در تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت
خود را تهی زخون دل چند ساله کرد
نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام
عمریش روزگار همین در پیاله کرد
نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش
ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد
زینب درید معجر و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
هر خواهری که بود روان کرد سیل خون
هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد
یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت
آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت.
#وصال_شیرازی
#دوبیتی
یک عمر فلک خون به دل و جانت کرد
بیدادِ دو زن زار و پریشانت کرد
لعنت به زنی که کرد مسموم تو را
لعنت به زنی که تیر بارانت کرد.
▪️
لعنت به کسی که تیر کین زد به تنت
شد پاره شبیه جگر تو کفنت
زینب که شنید ناله زد وای حسن
ای کاش شبانه دفن می شد بدنت.
#عبدالحسین_میرزایی
#امام_حسن_مجتبی_ع
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوبیتی
امشب به لبم ذکر حسن جان دارم
در کنج دلم کلبه ی احزان دارم
از روضه ی « لا یوم کیومِ » آقا
تا آخر عمر آه سوزان دارم.
#محمد_فردوسی
#امام_حسن_مجتبی_ع
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
#محمدحسین_رحیمیان
عالمی بی قرار
ازین عزای عظیم
گریه کن آسمان
فاطمه گشته یتیم
شده صاحب عزا
علی مرتضی
واغریبا
یا حسن ، یا حسن
گشته نوای همه
کشته در خانه اش
شد پسر فاطمه
شده صاحب عزا
شاه کرببلا
وا غریبا
حسن بن علی
در آخرین لحظه ها
می زند ناله ها
از غم کرببلا
جان رسد بر لبش
از غم زینبش
واغریبا...
#حکایت
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت :
بشکن وبخور وبرای من دعا کن
بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد
آن مرد گفت :
گردوها را می خوری نوش جان
ولی من صدای دعای تو را نشنیدم...
#بهلول گفت :
مطمئن باش اگر در راه خـدا داده ای
خـدا خـودش صدای
شکستن گردوها را شنیده است
اگه به کسی خوبی میکنید
سعی کنید بدون منت باشه
و بـه خاطر خـدا باشه.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پـروری داند.
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
(امام حسن مجتبی ع)
ای نور چشم فاطمه،دارم ولای تو
جانم فدای تو
هستم ز طفلی یا حسن،تحت لوای تو
جانم فدای تو
تو در سخاوت حیدری،جودت چو پیغمبر
کرامتت مادر
عالم بود شرمنده ی،جود و سخای تو
جانم فدای تو
تو روشنی بخش دل،اهل ولا هستی
نور خدا هستی
در قلب هر شیعه بود،نور و ضیای تو
جانم فدای تو
سبط پیمبر هستی و،کریم آل الله
دوم ولی الله
حلم تو و صبرت بود،رمز بقای تو
جانم فدای تو
بس مهربانی عالمی،همیشه مهمانت
ریزه خور خوانت
مهر تو در سینه بود،لطف خدای تو
جانم فدای تو
ای دومین مولای ما،هستی پناه ما
بر تو نگاه ما
رضایت خدا ز ما،باشد رضای تو
جانم فدای تو
کریم آل فاطمه،تویی همه هستم
گرفته ای دستم
دارم به لب بار دگر،شور و نوای تو
جانم فدای تو
از ظلم و کین همسر تو،شرر زده بر دل
بر تو شده قاتل
عمری بود خون جگر،قوت و غذای تو
جانم فدای تو
از ظلم همسر گشته ای،شهید زهر کین
فدای راه دین
از حجره می آید هنوز،مولی نوای تو
جانم فدای تو
کنار پیکرت حسن،محزون شده زینب
دلخون شده زینب
مدینه النبی حسن،شد کربلای تو
جانم فدای تو
شهر مدینه در عزاست،ماتمسرا گشته
پر از نوا گشته
خاموش گردیده ز کین،مولی صدای تو
جانم فدای تو
شد تیرباران پیکرت،کنار پیغمبر
ای هستی حیدر
ظلم و ستم مولای من،نبود سزای تو
جانم فدای تو
#رضا_یعقوبیان
#امام_حسن_مجتبی_ع