eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
256 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
295 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارش فیض سرمد است امروز جشن میلاد احمداست امروز ختم پیغمبران به امر خدا مژده یاران محمد است امروز. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجدیکی،مناره یکی واذان یکیست قبله یکی، کتاب یکی، آرمان یکیست مارابه گردکعبه طوافی‌ست مشترک یعنی قرارومقصداین کاروان یکیست فرموده است: «واعتصموا…،لا تفرّقوا» راه نجات خواهی اگر ریسمان یکیست توحیدحرف اول دین محمداست اسلام ناب درهمه جای جهان یکیست مکریهودعامل جنگ وجدایی است پس دشمن مقابلمان بیگمان یکیست سنی و شیعه فرق ندارد برایشان وقت بریدن سرمان تیغشان یکیست سادات، پیش اهل تسنن گرامی‌اند اکرام واحترام به این خاندان یکیست دشمن!دسیسه توبه جایی نمیرسد تاآن زمان که رهبربیدارمان یکی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
You are who you hangout with . Be selective with your circle . تو دقيقا مثل همون هايى مي شىوی كه باهاشون مي گردى. دايره ارتباطاتت رو با دقت انتخاب كن .
با صد هزاران جلوه شد از پرده بیرون ماه من تا ماه گردون را کند محو جمال خویشتن دل روشن از سیماى او جان سر خوش از صهباى او شاهى که خاک پاى او شد سرمه چشمان من کوکب بدان تابندگى گوهر بدان رخشندگى سلطان بدان بخشندگى نشنیده کس اندر، زمن‏ آمد امیر کاروان محبوب دل آرام جان دیدار یار مهربان از دل برد رنج و محن‏ ساقى کرم کن جام را تا پخته سازد خام را در هم شکن اصنام را کامد نگار بت شکن شاها ز مسکین یاد کن دلخستگان را شاد کن جان را ز غم آزاد کن تا خرمى بخشد به تن‏ مشعل ز علم افروخته اوراق ظلمت سوخته خیاط رحمت دوخته بر قامت او پیرهن‏ روشن تر از مه روى او خوشبوتر از گل موى او چون قامت دلجوى او سروى نروید در چمن‏ شب رفت و صبح آمد ز پى دوران ظلمت گشت طى‏ پروانگان شمع وى جمع‏اند در هر انجمن از مکه پیدا شد گلى در شوره زارى سنبلى‏ آمد خوش الحان بلبلى، کندآشیان زاغ و زغن‏ در یتیمى در عرب از «آمنه بنت وهب» تابد از آن در روز و شب نور خداى ذوالمنن‏ ناخوانده درس استاد شد ویرانه‏ها آباد شد کاخ کرم بنیاد شد، خار مظالم ریشه کن یکتاپرستى دین او، صلح و صفا آیین او از خامه شیرین او شد زنده آداب و سنن حق بر ضلالت چیره شد روشن فضاى تیره شد چشم کواکب خیره شد بر آن مه پرتو فکن‏ آوازه شاه عرب، پیغمبر عالى نسب‏ از روم و شامات و حلب بگذشت تا چین و ختن احمد ابوالقاسم کزو، شد دین حق با آبرو از پیشوایان برده او، گوى فصاحت در سخن خرگه به عرش افراخته، سایه به فرش انداخته کاخى ز دین پرداخته، ایمن ز آفات و فتن جبریل خواند در سما بعد از ثناى کبریا مدح رسول مصطفى، وصف نبى موتمن شاهى که جبریل امین ساید به درگاهش جبین حوران فردوس برین بگزیده در کویش وطن بردیمانى در برش، تاج رسالت بر سرش‏ برد از صفا خاک درش رونق ز فردوس عدن‏ صف بسته یکسر انبیا در پیشگاه مصطفى احمد که آمد مقتدا بر پیشوایان کهن لولاک نقش پرچمش، هستى طفیل مقدمش‏ ختم رسل کز خاتمش شد خیره چشم اهرمن صبح سعادت روى او، فردوس رضوان کوى او چون تربت خوشبوى او هرگز نبوید یاسمن ایوان کسرى، کاخ کى، لرزید ارکانش ز پى شد در شب میلاد وى دریاى رحمت موج زن فرمود حق در شأن او (ماکان) در قرآن او جان ها فداى جان او، مهرش چو روح اندر بدن نورى که از الهام وى، شد قوم وحشى رام وى آمد محمد نام وى، صورت نکو، سیرت حسن بیرون چو مغز از پوست شد، آنچه که حدّ اوست شد تا با خبر از دوست شد، شد بى خبر از خویشتن با طبع خوش خواند «رسا» میلاد شاه انبیا وصف رسول مصطفى در آستان بوالحسن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوبیتی روزی که به عرش احترامش کردند آئینه ی حسن ذوالکرامش کردند از باغ بهشت با ورود احمد گل های محمدی سلامش کردند ▪️ وقتی که شکوفه ی تولا گل کرد صد شاخه ی امّید و تمنا گل کرد گفتند گل روی محمد بشکفت ذکر صلوات بر لب ما گل کرد ▪️ در فصل گل و بهارِ اسماء و صفات در موسم عشق و جوشش آب حیات جبریل به همره ملائک می گفت بر آل علی و آل احمد صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا