#ابالغریب
السلام علیک یا ابالمهدی
یاحسن عسکری علیه السلام
#زبان_حال_امام_زمان_باپدر #علیهماالسلام
درد آشنای گوشه ی زندان ابالغریب
مظلوم دهر ، حیدر دوران ابالغریب
از بس که تلخ بوده به کام تو زندگی
زهر جفا شده به تو سامان ابالغریب
موی سپید و سن کمت می دهد گواه
راحت شدی ز داغ فراوان ابالغریب
با تو چه کرد زهر بلا، ریخت بر هَمَت
سرتاسرت چرا شده لرزان ابالغریب
خاکی شده عبای تو و یاد کوچه ای
هستی ز گوش پاره تو گریان ابالغریب
با روضه های سینه و مسمار در شده
صبح و شب ِنگاه تو باران ابالغریب
عجّل وفاتی ِ لب تو مستجاب شد
آخر رسید عمر تو پایان ابالغریب
صد شکر وقت رفتن تو مهدی ِ تو هست
گیرد سرت به ناله به دامان ابالغریب
نوشیدنی برای تو آورده ام پدر
باشد اگر که کام تو عطشان ابالغریب
بابا تن تو را کفن ِ قیمتی کنم
دیگر رها نمی شوی عریان ابالغریب
در بین بندبند تنت نیست فاصله
در زیر نعل های ستوران ابالغریب
رأست به روی نیزه نرفته وخواهرت
پاره نکرد بر تو گریبان ابالغریب
راحت شدی ز غربت و دیگر نمی شود
درد غریب ِبعد تو درمان ابالغریب
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#شب_جمعه
#حضرت_زهراوحضرت_رقیه #علیهماالسلام
از بعد غیبتت به سر ما چه ها رسید
لحظه به لحظه محنت و درد و بلا رسید
پایین نرفته آب خوشی از گلوی ما
از لحظه ای که پای تو در ذی طُویٰ رسید
چندی ست کار ما شده اثبات بودنت
بنگر که کار نوکر تو به کجا رسید
آقا خودت برای ظهورت دعا نما
بنگر که صبر و حوصله ها انتها رسید
آمد دوباره یک شب جمعه،نظاره کن
مادر کنار مقتل کربوبلا رسید
دستی گرفته بر کمر و بین لطمه ها
پیش تنی که پُر شده از ردّ پا رسید
شد روضه های گودی مقتل مرور و شمر
با چکمه روی سینه ی خون خدا رسید
شد آسمان کربوبلا تیره، ناگهان
خنجر میان حنجر نورالهدی رسید
از باب سرخ کردن موی سفید شاه
خون از رگ بریده به جای حنا رسید
نعش یزیدیان، همه غسل و کفن شدند
اما به شاه کربوبلا بوریا رسید
پیش رقیه، کاش نمی خورد خیزران
وقتی سرش میانه ی طشت طلا رسید
آرام شد رقیه میان خرابه چون
بر روی دامنش، سر ِ از تن جدا رسید
گفت ای پدر به روی لبت جای بوسه نیست
از چه به روی لعل تو چوب جفا رسید
بابا ببین که مادر پهلو شکسته ات
بهر ظهور منتقمت با دعا رسید
یارب به قلوب مان هزاران درد است
در سینه ی ما یکسره آه سرد است
عجّل لولیّک الفرج یا الله
تا کی پدرم خائف و صحراگرد است
یارب بِنِگر ظلم فراگیر شده
از هجر امام، شیعه دل سیر شده
عجّل فرَجَه که مرگ ما نزدیک است
آن کودک ِمنتظر ببین پیر شده
یارب بنویس منتقم برگردد
با عطر رخش شیعه، معطّر گردد
این است فقط خواهش قلبم؛ ای کاش
