eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
716 ویدیو
301 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا "در" و "دیوار"حقیقت دارد؟ برخورد "گل" و "خار، حقیقت دارد؟ ای صاحب عزای فاطمیه! آیا این روضه‌ی "مسمار" حقیقت دارد؟ https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حرف رفتن را مزن با غصه دلگیرم مکن فاطمه پیرم مکن پیش چشم دشمنت زهرا زمین گیرم مکن فاطمه پیرم مکن شیعه فردای قیامت تکیه گاهش فاطمه است یا علی یا زهرا در دو عالم فاتح خیبر سپاهش فاطمه است یا علی یا زهرا ای همه پشت و پناهم همسرم همسنگرم حیدرم من حیدرم چشم خود را باز کن بنگر به چشمان ترم حیدرم من حیدرم در میان شعله های آتش و دیوار و در مادرم شد بی پسر با صدای ناله های زینب آمد این خبر مادرم شد بی پسر در میان کوچه ها دشمن گرفته راه من ای ولی الله من غم ندارم مجتبایم آمده همراه من ای ولی الله من دست بسته بین کوچه حال زارم را ببین یا امیرالمؤمنین آسمان دور سرم چرخید و افتادم زمین یا امیرالمؤمنین تا تو سر بالا بگیری با سر افتادم زمین یا امیر المؤمنین یک تنه هستم سپاهت تا وداع آخرین یا امیر المؤمنین دست از قتل علی بردار زهرا جان بمان جان این طفلان بمان ای علمدار خمیده باز در میدان بمان جان این طفلان بمان کوچه را پای علی محشر کبری کردم لک لبیک علی یک تنه دور علی گشتم و غوغا کردم لک لبیک علی عرش لرزید و زمین ترسید و بر هم خورد تا گفت زهرا یا علی با دم لبیک یا حیدر کند محشر به پا گفت زهرا یا علی چشم خود را باز کن ای دختر پیغمبرم حیدرم من حیدرم قامتم را خم مکن من قهرمان خیبرم حیدرم من حیدرم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا فاطمه روز حشر ستاری کن دل سوختگان را ز کرم یاری کن م ابا همه گفتیم که با زهرائیم تو نیز بیا و آبرو داری کن. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
به ما گفتی که دینی جز «علی» نیست امام المتقینی جز «علی» نیست میان شعله‌ها فریاد کردی امیرالمؤمنینی جز «علی» نیست. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد. اما در زمان مشروطه یک بار گریستم. و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا. از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ... زنده و جاویدان باد نام کسانی که بخاطر عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند ... https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا