فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#علامه_طباطبایی(ره)
وقتی گره های کور به شما هجوم آورد، با ذکر #صلوات سیلی راه بیندازید تا تمام مشکلات را با خود ببرد.
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
#لیلة_المبیت
تا صبح علی بود و مناجات شَبش
در اوج دعا روح حقیقتطلبش
لبیکزنان به جای پیغمبر خفت
ذکر «بِاَبی اَنتَ و اُمّی» به لبش.
#محمدجواد_غفورزاده
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
(حضرت سکینه س)
تویی یا سکینه گل باغ دین
پس از کربلایی تو غربت نشین
به وقت جوانی
شدی قد کمانی
عزیز حسین۲
دگر راحت از رنج و ماتم شدی
تو اسطوره در بین عالم شدی
گل آل طاها
تو رفتی ز دنیا
عزیز حسین۲
بدیدی چو عمه تو کرب و بلا
ز دشمن بدیدی تو جور و جفا
شده غم نصیبت
شده کم شکیبت
عزیز حسین۲
بدیدی علی اربا اربا شده
شکسته ز غم قلب بابا شده
بدیدی قدش خم
توانش شده کم
عزیز حسین۲
بدیدی به میدان علی اصغرش
شده پاره پاره ز کین حنجرش
حسین خونجگر شد
رباب دیده تر شد
عزیز حسین۲
بدیدی تو پرپر گل یاس را
دو تا دیده ای فرق عباس را
چو نقش زمین شد
فدایی دین شد
عزیز حسین۲
بدیدی پدر را که تنها شده
اسیر ستم ها و غم ها شده
به مقتل فتاده
زمین سر نهاده
عزیز حسین۲
بدیدی که شمر سوی مقتل دوید
سر باب مظلومت از کین برید
زد آتش به خیمه
سرش روی نیزه
عزیز حسین۲
(سبک: خدا مادرم را کجا میبرند)
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_سکینه_س
(حضرت سکینه س)
سکینه ی بنت الحسین،در کربلا بودی
غرق عزا بودی
یاد غریبی اش تو در،شور و نوا بودی
غرق عزا بودی
زینب از این ظلم و ستم،دیدی شده غمگین
از این غم سنگین
با رنج و داغ و غصه ها،تو آشنا بودی
غرق عزا بودی
دیدی میان خیمه ها،طفلان همه عطشان
با دیده ی گریان
با العطش گوی حرم،در خیمه ها بودی
غرق عزا بودی
دیدی علی اکبرش،صد پاره پیکر شد
در خون شناور شد
در صبر همچون زینبین،بر حق رضا بودی
غرق عزا بودی
دیدی علی اصغرش،با تیر کین پرپر
صد پاره شد حنجر
وقتی که خون فواره زد،آن دم کجا بودی
غرق عزا بودی
دیدی تو در کرب و بلا،غربت شده احساس
فرق دو تا عباس
بهر عموی مهربان،غم مبتلا بودی
غرق عزا بودی
دیدی تو در کرب و بلا،حسین شده تنها
در بین دشمن ها
با غربت آل علی،تو آشنا بودی
غرق عزا بودی
دیدی تو در کرب و بلا،او بر زمین افتاد
سر روی خاک بنهاد
وقت شهادت حسین،در نینوا بودی
غرق عزا بودی
دیدی که شمر بی حیا،خنجر کشید از کین
زینب شده غمگین
وقتی برید حنجر او،با شهدا بودی
غرق عزا بودی
(سبک: ای ساقی لب تشنگان)
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_سکینه_س
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹زمزمۀ آب آب🔹
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینۀ تمامنمای رباب بود
نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود...
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی همرکاب بود
در کربلا حماسۀ اشک و پیام داشت
گلواژۀ قیام و گل انقلاب بود...
لبهای خشک و تشنۀ او را به هر سوال
یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود...
در یاد، داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمۀ آب آب بود...
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه میزد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریدۀ دامان افتخار
کی جای او خرابهٔ شام خراب بود
در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود.
#سیدرضا_مؤید