«#شور_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
شیر غران حرم-یا علی اکبر-علی علی اکبر
تیغ بُران حرم-یا علی اکبر-علی علی اکبر
هم سپهدار حسین با ابوفاضل
هم نگهبان حرم یا علی اکبر علی علی اکبر
شال حیدر رو-دور سر می بندی
ذوالفقارش رو-به کمر می بندی
وسط میدون-می ری و می تازی
طوری می جنگی -از نفس می ندازی
تو به میدون می ری یا اینکه پیمبر می ره
یا-علی داره برای فتح خیبر می ره
اینا از نسل همون فراریای احدن
هر کدوم رو می بینی به یک طرف در می ره
«یاعلی اکبر یا علی اکبر»….
………
تحت امر تو عقاب-یاعلی اکبر-علی علی اکبر
نوه ابوتراب-یا علی اکبر-علی علی اکبر
لشکری پا به فرار می ذاره وقتی
بذاری پا به رکاب-یاعلی اکبر علی علی اکبر
اینقدر شیری-مختصر می جنگی
داری انگار با-یک نفر می جنگی
ضربه دستت-دست و سر می ندازه
هرکسی پیش-تو سپر می نداره
تو دل دشمن تو جرأت جنگیدن نیست
تا بیای می گه که میدون دیگه جای من نیست
اینقدر سرعت ضربه هات زیاده که عدو
سر بچروخه می بینه که سرش رو تن نیست
یا علی اکبر علی علی اکبر
……..
التماس دعا-علی زمانیان
#شور_حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
پرچمدار اومد-به نظر که حیدر کرار اومد
پرچمدار اومد-یه نفر که نمی شه تکرار اومد
پرچمدار اومد-اونکه زیر دست حیدر بار اومد
چه قدر با جگر می ره-باهنر می ره
دشمن از مقابلش داره در می ره
زمین پیش پاش برخاست-پرچمش بالاست
می رسه سر می زنه از چپ و از راست
می گه یا علی-می ره با غضب
مجموعه ای از غیرت و ادب
تا جلو می ره-هی قدم قدم
دشمنش می ره-هی عقب عقب
…………
نام اور عباس-اونکه رو کعبه می ره منبر عباس
نام اور عباس-یه سپاهن با علی اکبر عباس
نام اور عباس-یه کلام ختم کلام حیدر عباس
تاکه-قدعلم می کرد-قلع و غم می کرد
با یه ضربه شر چند تا رو کم می کرد
چه قدر-؛صف شکن می زد-سر و تن می زد
ضربه هاشُ مثل امام حسن می زد
همسمت یمین-هم سمت یسار
شد همهمهُ-شد گرد و غبار
سردار بنی هاشم اومده
اخمش رو ببین-تیغش به کنار
………
التماس دعا-علی زمانیان
#گودال_قتلگاه
غصه روی سرم ریخت-اشک چشم ترم ریخت
دنیای من تو بودی-دنیامو شمر به هم ریخت
تورو تو قتلگاه بُرد-خولی سرت رو آه بُرد
بمیره اونکه مرکب-رو بدن تو راه بُرد
افتادی از رو ذوالجناح-مُغَسَلِ بدمِ الجراح
رد شد از رو بدنت سپاه-مُغَسَلِ بدمِ الجراح
نیزه خوردی کردن نگاه-مُغَسَلِ بدمِ الجراح
آه از گودال قتلگاه-مُغَسَلِ بدمِ الجراح
………
شد تنت پاره پاره-می زدن بی شماره
عدة بالصیوفُ-عدة الحجارة
کارو سنان شرو کرد-نیزه رو تو گلو کرد
نعلای تازه اخر-تنت رو زیر و رو کرد
افتادی زیر دست و پا-بَکَت ملائکةُ السما
رو خاک داغ کربلا-بَکَت ملائکةُ السما
می زدی مادر رو صدا-بَکَت ملائکةُ السما
بُردن عمامه و عبا-بَکَت ملائکةُ السما
التماس دعا-علی زمانیان
«شور»
هَلْ من ناصر یَنصرُنی؟
ایا کسی هست مرا یاری کند؟
هَلْ مِنْ ذابٍ یَذُبُّ عَنْ حَرم رسولِ الله؟
ایا دفاع کننده ای هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟
لبیک یا اباعبدالله…
ای خون خدا لک لبیک
شاه کربلا لک لبیک
وقت بیعت است باتو پای
بیرق عزا لک لبیک
جان بطلب سر بطلب
دوباره نوکر بطلب
ما همه سرباز توایم
لشکر بطلب
لبیک یا اباعبدالله…
این سر ما و این خاک پای تو
نسل اندر نسل همه گدای تو
جانم قربان زهیرُ عابست
فدای اصحاب باوفای تو
به فدای ان همه ارادهُ
به فدای امر ابن جنادهُ
به فدای نام حر با ادب
به فدای غیرت ام وهب
……
«شور»
