eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
733 ویدیو
308 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
بگو به بلبل خوش خوان بخوان ترانه که دیگر دمیده زهره ی زهرا رسیده یاس معطر به وصف او چه توان گفت زان که لایتناهی ست که مدح او که نتوان کرد غیر خالق اکبر جلیله ای که دو عالم منور است به نورش حمیده ای که بود پا به سر تجلی داور دو چشم شور حسودان نخواست تا که ببیند میان دست خدیجه نزول آیه ی کوثر که اوست علت خلقت که اوست علت رحمت که اوست فاطمه ، صدیقه ، اوست جان پیمبر زمین به زیر قدومش نبود لایق و در خور بهشت خاک قدومش شدست سر تا سر چه بانویی که بود آینه تمامِ علی را چه دختری که پدر را شده ست حضرت مادر اگر نبود علی او نداشت مثل و مثالی نبود در خور او کس به غیر حضرت حیدر کریمه ای که کریمان عالمند اسیرش ستوده ای که نباشد به او ز جاه برابر عفیفه ای که به عفت چو او ندیده دو عالم نجیبه ای که بود بر زنان ملیکه و سرور نه آب های دو عالم ، به مهر او شده نامی تمام عالم امکان به راه اوست مسخر زنی که همچو حسن آورد کریم کریمان زنی که مثل حسینش نزاده مادر دیگر زنی که دامن او پرورانده زینب کبری زنی که دامن مهرش شده ست عاطفه پرور زنی که در همه عالم علی علی ست کلامش زنی که گفت به عالم علی ست بر همه رهبر که اوست حجت داور علی الحجج به دو عالم که اوست جان نبی و که اوست از همه برتر هر آن که هست محبش بگو عزیز جهان است هر آن که دشمن او شد بگو به او هوالابتر و کیست او که به راه امام خویش دهد جان شهیده ای که شهادت به یمن اوست مطهر دخیل رشته ی چادر نماز اوست دو دستم مگر که شامل لطفش شوم میانه ی محشر.
2.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای که نور حسنی در تو جلی است مُلک تو جلوه ی مُلک ازلی است هر که شد زائر درگاه شما زائر قبر حسین بن علی(ع) است. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
بگو به بلبل خوش خوان بخوان ترانه که دیگر دمیده زهره ی زهرا رسیده یاس معطر به وصف او چه توان گفت زان که لایتناهی ست که مدح او که نتوان کرد غیر خالق اکبر جلیله ای که دو عالم منور است به نورش حمیده ای که بود پا به سر تجلی داور دو چشم شور حسودان نخواست تا که ببیند میان دست خدیجه نزول آیه ی کوثر که اوست علت خلقت که اوست علت رحمت که اوست فاطمه ، صدیقه ، اوست جان پیمبر زمین به زیر قدومش نبود لایق و در خور بهشت خاک قدومش شدست سر تا سر چه بانویی که بود آینه تمامِ علی را چه دختری که پدر را شده ست حضرت مادر اگر نبود علی او نداشت مثل و مثالی نبود در خور او کس به غیر حضرت حیدر کریمه ای که کریمان عالمند اسیرش ستوده ای که نباشد به او ز جاه برابر عفیفه ای که به عفت چو او ندیده دو عالم نجیبه ای که بود بر زنان ملیکه و سرور نه آب های دو عالم ، به مهر او شده نامی تمام عالم امکان به راه اوست مسخر زنی که همچو حسن آورد کریم کریمان زنی که مثل حسینش نزاده مادر دیگر زنی که دامن او پرورانده زینب کبری زنی که دامن مهرش شده ست عاطفه پرور زنی که در همه عالم علی علی ست کلامش زنی که گفت به عالم علی ست بر همه رهبر که اوست حجت داور علی الحجج به دو عالم که اوست جان نبی و که اوست از همه برتر هر آن که هست محبش بگو عزیز جهان است هر آن که دشمن او شد بگو به او هوالابتر و کیست او که به راه امام خویش دهد جان شهیده ای که شهادت به یمن اوست مطهر دخیل رشته ی چادر نماز اوست دو دستم مگر که شامل لطفش شوم میانه ی محشر.
شب جمعه ای دل بیا که با غم ارباب خو کنیم وز خاک کوی او طلب آبرو کنیم ای دل بیا که همچو شهیدان کوی او قدقامت الحسین را همه از خون وضو کنیم خوش آرزوست اینکه فقط در تمام عمر ما از حسین در همه جا گفتگو کنیم باید که در میان هزاران سبو و می از باده ی حسین فقط در سبو کنیم یعنی شود که یک شب جمعه به کربلا آن عطر سیب را که حسینی ست بو کنیم ؟ یعنی شود که در صف محشر به روز حشر تشنه ، گرسنه ، بر در ارباب رو کنیم باید برای آنکه به گودال قتلگاه جان داده است ، دادن جان آرزو کنیم او کشته ی دوشنبه و مذبوح جمعه است جان جهان کم است اگر نذر او کنیم بر آن هزار و نهصد و پنجاه زخم ، ما از دیده ها روان همه دم آب رو کنیم راوی بخوان تو ماجرای گلوی بریده را تا اشک خویش مرهم خون گلو کنیم باید به یاد آن بدن زیر و رو شده دلهای خواب و شبزده را زیر و رو کنیم با نعل تازه بس که تنش جا به جا شده ماندیم پیکرش به کجا جستجو کنیم.
ای که نور حسنی در تو جلیست مُلک تو جلوه ی مُلک ازلیست هکه شد زائر درگاه شما زائر قبر حسین بن علیست. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
رسید مژده که ایام غم به سر آمد به شب بگو که برو ، جلوه ی سحر آمد به فرشیان ز همه عرشیان خبر آمد که همچو ماه بنی هاشمی قمر آمد بیا که موسم نور است و فصل هم عهدیست شب ولادت آخر امام دین ، مهدیست بیا و شهر دلت را ستاره آذین کن سیاه جامه ی دل را به نور رنگین کن بیا و تلخی دل را چو قند شیرین کن نثار مقدم او آیه های یاسین کن رسیده آن که به راهش بهار می ریزد ز تیغ ابروی او ذوالفقار می ریزد جهان ز عطر رخش غرق یاس و نرگس شد ز جلوه ی رخ او نور مرتضی حس شد و نَقل آمدنش نُقل هر مجالس شد 《دل رمیده ی ما را انیس و مونس شد 》 رسید آن که سجایای سرمدی دارد به سینه اش نفحات محمدی دارد رسیده آن که به خشکی این جهان دریاست به پای تا سر او نور مادرش زهراست بیا که پرچم او در همه زمان بالاست 《 به نا امیدی از این در مرو امید این جاست 》 رسیده آن که به حکمش جهان بود محکوم رسیده آینه ی نور سیزده معصوم رسیده آن که نبی هست و بوتراب است او قسم به نون و قلم تالی کتاب است او برای هرچه گدا لطف بی حساب است او جمال حیدر کرار در نقاب است او بگو به کعبه اگر بر تو نیست امر شکاف بیا به دور امامت ببند رخت طواف رسیده آن که نفس تازه می کند ، بویش به خلق و خوی نبی رفته خلق نیکویش همان که آینه ی مرتضی بود ، رویش شبیه حضرت عباس زور بازویش همان که دین خدا زنده با ولایت اوست در انتظار ، دو عالم ، برای دولت اوست و کیست او که به دل نور انما دارد میان نافله ها ذکر ربنا دارد به هرچه درد بدون دوا ، دوا دارد جمال شاه نجف شاه کربلا دارد بیا به راه و بیا عاقبت به خیرش باش به کربلای زمانه بیا زهیرش باش میان این همه غفلت اگر که هوشیاری بخواه گر که به سینه هوای او داری به جای آن که به دوشش تو بار بگذاری ز دوش حضرت مهدی تو بار برداری بیا به شوق رخش نیت زیارت کن بیا و در شب میلاد ، باز بیعت کن رسیده سال نو و فصل ماه و خورشید است رسیده آن که سراپاش صبح امید است چه کس به روی زمین نور آسمان دیدست ظهور حضرت او بهر عاشقان عید است بود دعای سحرگاه عاشقان مهدی بود محول الاحوال این جهان مهدی.