می گم به بابام
شب ها خرابه خیلی سرده
می رم می گم به بابام
دویدم و پاهام ترک خورد
می رم می گم به بـــابـــام
عمّه به جایِ من کتک خورد
بابایی
مگه سفر نرفته بودی ؟
بابایی
تو بی خبر نرفته بودی
بابایی
نگرانی هنوز با چشمـــات
بابایی
کی خیزران زده به لب هات ؟
بابایی دلم برات تنگ شده
بابایی دلم برات تنگ شده
بابایی دلم برات تنگ شده
میرم میگم به بابام
با چه عذاب آوردنم
میرم میگم به بابام
بزمِ شــراب آوردنم
میرم می گم به بابام
دستایِ بسته می زدند
می رم می گم به بابام
پهلو شکسته می زدند
بابایی
شلوغ شده قافله خیلی
بابایی
میترسم از حرمله خیلی
بابایی
رو ناقه ها تاب می خورن
بابایی
می خندن و آب می خورن
بابایی دلم برات تنگ شده
بابایی دلم برات تنگ شده
بابایی دلم برات تنگ شده
میرم می گم به بابام
صورتِ گل نیلی شده
میرم می گم به بابام
غذایِ من سیلی شده
می رم می گم به بابام
گوشواره غارت میکنن
می رم می گم به بابام
خیلی جسارت میکنن
بابایی
به شیپورِ جنگ میزنن
بابایی
چرا دارن سنگ میزنن ؟
بابایی
رو پشتِ بوم دف میزنن
بابایی
با گریه هام کف می زنن
بابایی دلم برات تنگ شده
بابایی دلم برات تنگ شده
بابایی دلم برات تنگ شده
میرم می گم به بابام
دشمنی و حسودیا رو
میرم می گم به بابام
محلّــه ی یهـــودیا رو
می رم می گم به بــابــام
چی شد تو دروازه ساعات
می رم می گم به بــابــام
شکسته شد عمّه ســادات
بابایی
گهواره رو تکون میدادن
بابایی
خواهرم و نشون میدادن
بابایی
روضه با دستِ بسته خوندم
بابایی
نمـــازم و نشســـته خـــوندم
بابایی دلم برات تنگ شده
بابایی دلم برات تنگ شده
بابایی دلم برات تنگ شده
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرَّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۱۵
زمینه ی حضرتِ زینب سلام الله علیها
صبر
مثلِ صبرِ بر مصیبت ، مثلِ صبرِ عمّه زینب
باز
یادِ مرتضی میفتن ، تا میخونه خُطبه بر لب
کربلا رو زنده کرد
غیرتِ دخترِ فاطمه
نداره ازکسی واهمه
خواهرِ ساقیِ علقمه
فقط تویی
انتَ فی قلبی یا زینب
دوباره رویِ لب ، این و میخونه
دل بی تو مایه ی ننگه
دلم بــرات تنگــه ، دل دیووونه
زینب مدد بی بی زینب مدد بی بی زینب
رفتی با دلی پُر از خون
با یه دنیــا غُصّه در دل
تا سرِ حسین و دیـــدی
زدی سر به چوبِ محمل
چی دیدی بانویِ صبر ؟
چرا اوجِ جوونی پیـری
چرا از همه دنیا سیـــری
چرا دست به کمر میگیری
نرو نرو
بی بی تو دشت و تو صحرا
نرو تک و تنها
چه ظالمانـــه
دشمن نداره که رحمی
می شی بی بی زخمی
به تازیانـــه
زینب مدد بی بی زینب مدد بی بی زینب
باز
داره آسمون می باره
واسه ی عمّه ی سادات
خون
به قلبِ شیعه کرده
غمِ دروازه ی ساعات
ای وای از بزمِ شــــراب
چشمِ بی حیا ، زخمِ زبان
لب و دندان و خـــیزران
امان از دلِ زینب ، امان
خدا خدا
خیره شده به طشتِ زر
نمیکنه باور
ســـرِ بـــرادر
داداش ای دین و ای ایمان
بازم بخون قرآن
بریـــده حنجـــر
زینب مدد بی بی زینب مدد بی بی زینب
