(امام علی ع)
(شب بیست و یک رمضان)
مولای مظلومان علی،بهر تو گریانم
مولی علی جانم
مولای من از داغ تو،گریان و نالانم
مولی علی جانم
طبیب تو خون گریه کرد،تا دید رخ زردت
می سوخت از دردت
رفتی و گریان دیده هاست،فدای تو جانم
مولی علی جانم
ای نور چشم مصطفی،از داغ تو زینب
گردیده جان بر لب
گریم به یادت روز و شب،با قلب سوزانم
مولی علی جانم
کنار جسم پاک تو،گرید حسین تو
نور دو عین تو
بعد از تو ای مولای من،یاد یتیمانم
مولی علی جانم
با کینه های آن لعین،افتاده ای از پا
ای همسر زهرا
با یاد غربتت علی،سر در گریبانم
مولی علی جانم
با اشک مجتبی شده،غسل و کفن حیدر
جان حسن حیدر
اشک غمت مولای من،ریزد ز چشمانم
مولی علی جانم
چون فاطمه در نیمه شب،رفتی تو از خانه
اما غریبانه
یاد غم دیرینه ات،از غم پریشانم
مولی علی جانم
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#امام_علی_ع
(امام علی ع)
(شام غریبان)
شام غریبان علی،هر دیده گریان است
زینب پریشان است
امشب تسلای حسن،اشک یتیمان است
زینب پریشان است
امشب حسین بن علی،سوزد از این ماتم
ریزد سرشک غم
یاد پدر افتاده و،سوزان و نالان است
زینب پریشان است
شام غریبان علی،گرید ز غم زینب
جانش بود بر لب
زیب گل ام البنین،گریان ز هجران است
زینب پریشان است
شام غریبان علی،غربت کند احساس
جان علی عباس
گریان کنار مجتبی،زین رنج و حرمان است
زینب پریشان است
امشب حسن گریان بود،از این مصیبت ها
از غربت بابا
از خانه ی مولی علی،غربت نمایان است
زینب پریشان است.
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#امام_علی_ع
(امام علی ع)
(شب بیست و سوم رمضان)
بعد از علی مرتضی،حسن پریشان است
سر در گریبان است
مظلوم این عالم حسین،در سوز و افغان است
سر در گریبان است
بعد از علی مرتضی،خون شد همه دل ها
بزم عزا برپا
گریان حسین فاطمه،از درد هجران است
سر در گریبان است
حسن کنار خواهرش،اشکش روان گشته
قامت کمان گشته
به یاد غربت پدر،اشکش چو باران است
سر در گریبان است
زینب پس از داغ پدر،غربت کند احساس
همناله با عباس
با گریه اش عباس او،شمع شبستان است
سر در گریبان است
هر دم حسین بن علی،نالان و محزون است
زینب دلش خون است
از بهر بابای غریب،اشکش فراوان است
سر در گریبان است.
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#امام_علی_ع
(حضرت حمزه ع)
حمزه تو یار احمد و،محور ایثاری
میر و علمداری
بر خاتم پیغمبران،محرم اسراری
میر و علمداری
تو در تمام عمر خود،یاور دین بودی
فخر آفرین بودی
از بهر پیغمبر چنان،حیدر کراری
میر و علمداری
در یاری دین خدا،تو محشری حمزه
جنگاوری حمزه
حمزه تو بر ختم رسل،یار و مددکاری
میر و علمداری
در یاری اسلام و دین،حمزه عجیبی تو
یار و حبیبی تو
تو حامی ختم رسل،احمد مختاری
میر و علمداری
مثله نموده پیکرت،آن دشمن بی دین
از جور و ظلم و کین
احمد برای غربتت،کند عزاداری
میر و علمداری
آن خواهر غمپرورت،آمد کنار تو
شد بی قرار تو
می سوزد و می نالد آن،روح وفاداری
میر و علمداری
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_حمزه_ع
(امام جعفر صادق ع)
صادق امام انس و جان،حبل المتینی تو
فدای دینی تو
بر شیعیان مرتضی،حصن حصینی تو
فدای دینی تو
در آسمان دین حق،مولی تو خورشیدی
همیشه جاویدی
ای حامی دین خدا،فخر آفرینی تو
فدای دینی تو
پنهان بود مولای من،قدر رفیع تو
جنت بقیع تو
امام ما بر شیعیان،یار و معینی تو
فدای دینی تو
از کینه ی دیرینه زد،دشمن بیگانه
آتش به کاشانه
از این همه ظلم و ستم،با غم عجینی تو
فدای دینی تو
بودی تمام عمر خود،از حق خود محروم
گردیده ای مسموم
با زهر منصور لعین،کشته ی کینی تو
فدای دینی تو
موسی بن جعفر آمده،مولی کنار تو
شد بی قرار تو
مولای عالم راهی،خلد برینی تو
فدای دینی تو
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#سه_ضرب_یزدی
#شهادت_امام_جعفرصادق
(امام جواد ع)
مولی جواد ابن الرضا،گریم برای تو
جانم فدای تو
با اشک غم بنشسته در،بزم عزای تو
جانم فدای تو
آن همسر ملعونه ات،دلت نموده خون
تو گشته ای محزون
سوزم برای غربتت،با گریه های تو
جانم فدای تو
همسر تو زده شرر،بر حاصلت مولی
شد قاتلت مولی
سوزانده قلب عالمی،سوز عزای تو
جانم فدای تو
از همسر نامهربان،جور و جفا دیدی
بس فتنه ها دیدی
شاهد غم هایت جواد،باشد خدای تو
جانم فدای تو
بعد از سه روز از کشتنت،شد این خبر اعلام
جسمت به روی بام
شد کاظمین از داغ تو،کرب و بلای تو
جانم فدای تو
تشییع جنازه شد تنت،بر دوش یارانت
جانم به قربانت
دیگر ز شهر کاظمین،ناید صدای تو
جانم فدای تو
بعد از تو شهر کاظمین،گردیده پر از غم
عالم گرفت ماتم
شهادت از ظلم و ستم،نبود سزای تو
جانم فدای تو
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#امام_جواد_ع
(حضرت مسلم ابن عقیل ع)
ای نور چشم مرتضی،ای یوسف زهرا
کوفه میا مولا
یاد غریبی ات حسین،اشکم شده دریا
کوفه میا مولا
این کوفیان بی وفا،با من همه بودند
اما پی سودند
در بین این نامردمان،گردیده ام تنها
کوفه میا مولا
کم شد میان کوفیان،صبر و شکیب من
غم شد نصیب من
در کوچه های بی کسی،با تو کنم نجوا
کوفه میا مولا
این کوفیان بی حیا،اهل جفا هستند
دستان من بستند
این جا شوی تو رو به رو،با لشکر اعدا
کوفه میا مولا
در انتظار تو همه،با نیزه و شمشیر
با تیغ تیز و تیر
حسین زهرا می شود،قتلگهت این جا
کوفه میا مولا
این جا شود صد پاره تن،اکبر گل لیلا
از کینه ی اعدا
خون می کنند قلب تو را،مردم بی پروا
کوفه میا مولا
در بین این اهل جفا،ای روح با احساس
جان می دهد عباس
این جا شود سقای تو،مقطع الاعضا
کوفه میا مولا
این جا زند تیر ستم،حرمله ی کافر
بر حنجر اصغر
از داغ شش ماهه علی،خیمه شود غوغا
کوفه میا مولا
این جا ز ظلم دشمنان،جانش رسد بر لب
خواهر تو زینب
بیند سرت بر نیزه ها،در روز عاشورا
کوفه میا مولا
در راه تو حسین من،سرم جدا گردد
جانم فدا گردد
بهر سفیرت زندگی،شد سخت و جانفرسا
کوفه میا مولا
گرچه برای غربتت،سر تا به پا دردم
نقش زمین گردم
در راه تو جان می دهم،تا دین شود احیا
کوفه میا مولا
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
(امام سجاد ع)
از داغ تو یابن الحسین،هر دل شده ناشاد
یا حضرت سجاد
گشتی شهید راه دین،از کینه و بیداد
یا حضرت سجاد
با زهر کینه گشته ای،شهید راه دین
باقر شده غمگین
از داغ تو خون گریه کرد،این عالم ایجاد
یا حضرت سجاد
دیدی شده غرق به خون،از کین علی اکبر
شد همچو گل پرپر
شد اربا اربا پیکرش،امان از این بیداد
یا حضرت سجاد
دیدی که طفل تشنه لب،با تیر شده سیراب
رفته علی در خواب
قلب تو را ای نور حق،سوزانده این رخداد
یا حضرت سجاد
دیدی علی اصغر ز کین،دردش شده چاره
شد حنجرش پاره
قنداقه اش پر خون شده،با تیر آن صیاد
یا حضرت سجاد
دیدی که عباس علی،دستش جدا گشته
جانش فدا گشته
سقای طفلان حسین،در علقمه جان داد
یا حضرت سجاد
دیدی پدر از صدر زین،روی زمین افتاد
در راه دین جان داد
سرش جدا شد از بدن،با دست آن جلاد
یا حضرت سجاد
دیدی سری بر نیزه ها،مولی شدی دلخون
عمه شده محزون
آتش زدند بر خیمه ها،آن لشکر الحاد
یا حضرت سجاد
دیدی گلستان نبی،از کین شده پرپر
زینب زند بر سر
دیدی که مانده از ستم،روی زمین اجساد
یا حضرت سجاد
در تشت زر رأس پدر،دیدی شدی گریان
ای حامی قرآن
می زد به لب با چوب کین،یزید بی بنیاد
یا حضرت سجاد
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#امام_سجاد_ع
(ورود اهل بیت ع به مدینه)
یا ختم مرسل آمدم،با تو کنم نجوا
واویلا واویلا
من زینبم دخت علی،گردیده ام تنها
واویلا واویلا
یا ختم مرسل آمدم،جانم بود بر لب
من زینبم زینب
قامت خمیده گشته ام،از کینه ی اعدا
واویلا واویلا
در کربلا من دیده ام،جسم علی اکبر
چون لاله شد پرپر
شد اربا اربا پیکرش،اکبر گل لیلا
واویلا واویلا
در کربلا دیدم گل،یاسم علی اصغر
با تیر کین پرپر
بهر علی اصغرش،شد خونجگر بابا
واویلا واویلا
در کربلا دیدم گل،ام البنین عباس
نقش زمین عباس
دیدم کنار پیکرش،گرید گل زهرا
واویلا واویلا
در کربلا دیدم گل،زهرا بود در خون
جدا شدم محزون
دیدم میان دشمنان،حسین شده تنها
واویلا واویلا
دیدم به دشت کربلا،حسین به روی خاک
با پیکر صد چاک
غرقه به خون شد پیکرش،جدا در آن صحرا
واویلا واویلا
دیدم شده تشییع او،زیر سم اسبان
آن جا شدم گریان
دیدم سرش به روی نی،آن روح با تقوا
واویلا واویلا
دیدم اسیر دشمنان،اهل حرم دلخون
طفلان همه محزون
دیدم به وقت رفتنم،ماتم شده برپا
واویلا واویلا
ما را ببردند دشمنان،در کوفه و در شام
دادند به ما دشنام
وقت ورود بزم غم،گردیده بود غوغا
واویلا واویلا
از ظلم و جور دشمنان،شام بلا دیدم
تشت طلا دیدم
اندر کنار تشت زر،خون شد دل زهرا
واویلا واویلا
قاری قرآنم حسین،دم می زد از محبوب
دشمن به لب زد چوب
خون شد دل اهل حرم،طفلان بی بابا
واویلا واویلا
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه
(حضرت زهرا س)
(آتش زدن درب خانه)
بعد از رسول سرمدی،سوزد ز غم مولی
خون شد دل زهرا
از ظلم و جور اشقیا،مولی شده تنها
خون شد دل زهرا
به جای عرض تسلیت،از ظلم بیگانه
آتش گرفت خانه
از ظلم و کین دشمنان،شد خانه اش غوغا
خون شد دل زهرا
در خانه ی آتش زده،در با لگد وا شد
خون دل مولی شد
بهر علی مرتضی،شد موسم غم ها
خون شد دل زهرا
حسن به همراه حسین،جانش بود بر لب
چون خواهرش زینب
گرید از این غم مرتضی،آن روح با تقوا
خون شد دل زهرا
در پشت در از ظلم و کین،غوغای محشر شد
با غم برابر شد
غنچه ز شاخه شد جدا،از کینه ی اعدا
خون شد دل زهرا.
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_زهرا_س
(حضرت زهرا س)
(آمدن حضرت زهرا س بر سر قبر پیغمبر)
سوی تو بابا آمدم،با چشم گریانم
بابا پریشانم
بنگر به حال و روز من،آرامش جانم
بابا پریشانم
بعد از تو ای بابای من،خون شد دل زهرا
در غربت است مولی
افتاده ام از پا پدر،بنگر که نالانم
بابا پریشانم
بابا به جای تسلیت،قلب مرا خستند
دست علی بستند
بر من شده بابای من،ظلم فراوانم
بابا پریشانم
در پیش چشم همسرم،دشمن سویم آمد
با تازیانه زد
خون گریه کرده بهر من،دو روح و ریحانم
بابا پریشانم
بابا نبودی دشمنت،دست علی را بست
پهلوی من بشکست
از ظلم و کینه ی عدو،بشکسته ارکانم
بابا پریشانم
بابا نبودی دخترت،در پشت در افتاد
محسن ز کین جان داد
از داغ محسن پسرم،در رنج و حرمانم
بابا پریشانم.
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_زهرا_س
(حضرت زهرا س)
(غسل و کفن و دفن)
چگونه من غسلت دهم،ای نور چشمانم
با چشم گریانم
زهرا تو را کفن کنم،با دست لرزانم
با چشم گریانم
هنگام غسلت فاطمه،دیدم رخ نیلی
از ضربه ی سیلی
غسلت دهم یا فاطمه،با اشک چشمانم
با چشم گریانم
چگونه وقت غسل تو،از جای برخیزم
اشک از بصر ریزم
کفن کنم تو را ولی،زار و پریشانم
با چشم گریانم
زینب برایت فاطمه،ریزد سرشک غم
زین داغ و این ماتم
بهر حسن بهر حسین،محزون و نالانم
با چشم گریانم
تابوت تو یا فاطمه،برم من از خانه
همراه دردانه
سنگ لحد چینم برات،با آه و افغانم
با چشم گریانم
شد مخفیانه دفن تو،ای بانوی خانه
ای یار فرزانه
کنار قبرت فاطمه،پیوسته نالانم
با چشم گریانم.
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_زهرا_س