#عمو_و_برادرزاده
دریای سخاوت یا اباالفضل
معنای کرامت یارقیه
می گم دم مردن یا ابالفضل
می گم تو قیامت یارقیه
دل می برن از دو عالم ساده
این عمو و این برادر زاده
یکی علیه قبیله دریا
اون یکی فاطمه خونواده
جانم به رقیهُ-جانم به ابالفضل
می زنه با اسم سه ساله قلبه اباالفضل
خوشحالم از اینکه هستم من تا همیشه
هم کلب رقیه جان هم کلب اباالفضل
……
ای حیدر کوفه یا عقیله
ای فاطمه شام یارقیه
ای خواهر ارباب یا زینب
ای دختر اقام یا رقیه
یکی با گریه ببین چه کار کرد
یکی خبطش کار ذوالفقار کرد
تا که رسید کاخ اموی رو
با دوسه جمله بی اعتبار کرد
عالم تا ابد به چادرشون دخیله
خدمتکار هر دو تا بانو جبرئیله
زهرای طایفهُ خدیجه عشیره
ای جانم رقیهُ ای جانم عقیله
«زمینه شب اول محرم»
یه سالو زندم برای حالا
دوباره بیرق عزاتون رفته بالا
الهی که تا کربلا-این نفس خستم بیاد
برای روضت می کنم-هرکاری از دستم بیاد
دوباره سینه می زنم واست تو این دو ماه
محرمُ دیدم ممنونم یا ثارالله…
……….
حسینیه باز کرببلا شد
پرچم سلطانم دو مرتبه سیا شد
درست دم باب الجواد-پیرن سیا کردم تنم
بازم با این دستا خودم-برات سیاهی می زنم
الهی پیرشم مثل بابام تو این دستگاه
محرمُ دیدم ممنونم یا ثارالله
……….
شبیه هر سال می خوام همینو
وسط می یارم بازم حرف اربعینو
کاشکی خودت کمک کنی-پاهام دم حرم بیاد
یادت نره خیلی دلم-می خواد که مادرم بیاد
بذار بهش خدمت کنم امسال بین این راه
محرمُ دیدم ممنونم یاثارالله…..
……..
التماس دعای فرج
علی زمانیان
زمینه حضرت مسلم علیه السلام
کاشکی که پاتو نذاری اینجا
رقیتو خدا کنه نیاری اینجا
تورو به جون مادرت-رو حرفشون نکن حساب
از توی خاک درمی یارن-شیر خوارتو جلو رباب
سر علی اصغر رو-رو نیزه می بندن
به اشکای ناموست نامردا می خندن
……..
نیزه اوردن برا علمدار
منتظرته خواهرته کوچه و بازار
نزار که پای شمر یه وقت-به پیکر تو وا بشه
جلو چشای مادرت سر از تنت جدا بشه
با نیزه پیش چشم زینب می ری از حال
سر لباس تو دعوا می شه تو گودال
…….
"شور محرم"
دوباره اه و گريه و زارى
دسته و پرچم و علمدارى
پيرن مشكيمو تنم كردم
براى اين دو ماه عزادارى
ممنونتم گذاشتى با تو اشناباشم
اجازه دادى بين جمع نوكرا باشم
الهى قسمتم كنه امام رضاجانم
اربعين امسالم تو راه كربلا باشم
باتموم نوكرا
دوباره قرارما
ستون هزار ويك
موكب امام رضا
حسين واى واى
....
بابام با اشكاى چشاش قا
دستم تو دستت گذاش اقا
من و سپرد دست على اكبر
گفت كه هواشو داشته باش اقا
اگه قبول كنى برات فدايى اوردم
پسرم و اينجا برا گدايى اوردم
كمه اقا ولى به قدر وسعم امسالم
براى روضه تو قند و چايى اوردم
با دوتا چشم ترم
به نيت مادرم
روزى كنى اربعين
پباده مى يام حرم
حسين واى واى
....
يه عده خيلى غصتو خوردن
براى روضت علم اوردن
خدابيامرزه اونايى رو
كه سينه مي زدن برات مردن
كاش رفيقام تو لحظه جون دادنم باشن
روضه خونا موقع غسل و كفنم باشن
الهى كه گريه گريه كناى خواهرت زينب
تو اربعين كربلا يادم منم باشن
بيا و همين يه بار
كارام و به روم نيار
از بساط نوكريت
تو منو نذاز كنار
حسين واى واى...
علی زمانیان
اللهم عجل الولیک الفرج
«زمزمه اول محرم و روضه حضرت مسلم»
پرچمای بسته وا شد
تو محل برو بیا شد
زنده موندم ودیدم که
پرچم حرم سیا شد
منو رام دادی بیام گریه کنم
با اجازتون می خوام گریه کنم
برا جد تشنه بی سرتون
با تموم رفقام گریه کنم
اروم جونم امام رضا
روزی رسونم امام رضا
بذار برم به کربلا
تا که جوونم امام رضا
…..
