مجنون الحسین ❤️ نـوشـــت:
حـسیـن ❤️ جـان
نامی شدن کـرب و بلا از حـرمین است
یک سوی اباالفضل و دگر سوی حسین است
آن پل که خدا گفته صراط است یقینا
از روز ازل شارع بین الحـرمین است
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام ….
صفحه اصلی » ائمه اطهار (علیهاسلام) • امام سجاد (ع) • زندگینامه ها • گریزهای مداحی » گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام ….
گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام ….
2 نظر
گریزهای مداحی امام سجاد
گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام
شکایت غلام از شدت گریۀ امام سجاد (ع)
یکی از غلامان آن حضرت روزی از بسیاری گریۀ ایشان گفت: آیا وقت آن نشده که گریه شما آخر شود؟ حضرت فرمود: وای بر تو، حضرت یعقوب (ع)دوازده پسر داشت یک پسر او ناپیدا شد، از بسیاری گریه دیده های او سفید شد «وَابیَضَّت عَیناهُ مِنَ الحُزنِ».[۱] و از وفور غم و اندوه پشت او خم شد با آنکه می دانست زنده است. من دیدم پدر و برادران و عموها و هفده نفر از خویشان خود را که در برابر من کشته شدند و سر آنها را بریدند، چگونه اندوه من به نهایت رسد وچگونه گریه نکنم.[۲]آری مگه میشه اقایادشون بره اون زمانیکه عمه جانشون حضرت زینب (س)ببینه زمین داره میلرزه….اومدتوخیمه اقاعرضه داشت یادگاربرادرچرازمین میلرزه چرا…،اقافرمودعمه جان پرده خیمه روبزن کنار،یه وقت ببینن سربریده امام حسین (ع)رونیزه ها….
غریب کیست؟!
روزی امام سجاد (ع )در بازار مدینه شنید مردی می گوید: اِرحَمُونی اَنا رَجُلٌ غَریبٌ به من رحم کنید که من مردی غریب هستم.
حضرت به او فرمود: اگر مقِّدر شده باشد که تو در اینجا از دنیا بروی آیا جنازه ات بدون دفن می ماند؟ آن مرد با تعجب گفت: الله اکبر، چگونه جنازه ام را دفن نمی کنند با اینکه در برابر دید مردم مسلمان می باشد. امام سجاد ع منقلب شد و گریست و با همان حال فرمود:
«و اسَفاه عَلَیکَ یا اَبَتاهُ! ثُبقی ثَلاثَهَ اَیّامِ بِلا دَفنِ وَ اَنتَ اِبنٌ بِنتِ رَسُولِ الله».
ای وای، فریاد از اندوه جانکاه تو ای پدر! که جنازه ات سه روز بدون دفن باقی ماند با اینکه پسر دختر پیامبر خدا ص هستی.[۳]
گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام
ذبح گوسفند
روزی امام زین العابدین (ع )از بازار مدینه عبور می کرد دید قصّابی گوسفندی را می کشاند تا آن را در کشتارگاه ذبح نماید.
به او فرمود: آیا این گوسفند را آب داده ای.
قصاب گفت: ما قصاب ها تا آب به گوسفند ندهیم او را ذبح نمی کنیم.
امام سجاد ع گریه کرد و فرمود:
«و اَلهفاهُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِالله، الشّاهُ لاتُذبَحُ حَتّی تُسقی الماءُ وَ اَنتَ اِبنُ رَسُولُ الله تُذبَحُ عَطشانا».
ای داد و بیداد بر مصائب تو ای اباعبدالله (ع)، گوسفند بدون نوشاندن آب ذبح نشود ولی با اینکه تو پسر رسول خدا (ص) بودی با لب تشنه سر از بدنت جدا کردند.[۴]
گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام
میهمانی
زُهَری یکی از شیعیان خالص بود، امام سجاد(ع) را به مهمانی دعوت کرد.
حضرت ناله کرد و فرمود: بعد از میهمانی هائی که در کربلا و کوفه و شام دیدم دیگر میل میهمانی ندارم.
زهری عرض کرد: بلکه عزاداری پدر شهیدت می باشد.
حضرت خوشحال شد و چون وارد آن مجلس شد و چشم ایشان به عزاداران و چشم آنها به حضرت افتاد چنان ناله و شیون به پا نمودند. حضرت بیهوش شد و چون به هوش آمد و مجلس تمام شده است. دیدند حضرت نیست، هنگامی که جستجو نمودند دیدند که حضرت بیرون درب خانه برای احترام میزبان ها مشغول است (کفش ها را مرتب می نماید). زهری می گوید دویدم و پای مبارکش را بوسه دادم گفتم چرا ما را خجالت می دهید؟
فرمودند: این عزاداری برای پدر مظلوم من است و من به خدمتکاری از تو اولی تَرم، بخدا سوگند دوست می دارم این مجلس را و آمرزش خداوند را بر آنها لازم می دانم که این گونه مجالس تشکیل می دهند و آن هائی که شرکت می کنند.[۵]
یاد مصائب جانسوز کربلا
شخصی می گوید یک روز از کوچه ی بنی هاشم عبور می کردم دیدم آبی روی سر من از ناودان ریخته شد، من دوری کردم.
