eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
ای که بازار غمت گرم اباعبدالله شور پای عَلَمَت  گرم اباعبدالله همه راندند مرا از درشان اما تو راه دادی و دَمت گرم اباعبدالله لایق "توبه" نبودم ، تو نوشتی که بیا !... در ِ "باب الکرمت" گرم اباعبدالله قلم عفو به کارم تو کشیدی... ای جان تا همیشه قلمت گرم اباعبدالله در حریمت همه جمع اند ؛ چه "علامه" چه "لات" کار و بار حرمت گرم اباعبدالله دوست دارم که دَم ِ مُردن خود داد زنم؛ آمدی؟!... ای قدمت گرم اباعبدالله
حضرت علی اکبر [علیه السلام] کربلا…روز عطش…ظهری گرم پیرمردی که غمین افتاده پدری روی دو زانو گریان پسری روی زمین افتاده… و حسین گریه کنان گفت علی آسمان دود شده در نظرم اینهمه زخم چرا در تن توست؟!!! حمزه ی لشگر من ای پسرم آه برخیز که با هم برویم تو که از حال پدر آگاهی اینچنینی که ز هم بگسستی به گمانم که عبا میخواهی…
آه یا عباس ؛ وقتی عمود آمد و قدت خمیده شد وقتی که نعل آمد و جسمت کشیده شد با چکمه استخوان تو را لحظه ی هجوم طوری شکسته اند صدایش شنیده شد
چقدر سنگ ز دستان این و آن خوردی چگونه شرح دهم نیزه از دهان خوردی کدام نیزه تو را زیر و روت کرده حسین کدام چکمه لگد در گلوت کرده حسین چگونه شرح دهم که سر تو دعوا شد که بند بند تنت اینچنین ز هم وا شد که اینچنین همه ی پیکرت ز هم پاشید تمام شاخصه های سرت ز هم پاشید شکسته تن ، چه بلایی به روزت آوردند حسین من ، چه بلایی به روزت آوردند برای کشتن تو ازدحام ِ قاتل شد و ناگهان حرم تو پر از اراذل شد نه "سید الاسرا " تاب راه رفتن داشت نه این قلم جگر قتلگاه رفتن داشت که آه ... بر جگرم داغ ِ بی شمار آمد صدای "عمه علیکن بالفرار..." آمد ببین کجا شده کارم که روز من شب شد به طعنه... شمر لعین همکلام زینب شد...
[ السلام علی خدالتریب ] چقدر سنگ ز دستان این و آن خوردی چگونه شرح دهم نیزه از دهان خوردی کدام نیزه تو را زیر و روت کرده حسین کدام چکمه لگد در گلوت کرده حسین چگونه شرح دهم که سر تو دعوا شد که بند بند تنت اینچنین ز هم وا شد که اینچنین همه ی پیکرت ز هم پاشید تمام شاخصه های سرت ز هم پاشید شکسته تن ، چه بلایی به روزت آوردند حسین من ، چه بلایی به روزت آوردند برای کشتن تو ازدحام ِ قاتل شد و ناگهان حرم تو پر از اراذل شد نه "سید الاسرا " تاب راه رفتن داشت نه این قلم جگر قتلگاه رفتن داشت که آه ... بر جگرم داغ ِ بی شمار آمد صدای "عمه علیکن بالفرار..." آمد ببین کجا شده کارم که روز من شب شد به طعنه... شمر لعین همکلام زینب شد...
[ السلام علی خدالتریب ] چقدر سنگ ز دستان این و آن خوردی چگونه شرح دهم نیزه از دهان خوردی کدام نیزه تو را زیر و روت کرده حسین کدام چکمه لگد در گلوت کرده حسین چگونه شرح دهم که سر تو دعوا شد که بند بند تنت اینچنین ز هم وا شد که اینچنین همه ی پیکرت ز هم پاشید تمام شاخصه های سرت ز هم پاشید شکسته تن ، چه بلایی به روزت آوردند حسین من ، چه بلایی به روزت آوردند برای کشتن تو ازدحام ِ قاتل شد و ناگهان حرم تو پر از اراذل شد نه "سید الاسرا " تاب راه رفتن داشت نه این قلم جگر قتلگاه رفتن داشت که آه ... بر جگرم داغ ِ بی شمار آمد صدای "عمه علیکن بالفرار..." آمد ببین کجا شده کارم که روز من شب شد به طعنه... شمر لعین همکلام زینب شد...
