#حضرت_سکینه علیهاالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹زمزمۀ آب آب🔹
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینۀ تمامنمای رباب بود
نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود...
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی همرکاب بود
در کربلا حماسۀ اشک و پیام داشت
گلواژۀ قیام و گل انقلاب بود...
لبهای خشک و تشنۀ او را به هر سوال
یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود...
در یاد، داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمۀ آب آب بود...
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه میزد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریدۀ دامان افتخار
کی جای او خرابهٔ شام خراب بود
در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود.
#سیدرضا_مؤید
بعضیا
به خاطر فوت یک دختر
روسری هاشون رو در آوردن
ولی به خاطر سیصد هزار شهید
حاضر نشدن حتی یک سانت
روسری هاشون رو جلو بکشن...!
******
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
همپای خطر همسفر زینب بود
همراز نماز سحر زینب بود
یک لحظه نشد ز عمه جانش غافل
پروانه صفت دور و بر زینب بود.
#محمود_شریفی
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
#مرثیه_امام_حسن_عسکری(ع)
بیا و سر بـه روی سینـهام بگذار، مهدیجان
شـرر زد بـر درونـم زهـر آتشبـار، مهــدیجان
بیـا تــا سیــر بینــم وقـت رفتن، ماه رویت را
که میباشد مرا این آخرین دیـدار، مهدیجان
در ایـام جوانــی سیــــر گردیـــدم ز جـان خـود
زبس بر من رسیـد از دشمنان آزار، مهدیجان
ازآن ترسم که بعد از من، تو درتنهایی و غربت
به موج غم گذاری چهـره بر دیـوار، مهدیجان
تـو در ایـام طفلــی بیپـدر گشتــی، عزیـزِ دل
مرا شـد در جوانــی پـاره قلب زار، مهـدیجان
از آن میسوزم ای نور دوچشم خود،که میبینم
تو بهــر گریـه کردن هـم نـداری یـار، مهدیجان
غـم تــو بیشتــر باشـــد ز غمهــای پــدر، آری
اگر چه دیـدهام مـن محنت بسیار، مهدیجان
تـو بایــد قرنهــا در پـــردۀ غیبت کنــی گریــه
بود هـر روز روزت مثـل شــامِ تــار، مهدیجان
تو باید قرنها چون جد مظلـومت علـی باشی
به حلقت استخوان باشد،به چشمت خار، مهدیجان
بگیر از مرحمت، فردای محشر، دست«میثم» را
کـه بـر جـرم و گناه خـود کنـد اقـرار، مهدی جان.
#استاد_غلامرضا_سازگار
(امام حسن عسکری ع)
یازدهم نور مبین
شد شهید از ظلم و کین
سامره گردیده،ماتمسرا امشب
مهدی زهرا شد،غرق عزا امشب
یابن الحسن مهدی۲
عسکری گشته شهید
قامت مهدی خمید
زین ماتم عظمی،در سامره غوغاست
با یاد غم هایش،بزم عزا برپاست
یابن الحسن مهدی۲
وقت هم عهدی شده
خونجگر مهدی شده
گرید گل زهرا،از داغ بابایش
اشک همه مردم،گشته تسلایش
یابن الحسن مهدی۲
مهدی صاحب زمان
قامتش گشته کمان
مهدی گل زهرا،نالان و گریان است
همناله با مهدی،دل ها پریشان است
یابن الحسن مهدی۲
آن گل حیدر نشان
دیده بسته از جهان
آمد کنار او،آن یادگار او
فرزند او مهدی،شد بی قرار او
یابن الحسن مهدی۲
زان همه رنج و محن
شد شهید کین حسن
محرم اسرارش،آن گل گلزارش
در سامره گشته،مهدی عزادارش
یابن الحسن مهدی۲
(سبک: با نوای کاروان )
#رضا_یعقوبیان
#امام_حسن_عسکری_ع