نوحه واحد_روح مناجاتی ای مادر سادات.mp3
5.77M
🕯سبک نوحه واحد ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ۱۴۰۳
#نوحه_ایام_فاطمیه
#واحد_ایام_فاطمیه
#روح_مناجاتی
بند🕯
روح مناجاتی ای مادر سادات
قبله ی حاجاتی ای مادر سادات
نور دو عالم تویی مادر سادات
عشق مجسم تویی مادر سادات
به چادر تو دخیله دل نوکر
ای همه ی عشق و ای دلبر حیدر
به شان تو نازله سوره ی کوثر
مادر پیغمبر ای زهرای اطهر
روحی لکِ الفِدا یا فاطمه
دردیمه سَن دوا یا فاطمه
یا امنا یا امنا یا فاطمه
بند🕯🕯
محور خلقت تویی مادر سادات
بارش رحمت تویی مادر سادات
فخر رسالت تویی مادر سادات
مام امامت تویی مادر سادات
هانیه منصوره انسیه الحورا
راضیه مرضیه صدیقه ی کبری
کرده ادب محضرت فضه و اسما
از تو شده تربیت زینب کبری
روحی لکِ الفِدا یا فاطمه
دردیمه سَن دوا یا فاطمه
یا امنا یا امنا یا فاطمه
بند🕯🕯🕯
یا ایها النّاس تویی مادر سادات
گوهر الماس تویی مادر سادات
شاخه گل یاس تویی مادر سادات
مادر عباس تویی مادر سادات
تو صف محشر که پوشیده نظرها
میاد ندایی که وارد شو یا زهرا
محشرو میگیره غوغای ابالفضل
تو کفه دستاته دستای ابالفضل
از تو گنه کارا یا فاطمه
ماهارو کن سوا یا فاطمه
حقه دستِ جدا یا فاطمه
کن نظری به ما یا فاطمه
روحی لکِ الفِدا یا فاطمه
دردیمه سَن دوا یا فاطمه
یا امنا یا امنا یا فاطمه
یا سیدی مولا ابوفاضل مدد
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
🙏التماس دعای خیر
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روزشمار_فاطمیه
2️⃣ 1️⃣ روز تا شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها باقی مانده است...
☑️سایه ای از مادر ما روز آخر مانده بود...😭😭
⭕️از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
رُوِّينَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّه صلی الله علیه و آله أَسَرَّ إِلَى فَاطِمَةَ علیها السلام أَنَّهَا أَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُ بِهِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَالَهَا مِنَ الْقَوْمِ مَا نَالَهَا لَزِمَتِ الْفِرَاشَ وَ نَحَلَ جِسْمُهَا حَتَّى كَانَ كَالْخَيَال😭
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در گوش فاطمه سلام الله علیها زمزمه کرد که از خاندان شان، فاطمه نخستین کسی است که به حضرت، ملحق میشود. زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از دنیا رفت و فاطمه سلام الله علیها به خاطر آن اسیب ها که از جماعت به او رسید در بستر بیماری افتاد، تنش نحیف و لاغر گشت به گونهای که از آن، شبحی بیش نماند...😭
📚دعائم الإسلام ؛ ج1 ؛ ص232
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🔺️مثنوی جانسوز فاطمیه
✏️ شاعر: ابوالفضل فیض الله زاده
▫️"متخلص به فیض"
بین در و دیـــوار صدا زد ســــه نفـر را
زد نــــــــاله و ســــــوزاند دل آتش در را
پشت در نیــم سوختــــه ی خـانه مولا
فریاد نـــــزد همسر مظلوم خودش را
اول نفری را که صــــــدا زد پدرش بود
این ناله جانسوز زســــــوز جگرش بود
رو کرد سوی قبر پیمـــبر دل ســـــوزان
گفتا که ببـین حال منِ زار پـــــدر جان
باباتوببینفاطمهات نقشزمین است
مزد زحمـات تو مگر ای پدر این است
دستـــــان علی را وسط معرکه بستند
پهلوی مـرا پشت در خانه شکستنــــد
دشمن وسط کوچه باریکو پر ازغم
بر صورت زهرای تو زد سیلـی محکم
دوم نفــــــــــــری را که غریبانه صدا زد
زد ناله بیـــا فضه شــــرر بر دل ما زد
ای فضه در آغوش بگیر زود سرم را
کشتـند به پشت در خـــــانه پسرم را
مگذار که غم بر دل زینــــب بنشیند
مگــــذار علی پهلوی بشکسته ببیند
مولا شده تنهــــا کمــــــکمکن بتوانم
باید که خودم را به علی زود رسانم
سخت است ببینم که علیاشکبریزد
حق دارد اگر فاطمه زین غصه بمیرد
زد ناله ســـــــــوم به میان در و دیوار
ای مهـــدی من مادر تو گشت گرفتار
ای منتـــــقم مـــــــادر مظلومه کجایی
من منتـــظرم با دل خون تا که بیایی
برگیر تو انتقــــــــــام این مادر خسته
بازوی ورم کرده و پهــــلوی شکسته
"فیض" است غلام در این خانه احسان
با یک نگهـــــت عاقبـــــــتش خیر بگردان
هدایت شده از روضه دفتری
#ایام_فاطمیه
#زمزمه
#سبک_میگذرد_کاروان.......
بر در کاشانه ام،آتش کین شعله زد
بین همین کوچه شد،چادر زهرا لگد
یار مرا میزدن،پیش نگاه ترم
بعد تو پاشیده شد،هینمه ی لشکرم
داغ تو مانده بر سینه م
دلگیر از شهر مدینه م.
یاسم شده،رنگ خزان ،ای وای من
فاطمه جان،با من بمان، جان حسن
یافاطمه........
_
از ستم دشمنان،نیلی شده پیکرت
گریه برایت کند،زینب غم پرورت
سینه ات آزرده شد،از شرر میخ در
روح تو زخمی شد و،جسم تو شد مختصر
خون ریزد از زیر معجرت
رحمی کن بر حال حیدرت
زهرای من،با رفتنت،پیرم مکن
ای هم نفس،از زندگی ،سیرم مکن
یافاطمه ...
_
اشک حسین و حسن،برده ز کف طاقتم
خم شده از داغ تو،فاطمه جان قامتم
این دم آخر کنی،گریه بر آن بی کفن
گریه بر آن کشته ی، زخمیه بی پیرُهن
عصر روز دهم فاطمه
وعده ی من باتو علقمه
بر لب آب،تشنه سرش،را میبُرن
گهواره ی،شیرخواره اش،را میبَرن
جانم حسین...
شاعر:هاشم محمدی آرا
هدایت شده از روضه دفتری
501.4K