#امام_زمان_عج_مناجات
#شب_جمعه
از فراق تو نمردیم، مسیحا نشدیم
چشم ما تار نشد از غم و بینا نشدیم
جای تو دست به دامان طبیبان بودیم
حقمان بود اگر باز مداوا نشدیم
بی تو یک عمر پی هرکس و ناکس رفتیم
گم شدیم آخر ازین غفلت و پیدا نشدیم
نام مجنون بهروی ماست ولی کو مجنون؟
وقتی از هجرِ تو آوارهی صحرا نشدیم
درد این است که ما محضِ رضایِ دل تو
بیخیالِ خوشیِ فانیِ دنیا نشدیم
خاکِ عالم به سرِ ما که دراین عمرِ دراز
لحظهای مشتریِ یوسف زهرا نشدیم
گریه کردیم ولی گریهی بی فکر چه سود؟
قطره بودیم ولی وصل به دریا نشدیم
پیش ما آمدی اما همه غفلت کردیم
لحظهای پای قدم رنجهی تو پا نشدیم
قصدمان بود همه سنگ صبورت باشیم
قصدمان بود که از بخت بد اما نشدیم
**
همه رفتند حرم ما که نرفتیم هنوز
زائر مرقد ششگوشهی آقا نشدیم
کاش میشد که تو ما را به زیارت ببری
یک شب جمعه به پابوسی حضرت ببری
#سیدپوریا_هاشمی
#امام_زمان_عج_مناجات
غایبی و پیدایی سیدی و مولایی
صورتی و معنایی سیدی و مولایی
هر طرف درخشیدی مثل قرص خورشیدی
ماه انجمنهایی سیدی و مولایی
هم تو منجی عالم هم تو مصلح عالم
هم تو صاحب مایی سیدی و مولایی
هم کلیم موسایی هم مسیح عیسایی
هم عزیز زهرایی سیدی و مولایی
دور غربتت تا کی طول غیبتت تاکی
عاقبت تو میآیی سیدی و مولای
قوم فیل در کعبه خادم الحرم گشتند
کعبه را تو آقایی سیدی و مولایی
دست ما به دامانت جمله تحت فرمانت
تاچه حکم فرمایی سیدی و مولایی
کار دوستان آه است چشم کعبه درراه است
تا تو چهره بگشایی سیدی و مولایی
نور دیدهی زهرا قبر مادر خودرا
کی به شیعه بنمایی سیدی و مولایی
نیست چشم میثم را تاب دیدن رویت
تو همیشه پیدایی سیدی و مولایی
استاد #غلامرضا_سازگار
#امام_زمان_عج_مناجات؛ #دهه_کرامت
آدینهها من با تو حال بهتری دارم
در آسمان عاشقی بال و پری دارم
سر میشود عُمرم میان جمع نوکرها
شکر خدا در بین این سرها، سَری دارم
والعصر، من بی تو اسیر رنج خُسرانم
آقا مگر جز تو پناه دیگری دارم؟!
نام تو میآید هوای شهر بارانیست
یاد تو هستم من اگر چشم تری دارم
چشمان نرگس خیره مانده تا که برگردی
در دستهای خسته یاس پرپری دارم
این هفته مشهد یا که قم رفتی، دعایم کن
با نرخ جان خود دعایت را خریدارم
این روزهای بی شما خیری نخواهد داشت
این جمعهها بی تو غم ویرانگری دارم
سجادهای داری که عطر کربلا دارد
هر کس تو را دارد، رضایت از رضا دارد
#اسماعیل_شبرنگ
#امام_زمان_عج_مناجات
غبار کوی تو هرجا که در هوا برخاست
نشست بر دل و آه از نهادها برخاست
کجا زیارتِ ناحیه خواندهای که چنین
ز جمکران تو هم عطر کربلا برخاست
گذشت یاد تو بر هر کویر باران زد
هزار تیرِ اجابت به یک دعا برخاست
به احترام تو بودهست ای رسولِ قیام
اگر امام پس از نام تو ز جا برخاست
فدای آنکه ز نام تو سَرسَری نگذشت
گذاشت بر "سر" خود "دست" و روی "پا" برخاست
خوشا کسی که پس از مرگ، شاهراً سَیفی
به عهد بستهی خود چون کند وفا برخاست
#عاطفه_جعفری
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ
شبیه برف که درگیرِ آفتاب شده
دلم ز شدّتِ هُرمِ فراق، آب شده
«میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست»...
گناهکاریِ من، بین ما حجاب شده
چقدر پیش نگاه تو معصیت کردم
چقدر پیش تو این عاشقات خراب شده
به سیلی پدرانه همیشه محتاجم
که سربهراه شد آن طفل که عتاب شده
چقدر «آه» نوشتم..، به دست تو نرسید...
فراقنامهی من این چُنین کتاب شده
به غیر پشت در خانه ات کجا برود؟!
همان گدایِ سرافکندهیِ جوابشده
وصال یار..، به جز سوختن مُیَسَّر نیست...
بگو به شمع که پروانهات مُجاب شده
درختِ «آب» نخورده ثمر نخواهد داد
دعا به لطف همین «گریه» مستجاب شده
برای بَرده خریدن به من اشاره بکن
به این سیاه بگو نوکرت حساب شده
تو را به خونِ علیاصغرِ حسین..، بیا...
بیا که شیعهی تو غرق در عذاب شده
▪️
سه شعبه خورد به مشکی و آبرویی ریخت...
رشید اهل حرم از خجالت آب شده
عمو کجاست ببیند به جای جرعهی آب
طناب حرملهها قسمت رباب شده
#بردیا_محمدی
#امام_زمان_عج_مناجات
برگشتنت حتمیست! آری! رأس ساعت
هرچند یک شب مانده باشد تا قیامت
میآید آن صبحی که آغاز جهان است
آن روز روشن، آن طلوع بینهایت
گفتند روی فرش ما پا میگذاری
جارو زدم تنها به شوق این روایت
در کوچهها دیدم تو را... نشناختم... آه
دیدم تو را، افسوس بی عرض ارادت
در زیر باران هر دعایی مستجاب است
از چشمهایت گفتهام وقت اجابت
با یاد تو از کربلا تربت گرفتم
در آرزوی آن نماز با جماعت
میبویمش در سجده بعد از هر نمازم
عطر شهادت میدهد... عطر شهادت!
#راضیه_مظفری
#امام_زمان_عج_مناجات
آه ای سحر طلوع کن از شام تار من
بگذار پا به دیدهی شبزندهدار من
شرمنده از گناهم و شرمندهتر که بود
وقت گناه دیدهی تو اشکبار من
از ما هزار حاجت غیر از ظهور هست
ای آرزوی گمشده در روزگار من
گفتم بیا...تو آمدی و... من نیامدم
گفتم کجایی... آه... تو بودی کنار من
تو ناظری به حالم و من تا ببینمت
دستی بکش به آینهی پر غبار من
#میثم_مؤمنی_نژاد
#امام_زمان_عج_مناجات
ای پاسخ تمام اگرها و کاشها
مادر نوشته اسم تو را روی آشها
دارد برای آمدنت نذر میکند
دستش همیشه پُرشده ازاین تلاشها
من ردپای آمدنت را کشیدهام
با رنگهای سبز و سپید گواشها
پایان جنگهای جهانی به دست توست
گُل میشود گلولهی داغ کلاشها
تنها به عشق آمدنت شعر گفته است
امشب مداد آبی من با تراشها
ای کاش صبح جمعهی بعدی ببینمت
ای پاسخ تمام اگرها و کاشها
#ساجده_جبارپور