eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سینه زنی زمینه زیبا _ ویژۀ آخر ماه صفر شهادت کریم آل الله مجتبی علیه السلام و امام رضا علیه السلام _کربلایی حسین ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ زائر اربعینم ، زائر موکبایِ بین راهم خیلی دلم گرفته ، مونده میونِ سینه بغض آهم یه لشگر سر سپرده ، یه سیل با شکوه دیدم ولی سئوال من اینه یه چیز و من نفهمیدم چرا حسن اینقد غریبه ؟ چرا یه ضریحم نداره ؟ اگه یکی خواست زائرش شه آخه کجا پس سر بزاره ؟ الهی بمیرم حسن جان ..... وقتی دلم میگیره ، میرم با پایِ دل به سمت مشهد سلام میدم همیشه ، میون صحن انقلاب به گنبد امام رضا در خونت ، همش برو بیا دیدم آقا سئوال من اینه یه چیز و من نفهیدم چرا حسن اینقد غریبه ؟ یه شب زیارت نداره ؟ چی میشه یه شمع و چراغی یکی روی خاکش بزاره ؟ الهی بمیرم حسن جان ..... غصه یکی دوتا نیست ، غریبی از امام حسن جدا نیست روضه همیشه سخته ، اگر که کوچه باشه کار ما نیست سربسته میگم یه روزی ، تو کوچه راهشو سد کرد این روزگار بی غیرت ، با آلِ مصطفی بد کرد چادر یه مادر رو خاکا یه پسری حیرون تو کوچه دروغ ایشاالله تمومش که دیده حسن خون تو کوچه الهی بمیرم حسن جان .... ___ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ @majmaozakerine
Taheri babollharam.mp3
9.48M
⇦🕊سینه زنی زمینه زیبا _ ویژۀ آخر ماه صفر شهادت کریم آل الله مجتبی علیه السلام و علیه السلام _کربلایی حسین طاهری↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ @majmaozakerine
🏴 حضرت (ع) میفرمایند : با هیچ کس رفت و آمد مکن تا بدانی کجاها رفت و آمد می کند، چون از حالش به خوبی آگاه شدی و معاشرتش را پسندیدی، بر پایه ی گذشت از لغزشها و کمک و همیاری در سختی ها با او برادری کن . 📚 تحفل العقول ح 233
°°° این روزها رقیه فقط درڪ مے‌کند احـوال عــاشقـان زیـارت نرفته را ... 🥀
من ایرانمو تو عراقی چه فراقی چه فراقی بگیر از دلم یه سراغی چه فراقی چه فراقی دوری و دوستی سرم نمیشه و هیچ کجا واسم حرم نمیشه و از تو دورم باورم نمیشه و دارم می میرم کربلا واسم ضروریه حسین اربعین اوضاع چجوریه حسین کار من امسال صبوریه دارم می میرم من ایـرانمو تو عراقی چه فراقی چه فراقی جوونیم فدا سر ساقی چه فراقی چه فراقی آرزومه راهی مشایه شم کربلایی شم باهات همسایه شم پرچم سرخت باشه آسایشم آروم جانم این روزا عطر اقاقی رو می خوام تلخی چای عراقی رو می خوام گریه تو صحن ساقی رو می خوام آروم جانم من ایرانم و تو عراقی چه فراقی چه فراقی بگیر از دلم یه سراغی چه فراقی چه فراقی من ایـرانمو تو عراقی چه فراقی چه فراقی رو قلبم گذاشته چه داغی چه فراقی چه فراقی اشکم روی ورق های لهوف ریخت تا خوندم من از چشم حروف زخمی کردن تنت رو با سیوف غریب مادر میگن نیزه امونت رو برید زینب بی تو یه روز خوش ندید صلی الله علیک یا شهید غریب مادر من ایـرانم و تو عراقی چه فراقی چه فراقی بگیر از دلم یه سراغی چه فراقی چه فراقی
❤️✋ پاییز هم حکایت دلتنگی من است با یاد گنبدت همه جا زردِ زرد شده...
"صبح"یعنی🍂🍁 بوسه بر"قلب خدا" "صبح"یعنی "عاشقی"با کبریا پرکن از "باده ی چشمت"، قدح"صبح مرا" خود بگو: من زِتو سرمست شوم، یاخورشيد؟🌤 سلام دوستان♡ صبح اولین روز وسه شنبه🍂 مهرماهتون سرشارازنشاط🍁 ❖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ السلام علیک یا اباعبدالله🌷 🌾اربعین منتظرماست بیاتابرویم دعوت حضرت زهراست بیاتابرویم 🌴ازعلی(ع) اذن بگیریم ورویم کرببلا ازنجف پای پیاده بیاتابرویم 🌾بهریاری غزالان وعزیزان حسین(ع) گرچه دیرامده ایم لیک بیاتابرویم 🌴جاده عشق عجب شورونوایی دارد همره مهدی زهرا بیاتابرویم 🌾گرچه درطی مسیرخسته وبیتاب شدی بهربیتابی اصغر بیاتا برویم 🌴دست وپایت شده گرخسته راه دست وپامیزنداکبر بیاتابرویم 🌾زسفرخسته شدی وکمرت دردگرفت یادآن دردکمردربرسقابیاتابرویم 🌴رنج باری که دراین ره بکشی به تسلی دل زینب کبری بیاتابرویم 🌾تاول پاوعطش گرچه تراخسته نمود پس بیادغل وزنجیر بیاتابرویم 🌴خسته امانه زره بلکه زجوراعدا بهریاری یتیمان ورقیه بیاتابرویم 🌾گرچه درره نبودخارمغیلان اما مابیاداسراتشنه وگریان بیاتابرویم 🌴ماکه جامانده زان قافله عشق شدیم شادی روح شهیدان بیاتابرویم 🌾غصه قصه سرهای به نی پیرم کرد تاکه سردربدن ماست بیاتابرویم 🌴شاکرحضرت حق درسفرکرببلایم همه تواگرذاکراین صحن وسرایی بیاتابرویم از همه زائران اربعین حسینی التماس دعای فرج
اربعین حضرت زینب سلام الله عاقبت آمدم پس از عمری به مزارت نه بر مزار خودم آمدم های های گریه کنم به دلِ خون و داغدارِ خودم چند وقتی ست بغضِ سنگینی به گلویم نشسته،میبینی؟ کارِ خود را فراق با من کرد کمرم را شکسته میبینی؟ شانه های ضعیفِ طفلانت خواهرت را کشان کشان آورد هرکه اینجا رسیده سوغاتی سر و رویی پُر از نشان آورد شرحِ این راه را یتیمانت با زبانِ اشاره می گویند با لبی زخم خورده،چاک و کبود با تنی پاره پاره می گویند شام با من چه کرده،میبینی؟ رویِ پیشانی ام پُر از چین است بعد از این ضجه ای نمیشنوم گوشم از تازیانه سنگین است با اشاره رباب می گوید هیچ داغی شبیه این غم نیست بین گهواره نه ببین زینب کودکم بین قبر خود هم نیست از سرت بی خبر نبودم که هر شبی دست این و آن دیدم با کمی لخت خون عقیقت را من به انگشت ساربان دیدم بود بر گیسوانِ تو جایِ پنجه ی چندتا زنا زاده زود فهمیدم از محاسن تو که سرت در تنور اُفتاده کاش میشد که بوریا بودم تا نگه دارمت همیشه تو را کاش میشد که بوسه ای بزنم باز حلقومِ ریش ریشِ تو را اربعینی گذشته اما باز نیزه هاشان هنوز در خاک است لخته خون های خشک بر تیر است تیغ های شکسته بر خاک است یاد عصری که دیدمت اینجا بعد غارت عجیب می‌خندند حرف سوغات بود و با عجله از تنت تکه تکه می کندند پای من جان نداشت تا آیند بی اثر بود هرچه کوشیدم از سر شیب تند گودالت تا کنارِ تنِ تو غلطیدم سر عمامه و عبایت نه بود دعوا برای پیرهنت دست هایم برید وقتی که تیغ ها را کشیدم از بدن