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرَّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۱۶
واحدِ حضرتِ زینب سلام الله علیها
زینب زینب...عالم شده مستِ نامت
زینب زینب...هردو جهان زیرِ گامت
زینب زینب...قد قامتِ تو قیامـــت
زینب زینب...عبّاسِ علی غلامــــت
بانــــویِ غیرت زینب زینب
یا زینبِ کبری یا زینبِ کبری
زینب زینب...زهره ی زهرایِ اطهر
زینب زینب... قوتِ بازویِ حـیدر
زینب زینب... دخترِ سردارِ خـیبر
زینب زینب... معنیِ الله و اکـبـر
بانــــویِ غیرت زینب زینب
یا زینبِ کبری یا زینبِ کبری
زینب زینب... آینـه ی کبریایــی
زینب زینب... مرجعِ تقلیدِ مایـی
زینب زینب...ناموسِ خودِ خدایی
زینب زینب...جلوه ارض و سمایی
بانــــویِ غیرت زینب زینب
یا زینبِ کبری یا زینبِ کبری
زینب زینب... کوبنده ترین شُعاری
زینب زینب... معنی صبر و وقاری
زینب زینب... با خطبه ذوالفقاری
زینب زینب... همتا به خدا نداری
بانــــویِ غیرت زینب زینب
یا زینبِ کبری یا زینبِ کبری
زینب زینب... پاینده ترین پیامـــی
زینب زینب... زیبنده ترین کلامـــی
زینب زینب... معصومه ترین مقامی
زینب زینب... الحق که خودت امامی
بانــــویِ غیرت زینب زینب
یا زینبِ کبری یا زینبِ کبری
زینب زینب... انگیـزه ی خـلقِ آدم
زینب زینب... دردانه ی شـاهِ عالـم
زینب زینب... سرچشمه اشکِ ماتم
زینب زینب... ای اسمِ تو اسمِ اعظم
بانــــویِ غیرت زینب زینب
یا زینبِ کبری یا زینبِ کبری
زینب زینب... ای بانویِ با کرامت
زینب زینب... پشت و پناهِ امامت
زینب زینب... در محکمه ی قیامت
زینب زینب... از مـا بِنَمـا شفاعـت
بانــــویِ غیرت زینب زینب
یا زینبِ کبری یا زینبِ کبری
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرَّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۱۸
زمینه ی امام حسین علیه السلام
خیلی ارزش داره
کربلا نرفته هم می تونی زائــــر باشی
خیلی ارزش داره
اگه پیر شدی حبیب بنِ مظاهـــر باشی
خیلی ارزش داره
که یه عاشق مثلِ سیّد جوادِ ذاکر باشی
کمترین مُزدِ نوکری
با شــــهادت بــرابـره
سرنوشتِ غُلام سیاه
روسفیدی تو محشره
اشک چشمای شیعه از
پاکـــیِ شــــیرِ مـــادره
این لباس سیاهی که می پوشــــی
تویِ تاریکیِ قبر چراغِ راهت میشه
این لباس سیاهـــی که می پوشـــی
قلمِ عَفو به نامه ی سیاهت می شه
مولا مولا مولا حسین حسین حسین حسین
تو فقط نیّت کن
با همین اشک تو هیئتا بها می گیری
تو فقط نیّت کن
واسه مادرِ مریضتم شِفــا می گیری
تو فقط نیّت کن
از امام رضـــا براتِ کربلا می گیری
فرض کن این سالِ آخره
آخرین بــار بگو حــسین
فرض کن این سالِ آخره
توشه بردار بگو حسین
نــا امیـــدی اگــه بیــــا
با علمــــدار بگو حسین
عیبی نداره که تنها باشی
کسی که حسینی شد فقط خدا رو داره
عیبی نداره که تنها باشی
فاطمه هــــوایِ بچه شیعـــه ها رو داره
مولا مولا مولا حسین حسین حسین حسین
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرَّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۱۹
