eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
تو روضه می خوانیم بیا که در گذر گرد باد این دنیا در انتظار شروع بهار و بارانیم قسم به ساحل چشمان ابری ات عمری ست به لطف بارش چشم شماست گریانیم و گر نه مثل بیابان خشک دل هامان فقیر روزی این سفره های بی نانیم از این که بار غم مادر تو را دنیا به دوش برد، ولی خم نگشت حیرانیم به انتقام غم صورت کبود بیا که ما کنار شما پیرو شهیدانیم امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه ای یادگار فاطمه که داغ دیده ای در بستری ز غصّه و غم آرمیده ای آقا سرت سلامت از این که به دوش خود بار بزرگ ماتم مادر کشیده ای بی مادری برای تو درد بزرگی است طعم فراق مادر خود را چشیده ای شب های فاطمیّه دلت غرق غم شود تو غصّه دار مادر قامت خمیده ای قربان شال مشکی و چشمان زخمی ات آخر مگر چه واقعه ای را تو دیده ای؟ دارد نفس نفس زدنت می رسد به گوش از بس میان کوچه و خانه دویده ای! وقتی که ناله می زنی: "ای وای مادرم " گویا صدای مادر خود را شنیده ای هر روز و شب به یاد غمش گریه می کنی بر جان خود بلای عظیمی خریده ای آخر چرا به درک وصالت نمی رسم آقا گمان کنم که ز من دل بریده ای!!! امام زمان(ع)-مناجات فاطمیه منی که روز و شب از اشک، چاره می نوشم دلم گرفت، از این روزهای خاموشم فراغتی که فراق تو را ز پی دارد هزار مرتبه سنگین تر است بر دوشم بهار می رسد از راه آن زمانی که رسد ز کعبه انالمهدی تو بر گوشم سیاهی دلم از تو اگر چه دورم کرد میان روضه ولی با تو زود می جوشم بدون روضه ببین دست های سینه زنم گرفته زانوی غم را میان آغوشم هزار شکر که تا چند سال عیدم را برای مادرت از ابتدا سیه پوشم بقیع، گریه کن روضه های مادر توست کنار تربت زهرا مکن فراموشم امام زمان(عج) و شهدا-مناجات فاطمیه پس مزن یار مسیحا دل بیمار مرا آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا قدر یک عمر فقط گریه بدهکارم من کرمی کن بپذیر عمرِ بدهکار مرا پهن کردم سر راه تو بساطی دل شب تا که رونق دهد احسان تو بازار مرا پرده پوشی تو پایم به حرم وا کرده به کناری نزدی پردۀ اسرار مرا گردنی کج سر پایین به پناه آمده ام شود آیا سر و سامان بدهی کار مرا آمدم تا که بگویم به خودم بد کردم تا که اسباب شفاعت کنی اقرار مرا آخر کار شده شوق شهادت دارم پس به تاخیر میانداز تو دیدار مرا خاک جبهه چقدر بوی وصالت دارد کاش پاسخ بدهی خواهش و اصرار مرا ناز دلدار کشیدن تن بی سر خواهد بین جبهه بنگر شاهد گفتار مرا حال مهمان شده ای... وقت پذیرایی ماست بشنو این روضۀ بین در و دیوار مرا مادرت پشت در افتاد و صدا زد پسرم با تن سوخته جان داد و صدا زد پسرم امام زمان(ع)-مناجات فاطمیه در فاطمیّه های خدا سینه می زنی با روضه های اهل کِسا سینه می زنی هر روز و شب برای غریبیِّ مادرت یا گریه می کنی تو و یا سینه می زنی تا این که در کنار شما سینه زن شویم آقا بگو به ما، تو کجا سینه می زنی؟ صاحب عزای مادر پهلو شکسته ای پس درب هیئتیّ و جدا سینه می زنی از کوچه ی مدینه و از درب سوخته تا خیمه گاه کرب و بلا سینه می زنی از بوی خانه ی شهدا حدس می زنم آقا بهشت با شهدا سینه می زنی تا این که مستجاب شود گریه های تو  بعد از نماز و بعد دعا، سینه می زنی خیلی ضمیر فرد مخاطب به کار رفت اصلاح می کنم که: شما سینه می زنی حالا که ما (اسیر) همان کوچه ها شدیم معلوم می شود که چرا سینه می زنی امام زمان(ع)-مناجات فاطمیه صاحب عزای حضرت خیر النسا، بیا ای بانی شکسته دل روضه ها، بیا درد فراق تو به خدا می کشد مرا رحمی نما به حال دل این گدا، بیا از بس به هجر روی تو عادت نموده ایم دل می رود به سمت گناه و خطا، بیا ما در میان بحر گنه غوطه می خوریم آقا نجاتمان بده از این بلا، بیا مشغول خویش و بندۀ دینار و درهمیم فکری به حال نوکر زهرا نما، بیا لطف تو بوده گریه کن مادرت شدیم ای سفره دار واسعۀ هل اتا، بیا ای آخرین نگار دل آرای فاطمه آقای من! برای رضای خدا، بیا آقا به حقّ چادر خاکی مادرت آقا به حقّ داغ دل مرتضی، بیا امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه ما سائلیم و نوکریت آبروی ما یا ایها العزیز نظر کن به سوی ما تا کی برای نافله های سحر گهی با خون دل شود دل شب ها وضوی ما گر مانده ایم شکر خدا پای پرچمت بر تار موی تو گرهی خورده موی ما ساقی اشک! بر دل ما هم سری بزن بوی میِ طهورِ تو دارد سبوی ما هم چون نسیم در به درم می کنی چرا؟ پس کی رسد به خیمۀ تو جستجوی ما آیا شود که نیمه شبی بهر درد دل بد بگذرانی و شوی هم گفتگوی ما ای شهریار عشق به نام مقدست باشد وصال تو همۀ آرزوی ما روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما از لحظه ایی که حرمت مادر شکسته شد بغضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما ای نازنین فاطمه برگرد از سفر خیمه نشین فاطمه برگرد از سفر امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه   «یک
جهان روضه و یک چشم پر از نم داری آه، آقای  غریبم   به  دلت  غم  داری» دردِ بی مادری ای کاش  دوایی  می داشت فاطمیّه  شده  و  اشک  دمادم  داری صاحبِ مجلس روضه، غم  مادر  دیدی بر درِ  خانه ی خود، بیرق ماتم  داری دردِ دل کن  که   نگویند  غریبی   آقا   بین این سینه زنان، مونس و مَحرَم داری   دلِ یعقوبیِ  مادر ز فراقت خون  است یوسف مصر بقا،  قصد سفر  هم داری ؟   دل ، حسینیّه ی  چشمان تو  شد مولا جان   باز  هم  وقت  عزا،  یاد  مُحرّم  داری   گاه در کوچه و گه  کرب و بلا  می گریی   داغ  یک پهلو و انگشتر  خاتم  داری
این روزها نوای دلم مـادری تر است           هركس كه یارمن بشود یارحیدراست گاهی شما شبیه به من گریه می كنیـد           در فاطمیه اشك شما فاطمی تـر است ای صاحبان ناله خدا خیـــرتان دهـــد           سـوز شما هماره تســـلّای مـادر است درخیمه ام اقامه ، عزایش كه می كنم           مهمانِ روضه ام زعلی تا پیمبر است یــاد شكسته پهلــوی او می كُـشد مـرا              زهرا فرشته ای است كه بی بال و بی پراست تا گریه می كنم كه چرا قامتش خمیـد               احساس میكنم كه چنان سایه برسَراست آری خــودش تسـلّیِ غمدیدگــان شـود              با اینكه چشم پُر گُهرم حوض كـوثراست هــرگــاه یــاد درد دل مـجـتـبـی كـنـم              اسرار او به پیش نگاهـم مُصَـوّر است مادر! هنـوز خیـمه نشینِ تو مانـده ام              گویی هنوز معركـۀ كـوچه و در است ای مادرم! دعـا كن و یا منتقم بخـوان              اَمَّن یجیب گو كه مُجیب تو داور است طی می كنم ز كـعـبـه مسیر مدینه را از كــربــلا شروع كنم زخـم سینه محمودژولیده
روضه جانسوز_ شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🏴 ◀مجمع مداحان اهلبیت علیهم السلام قم▶ 🏴▪🏴▪🏴▪🏴▪🏴 (آهسته آستین به دهن گریه میکنم) 2 گاهی میان لطمه زدن گریه میکنم از بین بچه های تو ای مادر غریب امشب برای حسن گریه میکنم حسن جان حسن جان .نام تو چیست؟گفت :به نام خدا کریم 2،«»از ابتدای واقعه تا انتها کریم مشغول ذکر خیر توامشب شدم چه خوب لبهای خسته جمله بسازید با کریم یا کریم ابن الکریم ادرکنا یا مولا عرض کردم عبدالزهرا آقا رو به خواب دید آقا فرمود:عبدالزهرا چرا روضه ی منو نمیخونی؟ عرض کردم آقاجان من کارم روضه خونیه،مکرر روضه شما رو خوندم،شما کدوم روضه منظور نظر شماست بفرمایید من همون و بخونم فرمود: (غروب بودو یک کوچه ی تنگ و باریک غروب بود و من بودم و مادر من ) 2 عبدالزهرا،دستم تو دست مادرم بود، نمیدونی مادرم چه قندی تو دلش آب میکرد،میگفت حسن جان؛فدکم و گرفتم ...." یه وقت دیدیم کوچه تاریک شد،يه لندهور بی قواره از روبرو داره مياد، مادرم به سمت راست رفت،از سمت راست اومد راه مادرم و گرفت" مادرم به سمت چپ رفت"عبدالزهرا،" ببین کینه با دین چه کرده به مادر ببین بغض دیرین چه کرده به مادر باید روضه مقداد براتون بخونه بگه: دست سنگین چه کرده به مادر .عبدالزهرا،دیدم مادرم داره با دست دنبال من میگرده ....." میگه حسن جان بیا کنار مادر این خیلی وحشيه ...." حسن جان بیا کنار مادر این حیا نداره ...." زن و مرد سرش نمیشه .یه مدتی گذشت از ماجرای شهادت،بی بی . زینب دید حسن هی میره یه گوشه کز میکنه ... تنهایی ميشينه گریه میکنه زیر لب میگه وای مادرم .....دستها رو انداخت دور گردن حسن،حسن جان داغ مادر دیدی،منم دیدم؛حسن جان سینه ی شکسته دیدی،منم دیدم،حسن جان پهلوی ......." منم دیدم" چته اينجور کز میکنی ؟!! سرش و بلند کرد گفت،اما زینب من یه چیز دیدم شما ندیدی روزی که به کوچه خصم راهم بگرفت ابر سیهی چهره ی ماه م بگرفت,دیدم مادرم داره با دست دنبالم میگرده،جیگرم آب شد"میخوام عرض کنم آقا بله درسته مقام بی بی مقامیست هیچ احدی زیر این آسمون به اون مقام نمیرسه پس به ظاهر دارم عرض میکنم،یکی بود،یه نفر بود،یه مادر بود،جلوی چشمت یه سیلی زدن،یه دونه،تا عمر داشتی اون لحظه ای که زهر پاره کرد قلب و گفتی خوب شد این زهر قلب منو پاره کرد دیگه طاقت دیدن قاتل های مادرم و نداشتم ..." آقاجان شما بگید چی گذشت به دل حسین چهل منزل از بالای نیزه نگاه کرد هشتاد و چهار زن و بچه، یکی با تازیانه میزنه، یکی با کعب نی میزنه ..از همه ی اینا جانسوز تر از بین دخترا و نوامیس حسین جانسوزتر از همه،اون خانومیه که امروز روز سومشه،سیلی خوردن زهرا رو دیدی،کجا بودی بیای ببینی زهرا کوچولوی خرابه ...(خریدارشی منم فروشنده شم تو تحویل میگیری منم میخونم چرا نخونم تا تو گریه میکنی منم هستم). گفت بابا : ازضرب دست زجر تنم درد میکند .... *اگراین است تاثیرشنیدن شنیدن کی بود* از ضرب دست زجر تنم درد میکند انقدر زد مرا،که گمان کرد مرده ام ..... اما برادرا،بعضی غمها سنگین تر از تازیانه و شلاق و سیلی میشه،کدوم غمه هزارتا به آدم سیلی بزنن آدم و تحقیر نکنند ...." آدم و کوچیک نکنند ...." این خانم شاهزاده بوده چطور مگه گفت بابا:بابا آهسته شکوه میکنم از من به دل نگیرامروز هم گذشت و غذایی نخورده ام ... *بابا با نون و خرما اومدن سراغ ما اما بابا لب نزدم ..امروز هم گذشت و غذایی نخوردم .... *امام حسن،سرتو زمین گذاشتی قاسم سه ساله داشتی،اما خیالت راحت بود برادرات امام حسین،عباس، عون،جعفر اینا سایه شون بالا سر پسرت هست آقا، خواهری مثل زینب بالا سرش هست مادرش هست،کجا بودی بیای سه ساله حسین و ببینی »بس که دویدم عقب قافله ... ( مردم از این الم که نمردم برای تو ) 2 ای خاک بر سرم که نشد خاک پای تو .....
حضرت زهرا امام ع اقا ع اکبر ع اگر که دل شکسته ای فاطمه را صدا بزن اگر ملول و خسته ای فاطمه را صدا بزن بگو یا فاطمه تو مادری از درد دل من مادر خبر داری فاطمه جان مادرا حرف مادرا رو خوب میفهمن ، امروز اومدم سفره دلم رو پیش تو باز کنم ،، امروز اومدم دردامو تو دوا کنی خانوم ،، تو رو به جان حسینت یه نگاه به مجلس ما بیانداز راوی میگه : عالمی در عالم خواب ، جمال دل ارای اقا اباعبدلله رو میبینه ، میبینه تمام بدن اقا زخمیه ، سوال میکنه اقا مرحم این زخما چیه ، بگید تا ما برآن مرحم بزاریم اقا اباعبدلله فرمودن ؛ مرحم زخمای من اشک شیعیان من است مجلسی گرفتن مثل مجلس امروز ، مصیبت نامه کربلا خوانده شد؛ همه برا غریبی اقا اشک ریختن ، یه چند شب بعد دوباره جمال دل ارای اقا ابا عبدلله رو در خواب میبینن ، میبینن تمام زخمای بدن اقا خوب شده الی دوجای بدن اقا سوال میکنن یا ابا عبدلله ، بگید مرحم این دو زخم چیه تا ما بر آن مرحم بزاریم ، اقا جواب میدن ، این دو زخم من تا قیام قیامت مرحم نداره ، گفتن اقا جان ، لااقل به ما بگو اثر این زخما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر قلبم دارم از داغ جوانم علی اکبره گریز روضه (ای جوون دارا ، کدوم پدر و مادری طاقت داره داغ جوون ببینه ، پدرو مادر خودشون رو پیر میکنن به عشق اولاد ، افسوس خیلی چیزا رو به دلشون میزارن تا اولادشون کمبودی نداشته باشن الهی به حق علی اکبر امام حسین ع ، مشکلات از زندگی جوونامون برداره خدا سوال کردن اقا جان اثر زخم دیگه شما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر کمر دارم از داغ برادر جوانم ابالفضله گریز روضه (ای خواهرا ، ای تویی که علاقه خاصی به داداش داری کدوم خواهره بگه من داداشمو دوست ندارم ، خواهرا علاقه خاصی به داداش دارن ، داداش خیلی شیرینه واسه خواهر ، الهی گردن کج هیچ برادری رو خواهر نبینه ، حتی اون برادری که سالیان سال در خونتو نمیرنه ، حتی اون برادری که تو رو میبینه و جواب سلامتو نمیده ، داغش رو دل خواهر نمونه اخه دل بعضی از داداشا خیلی سرده ، اما دل خواهر همیشه پیش داداشه تو یه روز داغ شش برادر رو دل زینب گذاشتن صدای ضعیف یا ادرک اخا میاد ، حضرت زینب صدازد داداش : حسینم عزیز خواهر : برو داداش ابالفضلمو برام بیار ، من خواهرم طاقت داغ برادر ندارم حضرت زینب کنار خیمه ایستاده ، دل تو دل زینب نیست ، الان داداش حسینش بر میگرده ، داداش ابالفضلو براش میاره یه وقت دید حسین داره میاد ولی به جای ابالفضل دستاشو به کمر گرفته راه میره داداش پس داداش ابالفضلم کو اقا امام حسین صدا زد خواهرم کمرم از داغ برادرم شکست هر کاری کردم بدن ابالفضلو به خیمه بیارم ، اینقدر بدن ابالفضل پاره پاره بود نتونستم به خیمه بیارم همه بگید یا حسین .. الا لعنه الله علی القوم الظالمین
روضه جانسوز_ شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🏴 ◀مجمع مداحان اهلبیت علیهم السلام قم▶ 🏴▪🏴▪🏴▪🏴▪🏴 (آهسته آستین به دهن گریه میکنم) 2 گاهی میان لطمه زدن گریه میکنم از بین بچه های تو ای مادر غریب امشب برای حسن گریه میکنم حسن جان حسن جان .نام تو چیست؟گفت :به نام خدا کریم 2،«»از ابتدای واقعه تا انتها کریم مشغول ذکر خیر توامشب شدم چه خوب لبهای خسته جمله بسازید با کریم یا کریم ابن الکریم ادرکنا یا مولا عرض کردم عبدالزهرا آقا رو به خواب دید آقا فرمود:عبدالزهرا چرا روضه ی منو نمیخونی؟ عرض کردم آقاجان من کارم روضه خونیه،مکرر روضه شما رو خوندم،شما کدوم روضه منظور نظر شماست بفرمایید من همون و بخونم فرمود: (غروب بودو یک کوچه ی تنگ و باریک غروب بود و من بودم و مادر من ) 2 عبدالزهرا،دستم تو دست مادرم بود، نمیدونی مادرم چه قندی تو دلش آب میکرد،میگفت حسن جان؛فدکم و گرفتم ...." یه وقت دیدیم کوچه تاریک شد،يه لندهور بی قواره از روبرو داره مياد، مادرم به سمت راست رفت،از سمت راست اومد راه مادرم و گرفت" مادرم به سمت چپ رفت"عبدالزهرا،" ببین کینه با دین چه کرده به مادر ببین بغض دیرین چه کرده به مادر باید روضه مقداد براتون بخونه بگه: دست سنگین چه کرده به مادر .عبدالزهرا،دیدم مادرم داره با دست دنبال من میگرده ....." میگه حسن جان بیا کنار مادر این خیلی وحشيه ...." حسن جان بیا کنار مادر این حیا نداره ...." زن و مرد سرش نمیشه .یه مدتی گذشت از ماجرای شهادت،بی بی . زینب دید حسن هی میره یه گوشه کز میکنه ... تنهایی ميشينه گریه میکنه زیر لب میگه وای مادرم .....دستها رو انداخت دور گردن حسن،حسن جان داغ مادر دیدی،منم دیدم؛حسن جان سینه ی شکسته دیدی،منم دیدم،حسن جان پهلوی ......." منم دیدم" چته اينجور کز میکنی ؟!! سرش و بلند کرد گفت،اما زینب من یه چیز دیدم شما ندیدی روزی که به کوچه خصم راهم بگرفت ابر سیهی چهره ی ماه م بگرفت,دیدم مادرم داره با دست دنبالم میگرده،جیگرم آب شد"میخوام عرض کنم آقا بله درسته مقام بی بی مقامیست هیچ احدی زیر این آسمون به اون مقام نمیرسه پس به ظاهر دارم عرض میکنم،یکی بود،یه نفر بود،یه مادر بود،جلوی چشمت یه سیلی زدن،یه دونه،تا عمر داشتی اون لحظه ای که زهر پاره کرد قلب و گفتی خوب شد این زهر قلب منو پاره کرد دیگه طاقت دیدن قاتل های مادرم و نداشتم ..." آقاجان شما بگید چی گذشت به دل حسین چهل منزل از بالای نیزه نگاه کرد هشتاد و چهار زن و بچه، یکی با تازیانه میزنه، یکی با کعب نی میزنه ..