غلامی گفت: این آبی است که با اشک چشم حضرت سجاد(ع)آمیخته است.
من رفتم بالای بام دیدم حضرت ابریقی بدست گرفته می خواهد وضو بگیرد و چون آب در کف دست می ریزد اشک از دیدگان جاری می کند. من هم اشک ریختم. علِّت گریه ی حضرت را پرسیدم، ایشان فرمودند: مگر از تشنگی پدرم و تشنه جان دادن علی اصغر(ع) و العطش گفتن برادرم علی اکبر(ع) خبر نداری و کشتن قاسم و جدا شدن دست های حضرت عباس (ع )و آتش گرفتن خیمه ها و فرار نمودن و عطش کودکان.
ای مرد از حضرت یعقوب یک پسر ناپدید شد در بیت الاحزان نشست و دیده از نظارۀ عالم بست من چگونه با این همه شهدا می توانم آرام بمانم.[۶]
گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام
کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
روزِ شهادتِ امام زین العابدین علیه السلامِ .. دلا باید بره مدینه و قبرستانِ بقیع کنارِ آن قبورِ با خاک یکسان شده ..
اَلسَّلامُ عَلَىک یا عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ یَا زَینَ العابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ ..
ان شالله به همین زودی از نزدیک عرضِ ادب کنیم تو حرمِ مطهرشون .. اونجا گریه کنیم برا اون آقایی که همۀ مصائبِ کربلا رو دیده .. همۀ مصائبِ کوفه و شام رو دیده .. تا قریبِ به چهل سال کارش همه گریه و ناله بود ...
جوان میدید گریه میکرد .. طفلِ شیرخواره میدید گریه میکرد .. غذا میاوردن میل کنه ، تا چشمش به می افتاد روضه می خواند .. قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ جَائِعاً .. آب می آوردن بنوشه ، گریه میکرد .. صدا میزد پسرِ رسولِ خدا رو با لبِ تشنه کشتن .. ای حسین جانم ..
امان از اون لحظه ای که میدید میخوان گوسفندی رو ذبح کنن .. حسینیا .. با گریه سوال میکرد ، آیا آبش دادید یا نه ؟!
میگفتن آقا ما مسلمانیم .. آب ندیم ذبح نمی کنیم .. گریه و ناله اش بیشتر میشد .. میفرمود کربلا پدرِ منو با لبِ تشنه کشتن ...
حسین ...
سوال کردن آقا تو این سفر به شما کجا خیلی سخت گذشت ؟!! سه مرتبه فرمود الشام .. الشام .. الشام .. اونجا دیگه هم رنجِ اسارت بود و خاکستر به سر و روشون ریختن .. هم خارجی خطابشون کردن .. مقابلشون همه مزمار و نی و چنگ و دف و تار زدن .. بانگِ شادی سر هر کوچه و بازار زدن .. ان شالله غلط باشه این چیزی که منتسبِ به وجودِ نازنینشِ ..