یااباعبدالله الحسین ؛ آزاده بودی، حتی زمانی که زمین افتاده بودی... شاهی ولی، دنبال ماها مردمان ساده بودی جانم فدایت، آمد به گودی شمر و گفت کارش تمام است اما حسین جان، تو بعد مرگ اکبرت جان داده بودی...
یااباعبدالله الحسین ؛ تمام زندگی اش مملو از محبت بود حسین معنی خوبی برای رحمت بود نشسته بود ولی ایستاده جان میداد تنش شکسته ولی باز با اُبهت بود
مدح حضرت زینب [سلام الله علیها] مدتی هست که انگار خبر می آید مبتدای خبرش شهد و شکر می آید در دل ظلمت شب نیز سحر می آید به شما چادر زهرا چه قدر می آید همره آمدنت ارض و سما شکل گرفت معنی تازه ایی از طرز دعا شکل گرفت چادرت را بتکاندی و شفا شکل گرفت بعد از آن لحن غزلخوانی ما شکل گرفت خنده با گریه شد و فرضیه ها ریخت به هم عقربه گیج شد و ثانیه ها ریخت به هم نام تو اشک شد و قرنیه ها ریخت به هم آمدی و همه ی مرثیه ها ریخت به هم شرح تفصیلی آیات شمایی بانو شاهد کل روایات شمایی بانو به خدا قبله ی حاجات شمایی بانو اولین عمه ی سادات شمایی بانو دختر حضرت زهرا شدنت را عشق است رنگ و بوی علوی در سخنت را عشق است لقب محتشم شیرزنت را عشق است ذکر صدبار حسین و حسنت را عشق است کوثر نور به تاریکی شامی بانو صاحب نون و قلم…فوق کلامی بانو پنج تن را به خدا حُسن ختامی بانو و پسر گر نشدی باز امامی بانو تو کمالی, سخنت باده ی اکمل دارد خطبه خوانی تو خود هیبتی از یل دارد صدوده نکته ی باریک و مسجّل دارد دختر شیر خدا ! کار تو ایول دارد ناگهان نور شما در دل ما گشت پدید نخ قنداقه ی تو بود که مارا بخرید “آسمان بار امانت نتوانست کشید” و برادر به علمداری تو داشت امید ای علمدارِ پس از حضرت سقا…زینب صاحب چادر ارثیه ی زهرا زینب این رباب است نشسته به تماشا زینب سرِ گهواره ی اصغر شده دعوا…زینب ؛ علی اصغر نه عطش بی خور و بیخوابش کرد بلکه فریاد پدر بود که بی تابش کرد چه بزرگانه سری هدیه به اربابش کرد روی دست پدرش حرمله سیرابش کرد
یااباعبدالله الحسین ؛ آزاده بودی، حتی زمانی که زمین افتاده بودی... شاهی ولی، دنبال ماها مردمان ساده بودی جانم فدایت، آمد به گودی شمر و گفت کارش تمام است اما حسین جان، تو بعد مرگ اکبرت جان داده بودی...
یااباعبدالله الحسین ؛ تمام زندگی اش مملو از محبت بود حسین معنی خوبی برای رحمت بود نشسته بود ولی ایستاده جان میداد تنش شکسته ولی باز با اُبهت بود
صلی الله علیک یااباعبدالله آنچه میخواستم ؛ امام حسین قسم راستم امام حسین... در دو چشمم ز روضه ات آقا اشک آراستم امام حسین تو کریمی...همیشه ساخته ای با کم و کاستم امام حسین هر کسی رفت در پی چیزی من "تو" را خواستم...امام حسین و قسم خورده ام "سگت" باشم قسم راستم ؛ امام حسین