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من که بعد از تو به کوه دردها برخورده ام از یتیمی خسته ام از زندگی سرخورده ام دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود زهر دوری تو را با دیده‌ی تر خورده ام دست سنگین یک طرف، انگشترش هم یک طرف از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده ام صحبت از مسمار اینجا نیست اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده ام! زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده ام حرف های عمه خیلی سخت بر من می‌رسد گوش من سنگین شده از بس مکرر خورده ام هرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه ازینور خورده ام، گاهی ازآنور خورده ام ساربان لج کرد با من، هی مرا می‌زد زمین گردنم آسیب دیده، بس که با سر خورده ام بیشتر که گریه کردم بیشتر سنگم زدند ایستادم هرکجا تا سنگ آخر خورده ام آه بابا دخترت را هیچکس بازی نداد زخم ها از خنده ی این چند دختر خورده ام دخترت با درد پا طی مسافت می‌کند پای من زخم است پای زخم اذیت می‌کند
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ با آتش خیمه، تن اهل حرم سوخت بابا کجا بودی، نبودی معجرم سوخت از داغ هجرانت، چهل منزل، شب و روز آن قدر گریه کرده ام، پلک ترم سوخت دیدی حمیده، دختر هم بازی من در زیر سم اسب ها، پشت حرم سوخت هر بار نامت را به لب با گریه گفتم با ضرب سیلی، عمه جانم در برم سوخت دیگر توان پر گشودن هم ندارم از بس مرا زجر حرامی زد، پرم سوخت جوری لگد زد، خاطرات هر سه سالم آتش گرفت و آیه های کوثرم سوخت ضرب لگد، سیلی و سنگ و خار و آتش بعد از عمو عباس، کلّ پیکرم سوخت دارم خبر، در خانه ی خولی سرت سوخت داری خبر از آتش خیمه سرم سوخت؟ وقتی سرت را بر درختی بسته دیدم آتش گرفتم آن چنان خاکسترم سوخت بر ما اشاره کرد مرد سرخ مویی خیلی اهانت کرد، قلب خواهرم سوخت بالشت من سنگ است وقتی دامنت نیست دنیا دلش بر وضع زار بسترم سوخت از سوز سرمای شب و گرمای روزش کنج خرابه، استخوان لاغرم سوخت بس که گرسنه مانده ام، سرگیجه دارم از بس نخوردم آب، زخم حنجرم سوخت شعر وصال من... رگ خشک گلویت بوسیدم آن گونه که بیت آخرم سوخت
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پس از تو دام بلا قسمت کبوتر شد کبوترِ سرِ دوشت پرید و‌ پرپر شد بجای ناز کشیدن کشید مویم را کسی که بعد عمو شیر شد دلاور شد تمام راه به من نان خشک میدادند زبس که دختر تو روزه داشت لاغر شد صدا زدم ابتا! زجر زد بصورت من! حریف من نشد و سیلی اش مکرر شد شلوغی سر بازار دخترت را کشت چه چشم های بدی! عمه سوخت مضطر شد لبم فدای لب تو! سرم فدای سرت که هرچه شد به من زار باتو بدتر شد خبر بده به نجف! شام‌را به هم‌زده ام نگو رقیه!رقیه علی دیگر شد
غزل مصیبت حضرت رقيه(س) دختر اگر یتیم شود پیر میشود از زندگی بدون پدر سیر میشود هم سن وسالها همه او را نشان دهند دلنازک است دختر و دلگیر میشود باشد شبیه مادر خود نافذالکلام این شهر با صدای او ، تسخیرمیشود فریادهای یا ابتایش چو فاطمه در سرزمین کفر چو تکبیر میشود وقتی که گیسوان سری پنجه می خورد هر تاب آن چو حلقه زنجیر میشود اصلا رقیه نه به خدا مرد بی هوا با یک شتاب ضربه زمین گیر میشود هرگز کسی نگفت گلویش کبود شد اینجاست روضه صاحب تصویر میشود دشمن به او نگاه خریدار می کند خوب شاهزاده بوده و تحقیرمیشود فرزند خارجیست کفن احتیاج نیست بیهوده نیست این همه تکفیر میشود دادند جای غسل تیمم تنش….چرا؟ خون از شکاف زخم سرازیر میشود پایش به سوی قبله کشید و به ناز گفت: امشب اگر نیایی پدر دیر میشود