eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
255 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
746 ویدیو
311 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
(س) منکه ازکودکی عاشقت بوده ام بیتویکدم حسین من نیاسوده ام یاحسین یاحسین۴بار بعدجدم نبی مادرم کشته شد فرق بابم علی بخون آغشته شد یاحسین بعدبابا غریب وطن دیده ام پاره های جگر ازحسن دیده ام یاحسین داغ هایکطرف داغ تویکطرف گلشن پرپر باغ تویکطرف یاحسین دردل قتلگاه ناله هامیزدی زیرتیغ ستم دست وپامیزدی یاحسین ای شه غرق خون سرجداازبدن بهرخونین تنت بوریا شدکفن یاحسین من اسیرتوام نی اسیرعدو بیتومرگ ازخدا میکنم آرزو یاحسین طعنه زخم زبان بسکه بشنیده ام مرگ خودرابچشم بارهادیده ام یاحسین منکه بودم حسین باسرت همسفر گاه بودی به نی گاه درطشت زر یاحسین یادجانکندنت دست وپامیزنم کهنه پیراهنت شدکفن برتنم یاحسین بسته داغت ره نفسم یاحسین به وصال تومن میرسم یاحسین یاحسین... (س) من به تاب وتبم جان شده برلبم عقیله العرب غمزده زینبم زینبم زینبم۴بار سینه پرغم شده قامتم خم شده ازغمت یاحسین عمرمن کم شده زینبم دل زجان وجهان بی توببریده ام مرگ خودرابچشم بارها دیده ام زینبم بعدتوروزمن تیره تراز شب است قتله گاهت حسین دردل زینب است زینبم آب ازداغ تو جبل الصبرشد جان من باتنت راهی قبرشد زینبم یادگاری تو یاردیرینه ام جامه خونین توست مونس سینه ام زینبم دل عزادارتو دیده خونبارتو جان دهم تا رسم من بدیدارتو زینبم (عبدالحسین محبی) : نوحه حضرت زینب س سبک حاج ناظم بانوی دل شکسته خسته جانم من بی حسین زنده دگرنمانم جان شده برلبم غمزده زینبم قدم زبارغم خمیده پایان عمرمن رسیده واویلنا آه وواویلا۴بار بابای خودرادست بسته دیدم من مادرم پهلوشکسته دیدم جرمش آخرچه بود صورتش شدکبود دنبال حیدرمیدویده ازسینه اش خون میچکیده واویلتا بابای خودفرق شکسنه دیدم رخساراودرخون نشسته دیدم خون جگرشدحسن غریب دروطن پاره جگردل خون حسن شد ازتیرها خونین کفن شد واویلتا درکربلا خودکرده ام نظاره بی سربدن ها گشته پاره پاره پیش دیده گانم خزان شدگلانم هیجده عزیزم سربریدند سرها بنوک نیزه چیدند واویلتا ازداغ یاران جان بلب رسیده رنج اسارت قامتم خمیده خون جگرخسته جان میروم زین جهان پیراهن خونین یارم باشدبه سینه یادگارم واویلتاآه وواویلا (س) من به تاب وتبم جان شده برلبم عقیله العرب غمزده زینبم زینبم زینبم۴بار سینه پرغم شده قامتم خم شده ازغمت یاحسین عمرمن کم شده زینبم دل زجان وجهان بی توببریده ام مرگ خودرابچشم بارها دیده ام زینبم بعدتوروزمن تیره تراز شب است قتله گاهت حسین دردل زینب است زینبم آب ازداغ تو جبل الصبرشد جان من باتنت راهی قبرشد زینبم یادگاری تو یاردیرینه ام جامه خونین توست مونس سینه ام زینبم دل عزادارتو دیده خونبارتو جان دهم تا رسم من بدیدارتو زینبم.
(ع) برلب آمدنفس جان دهم درقفس جان زهرا خدا تو بدادم برس من غریبم غریب۴بار همچوآلاله ام درسیه چاله ام وارث مادر هیجده ساله ام من غریبم روزهاروزه ام اشک غم یارمن تازیانه خورم جای افطار من من غریبم غل وزنجیروکند کرده آزرده ام همچوزهرا زخصم سیلی من خورده ام من غریبم ساق پای مرا کندسائیده است جگرم را زهم زهرپاشیده است من غریبم جزخدانشنود کس مناجات من نامده جزاجل کس ملاقات من من غریبم تابکامم عدو آتشین زهرریخت تاروپودوجودمن ازهم گسیخت من غریبم درقفس جاندهم دست وپامیزنم غل وزنجیروکند شد کفن برتنم من غریبم باعث مرگ من زهرکاری شده تخته پاره مرا هم عماری شده من غریبم گرسه روزاین تنم ماند،برروی خاک لیک جسمم نشدچون حسین چاک چاک من غریبم...
