یا علی (ع)
دل به حرف آمد همين يك بار شد سر مستمع
حرف دل حرف خداوند است و باور مستمع
مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد
مدح مولا را خدا گفت و پيمبر مستمع
چشم چون منبر درون مسجد پلک است و اگر
قفل مسجد را گشايد میشود تر مستمع
مصرع شوق آور شعر اذان نام علی ست
مابقی مانند شش الله اكبر مستمع
در نماز او همه عالم شبيه گوش شد
سائلي آمد همان دم گوش حيدر مستمع
پاي دستان علي با ذوق از جا میپرد
لشگري مبهوت و در اين حال خيبر مستمع
در فنون جنگ گاهي مالك اشتر اگر
در فنون رحم بر ايتام قنبر مستمع
«لایُكلّف نفْس الّا وُسعَها» پس مطلقاً
هيچ جا باهم نمیگردد برابر مستمع
پاي درس و بحث ، گرچه طلحه پای ثابت است
پاي درس و بحث ، امّا شد اباذر مستمع
در تمام مدت خانه نشينیِ علي
ديدهايم از منبری هم بوده سر تر مستمع
«امرُهُم شُورا» سفارش میكند بر بندهاش
حق اظهار نظر را داد بر هر مستمع
گاه زين بر پشت و گاهي پشت ميآيد به زين
گاهی از اوقات بايد بود رهبر مستمع
#جواد_اسدی