#نوحه_امام_سجاد(ع)وخاطرات شام
#سبک_حاج_ناظم
من عابدین بیمار کربلایم
عمری به درد و غصه مبتلایم
زیرزنجیرکین شدم ماتم نشین
سرهاهمه ازتن جدا شد
درپیش ما بر نیزه ها شد
واویلتا آه وواویلا4بار
درتاب و تب رفتم سوی اسارت
از دشمنان برما شده جسارت
مقابل انظار به کوچه و بازار
ما را عدو زد وحشیانه
باکعب نی، با تازیانه
واویلتا
دروازه ی ساعات زد شرارم
برد از کف من طاقت و قرارم
زنان و دختران پیش نامحرمان
ناموس حق درپیش اشرار
شد سنگباران پیش انظار
واویلتا
برلعل لبهای گل پیمبر
باخیزران می زد یزید کافر
در آن بزم یزید
برلبم جام رسید
دشمن به ما ویران مکان داد
پیش پدر رقیه جان داد
وایتا
غم بر دلم اندوختم الشام الشام
آتش گرفتم سوختم الشام الشام
سوختم زین سفر، شدم پاره جگر
از زهر و غربت جان سپارم
بقیع شود خاک مزارم
واویلتا...
#عبدالحسین_محبی
#نوحه_امام_حسن(ع)
#سبک_حاج_ناظم
من یوسف زهرا حسن غریبم
در خانه هم غربت شده نصیبم
غم شده حاصلم همسرم قاتلم
سردار بی یار و سپاهم
شدخانه ی من قتله گاهم
واویلتا آه وواویلا4بار
در کودکی دیدم به کوچه دشمن
سیلی زده بر روی مادر من
کرده غصب فدک مراهم زدکتک
از آن ستم آزرده بودم
ای کاش آنجامرده بودم
واویلتا
سجاده ام کشیده خصم جانم
درسجده گه خنجر زده برانم
ناسزا شنیدم زجان دل بریدم
ازصلح تحمیلی دشمن
آتش گرفته این دل من
واویلتا
غارت شده از کینه خانه ی من
طعنه شنیده ام زدوست ودشمن
بمن گفتا زکین مذلل مومنین
ازظلم های دوست ودشمن
ایمن نبود کاشانه ی من
واویلتا
دل ازهلاهل گشته پاره پاره
قاتل کند مرگ مرا نظاره
پاره شدجگرم بیازینب برم
بین پاره ها ی جگرمن
روم به پیش مادرمن
واویلتا
شیون زمرگ من مکن ثارالله
لا یوم کیومک اباعبدالله
امان از عاشورا غریبی و تنها
درپیش زهرا مادرتو
دشمن بریدازتن سرتو
واویلتا
کنار قبر مادرم ز دشمن
باتیر گلباران شود تن من
خون بگرید کفن بر غریب وطن
ویران بقیع گردد مزارم
غریبم و زائر ندارم
واویلتا
#عبدالحسین_محبی
#نوحه_حضرت_زهرا(س)
#سبک_حاج_ناظم
ازضرب در بشکسته پهلویم شد
نیلی ز تازیانه بازویم شد
جرمم آخرچه بود صورتم شدکبود
ازدرد و غصه در خروشم
شده ز سیلی پاره گوشم
واویلتا آه و واویلا ۴بار
بابا بیا یکدم برس بدادم
در پشت درمن ازنفس فتادم
محسنم کشته شد بخون آغشته شد
زهرای تو نقش زمین شد
مولا علی خانه نشین شد
واویلتا آه و واویلا
غصب خلافت شد مرا آزردند
دیدم علی رادست بسته بردند
رسن برگردنش گرفتم دامنش
دشمن مرا زد وحشیانه
هم با غلاف و تازیانه
واویلتا آه و واویلا
حق مرا بردند، و سیلی خوردم
ای کاش من در پشت درمیمردم
پس از داغ بابا، علی مانده تنها
در گوشه خانه نشسته
پیش من پهلو شکسته
واویلتا آه و واویلا
#عبدالحسین_محبی
#نوحه_حضرت_ام_البنین(س)
#سبک_حاج_ناظم
ام الشهید و همسر شهیدم
در زیر بار درد و غم خمیدم
منم زار و حرین، منم ام البنین
من مادرم پسر ندارم
نور بصر، قمر ندارم
واویلتا آه و واویلا 4بار
گرکشته گشته چهار نور عینم
دارم چه غم فدا سر حسینم
منم مظهربذل،مادر اباالفضل
عباس من دستش جدا شد
در علقمه فرقش دوتاشد
واویلتا آه و واویلا 4بار
برنقش چهارقبر سر گذارم
روزم سیه شمس و قمرندارم
بقیع شد بهرمند، چنان بیت الحزن
دادم زکف دار و ندارم
من برحسینم سوگوارم
واویلتا آه و واویلا 4بار
من داغهای جانگداز دیدم
اما من از داغ حسین خمیدم
گلانم پرپر است،حسین بی مادر است
حسین من مادر ندارد
تا اشک غم بهرش ببارد
واویلتاوآه وواویلتا4بار.