دیدار امام ما میسّر گردد
یا رب چه کنم؟ یوسف من در چاه است
در سینه ی او، شعله ی صدها آه است
عجّل لولیّک الفرج، وای از من😭
عمریست که از معصیتم آگاه است
تا کی گل ما بین بیابان باشد
آن یوسف ما گوشه ی زندان باشد
عجّل لولیّک الفرج، حقّش نیست
هر صبح و مساء؛مضطر وگریان باشد
#علی_مهدوی_نسب(عبدالمحسن)
#لعن_الله_قاتلیک_وظالمیک_یا #فاطمةالزهراء
[آجرک الله یا ابالحسن فی مصیبة الزهراء]
*اتقرب إلى الله بالبرائة من أعدائها و اللعنةِ علیهم*
#تقدیم_به_حضرت_ابوطالب
#وحضرت_فاطمه_بنت_اسد
#علیهماالسلام :
ای مُهرِ مِهرِ واجبت رمز سعادت یا علی
ای آیت عظمای حق روح عبادت یا علی
با لطف زهرا گفتم از روز ولادت یا علی:
لعنت بر آنکه زد شرر بر حاصل دنیای تو
[*بیزار هستم یا علی از قاتل زهرای تو*]
ای مقتدای انبیاء جانم به قربانت علی
در شهر پیغمبرچرا شدبسته دستانت علی
محسن فدا شد پشتِ در،در پیش چشمانت علی
نیلی شد از دست جفا آن ماه بیهمتای تو
[*بیزار هستم یا علی از قاتل زهرای تو*]
ای جانشین مصطفی نور ِصحیفه یا علی
کشتند زهرای تو را اهل سقیفه یا علی
لعنت بر آنها میکنم طبق وظیفه یا علی
نفرینِ زهرا تا ابد بر تک تکِ اعدای تو
[*بیزار هستم یا علی از قاتل زهرای تو*]
زهرای تو از پیش تو رفت و نیامد یا علی
جان بر لبت آمد ز غم ای جان احمد یا علی
دیگر تو بی یاور شدی یارِ محمد یا علی
ای وای از این غربت و اِی وای از غمهای تو
[*بیزار هستم یا علی از قاتل زهرای تو*]
ای کوه افتادی زمین از غصه کوثر علی
از دفن زهرایت بگو ای فاتح خیبر علی
از خاک بیرون آمده دستان پیغمبر علی
تا در بغل گیرد مگر او یاسِ دل آرایِ تو
[*بیزار هستم یا علی از قاتل زهرای تو*]
آن شب حسن با چشم تر فریاد زد یا فاطمه
با تو حسینِ خون جگر فریاد زد یا فاطمه
بازینبت هم میخِ در فریاد زد یا فاطمه
میگفت حتّی فضّه هم با آه ،از غوغای تو
[*بیزار هستم یا علی از قاتل زهرای تو*]
ای آنکه تنها همدم ِعیسی دمِ زهرا شدی
دائم پریشان حالُ از عمر کمِ زهرا شدی
مَردی جوان بودی ولی پیر از غم زهرا شدی
از این مصیبت لرزهها افتاده بر اعضای تو
[*بیزار هستم یا علی از قاتل زهرای تو*]
ای در فضیلت یا علی دریا نَمی از آن یَمَت
قلبِ اَبَاالزّهرایِ تو خون شد به یاد ماتمت
ملعونهءجنگ جمل خندید بر اشک غمت
دلشاد شد آن بیحیا از این غمِ عظمای تو
[*بیزار هستم یا علی از قاتل زهرای تو*]
نور ِدلِ بنتِ اسَد ای ذکر نابم یا علی
در بارگاه ِقُدس تو من هم ترابم یا علی
یا سیّدی ای شافع روز حسابم یا علی
دارم امید مرحمت آن روز بر بابای تو
[*بیزار هستم یا علی از قاتل زهرای تو*]
شهادت حضرت صدّیقهءکبری
۱۴۴۶
#فروتن