اُقاد ذَلیلا فی دمشق كاننی
مِنَ الزَنج عبدُ غاب عنه نصیر
*چون غلام ما رو به غل و زنجیر بسته اند ... من که حورانن کنیزند و بُوَد غِلمان غلامم*
و جَدی رسول الله فی كل مشهد
و شَیخی امیرالمؤمنین امیر
فیالیت اُمی لم تلدنی و لم اكن
یزید یَرانی فی البلادِ اسیر
*یعنی ای کاش مادر منو نمیزایید .. تا یزید منو این سان اسیر نبینه .. *
تا نمیدیدم یزید این سان اسیرِ هر دیاری
کاش در این عالم فانی نمیزایید مامم
#امام_سجاد
چهل سال است در تب گریه کردم
چهل سال است هر شب گریه کردم
چهل سال است من بیدار ماندم
صحیفه را نوشتم روضه خواندم
چهل سال است غرق اشک و آهم
شبانه روز یاد قتلگاهم
چهل سال است خواب شمر دیدم
به دستش خنجری دیدم پریدم
چهل سال است گفتم دادِ بیداد
همیشه ظرف آب از دستم افتاد
چهل سال است تا مذبوح دیدم
نشستم بر زمین، ضجه کشیدم
چهل سال است دشت کربلایم
به یاد روز دفن و بوریایم
چهل سال است فکر اصغرم من
عزادار ذبیحی پرپرم من
چهل سال است مانند ربابم
به کام تشنه، زیر آفتابم
چهل سال است می گویم خدایا
عطا کن خیر، سهلِ ساعدی را
چهل سال است یاد شهر شامم
کنار عمه ها در ازدحامم
چهل سال است بر زخمم نمک خورد
بمیرم عمه ام زینب کتک خورد
چهل سال است می گویم رقیه
زنم بر دست می گویم رقیه
چهل سال است در بزم شرابم
به یاد خیزران خانه خرابم
چهل سال است می سوزد وجودم
به روی ناقه با غل بسته بودم
چهل سال است داد از سنگ دارم
به روی خود نشان از چنگ دارم
نگو این زهر امانم را بریده
چهل سال است عمرم سر رسیده
محمدجواد شیرازی
546.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکشنبه شما متبرک به حضرت علی (ع)
۲۳ محرم
ویران نمودن حرم عسکریین (علیهما السلام)
در روز چهارشنبه ۲۳ محرم ۱۴۲۷ در ساعت ۴۵ : ۶ یا ۷ صبح، به وقت محلی شهر بغداد عدهای از #دشمنان قسم خورده اهل بیت (علیهم السلام) #حرم_عسکریین (علیهما السلام) را خراب کردند،
آنها با پوشیدن لباس پلیس عراق وارد #حرم مطهر شدند، اسلحهی نگهبانان را گرفته همراه با خدّام مرقد شریف ، که حدود ۷ تا ۱۰ نفر گفتهاند ، در یکی از غرفه های صحن مطهر #عسکریین (علیهما السلام) با دست و پای بسته زندانی نمودند و اطراف #حرم شریف و روضهی منوره را با مواد منفجره ، که نزدیک به ۲۰۰ کیلو گرم میشد، #منفجر نمودند،
در پی این حادثه در #عراق و #ایران یک هفته #عزای_عمومی اعلان شد و دروس حوزههای علمیه تعطیل شد و بازارها در اکثر شهرهای بزرگ بسته شد و دسته جات عزا از حسینیهها و مساجد در حالی که به سر و صورت و سینه میزدند و بعضی با پای برهنه و در پیشاپیش بعضی دسته جات مراجع به خیابان ها آمدند و به ساحت مقدس #امام_زمان (عجلاللهتعالیفرجه) عرض #تسلیت نمودند،
#عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) با جمع آوری نقدینه و هدیه طلا و جواهرات و ثبت نام عدهی زیادی از مهندسین و معماران و کارگران، آمادگی خود را برای #تجدید_بنای حرم عسکریین (علیهما السلام) اعلان نمودند،
مخفی نماند که #حرم مطهر فعلی سامراء #منزل شخصی #امام_هادی (علیهالسلام) است که هنگام ورود به این شهر خریداری نمودند،
این مکان شریف مدفن #امام_هادی و #امام_حسن_عسکری (علیهم السلام) و محل ولادت آقا و مولایمان #امام_زمان (عجلاللهتعالیفرجه) و مدفن #حضرت_حکیمه_خاتون دختر امام جواد (علیهالسلام) و #حضرت_نرجس_خاتون همسر حضرت عسکری (علیهالسلام) و والدهی امام زمان (علیهالسلام) و مدفن #سید_حسین پسر امام هادی (علیهم السلام) است،
این #حرم شریف تا این زمان که به #دست ناصبیان #تخریب شد ۱۳ بار #تجدید_بنا شده است، و اکنون که سال ۱۴۲۹ هجری است در حال #ساخت بنای جدید #حرم مطهر میباشند.
منابع:
تاریخ سامرا ج ۲ ص ۲۸۹ و ۳۰۰
hosenihnohe.mihanblog.com4_5792043804185855305.mp3
زمان:
حجم:
649.4K
شهادت امام سجاد )ع(
زمزمه
من امام ساجدینم ای مدینه دل غمینم
ای مدینه آمد امشب لحظههای آخرینم
ای مدینه بودهام من یار عشق بودهام من قافله سـالار عشق
ای مدینه با دو دست بـستهام رفتهام من بر سر بـازار عشق
وای من ای وای من ای وای من
**
ماندم از كجا بگویم از غم و بلا بگویم
ای مدینه بـا تو امشب من ز كربلا بگویم
دیدهام پـر خون دل آواره را دیدهام تن های پاره پاره را
من بروی دست بابایم حسین دیدهام لبخند شیــر خواره را
وای من ای وای من ای وای من
**
جان من بر لب رسیده دیدهام گلهای چیده
مثل عمه بوسه دادم من به رگهای بریده
بی كفن جسم بابامو دیدهام از تماشایش به خود لرزیدهام
خم شدم من تن پاره پاره رو در میان بوریـا پیچیدهام
وای من ای وای من ای وای من
**
من ز غم افسرده بودم مثل گل پژمرده بودم
اگر عمه نبود اونجا توی خیمه مرده بودم
كاروان اشك و ناله دیدهام چیدن یك باغ لاله دیدهام
نیمه شب در گوشه ویرانه من داغ زهرای سه ساله دیدهام
وای من ای وای من ای وای من
**
كنج ویران در برم بود او سه ساله خواهرم بود
من خودم دیدم كه رویش مثل زهرا مادرم بود
طفل خسته پیكرش آزرده بود پیش چشمم تـازیانه خورده بود
گر نمی شد عمه من سپرش او براه شام و كوفه مرده بود
وای من ای وای من ای وای من
@majmaozakerine
4_5789845996406048448.mp3
زمان:
حجم:
1.11M
#زمینه #شهادت
#امام_سجاد علیه السلام
#سبک_مسیر_عمرم_حکایت_عشق
سبک: #حمید_رمی
شعر: #بهمن_عظیمی
مسیر عمرم حکایت عشق
میون قلبم حرارت عشق
سلام نوکر با چشمای تر
به کربلا و به حضرت عشق
عمریه دارم ازت میخونم / تا که زندگیم حسینی شه
سخته رو به راه بشم من امّا / فاطمه دعام کنه میشه
در، هوای، شب روضه ها پر میگیرم
من، برات، زیارت رو آخر میگیرم
(یا حسین ۳ جان) ۳
هنوزم از غصه میرم از حال
توو ذهنمه خاطرات گودال
یه آب خوش از گلوم به پایین
نرفته واللّهْ توو این چهل سال
عمر من شد سپری با روضه / روضه های غربت بابام
یه چِشَم گریونِ گوداله و / اون یکی خونْ واسهْ شهرِ شام
آه، از اون روز، که تنها و بی یار و مظلوم
از، قفا می بُریدن سرش رو جلو روم
(وای حسین ۳ وای) ۳
یه عمر از این داغِ جاودانه
زدم زیر گریه بی بهانه
زخمی که مونده رو دل تا حالا
زخمِ اسیریِ عمه جانه
سخته گفتنش برام این روضه / ما کجا و کوچه و بازار
با دو دست بسته بُردن ای وای / عمّه مون و وسط انظار
حتی فکرش، برای من عین عذابه
جون، سپرد خواهر بی کَسم توو خرابه
(وای حسین ۳ وای) ۳
@majmaozakerine
نوحه شهادت امام سجاد ع
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
سبک قدم قدم با یه علم
----------------------------
بابا حسین،بابا حسین ،شهید بی کفن حسین (2)
---------------------- -----
قدم قدم از کربلا
تا کوفه و شام بلا
یک قافله بچه و زن
با دشمنان عهد شکن
زنجیر و غُل به دست و پا
سرها همه به نیزه ها
از سر شیر خواره بگیر
تا ساقی آ ن میر دلیر
--------------------------
بابا حسین،بابا حسین ،شهید بی کفن حسین (2)
------------------------
من داغ خواهر دیده ام
جسم برادر دیده ام
من غمگسار زینبم
با ناله های یا ربَّم
رقیه را کتک می زد
به زخم دل نمک می زد
امان که دستم بسته بود
عمّه ی ما چه خسته بود
-------------،-------
بابا حسین،بابا حسین ،شهید بی کفن حسین (2)
-----------------------
یه عمریه گریه کنان
بودم ز داغی روضه خوان
به یاد طفل بی قرار
روضه می خوندم از نگار
با لب تشنه غرقه خون
جسم تو را دید عمّه جون
بوسه به رگ های تو زد
دشمن به جاش سیلی میزد
------------------------
بابا حسین،بابا حسین ،شهید بی کفن حسین (2)
-----------------------
یا رحمة للعالمین
مائیم به سوگ ساجدین
امشب بقیع بی زائر است
اینجا عزایش دائر است
هر شیعه شد سینه زنان
زهرا رسید گریه کنان
مهدی سر قبرت رسید
اشک از دو چشمانش چکید
---------------------
مولا امام ساجدین ،آقام زین العابدین(2)
--------------------
موقع غسل بدنت
دیدند جراحات تنت
از گردن و بازو و دست
دشمن به تو زنجیر بست
چهل منزل از کوفه و شام
هر خطبه با صدها پیام
شد راوی کرب و بلا
با اشک و آ ه و ناله ها
--------------------
مولا امام ساجدین ،آقام زین العابدین(2)
---------------------
@majmaozakerine