تو حسینیه نشسته
هموز انگار درد دسته
می زنه تو سر و صورت
مادر پهلو شکسته
داره اولین نفر داد می زنه
مادر از داغ پسر داد می زنه
می کوبه مشت توی سینه و می گه
پسرم نداره سر داد می زنه
دار و ندارم امام رضا
ای کس و کارم امام رضا
تورو به جون مادرت
بذار ببارم امام رضا
….
توی کوفه جنب و جوشه
هرکسی رفته یه گوشه
یه نفر نیزه می سازه
یکی خنجر می فروشه
می گه مسلم که توروخدا نیا
لااقل با زن و بچه ها نیا
نگرونم به خدا برا لبت
خیزرون می خوری بی هوا نیا
دلشوره دار برا سرت
برا تنت واسه حنجرت
بعد علمدار و بعد تو
می ره اسیری خواهرت
…….
التماس دعای فرج
علی زمانیان
«زمینه دوم محرم ورودیه»
قافله شاه اومد از راه
حضرت ثارالله اومد از راه
عجب قافله ای عجب قافله سالاری
چه زیبا قمری خدایا چه علمداری
علمدار سپهدار و ببین ای جانم
می گه فاطمه به ام البنین ای جانم«۲»
چشم بد دور از این قافله
نیفته بینشون یه دم فاصله
رباب نفهمه که می یاد حرمله
اعوذبالله من الکرب و البلا
……..
وان یکاده روی هر لب
با چه وقاری اومد زینب
عجب هیمنه ای عجب محمل زیبایی
چه شمس و قمری خدایا چه جوونایی
علی اکبر لیلا رو ببین ای جانم
خدایا قد و بالا رو ببین ای جانم«۲»
تا قدم می زنه اکبرش
زیر لب می گه هی مادرش
ارباًاربا نشه پیکرش
اعوذبالله من الکرب و البلا
……
خیمه خورشید علم شد آه
رقیه دیگه رسید از راه
عجب فاطمه ای عجب جلوه زهرایی
چه رفت و امدی چه هیبت دل ارایی
یه لحظه ماه و مهتابُ بیین ای جانم
نوازشای اربابُ ببین ای جانم
پیکری رو زمین پاره نیست
تو بیابون زن اواره نیست
دستی دنبال گوشواره نیست
اعوذبالله من الکرب والبلا
علی زمانیان
اللهم عجل الولیک الفرج
«زمینه حضرت رقیه سلام الله علیها»
به زور-اوردنم با طناب يادته
كتك خوردم-منم با رباب يادته
تو رو ديدم-ميون طشت يادمه
من و ديدي-تو بزم شراب يادته
به جا نياوردي-به جا نياوردم
تو نيزه خوردي و منم كتك خوردم
پاهام پر زخمه-گوشم سنگينه
سرت پر خاكه-سرم پايينه
چشام خيلى تار-تو رو مي بينه
....
چه چيزايى -ديدم با چشام بگذريم
شراب خوردن-جلو عمه هام بگذريم
با اون چادر-خودم مونده بودم
چه جوري از-تو بازار شام بگذريم
ميون راه خيلي-برام كتك خوردن
رباب و عمه زينب_به جام كتك خوردن
لباست پاره-لباسم پاره
نموند انگشتر-نموند گوشواره
النگوم بابا-الان بازاره
علی زمانیان
اللهم عجل الولیک الفرج
«زمزمه روضه حضرت رقیه سلام الله علیها»
یه وقتی اومدی که من نایی ندارم
ببخش که اسباب پذیرایی ندارم
غصه سرم ریخته ببخش
وضعم به هم ریخته ببخش
بعد اتیش خیمه ها
موهام یه کم ریخته ببخش
قافله شهر شام رفت-میون ازدهام رفت
با گل سر باباجون-چندتا النگوهام رفت
…..
از این و اون سرت رو دست به دس گرفتم
از نیزه ها اخر بابامو پس گرفتم
تموم کن اینجا سفرو
حالا که اومدی نرو
از تو موهات پاک می کنم
با معجرم خاکسترو
نه راستی معجری نیست-یک تیکه روسری نیست
از استینای پاره-معجر بهتری نیست
……
تموم راهو اومدم پای پیاده
روی تنم جای کبودیا زیاده
با کیا بودم روبرو
چیزایی دیدم که نگو
محله یهودیا
خداروشکرنبود عمو
همونکه راه اب بست-دستموبا طناب بست
سر علی رو،رو نی-جلو چش رباب بست
…..
علی زمانیان
اللهم عجل الولیک الفرج