eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
3 عکس
1 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
ای شیعه شب نشاط وشور است لبخند بزن گه سرور است یک بار دگر مدینه عشق غرق طرب ونشاط وشور است زین آینه ی شعور ودانش آئینه ی روشنی زنوراست ازجلوه نور علم و تقوا یثرب به خدا که رشک طور است گر آمده فصل شور و شادی گر غم زدل همه به دور است احیــاگــر دیــن ومکتب آمد ای شیعه رئیس مذهب آمد آمد به همه سرور بخشد شیدائی وشوق وشور بخشد یاقامت بردباری وعلم یک جان ودلی صبور بخشد با پرچم دانش وفضیلت برخلق جهان شعور بخشد تاریکی وغم ز دل زداید تا آینه ای زنور بخشد تا برهمه تشنگان دانش یک جرعه می طهور بخشد احیــاگــر دیــن ومکتب آمد ای شیعه رئیس مذهب آمد او آینه ی کمال علم است اوجلوه ای ازجلال علم است برلوحه ی دانش وفضیلت سرچشمه ی بی زوال علم است این است شرافتش کز احمد برسینه ی او مدال علم است گر طالب فضل ودانشی تو او رشته ی اتصال علم است با نغمه ی یا امام صادق گربرسر تو خیال علم است احیــاگــر دیــن ومکتب آمد ای شیعه رئیس مذهب آمد گرعشق ورا به سینه داری گوهر تو در این خزینه داری پا پرتویی ازمحبت او انوار ولا به سینه داری ای آن که تو را ولایت اوست یک گوهر بی قرینه داری گر دست زدی به دامن او دربحر بلا سفینه داری ای دوست اگر چنان «وفایی » شوق سفر مدینه داری احیــاگــر دیــن ومکتب آمد ای شیعه رئیس مذهب آمد حاج سید هاشم وفایی امام صادق (ع) میلاد
نگاه کن جَلواتِ کتاب ناطق را به کوه طور ببین سجده ی شقایق را امام پنجم شیعه پدر شد و حالا گرفته در بغل خویش امام صادق را ز گوشه ی لبش، از خنده اش عسل ریزد به جای نقل، خدا بر سرش زُهَل ریزد مدینه بود و شبی مثل ماه، نورانی شبی که گشت زمان غرقِ نور افشانی شبی که حضرت باقر لبش شکوفا شد نداشت مثل همان شب مدینه دورانی خبر رسید ملایک به شور آمده اند ز عرش روی زمین سمت نور آمده اند مدینه شاهد مولود بی نظیر شده عروس حضرت زهرا به او اسیر شده به کف گرفته علوم تمام عالم را مرید جاذبه هایش ابابصیر شده کرامت و حسناتش شبیه حیدر شد بلاغتِ نفسش هم، زُراره پرور شد تولدش خبر از نورگستری دارد شرافت قدمش ذره پروری دارد ملائکه همه در عرش یک صدا گفتند عروس حضرت زهرا چه گوهری دارد چه گوهری، که ربوده است قلب عاشق را به صولتش زده حق مُهر و مومِ حاذق را کرشمه های نگاهش بهشت می سازد برای دلشده ها، سرنوشت می سازد خودش حرم که ندارد، ولی دل ما را شبیه صحن و سرا خشت خشت می سازد شمیم عطر تنش بوی یاس را دارد تمام زندگیش بوی ربنا دارد به یمن مقدم صادق، خزان تمام شد و رسیده موسم شادی و، غم حرام شد و رسیده اند همه بهر تهنیت از عرش مسیر خانه اش امروز ازدحام شد و همینکه بوسه ز پایش فرشته می چیند ترانه روی لب جبرئیل می شیند رسید و جامعه را شیعه کرد و انسان کرد مطیعِ امر خدا را شبیه ِ سلمان کرد لطافت از نفحاتش چکید و، عالم را به خلصت نبوی یک شبِ مسلمان کرد رسید و داد خدا دست او شفاعت را نوشته اند به خاک رهش هدایت را نوشته اند به وصفش شفاعتش حتمی است گدا که داشته باشد کرامتش حتمی است به ما که شیعه ی اثنی عشر شدیم، حتماً به حشر و محشر کبری عنایتش حتمی است مسیر خانه اش از آسمان گذر دارد بدیهی است که از عرش هم خبر دارد رضا باقریان امام صادق (ع) میلاد
غم و غصه دوباره تحریم است روز میلاد و روز تکریم است شب شب و روز عرض تبریک و لحظات قشنگ تعظیم است بدهم مژده ای به خسته دلان عشق آمد زمان ترمیم است صبح صادق ظهور خواهد کرد حال و روز زمانه بدخیم است میرسد آن امام خوبی که کار و بارش همیشه تعلیم است سر دبیر مراجع دنیا و خدایی خدای تحکیم است موسم عشق و شور و شادی شد جبرئیل باز هم منادی شد آیت الله اعظمی در راه پادشاه معظمی در راه حجت الله عالم هستی و امام مکرمی در راه فاطمی طینتی بدون بدل و علی مجسمی در راه بندگان خدا هراسی نیست که ولی مسلمی در راه... باشد و نورش آشکار و جلی ست جعفر بن محمد بن علی ست مژده بوی بهار می آید بوی دیدار یار می آید بوی مولود شهر پیغمبر بوی زلف نگار می آید به گمانم که روشنی بخش همه شب های تار می آید پسری از سلاله ی زهرا مایه ی افتخار می آید صاحب حلم و صبرو فضل علی وارث ذوالفقار می آید ششمین پادشاه ملک زمین ششمین شهسوار می آید پیر و استاد مکتب شیعه صاحب اقتدار می آید سوی ما خاکیان مسافر عرش چقدر با وقار می آید سومین نسل پاک صلب حسین عشق پروردگار می آید ششمین شاه عالمین آمد نوه ی حضرت حسین آمد شاعر : علیرضا خاکساری امام صادق (ع) میلاد