💥سبک: #واحد
🎤مداح: #محمود_کریمی
🏴#امام_حسین
🏴#محرم
نور میاد شور میاد
حسین با ایل و تبار از راه دور میاد
مسیح از عرش میاد
کلیم تا کرب و بلا از کوهِ طور میاد
نُه روز بعد، در صحرای کربلا
با ناله زینبش، هی میزنه صدا:
راس تو می رود، بالای نیزه ها
من زار میزنم، در پای نیزه ها
اشک میاد آه میاد
حسین خورشید و با ستاره و ماه میاد
یارِ دلخواه میاد
شکوهِ شاه نجف با لشکر شاه میاد
افتاده زلزله، در عرش کبریا
فی ماتم الحسین، مظلوم کربلا
راس تو می رود بالای نیزه ها
من زار میزنم در پای نیزه ها
سرو میاد یاس میاد
قافله ی خون خدا با کلی احساس میاد
اشجع الناس میاد
شیر نرِ شیرِ خدا حضرت عباس میاد
با آه فاطمه، حی علی العزاء
با اشک مرتضی حی علی البکاء
راس تو می رود، بالای نیزه ها
من زار میزنم، در پای نیزه ها
@rafiei110.mp3
1.47M
🔊فایل صوتی #کوتاه
🔰غدیر ، عید ولایت ... ⁉️ 🔰
#غدیریه
#استاد_مسعود_عالی
🌷حداقل برای یک نفر ارسال کنید
┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄
4_5890766028371133845.mp3
4.36M
بیتابم از الان ...
اربابم حسین عزیز زهرا ..
#حسینسیبسرخی
🍃👉 @
.
#واحد_شلاقی
#شب_هفتم_محرم
#سبک_همه_کاره
#سبک_یااباعبدالله_الحسین
🌷🌷🌷
صدای ناله ای میاد
ازسمت خیمه ی رباب
ناله داره که اصغرم
چندوقته نخورده اب
یه قطره ابی ندارم
برسونم به اون لباش
بس که تلظی میکنه
درنمیاد دیگه صداش
دیگه امیدی نداریم
میون این صحرا ودشت
امیدمون به سقابود
اونم که دیگه برنگشت
💦💦💦
لالای لالای لالای لالایی
اروم بخواب بابایی
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
حسین داره قنداقشو
به سمت لشکرمیاره
گرگا همه درکمینند
حرمله رحمی نداره
💦💦💦
ازسمت دشمن یه دفه
تیرسه شعبه ای رسید
بروی دستای حسین(ع)
حنجراصغرو درید
💦💦💦
لالای لالای لالایی
اروم بخواب بابایی
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
اخه سه شعبه کجا و
گلوی ناز اصغرم
روم نمیشه قنداقه تو
بسوی خیمه ببرم
دشمن چه خنده میزنه
به ضجه و به ناله ی من
دبیح العطشان بابا
سربازشش ماهه ی من
💠💠💠🔴 313 ❌💠💠💠
وای علیِ اصغرم
👇
📋لالایی امیدم، لالایی بهارم، لالایی گلم
#واحد
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لالایی امیدم، لالایی بهارم، لالایی گلم
الهی بمونی همیشه کنارم لالایی گلم
به گریه که افتادی قصه شروع شد
دلیل همه خندههای عدو شد
چه نقشهای دارن برای گلوت با
سهشعبهای که سهم چشم عمو شد
وای علیاصغر، کاشکی میشد بزرگ شی مثل علیاکبر
همش خیاله، نذار که آرزوبهدل بمونه مادر
وای علیاصغر
همش سرابه، به همه گفتم ساعت مرگ ربابه
گهواره خالی، گلم باید رو سینهی صحرا بخوابه
وای علیاصغر
«وای علی اصغر ، وای علی اصغر»
لالایی قناری، چقدر بیقراری، لالایی علی
چشات شده بارونِ ابر بهاری، لالایی علی
نفس توی سینهت نمونده عزیزم
کی بغض صداتو شکونده عزیزم
داره زیر آفتاب میسوزه لب تو
سه شعبه گلوتو سوزونده عزیزم
شبیه ماهی، تلظی میکنی فدات بشم الهی
آبت ندادن، باید بری پَر بکشی نمونده راهی
نمونده راهی
ای نورِ دیده، سرت به پوست بند شده اِی گلو بریده
بشکنه دستش، حرمله زندگیمو به آتیش کشیده
اِی نور دیده...
«وای علی اصغر ، وای علی اصغر»
تو رفتی و اما با گریه میخونم لالایی علی
تو رفتی و سخته که زنده بمونم لالایی علی
لبات هنوزم رو دستمه مادر
قراره دل زار و خستمه مادر
بابات داره خاک رو تن تو میریزه
چی مرهم قلب شکستهمه مادر
بمیره مادر، چه جوری بوسه از لبات بگیره مادر
سر مزارت، نشسته و تو خیمهها نمیره مادر
بمیره مادر
جدا نمیشه، مادرت از بالای قبرت پا نمیشه
برات بمیرم، سر تو که به روی نیزه جا نمیشه
برات بمیرم
«وای علی اصغر ، وای علی اصغر»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
⇦🕊 #قسمت_اول روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم محرم 96_سید مهدی میرداماد↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
کریم کاری بجز جود و کرم نداره
آقام تو مدینه اس ولی حرم نداره
*حرم نداره ، ولی زائر که داره ،گریه کن که داره*
غریب اونیِ که همدمِ اشک و آه
*ببخشن سادات شب امام حسن و یتیم امام حسنِ،از همین الان تکلیفم رو روشن کنم
دیشب روضه روضه ی گودال بود و عبدالله بود و خیلی حرف ها که ، بقیه اش موند شب عاشورا،اما امشب حرف حرف امام حسنه و مگه میشه اسم امام حسن بیا یه اسمی کنارش نیاد ؟بارک الله که اینقد مهیایی با یه اشاره *
غریب اونیِ که همدمِ اشک و آه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناه
*روضه ی قاسم خیلی شبیه روضه ی مادرش ، بی بی دو عالمه، خیلی حرف داره باید بیای بامن شب شیشم*
غریب اونیِ که همدمِ اشک و آه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناه
*فقط یه جمله بگم ، چرا روضه این سیزده ساله ما رو میبره مدینه، یه اشاره کنم و شعرم رو شروع کنم
در خانه اگر کس است یک حرف بس است . دلت گُر گرفته ،سینه ات غرق آتیشه ،اما این اشاره واسه اونایی که الان موندن، روضه قاسم ،روضه مدینه، روضه امام حسن ،روضه مادر شب شیشم یه اشاره کنم :امشب می خوای از استخوانهای شکسته حرف بزنی، سینه ای که زیر سم اسب ها حالا فهمیدی حرف چیه فهمیدی بار روضه چیه . . .
________.
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
⇦🕊 #قسمت_دوم روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم محرم 96_سید مهدی میرداماد↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
ای حیدرِ امام حسن، شیرِ کارزار
سرو قد تو، نیزه و اَبروت ذوالفقار
*هرکاری کرد ابی عبدالله زره اندازه این بچه پیدا نشد، چیکارکرد عمو ؟یه لباس سفید تنش کرد عمامه سرش بست مقتل میگه تحت الحنک عمامه رو باز کرد براش نقاب درست کرد،چرا نقاب می زنی عمو ؟ گفت می خام چشمت نزنن عمو، خیلی مثل بابات می مونی *
ای حیدرِ امام حسن، شیرِ کارزار
سرو قد تو، نیزه و اَبروت ذوالفقار
عباسِ کربلا شده در سیزده بهار
یک کربلا سپاه، ز تیغ تو الفرار
*بعضی نقل ها نوشته 200 نفر، بعضی نوشته تو دو مرحله 80 نفر، یه نوجوان سیزده ساله 80 نفر و کشتن شوخی نیست . این معلومه استاد داشته، کی از عباس بهتر*
در روزِ کارزار علی اکبری دگر
پیداست در جمال تو پیغمبری دگر
در سیزده بهار، بهشت خدا شدی
تسبیحِ دانه دانه ی از هم جدا شدی
در پیش دیدگان عمویت فدا شدی
مثل امام خویش،سراجُ الهُدی شدی
ای رویِ خون گرفته ات، آیینه ی حسن
معراجِ روحِ پاک تو، از سینه ی حسن
*اجازه می خواست، اجازه نداد ابی عبدالله ، یکی از شهدایی که چندین بار رفت و آمد و اجازه نداد . شب هشتم برات بگم اون علی اکبرِ که تا گفت: برم؟ حسین گفت: برو عزیزم . از پسرخودش راحت می تونست بگذره اما از امانت برادرش نمی تونست بگذره . تو یتیمِ امامِ مجتبایی . اون علی اکبرِ که" اِسْتَأْذَنَ فَأَذِنَ اَباه" تا گفت برم؟ گفت: برو عزیزم. اما قاسم و اجازه نداد ، کیفیت اجازه گرفتنش هم بارها شنیدید ، نامه ی پدرش رو داد، اینقد رو پاهای عمو گریه کرد، اینقد التماس کرد، خوشبحال اونایی که برا شهادت التماس می کنن و گریه می کنن، شهید حججی رو دیدید قبل رفتن افتاد رو پاهای پدر و مادرش ، اینا از همین روضه ها این خط و یاد گرفتن . باید بیفتی روپای پدر و مادرت تا بهت اجازه ی پرواز بدن....قاسم،پدر نداشت افتاد رو پای عمو التماس کرد....*
تابیده از جمال تو انوار پنج تن
در خشم یک حسینی و در حِلم یک حسن
*هم خون امام مجتبی تو رگشِ، هم تربیت حسینی داره . ده سال تو دامن حسین تربیت شد.*
زخمت چو حلقه های زره مانده بر بدن
خونِ تو پیرهن شد و پیروهنت کفن
خورشید ذره ذره به میدانِ کربلا
افشانده نور سرخ، به دامانِ کربلا
*رفت میدان ، میدان رفتنش ، رجز خوندنش ، مبارزه اش ، جنگش ، همه رو مات و متحیر کرد، همه رو مستاصل کرد، بعضی از نقل ها نوشتن: برگشت اظهار عطش کرد مثل علی اکبر ،علی اکبر هم برگشت بعضی ها نوشتن ، قاسم هم برگشت ، ابی عبدالله انگشتر عقیق تو دهانش گذاشت ، بعضی ها نوشتن عمو بغلش کرد ، دوباره رفت میدان ، این بار آخر هر کاری کردن دیدن قاسم و حریف نمی شن چه کردن ، همه ی نامرد ها همه ی خباثت ها، همه ی بدی ها یه طرف جمع شد ، یه نانجیبی گفت: اینجوری فایده نداره ، این نوه ی علیِ، این خون حسن تو رگهاشِ ، چه کنیم ؟ گفت دورش حلقه بزنید سنگ بارانش کنید، گرد و خاک کنید، دیدش رو بگیرید .چه کردن؟ من یه سئوال دارم ، سئوال منم با گریه جواب بدی من رد میشم . یه نفر وسط میدون می جنگه زره داره، سپر داره ،کلاه خود داره، نیزه داره میتونه دفاع کنه، اما یه نوجوانی که پاش به رکاب نمی رسه، نه زره داشت، نه سپر داشت . اهل ناله کمک کنن، یتیم نوازی کنن .....*
سربازِ بی زره ،که سراپا سپر شدی
قرآن پاره پاره، چو قلب پدر شدی
در زیر تیغ، بِسملِ بی بال و پر شدی
یک آسمان ستاره هزاران قمر شدی
ای حسین....
_______.
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
⇦🕊 #قسمت_پایانی روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم محرم 96_سید مهدی میرداماد↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
لب باز کن دوباره عمو را صدا بزن
*ابی عبدالله همه حواسش تو میدونه، هی می رفت رو بلندی، هی نگاه می کرد یکی از اون جاهایی که نوشتن حضرت خودش رو سریع به میدان رساند اینجاست . همه حواسش به میدونه، صدای قاسم بیاد . یه مرتبه دید اون وسط گرد و غبار شد . یه صدای ناله ای هی میگه: "وا عمّاه، وا یا عمّاه" عمو به دادم برس، نوشتن مثل باز شکاری،مثل تیری که از چله ی کمان رها شده باشه خودش رو رسوند وسط میدان چه رسوندنی ، امانت برادرش رو زمینِ ، رسید وسط میدان دید گرد و خاکِ، گرد و غبارِ، اسبها دارن میان و میرن.....
حواست هست چی میگم یا نه؟ بعضی کلمه ها برات عادی نشه.... این اسبها که میان و میرن چه خبره؟ کجا میرن؟ از رو چه بدنی رد میشن؟ فقط همین و بگم: گرد و خاک خوابید، دید قاسم زیر دست و پای اسب ها . پاهاشو رو زمین میکشه "وَالغُلامُ یَفحَصُ بِرِجلَیهِ..."
ابی عبدالله سر قاسم رو بغل کرد "عَزَّ وَاللّه ِ عَلى عَمِّكَ أن تَدعُوَهُ فَلا یُجیبَكَ" سخته براعموت ، تو عموت رو صدا بزنی عموت نتونه کمکت کنه... چه کرد ابی عبدالله؟ همه ی این حرف ها رو زدم، شب امام حسنِ، هرکی گره کور به کار داره ...
چه کرد ابی عبدالله ؟ تا قاسم و بغل کرد دید بدن زیر سم اسب متلاشی شده ، چیزی از بدن باقی نمونده ، چیکار کنه حسین ؟ نوشتن "فوقعَ صدره علی صدره" ، سینه قاسم و به سینه چسباند .کدوم سینه رو به سینه چسبانده ؟ سینه ای که زیر سُم اسبها . . ..
خدایا کمکم کن،یه روضه ای رو که خیلی بعضی نکته هاش سخته گفتنش . ابی عبدالله چند جا تو کربلا یاد مادرش افتاد . ساداتی که منو کمک می کنن ، اونایی که شال سبز دارن ، شبای دیگه بپوشید این شال سبز و من بدونم بچه های فاطمه کجایند و من بتونم راحت تر حرف بزنم ....
چند جا یاد مادرش افتاد یه بار بالا سر علی اکبر . شب هشتم نفس باشه میگم چه جوری یاد مادرش افتاد ، اونجایی که دیدی یه نیزه ای به پهلوش زدن . . .. هی گفت: آخ مادرم . ... دیگه کجا یاد مادرش افتاد ؟ کنار عبدالله تو گودال ، دیشب برات گفتم تا دستش و زدن گفت "وا اُماه"
یه جام بالا سر قاسم سینه ی شکسته رو بغل کرد دید بوی مدینه میاد . . .
یه جا دیگه هم یادِ مدینه افتاد ، وقتی سینه اش رو حرمله هدف گرفت تیر سه شعبه به قلبش زدن . سینه اش سوراخ شد . حسین . . . .
________
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️
ای سواوسته دوشن قولی هم پرچمی
قان دولان گوزلری آغلادان عالمی
دردیمه قارداش ایله بیر چاره
خیمه ده قالدی زینب آواره
یاابافاضل ، یاابافاضل(4)
وای ابوالفضلیم وای ابوالفضلیم(4)
ساقی تشنه لب سولار آغلارسنه
کربلانین باغی دولار آغلار سنه
گوزلریم ابرتک دولار آغلار سنه
آغلادار نیسگیلین عالم آغلار سنه
بولورم رقیه خیمده آغلار
اصغره خاطر اورگین داغلار
یاابافاضل ، یاابافاضل(4)
وای ابوالفضلیم وای ابوالفضلیم(4)
دییرم زینبیم یاسیوی ساخلاسون
حرمیم آغلاسون سینه سین داغلاسون
گیت ننم زهرا یاراوی باغلاسون
نیه گلمور سسون ای حسین عصاسی
نه الین وار دییم بوینما سال قولون
نه سویون وار دییم هامی گوزلور یولون
سویولوندا دوشوب هم صاقین هم صولون
آغلادان تشنه لب کوثرو زمزمی
دیرم اهل بیت دوتا ماتم سنه
سنه یاس دوتانلار آغلاسونلار سنه
یاابافاضل ، یاابافاضل(4)
وای ابوالفضلیم وای ابوالفضلیم(4)
🏴 چهل روز مانده تا ماه محرم
یک جهان روضه و یک ماه محرم داری
آه، آقای غریبم چقدر غم داری
تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات
باز هم روضه ی نا خوانده به عالم داری
این همه زائر دلسوخته ی خاکت را
از ازل داشته ای تا به ابد هم داری
روضه خوان هات زیادند، یکیشان قرآن
مطلع فجر خدا سوره مریم داری
درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت
خواهرت هست کنارت، تو که مَحرم داری
بهترین نوحه ما هست «غریب مادر»
صاحب روضه بگو، بهتر از این دم داری؟
تا که نومید نگردد ز درت محتاجی
تو هم انگشت هم انگشتر خاتم داری
وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت
دید در وزن تنت چند هجا کم داری
🔸شاعر:
محسن_عرب_خالقی
________________
ما را نسیم پرچم تو زنده می کند
زخمی است دل که مرهم تو زنده می کند
خشکیده بود چند صباحی قنات اشک
این چشمه را ولی غم تو زنده می کند
آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را
شور تو، روضه و دم تو زنده می کند
ای خونبهای عشق، چه خوش گفت پیر ما:
اسلام را محرم تو زنده می کند
ما با غذای نذریتان رشد کرده ایم
جان را عطای حاتم تو زنده می کند
آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را
انگشتر تو، خاتم تو زنده می کند
بالای تل هم آتش این قوم خفته را
آن خواهر مکرم تو زنده می کند
این کشته فتاده به هامون حسین اوست
خود را به اسم اعظم تو زنده می کند
فردای محشر و غم و طوفان وتشنگی
ما را امید زمزم تو زنده می کند
🔸شاعر:
عباس_احمدی
________________
شادی برای تو غم عالم برای من
از ماه های سال، محرم برای من
آوای آسمانی داوود مال تو
خاموشی مقدس مریم برای من
از عشق خود جدایم و جای گلایه نیست
این بود ارث حضرت آدم برای من
بی مهری است رسم محبت برای تو
تنهایی است مونس و همدم برای من
این زخم ها معلم خندیدن من اند
حیرانم از ترحم مرهم برای من
یوسف که نیستم ولی آن بنده ام که هیچ
نگذاشته ست صاحب من کم برای من
بگذار عمر در گذر عشق طی شود
حتی اگر نشد که تو یک دم برای من...
🔸شاعر:
میلاد_عرفان_پور
________________
از امشبی به بعد به عشق محرمت
چله گرفته ام که گنه کم کنم حسین ...
⭕
⇦🕊 #قسمت_اول مناجات و توسل امام زمان عجل الله ویژۀ ایامِ محرم _ شب عاشورا محرم 97_ حاج محمد طاهری↯
"اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها،وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ،وَ لعَنْ اَعْدائَهُم بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ"
*امشب حواستون باشه هم دعا برا سلامتی آقاتون بکنید و هم صدقه بدید برا سلامتی آقا...مرحوم علامه ی امینی می فرمایند: شب عاشورا قلب حضرت در فشارِ،براش صدقه بدید...
"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ،و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
به بَزمِ ماتم جدت بیا اباصالح
در این مُحرَّم جدت بیا اباصالح
شعار صبحِ ظهورِ تو یالثارات است
به زیرِ پرچم جدت بیا ابا صالح
به اشک چشمِ محبان سید الشهدا
که ریخت درغمِ جدت بیا اباصالح
هنوز خون گلوی حسین می جوشد
به حُرمتِ دَمِ جدت بیا اباصالح
چقدر خجلت بابا زکودکش سخت است
به اشکِ نم نم جدت بیا اباصالح
به لحظه ای که به زانو کشان کشان آمد
کنار علقمه جدت بیا اباصالح
قسم به غربت شب الخضیبِ کرب وبلا
به ذبحِ اعظم جدت بیا اباصالح
یکی لباسِ تنش بُرده و یکی دیگر
ربوده خاتم جدت بیا اباصالح
به جابه جا شدن آیه ی یک سوره
به جسم در هم جدت بیا اباصالح
دعای آخر او در میانِ گودالی
نموده زمزمه جدت بیا اباصالح ...
________
#حاج_محمد_طاهری
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#ویژه_ایام_محرم
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
⇦🕊 #قسمت_اول مناجات و توسل امام زمان عجل الله ویژۀ ایامِ محرم _ شب عاشورا محرم 97_ حاج محمد طاهری↯
"اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها،وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ،وَ لعَنْ اَعْدائَهُم بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ"
*امشب حواستون باشه هم دعا برا سلامتی آقاتون بکنید و هم صدقه بدید برا سلامتی آقا...مرحوم علامه ی امینی می فرمایند: شب عاشورا قلب حضرت در فشارِ،براش صدقه بدید...
"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ،و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
به بَزمِ ماتم جدت بیا اباصالح
در این مُحرَّم جدت بیا اباصالح
شعار صبحِ ظهورِ تو یالثارات است
به زیرِ پرچم جدت بیا ابا صالح
به اشک چشمِ محبان سید الشهدا
که ریخت درغمِ جدت بیا اباصالح
هنوز خون گلوی حسین می جوشد
به حُرمتِ دَمِ جدت بیا اباصالح
چقدر خجلت بابا زکودکش سخت است
به اشکِ نم نم جدت بیا اباصالح
به لحظه ای که به زانو کشان کشان آمد
کنار علقمه جدت بیا اباصالح
قسم به غربت شب الخضیبِ کرب وبلا
به ذبحِ اعظم جدت بیا اباصالح
یکی لباسِ تنش بُرده و یکی دیگر
ربوده خاتم جدت بیا اباصالح
به جابه جا شدن آیه ی یک سوره
به جسم در هم جدت بیا اباصالح
دعای آخر او در میانِ گودالی
نموده زمزمه جدت بیا اباصالح ...
____________
#حاج_محمد_طاهری
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#ویژه_ایام_محرم
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
⇦🕊 #قسمت_دوم روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب تاسوعا محرم 97_ حاج محمد طاهری↯
*اَلسَّلامُ عَلَيکَ اَيهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ، اَلْمُطيعُ لِلَّهِِ وَلِرَسُولِهِ وَلِأَميرِالْمُؤْمِنينَ، وَالْحَسَنِ والْحُسَينِ*
*چه خبرِ امشب حرمِ اباالفضل؟ ای کاش میون زائراش بودیم اونجا....*
درعلقمه صدای دو مادر به تو رسید
شرمندگیِ من دوبرابر به تو رسید
باب الحوائجِ همه ی خیمه های من
سقاییِ حریم پیمبر به تو رسید
*یه عمریه منتظرم بودم به من بگی داداش،چه موقعیِ هم به من گفتی....*
من تشنه دوباره برادر شنیدنم
حالا صدا بزن که برادر به تو رسید
ازدست دادن تو مرا ورشکست کرد
باشد ولی شفاعت محشر به تو رسید
*یک مرتبه کنار بدن عباس پیر شد...." لمّا قُتل العبّاس، بانَ الانکسارُ فِی وجهِ الحُسین علیه السلام"....*
پشت و پناهِ یکی ودو روز من،نه
یک جبل الرحمه از برابر من رفت
بس که بلند است هلهله به گمانم
کوفه خبردار شد لشکر من رفت
زینب یک به یک به اهل حرم گفت وای
اباالفضل رفت،وای معجر من رفت
*همه ی قیامت منتظر قدوم فاطمه است ،پیغمبرسؤال میکنه: دخترم برای شفاعت امت من چه آورده ای؟ می بیند دستهای بریده عباس رو روی دست میگیره، میفرماید: برای شفاعت همه ی اهل محشر این دودست بریده کافیِ...*
ای قد بلندِ طایفه ی قد بلندها
ماندم چگونه نیزه و خنجر به تو رسید
فهمیده اند کشتن تو کشتن من است
بیهوده نیست این همه لشکر به تو رسید
نذرت قبول خوب فدای علی شدی
هر کینه ای که ماند زخیبر به تو رسید
فرقت عمود خورد، عمود حرم شکست
ارثِ سرشکسته ی حیدر به تو رسید
وقتی سر تو بند نشد روی نیزه ها
بی معجری به خیمه و معجر به تو رسید
قبرتو کوچک است گناه رباب چیست
می گشت در پی علی اصغر به تو رسید
*آب تو حرم اباالفضل افتاد، سرداب درخطر بود، معمار خوبی آوردند، علامه سید بحر العلوم دید معمار ایستاده، گفت چرا شروع نمی کنی به تعمیر؟.... گفت: اول سوال منو جواب بدید، گفت: بگو ببینم این قبر،قبر عباسِ؟گفت آره قبر عمومِ، گفت:آخه من شنیدم عموتون قدِ رشید داشته،اما این قبر،قبرِ یه بچه است.... دید سید عمامه برداشت، صدازد: وَالله،فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً..*
____________
#حاج_محمد_طاهری
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•اولِ صبح بگویید حسن😍جان رخصت•
•تا که رزق از کرمِ سـفـرهی ارباب رسد•
#دوشنبه_های_امام_حسنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح دوشنبه شما پر از عشق به
امام حسین (ع)
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۱۳ مرداد ۱۳۹۹
میلادی: Monday - 03 August 2020
قمری: الإثنين، 13 ذو الحجة 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه)
- سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه)
- یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹شق القمر حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
▪️5 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم
▪️17 روز تا آغاز ماه محرم الحرام
▪️26 روز تا عاشورای حسینی
▪️41 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
#استقبال_محرم
دوباره می رسداز ره محرمت آقا
وبوی روضه و شبهای ماتمت آقا
کتیبه ها و علم نقش پرچمت آقا
همیشه در دل مابوده این غمت آقا
فدای نام تو و بچه هایتان آقا
که روضه ام شده کرب وبلایتان آقا
سلام ماه غریبی،سلام ماه عزا
دوباره برکت یکسال مابه دست شما
چه عزتی که عطا کرده ای به نوکرها
نشسته اندسر سفره ی تو خون خدا
به پا شود نوحه ها در عزایتان آقا
که روضه ام شده کرب وبلایتان آقا
دوباره روضه ی مشک وصدای طفل رباب
دوباره یک حرمی مانده بی عمو بی آب
دوباره غارت و سیلی دوباره رد طناب
دوباره کوچه و بازار، ازدحام و عذاب
شروع میشود این روضه هایتان آقا
که روضه ام شده کرب و بلایتان آقا
شروع میکنم اینبار از لب گودال
و عصرروز دهم پیکری شده پامال
وخواهری که ز بالای تل شده بیحال
خدا به خیر کندگوش و معجر اطفال
همیشه لطمه زدم من برایتان آقا
که روضه ام شده کرب و بلایتان آقا
محمدحسین بناریان