حضرت_زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
#غزل
گرچه رخسار خودش را باز پنهان می کند
با چه سختی خنده را بر لب نمایان می کند
گرچه شمع جان او دلخسته سوسو می زند
بین بستر هم شده تفسیر انسان می کند
گرچه چیزی از تنش دیگر نمانده فاطمه
با همین حالت ولی کار فراوان می کند
کار دنیا بر علی سخت است زهرا پیش او
سختیش را با کمی لبخند آسان می کند
تا که حیدر می رسد بالای بستر فاطمه
درد را در سینه اش با آه کتمان می کند
دیر دیگر نیست آن روزی که تابوتی سحر
سینه مجروح را در خویش پنهان می کند
مثل ارباب دو عالم وقف اشک مادرم
روضه ی مادر گل نرگس پریشان می کند
خستگی را درد را تا فاطمیه می برم
دردها را مادرم از لطف درمان می کند
#علی_الواریان
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
تا کِشد کنج حرم یک شب دل بی تاب را
می کِشم شب های جمعه منت ارباب را
شاهدِ چشمانِ خیسم شاهدی وقتِ عطش
آه می نوشم به وقت تشنگی نه آب را
ای امیرِ بی قرینه در شبم گنجانده ای
اشک های خیره مانده بر رخ ِمهتاب را
دست من دور از حرم مانده که بر سینه زدم
سنگ عکس گنبد زیبای بین قاب را
باز هم دنبال روضه کنج هیات رفته ام
باز هم روضه گرفت از دیدگانم خواب را
کاش مزد های های گریه هایم را دهی
بوسه ای بر سنگ قبر گوشه ی سرداب را
#علی_الواریان