eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.7هزار دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. (ع) ( زبان حال حضرت سکینه «س» با برادر ) __ از پردهء خیمه نگاه/به قد و بالات می‌کنم بادلهره این لحظه‌ها/دارم تماشات می‌کنم مرهم برا زخم دلم / پیدا نمی‌شه بعدتو داداش علی اکبرمن/می‌کشه مارودردتو تو میری و بعدت // پناهی نداریم بجزاشک وگریه//که راهی نداریم تومیری ومیره//همه جون بابا با هر قدم تو // پریشونه بابا من که دعات کردم علی جان تو هم دعا کن برای خیمه بعد تو میسوزه تو آتیش بال و پر گلای خیمه «معجربچه های خیمه» (( آه واویلا )) ===== از پردهء خیمه نگاه / به حال بابا می‌کنم داره می‌لرزه زانوهاش/بااشک تماشامیکنم یکم دووم بیار داداش/ داره میاد بالا سرت پاشوببین حالادیگه/پیروشکست ست پدرت چه جوری ببینه// شدی اربا اربا برا دلخوشیشم// یه بار بگو بابا یه لشکراراذل//برات کوچه واکرد شبیه مدینه // تو رو بی‌ هوا زد تاکه صدات پیچیدتوصحرا دل همه حرم گرفته عمه رو میبینی عزیزم دورش و نامحرم گرفته (( آه واویلا )) ___ شعر و نغمه: .👇
. __ خراب شده آسمون/ خورده گره کارم بعدتو عباس من/بی کس و بی یارم قیامته تو حرم / پاشو علمدارم هرجوری می‌تونی،با خیمه بمون پاشو خودت روبه ،خیمه برسون به چه کنم افتادم عباس اینا من و بیچارم کردن جز توکیو داره این خیمه من و بی علمدارم کردن به حرم برگرد // حرم پناهی نداره به حرم برگرد//که تکیه‌گاهی نداره به حرم برگرد//بی تو سپاهی نداره ===== توخیمه چشم براهت/نشسته خواهرمن جز تو کسی نمونده / میون لشکر من پاشو امید خیمه / پاشو برادر من نمیشه تنهایی ، برگردم حرم تورو چه جوری تا،خیمه نبرم ریشهء وجودم خشکیده غم تو منو پیرم کرده اینقده نکش پا رو خاکا که منو زمینگیرم کرده به حرم برگرد // به آه و افسوسه خیمه به حرم برگرد//دستاتو میبوسه خیمه به حرم برگرد//برای ناموسه خیمه به حرم برگرد // حرم پناهی نداره به حرم برگرد//که تکیه‌گاهی نداره به حرم برگرد// بی تو سپاهی نداره ===== می‌شنوی از تو خیمه/ صدای دخترم رو می بینی دلشوره وو/اشکای خواهرم رو به دست کی بسپرم/بعد تو این حرم رو به خنده میگیرن،چشم ترم و گرفتن از الان ، دور حرم و تو که بری بعداز تو میشه قسمت حرم زجر و آزار سهم منو تو نیزه نیزه ست سهم خواهرم کوچه ،بازار به حرم برگرد//تادخترامون عزیزن به حرم برگرد// اینا به فکر کنیزن به حرم برگرد// آبرومون و نریزن به حرم برگرد // حرم پناهی نداره به حرم برگرد//که تکیه‌گاهی نداره به حرم برگرد// بی تو سپاهی نداره . _ شعرونغمه: ✍ .👇
. (ع) ____ شاید این آخرین باره/که تو رو بغل می‌گیرم غم توچه سخته ای مادر/توکه بری من میمیرم شایداین آخرین باره/لالایی برات می‌خونم داری می‌سوزی رو دستم/برای لبات گریونم آخه قرار بود شیرین زبون شی یه روز جوون شی بزرگ شی و عصای دستمون شی حالا قراره بری با بابات تموم شه دردات برو عزیز من خدا به همرات آخه قرار بود مادر فدات شم گرم نگات شم مادربزرگ بچه‌هات شم حالا قراره غم بی حساب شه خونم خراب شه حلقوم تو سهم رباب شه انگار قرار نیست ،برگردی پیشم با این صدای هلهله بیچاره می‌شم قربون شکل ،ماهت عزیزم تومیری وپشت سرت هی اشک میریزم «« لای لای علی جان لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان »» ====== شایداصلاً ایناخوابه/الهی تموم شه این رویا الهی دروغه حرفاشون/که تورو زدن جلوبابا شایداصلاً ایناخوابه/که تشنه تورو رهاکردن آخه چجوری عزیز من/سرتو باتیرجدا کردن کاش این دروغ بود بلوا به پا شد سر و صدا شد دوباره اون وسط پای حرمله وا شد اما دروغ نیست ای رنگ پریده گلوت بریده بابات برا یه قطره آب منت کشیده کاش این دروغ بود از خیمه رفتی با گریه رفتی مقابل چشام رو نیزه رفتی امادروغ نیست قلبم رو کندن دارن می‌خندن از بس سرت کوچیکه روی نی می‌بندن هر لحظه بی تو،واسم عذابه دیدن تو رو ،روو نیزه ها مرگ ربابه گریم گرفت با،اشکای نیزه ترسم اینه آخر بیافتی پای نیزه «« لای لای علی جان لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان »» . ___ شعرونغمه: .👇
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام من - به پرچمای کهنه و قدیمی هیات سلام من - به استکان شکسته های چایی روضت سلام من - به دود اسپندی که داره بویی از جنت میخونه روضه خون برام / قصیده محتشمو شور محرمت گرفت / کل عالمو «باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام من - به پارچه مشکیای خاک خورده روضت سلام من - به اولین برگه نوحه خون توو هیات سلام من - به سجده‌ی زیارت عاشورا روی تربت به یاد نوکرایی که / بودن برا تو سینه چاک امسالو روضه میگیرن / به زیر خاک «کفن که دست مرا بست دست تو باز است و دست تو باز تو یعنی، بیا در آغوشم» ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام من - به اون سیاهیای دیگ نذری روضت سلام من - به حاجتای موقع هم زدن قیمه‌ات سلام من - به چوبای شکسته ی منبر توو هیات توو این شب اولیه / یاد پدر، مادرمون روضه های قدیمیو / برام بخون «گلی گم کرده ام، میجویم او را به هر گل می رسم می بویم او را گل من یک نشانه در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت» ۲ . 👇
. 🏴 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میترسم از شلوغیا - از این همه برو بیا اعوذ باللهِ من الکرببلا هوای اینجا پر غمه - میاد صدای همهمه غریب نبینمت عزیز فاطمه بیا برگردیم / خیلی دل آشوبم وقتی که تو باشی / ببین منم خوبم بیا برگردیم / به سمت مدینه میترسم برای / رباب و سکینه چرا میخونی هاهنا و مَحَطُّ رِحالِنا وَ مَناخُ رِکابِنا وَ مَسْفَکُ دِمائِنا هاهنا کرببلا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حالا که اومدیم بگو - سپاه و لشکر تو کو؟ زینبه که داره به تو میزنه رو هرچی میخواد بشه بشه - سایت الهی کم نشه نذار که هیچ وقت بینمون جدایی‌شه بیا برگردیم / میترسم از جنجال خواب میدیدم دورت / شلوغه توو گودال بیا برگردیم / تا علی اکبر هست رو سر ناموست / چادر و معجر هست چرا میخونی هاهنا و هَتْکُ حَریمِنا و قَتْلُ رِجالِنا تُزارُ قُبُورُنا هاهنا کرببلا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اصلا نمیشه باورم - خاک غمت، برادرم! توو این زمین نشسته آخر رو سرم چرا پریشونه موهات - فدای خشکی لبات جای لگد مونده چرا رو گونه هات می بینم دورت / شلوغ و جنجاله سنان با یه نیزه / توو راه گوداله می بینم دورت / حرومیا هستن راه نفس هاتو / با نیزشون بستن آخرش شد هاهنا ذُبح‌ اطفالنا و سَبیِ حَریمِنا و قُتل‌ رجالنا هاهنا کرببلا ۴ . 👇
. 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ فکر نمیکردم به این زودی تو رو از دست بدم بابا جای آغوشت شبا سر میذارم رو سنگای صحرا بدتر از این کوفتگی های تنم عصرای دلگیره دختری که رفته باباش از همه دنیا - دیگه سیره ۳ وقت غروب - خورشید خانوم میشینه پا دردِ دلای دخترت گفتم بهش - بابا داری؟ دست نوازش میکشه روی سرت؟ امشب میخواد - مهمون بیاد داره واسم شیرین میشه این روزگار ویرونه رو - جارو زدم پاک میکنم از صورتم گرد و غبار ""صفا آوردی / صفا آوردی تو رفتی و دخترتو به کی سپردی صفا آوری / صفا آوری معلومه از لبات هنوزم آب نخوردی"" 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از همون وقتی که رفتی قتلگاه کارم شده زاری سنگ میخوردی همون روزی که رو نیزه شدی قاری حال و روز دخترت از طعنه ها لبریزِ از درده جای بوسه هامو بابا روی گونه‌ات کی - لگد کرده ۳ از وقتی که - تو اومدی دیگه نمیگن که رقیه بی کسه کشته منو - زخم لبت آثار ضربه های توی مجلسه ؟! دیشب خودم - دیدم بابا انداختن با سنگاشون از روی نی میزد تو رو - اون مردکی که عمه زینب رو میزد توو بزم می ""صفا آوردی / صفا آوردی چرا سر از تنور خولی درآوردی صفا آوردی / صفا آوردی جلو چِشَم بودی که خیزرون میخوردی"" 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عمه هامم مثل من از نیزه دار تو کتک خوردن چادرم نه اما گوشواره هامو شمر و سنان بردن از همون وقتی که افتادم با صورت از روی ناقه عمه میگه از مغیلانه تنم تب داره و داغه - تنم داغه ۲ اون ساربو-ن بی حیا با دست سنگینش منو اول زده زجر اومده - دنبال من واسه همینه که پاهام تاول زده از طعنه ها-ی دخترا درد و غمای این دلم شد بی حساب چشم عمو - رو دور دیدن گهواره رو بردن جلو چشم رباب ""صفا آوردی / صفا آوردی رفتی سفر دخترتو چرا نبردی صفا آوردی / صفا آوردی کاش منو از خرابه با خودت می‌بردی"" . 👇