(ع) پاره های تن پاک پیغمبرم طایرقدسم و شدقفس بسترم من غریبم غریب۴بار سالهابی گناه درقفس مانده ام زیرزنجیرکین ازنفس مانده ام من غریبم ازشکنجه تنم بسکه کوبیده شد ساق پایم شکست استخوان دیده شد من غریبم روزه دارم منو خصم خونخوارمن تازیانه زند جای افطارمن من غریبم سیلیم میزند سندی بی حیا گویداوناسزا مادرم راچرا من غریبم زین سیه چاله ام کن خلاصم خدا ازشکنجه دگر من فتادم زپا من غریبم جگرم پاره پاره ززهرجفاست دل خون پیش معصومه پیش رضاست من غریبم مرگ من زآتشین زهرکاری شده تخته ی در برایم عماری شده من غریبم...
(ع) ازتیغ کین فرق علی دوتاشد مظلوم عالم حاجتش روا شد منادی زدندا قدقتل مرتضی درسجده هنگام عبادت نوشیدعلی شهدشهادت مظلوم علی مظلوم علی جان4بار محراب مسجد غرق خون حیدر علی شده درخون خودشناور امیرالمومنین شده نقش زمین سرشک خون ازدیده میسفت فزت و ورب الکعبه میگفت مظلوم علی شد بی رمق علی زخم کاری برپیکرش گلیم شد عماری میبرندپیکرش بسوی دخترش زینب بگوآیدتماشا بیند رخ خونین بابا مظلوم علی...
فرموده امام رضا(ع) به پسرشبیب یابن شبیب ازتن جدم سرش زدند برروی قطعه قطعه تنش دخترش زدند (یابن شبیب پیکرجدم کفن نداشت) (یوسف بخاک بودوبه تن پیرهن نداشت) یابن شبیب سوخت درآتش همه خیام شد معجر آستین زنان در بر عوام یابن شبیب بسته بزنجیرشدعابدین خون بهراوگریسته زنجیرهای کین (یابن شبیب دختروپادرطناب وای) (نامحرمان وعمه وبزم شراب وای) (یابن شبیب برسرنیزه سرش زدند) (یابن شبیب روبروی دخترش زدند) یابن شبیب طعنه وزخم زبان عام عمه کجاوکوچه وبازار شهر شام یابن شبیب طشت زروخواهرحسین چوب یزیدومصحف خونین سرحسین یابن شبیب عمه وویرانه جای او جاندادیک سه ساله گرفته عزای او.
(ع) اخاادرک اخاک اخاروحی فداک شده درعلقمه پبکرم چاک چاک یاحسین۴بار علقمه وادی مهروعشق ووفاست درعشق تو هردودستم جداست یاحسین این می عشق تو کرده سرمست من ازتوشرمنده ام خالی شد دست من یاحسین پاره شدمشک آب جگرم شدکباب قلبم آتش گرفت بهرطفل رباب یاحسین تیرچشمم درید خون ازآن میچکید دم آخر دگر دیده رویت ندید یاحسین عمودآهنین کرده شق القمر گوبه ام بنین شد دگر بی پسر یاحسین ای امیدهمه بیادرعلقمه آمدازجنان مادرم فاطمه یاحسین تانرفته برون روحم ازپیکرم این تنم را مبر یا اخادرحرم یاحسین...
بشنوزمن آوای مهلامهلا صبری نماحسین عزیززهرا توباکام عطشان میروی بمیدان خوش میروی سالارزینب بگذشته کار از کار زینب مظلوم حسین جانم حسین جان۴بار جان اخاآهسته روبمیدان زینب بدنبالت شده پریشان ای عزیزدلم داغ توقاتلم آرام جان غریب مادر درموج خون شوی شناور مظلوم حسین کرده وصیت مادرم حسین جان خواهدرودحسین بسوی میدان مکن توفراموش بگیرش درآغوش مانندبرگ گل ببویش بوسه بزن زیرگلویش مظلوم ببربگیرسکینه دخترت را این دخترمحزون ومضطرت را بنه روی دامن بگودخترمن قلبم مسوزان دخترمن روحم رود ازپیکرمن مظلوم
(ع) من دیده ام تنهای پاره پاره زخم تن افزونتر از ستاره بوسه زدم برحنجر بریده دیدم به نی هجده سربریده اتش زخیمه ها زبانه میزد دشمن بما با تازیانه میزد سرتابپایم بسته بودبازنجیر اززیر نجیرخون شده سرازیز دشمن جای گل گردنم غل انداخت زهرستم کارمرا دگرساخت بسکه ستم دیدم زشام بیداد مادرمرا ای کاشکی نمی زاد.
(ع) سبک حاج ناظم حسن غریب درمدینه هستم من داغدارزخم سینه هستم دروطن غریبم غم شده نصیبم بین همه تنهاومظلوم اززهرکین گردیده مسموم واویلتاآه واویلا۴بار شررهلاهل زداگردل من چه غم که سم حل کرده مشکل من نبینم دربرم قاتل مادرم ای کاش می بریدسرم را امانمی زد مادرم را واویلتا دیدم که مادراز عدوکتک خورد آنجادلم شدپاره پاره آزرد فدک از کف ش برد سیلی ازعدوخورد برحال مادر دل غمین شد ازسیلی اش نقش زمین شد واویلتا مظلوم ترمن ازعلی ندیدم براوزهرکس ناسزا شنیدم بسکه دیدم ستم نهم غم روی غم آخرز زهرپرشراره شدجگرمن پاره پاره واویلتا بعدازعلی من اولین مظلومم از زهر یار بی وفامسمومم من شه بی سپاه خانه ام قتله گاه زینب کندمرگم نظاره کندگریبان پاره پاره واویلتا درپیش قبرجدومادرمن باتیرگلباران شودمراتن کندتیردشمن مراخونین کفن دارد نشان ویرانه قبرم ازغربت وازدردوصبرم واویلتا... (عبدالحسین محبی) نوحه امام حسن ع سبک همه جاکربلا ای غریب وطن ای شه بی سپاه همسرت قاتلت خانه ات قتله گاه یاحسن ع۴بار دیدی درکودکی از کف ات چاره شد مادرت رازدند جگرت پاره شد یاحسن زنده دیدی برت قاتل مادرت بیش ازاین غم،زده شعله پاتاسرت یاحسن توکه درسجده خنجر برانت زدند آتش فتنه شعله بجانت زدند یاحسن عدوسجاده را کشیدازپای تو ناسزاهای خصم سهم بابای تو یاحسن خونجگربودی و سیراززندگی جگرت راپاره کرد دشمن خانگی یاحسن زهرآتش بجانت برافروخته تیرتابوت وجسمت بهم دوحته یاحسن شیعه ازغربتت گشته قلبش مذاب قبرویران تو مانده درآفتاب یاحسن... (عبدالحسین محبی) نوحه امام حسن (ع) سبک همه جاکربلا ای غریب وطن ای شه بی سپاه همسرت قاتلت خانه ات قتله گاه یاحسن ع۴بار دیدی درکودکی از کف ات چاره شد مادرت رازدند جگرت پاره شد یاحسن زنده دیدی برت قاتل مادرت بیش ازاین غم،زده شعله پاتاسرت یاحسن توکه درسجده خنجر برانت زدند آتش فتنه شعله بجانت زدند یاحسن عدوسجاده را کشیدازپای تو ناسزاهای خصم سهم بابای تو یاحسن خونجگربودی و سیراززندگی جگرت راپاره کرد دشمن خانگی یاحسن زهرآتش بجانت برافروخته تیرتابوت وجسمت بهم دوحته یاحسن شیعه ازغربتت گشته قلبش مذاب قبرویران تو مانده درآفتاب یاحسن... (عبدالحسین محبی) نوحه زمزمه امام حسن (ع) منکه مانندپدر ازحقم محرومم بخدا بعد علی اولین مظلومم دشمن ودوست زده تهمت وخون شددل من خون دل خوردم وشدخون جگرحاصل من من غریب وطنم جان زهراحسنم۴بار همچوشمع سحرم سوخت پاتابسرم خواهرم زینب بین پاره پاره جگرم زهردرغربتم آمد شده یاردل من خانه شدقتله گهم همسرمن قاتل من مرتعش شدبدنم جان زهراحسنم تاکه شدپاره فدک مادرم سیلی خورد درهمان لحظه حسن ازغم مادر مرد بارهامرگ مجسم شده پیش نظرم قاتل مادرخودزنده بدیدم ببرم من زغم درمحنم جان زهرا حسنم همچوگل پژمردم ازهلاهل مردم زین جهان سوی جنان توشه غربت بردم کاش چون مادرخودشب بشوددفن تنم تیرباران نشودخسته وبی جان بدنم منکه خونین کفنم جان زهرا حسنم.
(ع) (ره) باب الحوائج قاضی الحاجاتم یارب بده ازاین قفس نجاتم عدو ظالمانه زندتازیانه ازمادرخودارث بردم سیلی تازیانه خوردم واویلتا آه واویلتا 4بار درعرش جدم رفته گر به اجلال اماشده معراج من سیه چال بال وپر بسته ام ز زنجیر خسته ام زنجیر خون گریدبرایم ساییده کند این ساق پایم واویلتا کنج قفس ازبس شکنجه دیدم من طعم مرگم بارها چشیدم زبس خصم خونخوار مرا داده آزار من روزه ام ازخصم بسیار شلاق خوردم جای افطار وا ویلتا غریبم ومظلوم وزارمعصوم آخرشدم اززهرکینه مسموم شدم پاره جگر کو دخترکوپسر معصومه کونبودرضایم تا که بپا کنند عزایم واویلتا گرمرگ کرده از قفس رهایم زنجیرها مانده بدست وپایم ز زنجیر آهن کفن شد تن من بر جسر بغداد پیکر من ماند سه روزازظلم دشمن واویلتا...
(عج) سیدوسالارخوش امد ای اهل ولا آمد آن حجت سرمد بگو مهدی خوش آمد4بار ده مژده که گردیده شکوفا گل نرجس آمده جهان یوسف زهرا گل نرجس زین مژده جهان گشته مصفاگل نرجس آیندخلائق به تماشاگل نرجس آن والی دین آمده با جلوه احمد بگو مهدی خوش آمد گردیده چراغان همه ارض و سماوات بر عرش برین فرش کندفخرومباهات آمد ولی عصر وزمان روح مناجات آن منجی عالم بود و قبله حاجات هادی بشرآمده آن سرمسدد بگو مهدی خوش آمد آنکس که بود ختم رسل چشم براهش در سامره شد جلوه گرآن چهره ماهش ای کاش بما هم فکندنیم نگاهش یاکه زره لطف کند عضو سپاهش ازبهرقیامش همه گردیم موءید بگو مهدی خوش آمد شد عقل بشرمات ازآن جاه وجلالش بر خلق مباهات کند حسن کمالش صدیوسف مصری شده اندمحوجمالش بر چهره نورانی وابروی هلالش ازبرج شرف جلوه کندطالع اسعد بگو مهدی خوش آن حجت اثنی عشرآن هادی امت ازسوی خدا ختم ازاوگشته امامت احیاگر دین آمده با حکم عدالت برهم زن بیداد و ستم کفر جهالت آمدپسرعسکری آن مظهر ایزد بگو مهدی خوش ازبهرامامان خدا خاتمه آمد هم رهبروهم سرور وماه همه آمد منتقم آل الله وهم فاطمه آمد نامش بلب اهل ولا زمزمه آمد بر عسکری تبریک بگوئید مجدد بگو مهدی خوش قنداقه فرخنده این گل رخ زیبا آغوش ملائک رود از دامن بابا معراج رودهمچوحسین عرش معلا آیندملائک همگی بهر تماشا جویندتمسک زقمات شه امجد بگو مهدی خوش این مولدفرخنده مسعودخوش آمد والی ولامظهرمعبودخوش آمد برمازخدامقصدومقصودخوش آمد گوئیدهمه مهدی موعودخوش آمد قائم به قیام آمده ازآل محمد بگو مهدی خوش بانو نوه قیصرروم چشم توروشن زین دسته گلت سامره گردیده چوگلشن ازمیمنتش ارض و سما گشته مزین آیدزخداوند تبارک لکی احسن حق کرده تورانوردل و وارث احمد بگو مهدی خوش آمد.
(عج) نیمه ی شعبان رسیده ماه دل آرا خوش آمد حجت ابن العسکری آن یوسف زهراخوش آمد بگو از جان ودل به مهدی بی ریا به بزم عاشقان نظر بنما بیا اباصالح مدد 4بار ای شه کون ومکانم مهدی صاحب زمانم آمدی خوش آمدی مولابقربان تو جانم زیمن مقدمت جهان شدباصفا به بزم عاشقان نظر بنما بیا اباصالح مدد موسم میلادتوعیدبزرگ شیعیان است ای سرور قلب زهراازتوزهراشادمان است فدای جان تو همه اهل ولا به بزم عاشقان نظر بنما بیا اباصالح مدد منجی وهم مصلح عالم تویی یا یابن الزهرا هستی پیغمبر خاتم تویی یا یاابن الزهرا وصی آخری به ختم ال انبیا به بزم عاشقان نظر بنما بیا اباصالح مدد شد چراغان هرکجا زینت همه ارض و سما شد ازقدومت ای شه دین نورباران سامرا شد توئی نور دو عین تویی شمس الضحا به بزم عاشقان نظر بنما بیا اباصالح مدد ازو جودت غرق شادی قلب وجان عسکری شد تو وصی احمدی ختم ازتوبرمارهبری شد توآخررهبری به خلق ماسوی به بزم عاشقان نظر بنما بیا اباصالح مدد تو کجایی سامرایی یانجف یاکاظمینی جمکرانی یاکه سهله یا سر قبر حسینی تو هستی هرکجا بکن یادی زما به بزم عاشقان نظر بنما بیا اباصالح مدد توشه ارض وسمایی ماهمه برتوگداییم تو بما عیدی عطا کن ماگدای سامراییم به سر دابت روم تورا خوانم بیا به بزم عاشقان نظر بنما بیا اباصالح مدد