#عبدالحسین_محبی
(امام هادی ع)
سامره امشب شده ماتمسرا
خانه ی هادی شده بزم عزا
هادی دین شهید
زیر خاک آرمید
آه و واویلا۲
ظلم و ستم ز کینه افزون شده
از این ستم حسن دلش خون شده
روان نور مبین
سوی خلد برین
آه و واویلا۲
دل های شیعیان حیدر کباب
بردند هادی را به بزم شراب
حسن جان بر لب است
به یاد زینب است
آه و واویلا۲
شهید کینه شده نور دیده
رنگ حسن از داغ او پریده
معتز بی حیا
کرده بر او جفا
آه و واویلا۲
شهادتش زده به جان ها شرر
حسن شده ز داغ او خونجگر
گل زهرا نشان
رفته از این جهان
آه و واویلا۲
حسن به روی او نظر می کند
کنار او پدر پدر می کند
به دستان حسن
هادی گشته کفن
آه و واویلا۲
پیکر او به روی دوش حسن
به یاد او گریه کند مرد و زن
هادی دین خموش
حسن رفته ز هوش
آه و واویلا۲
جسمش به روی دوش یاران
پیکر جدش شده تیرباران
با تن چاک چاک
مانده بر روی خاک
آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حاج_ناظم
#امام_هادی_ع
(امام موسی ابن جعفر ع)
هفتم امام و مقتدای امت
گردیده رهسپر به سوی جنت
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
شیعه بزن از داغ او به سینه
رفت از جهان امام بی قرینه
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
از ظلم و جور و کینه های هارون
هفتم امام شیعه گشته دلخون
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
موسی ابن جعفر شد اسیر زندان
عمرش رسد از جور و کین به پایان
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
سندی که دارد بغض او به سینه
می زد به او زخم زبان ز کینه
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
هر روز روزه بود و ظالمانه
سندی بزد او را به تازیانه
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
چون مادرش رو به سوی خدا کرد
بر مرگ خود در محبسش دعا کرد
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
امام ما از بس که بوده مظلوم
آخر به زهر کینه گشته مسموم
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
زهر ستم شرر زده به جانش
سوزانده است تا مغز استخوانش
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
موسی ابن جعفر شد شهید بیداد
پیکر پاکش روی جسر بغداد
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
تشییع شد بر روی دوش یاران
پیکر جدش زیر سم اسبان
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
تشییع شد پیکر اطهر او
کسی نزد از کینه دختر او
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
گریان ز داغش شیعیان مولی
جسم حسین بر روی خاک صحرا
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
از سوز داغش شیعیان خمیدند
رأس حسین را از بدن بریدند
کاظمین در عزا
گشته چون کربلا
آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حاج_ناظم
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
(امام علی ع)
(شب بیست و سوم رمضان)
ماتمسرا گردیده شهر کوفه
غرق عزا گردیده شهر کوفه
علی رفت از جهان