زمینه ی شهزاده ی کربلا
حضرتِ علی اکبر علیه السلام
داره میره جون از تنِ نیمه جون
داره می ره میدون همه باورش
چقدر صحنه ی تلخ و دشواریه
وداعِ حسیـــن و علی اکـــبرش
چه غوغایی افتاده تو خیمه ها
میبوسه حسین صورتِ ماهشو
سکیــنه داره اشــک می ریزه و
رقـــیّه گرفــــته سرِ راهـــش و
داره می ره تا اینکه دریا بشه
شاید مُشکلِ تشنگــی وا بشه
داره میره تا پُر کنه دشت رو
از اسمِ علـی ... اربأ اربا بشه
واویلا واویلا واویلا واویلا
واویلا واویلا یا علی اکــــبر
زد از مِیــــمنه بر دلِ مِیـــسره
همه میگن انگـــاری پیغمبره ؟
چقد نیزه در نیزه زخمش زدند
تا فهمیدن اسمش علی اکــــبره
توون داشت بجنگه هنوزم ولی
گرفت خون جلو چشمایِ مرکبو
علـی در علـی شد همه کربــــلا
گرفــــتن امیــــدِ دلِ زیـــنب و
تا رفتی تو مِیدون میگفتن همه
عجـــب حیــــدرِ مثلِ پیغمـبری
به هر جا نیگا می کنم هستی و
حالا از گذشــــته تو اکــــبرتری
واویلا واویلا واویلا واویلا
واویلا واویلا یا علی اکــــبر
نکش پاتو رو خاک سخته برام
چرا دستِ بابا رو پس میزنی ؟
بازم کوچه در کوچه شد کربلا
داری مثلِ زهــرا نفس می زنی
گرفته در آغوش ، زینب من و
تا شاید کمی دردم و کــم کنه
بگید تا داداشم اباالفضل بیاد
فقط اون می تونه بلندم کنه
رو لبهایِ دشمن پُر از شادیـه
تویِ خیمه ها شیون و زاریه
بگید تا جوونا بیان اکبر و ...
آخـه بُردنش کــار دُشواریـه
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرَّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۲۳
شورِ امام حسین علیه السلام
حسین
ذلّت نمی پذیــرد
منّت نمی پذیــرد
خورشیدِ رویِ نیزه
ظلمت نمی پذیرد
ای کــاروان نتــرسیــد
از ســاربــان نتــرسیــد
این نهضتِ حسین است
از ظالــمــان نتــرسیــد
وقتی که دین جدید است
هر فتنه ای شهیــد است
بیعــت به زورِ شمشیــر
یــادآورِ یــزیــد اســت
حسین
ذلّــت نمی پذیــرد
منّــت نمی پذیــرد
خورشیدِ رویِ نیزه
ظلمت نمی پذیــرد
بینِ همــه مَفاخــر
پــایِ همــه شعائــر
عزّت میده خدا به
سیّد جــوادِ ذاکــر
عاشق شنیدنی نیست
دیوانه دیدنی نیست
ای کــاسبــانِ هیئــت
نوکر خریدنی نیست
هیئت حکومتی نیست
روضه سیاستی نیست
غــیــر از ولایِ حــیدر
دیگــر ولایتــی نیست
حسین
ذلّــت نمی پذیــرد
منّــت نمی پذیــرد
خورشیدِ رویِ نیزه
ظلمت نمی پذیــرد
دنیــا نمی شناسیم
عُقبــا نمی شناسیم
غیر از علی در عالم
آقــا نمی شناسیــم
اصلِ علی اساس است
حبِّ علی قیاس است
هرکس که بنده اوست
قطعأ خداشناس است
دین بی علی حرام است
اســلامِ ناتــمــام اســت
خوانده پــدر به گوشم
حیدر فقط امام است
حسین
ذلّــت نمی پذیــرد
منّــت نمی پذیــرد
خورشیدِ رویِ نیزه
ظلمت نمی پذیــرد
لبریزم از حقایــق
بیزارم از منافــق
اهــلِ برائتــم بــا
حُکمِ امامِ صادق
لبریــزم از صحیفه
بیــزارم از خــلیفــه
بیــزارم از سیاست
از وحــدتِ سقیفه
لعنــت به عاشقاشون
لعنــت به پیــرواشون
