#دفن شبانه
دارد نشانه از حرم بینشانهات
تشییع مخفیانه و دفن شبانهات
باب تو باب وحی در رحمت خداست
چون شد که قتلگاه تو شد آستانهات
نه در اُحد، نه در دل صحرا، نه در بقیع
حتی تو حق گریه نداری به خانهات
از خیمههای سوخته کربلا گذشت
آن آتشی که سبز شد از آشیانهات
در پیش چشم فاتح بدر و احد زدند
گه با غلاف تیغ و گهی تازیانهات
حق داشتی خمیده شوی چون هلال ماه
ای کوه غصههای علی روی شانهات
صد بار جان فشاندی و در یاری علی
دیدند باز جانب مسجد، روانهات
ای حامی علی که گمان داشت شوهرت
با دست خویش دفن کند مخفیانهات
وقتی که دست خصم به رویت بلند شد
افتاد لرزه بر بدن نازدانه ات
«میثم» سراغ قبر تو را میگرفت و دید
در قلب او بود حرم بینشانهات
#استادسازگار