غربتش شد عیان
علی مظلوم۲
خانه ی حیدر غرق در محن شد
از داغ بابا خونجگر حسن شد
غم نصیبش شده
کم شکیبش شده
علی مظلوم۲
گرید برای علی نور عینش
همناله ی با زینبش حسینش
ناله زد زینبش
جان او بر لبش
علی مظلوم۲
زینب بگرید ز برای پدر
نشسته زینب در عزای پدر
بسوزد از غمش
گرفته ماتمش
علی مظلوم۲
خونین جگر گردیده روح احساس
همناله با حسین بسوزد عباس
نشسته در عزا
ز داغ مرتضی
علی مظلوم۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حاج_ناظم
#امام_علی_ع
(حضرت حمزه ع)
در راه پیغمبر،حمزه شهید است
نزد حی داور،او روسپید است
شد کشته از کین
نبی شد غمگین
یا ختم الانبیا آجرک الله۲
گشته فدایی،اسلام و قرآن
ختم رسل گرید،با قلب سوزان
در راه خدا
شد جانش فدا
یا ختم الانبیا آجرک الله۲
تا ختم المرسلین،آمد در برش
دیده با دل خون،مثله پیکرش
ماه مدینه
شهید کینه
یا ختم الانبیا آجرک الله۲
تا نبیند خواهر،مثله بدنش
پیغمبر با عبا،پوشانده تنش
تا دید پیکرش
خون شد جگرش
یا ختم الانبیا آجرک الله۲
صفیه خواهرش،گشته جان بر لب
افتاده دل امشب،به یاد زینب
یاد کربلا
دل غرق عزا
یا ختم الانبیا آجرک الله۲
دیده در کربلا،قامت خمیده
دشمن دین سوی،مقتل دویده
نور دو عینش
در خون حسینش
یا ختم الانبیا آجرک الله۲
دیده شمر بی دین،خنجر کشیده
سر برادرش،از کین بریده
افتاده بر خاک
با تن صد چاک
یا ختم الانبیا آجرک الله۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حاج_ناظم
#حضرت_حمزه_ع
(حضرت مسلم ابن عقیل ع)
مسلم سفیر شاه عالمینم
من ریزه خوار سفره ی حسینم
بر حسین سفیرم
حسین است امیرم
حسین زهرا۲
آمده ام در کوفه بهر بیعت
نصیب من گردیده رنج و محنت
کوفی بی حیا
کند بر من جفا
حسین زهرا۲
روز آمده با یاد تو نشستند
نماز مغرب از شما گسستند
حسین جان زین سفر
گشته ام خونجگر
حسین زهرا۲
من که در این عالم علی سیرتم
در کوچه های کوفه در غربتم
شدم من غم نصیب
گشته ام بی شکیب
حسین زهرا۲
من مسلمم سفیر پور زهرا
گردیده ام اسیر کوه غم ها
منم حیدر نشان
اسیر کوفیان
حسین زهرا۲
با حیله در کمین من نشستند
دستان من را چون علی ببستند
الا ای امیرم
به کوفه اسیرم
حسین زهرا۲
پرده ی حرمت مرا دریدند
سر مرا ز ظلم و کین بریدند
من به روی بامم
بر حسین سلامم
حسین زهرا۲
صدای غربت مرا شنیدند
پیکر من روی زمین کشیدند
گرچه جان بر لبم
به فکر زینبم
حسین زهرا۲
#رضا_یعقوبیان
#نوحه_سنتی #سبک_حاج_ناظم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
#نوحه_شام_غریبان
#سبک_حاج_ناظم
پرپرشده گلهای باغ زهرا
در وادی کرب وبلا واویلا
زینب غمزده، گشته ماتم زده
گوید کجایی نور عینم
سید مظلومان حسینم
مظلوم حسین مظلوم حسین جان۴بار
ازظلم قوم اشقیا واویلا
آتش گرفته خیمه ها واویلا
بسوزد خیمه ها، دربدر بچه ها
گشته بدنه ها پاره پاره
شدگوشها بی گوشواره
مظلوم حسینجان
طفل یتیمی تشنه می برد آب
بهرحسین درقتله گاه ارباب
که ای تشنه جگر بنوش آب ای پدر
گرکشته شدآب آورتو
من آب آوردم بر تو
مظلوم حسینجان
شام غریبانست شام هجران
زینب شده اسیرقوم عدوان
زند وحشیانه عدو. تازیانه
زینب زند قامت خمیده
بوسه به حلقوم بریده
مظلوم حسین جان
(عبدالحسین محبی)
#نوحه_قتلگاه
#سبک: واحسینا
شده دریای خون وادی کرببلا
در دل قتله گه فتاده خون خدا
پیکرش چاک چاک شده یکسان به خاک
وای حسینا4بار
کشته شد تشنه لب عزیز زهرا حسین
بی کفن پیکرش مانده به صحراحسین
گشته سرها جدا، برنوک نیزه ها
وای حسینا
پاره پاره شده جسم شهیدان همه
غرق خون در کنار پسر فاطمه
فاطمه کربلاست برحسبن درعزاست
وای حسینا
زینب آن شب با دست خوانده نماز
نیمه شب بی رمق نشسته خوانده نماز
غرق ماتم شده قامتش خم شده
وای حسینا
بعدقتل حسین خواهرغمدیده اش
می زند بوسه بر گلوی ببریده اش
خواهرش را زدند، دخترش را زدند
وای حسینا
به اسیری رود زینب زار و حزین
شده او همسفربا دشمنان لعین
بیند آزارها کوچه بازارها
وای حسینا
(عبدالحسین محبی)
#نوحه_قتلگاه
#سبک حاج ناظم
پرپرگلم درقتله گه بجویم
تادرد دلهایم به او بگویم
شدم زارو مضطر،کجایی برادر
مردم زهجران وجدایی
به قتله گه بگو کجایی
مظلوم حسین جانم حسینجان ۴بار
از زیر نیزه هاو تیر و خنجر
گفتی اخیه از بریده حنجر
بیانورعینم عینم ببین من حسینم
ای خواهر قامت خمیده
دشمن سرم ازتن بریده
مظلوم حسینجان۴بار
یک جای سالم در بدن نداری
حتی تو کهنه پیروهن نداری
سرت ببریده شد تنت کوبیده شد
جسمت شده پامال اسبان
سرت به نی گشته نمایان
مظلوم حسینجانم۴بار
به جای جد و باب و مادرتو
بوسه زنم ببریده حنجرتو
تو را سربریدند حنجرت دریدند
بر نی سرت چون مه عیانست
چراغ راه کاروان است
مظلوم حسین جانم
(عبدالحسین محبی)
#نوحه_قتلگاه
#سبک وای حسینا
عطر مادر گرفته یا اخا بوی تو
چنگ دشمن بهم ریخته گیسوی تو
فاطمه مادرت آمده در برت
وای حسینا وای شهیدا۴بار
همچو قرآن ورق ورق شدی روی خاک
جای شمشیر ونیزه ها شده چاک چاک
زیرآن ضربه ها میزدی دست وپا
وای حسینا
سرتو از قفا بریده خصم دغا
می درخشد چو ماه سر تو برنیزه ها
من به تاب و تبم خونجگر زینبم
وای حسینا
تاکه بی سر تن تو را بدیدم حسین
مرگ خود از خدایم طلبیدم حسین
کوسر و پیروهن،کشته بی کفن
وای حسینا
بعد تو هستی مانده غارت حسین
خواهرت را.برند سوی اسارت حسین
گوش ها پاره شد،زینب آواره شد
وای حسینا
بس که دشمن با اسب بربدنت تاخته
دخترت هم تنت دیده و نشناخته
همچوگل پرپری،منهدم پیکری
وای حسینا
جای سالم نداری،بوسم آنجا اخا
بوسه باران کنم خونین گلوی تو را
خواهرت رازدند دختررازدند
وای حسینا۴بار
#عبدالحسین_محبی
(ورود اهل بیت ع به شام)
دروازه ی ساعات ازدحام است
بر آل فاطمه ستم مدام است
ز سوی شامیان
شد ستم فراوان
آجرک الله۲
در پشت دروازه همه ستاده
شامی بی حیاست مست باده
شامیان شادمان
که آید کاروان
آجرک الله۲
به روی ناقه ای بود ساجدین
بسته بود دستش به زنجیر کین
دو دستش بسته است
دلش بشکسته است
آجرک الله۲
جان همه اهل حرم بر لب است
خونین جگر از این ستم زینب است
این سفر کرده طی
گل زهرا به نی
آجرک الله۲
این رأس شاه عالمین حسین است
بر فاطمه نور دو عین حسین است
سرش از تن جداست
پیکرش کربلاست
آجرک الله۲
دل همه اهل حرم شکسته
دشمن ز کینه دست شان ببسته
شده بر اسیران
ظلم و کین فراوان
آجرک الله۲
اهل حرم همه پریشان شدند
رقیه و سکینه گریان شدند
زدند مردم شام
سنگ ز روی هر بام
آجرک الله۲
ای بی حیا مردم به ما نخندید
بر خاندان مصطفی نخندید
ز چه دف می زنید
همه کف می زنید
آجرک الله۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حاج_ناظم
#شام
#نوحه_امام_حسن(ع)
#سبک_حاج_ناظم(ره)
من یوسف زهرا حسن غریبم
در خانه هم غربت شده نصیبم
غم شده حاصلم، همسرم قاتلم
سردار بی یار و سپاهم
شدخانه ی من قتله گاهم
واویلتا آه وواویلا4بار
در کودکی دیدم به کوچه دشمن
سیلی زده بر روی مادر من
کرده غصب فدک، مراهم زدکتک
از آن ستم آزرده بودم
ای کاش آنجا مرده بودم
واویلتا
سجاده ام کشیده خصم جانم
درسجده گه خنجر زده به رانم
ناسزا شنیدم، زجان دل بریدم
از صلح تحمیلی دشمن
آتش گرفته این دل من
واویلتا
غارت شده از کینه خانه ی من
طعنه شنیده ام ز دوست و دشمن
به من گفتا زکین،، مذلل المومنین
از ظلم های دوست و دشمن
ایمن نبود کاشانه ی من
واویلتا
دل از هلاهل گشته پاره پاره
قاتل کند مرگ مرا نظاره
پاره شدجگرم بیازینب برم
بین پاره ها ی جگر من
روم به پیش مادر من
واویلتا
کنار قبر مادرم ز دشمن
با تیر گل باران شود تن من
خون بگرید کفن بر غریب وطن
ویران بقیع گردد مزارم
غریبم و زائر ندارم
واویلتا
(عبدالحسین محبی)
#نوحه_پیامبر(ص)و امام حسن(ع) و امام رضا(ع)
#سبک:حاج ناظم
سوگ عظیم ختم مرسلین است
عزای رحمت للعالمین است
از این داغ عظیم، شده امت یتیم
سوگ بزرگ مسلمین است
زهرا ز غم ماتم نشین است
واویلتاآه وواویلا۴بار
یک سو حسن از زهر پر شراره
گشته جگر سوزان وپاره پاره
شده خونین دلش، همسرش قاتلش
بر قبر جد و مادر او
شد تیر باران پیکر او
واویلتا
حسن اگرغریب در وطن بود
دور از وطن رضا ابوالحسن بود
خون دل توشه اش، کو جگرگوشه اش
برخاک حجره دست و پا زد
هر دم جوادش را صدا زد
واویلنا
رضا به غربت گلباران بدن شد
مدینه تیرباران تن حسن شد
غریب در وطن، شده خونین کفن
بی زائر قبر مجتبی شد
زائرسرا قبر رضاشد
واویلتا
#عبدالحسین_محبی
#نوحه_پیامبر(ص) و امام حسن(ع)
و امام رضا(ع)
سبک همه جاکربلا
زهرا امشب سه جا کرده ماتم به پا
گه زداغ پدر، گه حسن گه رضا
آه وواویلتا4بار
درعزای پدر شده، خونین جگر
تسلیت گفته اند بین دیوار و در
آه وواویلتا4بار
فاطمه پشت در ناله زد از جگر
محسنم کشته شد رس به دادم پدر
آه وواویلتا
ماتم مصطفی، غربت مرتضی
وز غم مجتبی،سوخت خیرالنسا
آه وواویلتا4بار
سم به جان حسن آتش افروخته
تن و تابوت او شد به هم دوخته
آه واویلتا
برسر مرقد جدو هم مادرش
تیرباران حسن شد تن اطهرش
آه وواویلتا4بار
دومین بضعه ی خاتم الانبیا
کنج حجره ز زهر می زدی دست و پا
آه وواویلتا4بار
سوی زهرا رود غصه ره توشه اش
جگر پاره بود کو جگرگوشه اش
آه وواویلتا4بار
دم آخر جواد سربه زانو نهاد
در کنار پسر، پدر از پا فتاد
آه وواویلتا4بار
#عبدالحسین_محبی