شــادیِ قــلــبِ زهــرا
لعنت به هر سه تاشون
حسین
ذلّــت نمی پذیــرد
منّــت نمی پذیــرد
خورشیدِ رویِ نیزه
ظلمت نمی پذیــرد
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرِّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۲۴
واحدِ امام حسین علیه السلام
ای شــاهِ نیزه نشیــن
خورشیدِ روی زمیــن
حَــک کردم نـامِ تو را
با تُــربت روی جَبیـن
کــــودکــی هــای مــرا
پُــر کرده نــامِ حــسین
با چــای روضــه شــدم
سرمست از جامِ حسین
یا " قتیــل العَبَــرات "
یا " اسیــر الکُرَبــات "
نــزدیکــه دِق کنــم از
دوریِ کــرب و بــلات
خــاکِ کــوی تواَم و
عبــدِ کــوی تــو منم
دلبسته ی موی توام
مســتِ روی تـو منم
حاتم درِ خــونه ی تــو
مجنون ، دیــوونه تــو
خورده خضر آبِ حَیات
از سقّــا خــونــه ی تــو
تــو دریــای کَــرَمــت
موسی شرمنده میشه
عیسی هم تو حَــرَمت
می میره زنده می شه
ازرائیل دست به سینه
ایستاده پایــیــنِ پــات
جبرائیــل پــاک می کنه
اشک از چشِ گریه کُنات
خــاکِ کــوی تــواَم و
عبــدِ کــوی تــو منــم
دلبسته ی مــوی توام
مســتِ روی تــو منم
اصرافیل صور زده با
طبل و سنج و عَلَمت
کعبــه میگرده هنـوز
دور تــا دورِ حَــرَمــت
هستــم تــا آخــرِ عُــمر
در حسرتِ روی حسین
می مــونم تا دمِ مــرگ
کــلبِ درِ کــوی حسین
کاشکی بشم رسولِ تُرک
پــایِ شعــائــر بــمیــرم
کاشکی حسینــی بمونم
مثلِ سیّد ذاکر بــمیــرم
خــاکِ کــوی تــواَم و
عبــدِ کــوی تــو منــم
دلبسته ی مــوی توام
مســتِ روی تو منــم
#ابراهیم_زمانی⬇️⬇️⬇️
@tanhatarinzaker 🌹🌹🌹
نوحه های مُحرَّمِ ۱۴۰۴
نوحه ی شماره ۲۵
زمینه ی امام حسین علیه السلام
امــام حسیــن فرقــی براش نداره
اونی که سر به راهه یا سر درگُمــه
امام حسین امام حسینِ همه است
کــشتــیِ نجــاتِ همــه ی مَردُمــه
فرقـی نـداره براش
عراقــی یـا ایرونــی
اربعین همه دعوتیم
کرب و بلا مهمونــی
امام حسیــن بزرگه
فــراتــر از انـدیشــه
زندگی بدونِ حسین
خدا وکیلی نمی شه
اون که رحمتِ واسعه است
امــام حسیــنِ همــه اســت
امــام حسیــن فرقی براش نداره
از دل سنگ ، یاقوت و دُر میسازه
هنــوز علــی گَــندابــی ها زیــادن
میاد و از رسولِ تُرک حُر میسازه
نــه کـه فرقــی نــداره
حجـاب و بی حجابــی
وقتی اومدی تو هیئت
دخیلِ حضرتِ رُبـابــی
چای روضه شو که خوردی
مَــحــرمِ امــام حسیــنی
دوســش داری زیرِ دِینِ
پرچــمِ امــام حسیــنی
اون که رحمتِ واسعه است
امــام حسیــنِ همــه اســت
امــام حسیــن فرقی براش نداره
اهل کجایــی ؟ از کدوم دیــاری ؟
امــام حسیــن می بینه غُصّه هاتو
میدونه که چه حِسّ و حالی داری
خیلی ها گلایه دارن
ناامید و دل شکستَن
ولی هنـوز که هنوزه
عاشقِ امــام حُسینَن
خیلی کربلا رفته ها
شبیــهِ شِمــر کافِرن
خیلی نرفته ها هم
عاشقِ سیّد ذاکِرن
اون که رحمتِ واسعه است
امــام حسیــنِ همــه اســت
#ابراهیم_زمانی ⬇️⬇️⬇️
@tsnhatarinzaker 🌹🌹🌹