eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.5هزار دنبال‌کننده
9 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
‎⁨زمینه‌حماسی‌حضرت‌قاسم‌ع⁩.mp3
4.89M
زمینه حماسی شب ۶ «حضرت قاسم ابن الحسن ع» بند1️⃣ دیگه دل موندن نداری ، دارم از چشات میخونم قربون رگ غیرتت شم ، پهلوون نوجوونم من خودم بزرگت کردم ، می‌دونم که دشمنای دین‌و راحت ، نمیزاری بی زره میری تُو میدون ، بفهمن که این سر نترست رو از ، حسن داری بگو حسن که جون بگیرم بگو حسن عمو فدات شه بگو حسن سر یک لشکر ، خاک پات شه (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) بند2️⃣ جمل‌و زنده کردی بازم ، با این هیبت و جلالت نَفَس لشکرو بریدی ، شیر مادرت حلالت تا گره به ابروت افتاد ، به هم ریختن توی فنّ جنگیدن تو ، چه استادی دُور شدن جَووناشون از ، دم دستت با یلِ یلاشون وقتی ، در افتادی میگن حسن اومد دوباره دلیری بسکه مثل بابات خونِ علی ولی اللهه ، توی رگ هات (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) بند3️⃣ رجزتو که خوندی قاسم ، دشمنت به لکنت افتاد پسرای ازرق رو دیدم ، قلب شون به وحشت افتاد شمشیرو گرفتی تُو دست ، مثه عباس وارث حسن از نسلی ، شریفی تو دست و پاشون‌و گُم کردن ، تا دیدن که یک تنه همه لشگر رو ، حریفی تو تا یه قدم جلو میرفتی عقب عقب میرفت یه لشکر همه برات سپر انداختن ، شدی حیدر (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) 🖍️به‌قلم:
‎⁨زمینه‌حماسی‌حضرت‌قاسم‌ع⁩.mp3
4.89M
زمینه حماسی شب ۶ «حضرت قاسم ابن الحسن ع» بند1️⃣ دیگه دل موندن نداری ، دارم از چشات میخونم قربون رگ غیرتت شم ، پهلوون نوجوونم من خودم بزرگت کردم ، می‌دونم که دشمنای دین‌و راحت ، نمیزاری بی زره میری تُو میدون ، بفهمن که این سر نترست رو از ، حسن داری بگو حسن که جون بگیرم بگو حسن عمو فدات شه بگو حسن سر یک لشکر ، خاک پات شه (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) بند2️⃣ جمل‌و زنده کردی بازم ، با این هیبت و جلالت نَفَس لشکرو بریدی ، شیر مادرت حلالت تا گره به ابروت افتاد ، به هم ریختن توی فنّ جنگیدن تو ، چه استادی دُور شدن جَووناشون از ، دم دستت با یلِ یلاشون وقتی ، در افتادی میگن حسن اومد دوباره دلیری بسکه مثل بابات خونِ علی ولی اللهه ، توی رگ هات (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) بند3️⃣ رجزتو که خوندی قاسم ، دشمنت به لکنت افتاد پسرای ازرق رو دیدم ، قلب شون به وحشت افتاد شمشیرو گرفتی تُو دست ، مثه عباس وارث حسن از نسلی ، شریفی تو دست و پاشون‌و گُم کردن ، تا دیدن که یک تنه همه لشگر رو ، حریفی تو تا یه قدم جلو میرفتی عقب عقب میرفت یه لشکر همه برات سپر انداختن ، شدی حیدر (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) 🖍️به‌قلم: