#باهم
در کربلا جود و سخا می سوخت با هم
سقا و مشکی آشنا می سوخت باهم
وقتی که باطل تیغ روی حق کشیده
بی شک مرید و مقتدا می سوخت باهم
چون اشبه الناس پیمبر رفت میدان
چشمان لیلا و دعا می سوخت باهم
قاسم لباس رزم بر تن کرد، آن دم
قلب حسین و اولیا می سوخت باهم
اصغر که شد بی تاب و جاری گشت خونش
گهواره و رخت عزا می سوخت باهم
از روی تل، وقتی که زینب دیده بان شد
هم روح وجسمش ازجفا می سوخت باهم
وقتی عمود خیمه می افتاد هر دم
هم چادر و چشم و حیا می سوخت باهم
وقتی علم افتاد از دستان عباس
جسم حسین و خیمه ها می سوخت باهم
تا که سر ارباب بر بالای نی رفت
هفت آسمان و کربلا می سوخت باهم
#امالبنین_بهرامی