از همه ی اینا جانسوز تر از بین دخترا و نوامیس حسین جانسوزتر از همه،اون خانومیه که امروز روز سومشه،سیلی خوردن زهرا رو دیدی،کجا بودی بیای ببینی زهرا کوچولوی خرابه ...(خریدارشی منم فروشنده شم تو تحویل میگیری منم میخونم چرا نخونم تا تو گریه میکنی منم هستم). گفت بابا : ازضرب دست زجر تنم درد میکند .... *اگراین است تاثیرشنیدن شنیدن کی بود* از ضرب دست زجر تنم درد میکند انقدر زد مرا،که گمان کرد مرده ام ..... اما برادرا،بعضی غمها سنگین تر از تازیانه و شلاق و سیلی میشه،کدوم غمه هزارتا به آدم سیلی بزنن آدم و تحقیر نکنند ...." آدم و کوچیک نکنند ...." این خانم شاهزاده بوده چطور مگه گفت بابا:بابا آهسته شکوه میکنم از من به دل نگیرامروز هم گذشت و غذایی نخورده ام ... *بابا با نون و خرما اومدن سراغ ما اما بابا لب نزدم ..امروز هم گذشت و غذایی نخوردم .... *امام حسن،سرتو زمین گذاشتی قاسم سه ساله داشتی،اما خیالت راحت بود برادرات امام حسین،عباس، عون،جعفر اینا سایه شون بالا سر پسرت هست آقا، خواهری مثل زینب بالا سرش هست مادرش هست،کجا بودی بیای سه ساله حسین و ببینی »بس که دویدم عقب قافله ... ( مردم از این الم که نمردم برای تو ) 2 ای خاک بر سرم که نشد خاک پای تو .....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو مدینه این روزا یه اتفاقی دل عالم رو به دست غم سپرده صدای شکستن یه در میاد و بشکنه اون دستی که هیزم آورده اگه بارون بباره لااقل در نمیسوزه  اگه بارون بباره دیگه مادر نمیسوزه اگه بارون بباره دل حیدر نمیسوزه    بارون ببار مادرم تو آتیش بارون ببار یاس و کندن از ریشه   بارون ببار اگه میشه   اگه بارون بباره لااقل در نمیسوزه  اگه بارون بباره دیگه مادر نمیسوزه   اگه بارون بباره دل حیدر نمیسوزه    تو مدینه این روزا توی یه خونه مادری عجل وفاتی رو میخونه همه آرزوی زینبش همینه مادرش خدا کنه زنده بمونه اگه مادر نمونه خونمون میشه ویرونه اگه مادر نمونه داداشم میگیره بونه اگه مادر نمونه میره خوشبختی از خونه وای مادرم باز مثل قدیما شو وای مادرم دلخوشی بابا شو وای مادرم دیگه پاشو اگه بارون بباره لااقل در نمیسوزه    اگه بارون بباره دیگه مادر نمیسوزه   اگه بارون بباره دل حیدر نمیسوزه دیگه محسن پر زد و تو آسمون ولی درد و غصه ها ادامه داره گمونم که مادرم نمونه اما روضه ها تا کربلا  ادامه داره اگه بارون بباره کسی بی سر نمیمره اگه بارون بباره گل مادر نمیمیره اگه بارون بباره علی اصغر نمیمیره   بارون ببار تشنه لب فراون بارون ببار اصغرم چه بی جون بارون ببار که بمونه اگه بارون بباره لااقل در نمیسوزه    اگه بارون بباره دیگه مادر نمیسوزه   اگه بارون بباره دل حیدر نمیسوزه
بسم الله الرحمن الرحیم بایدبرم.. زنی_حضرت_زهرا (س) سبک...منم بایدبرم.. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ --زهرای من مرو...زهرای من مرومرو2. نگیر روتو ازم،بیانگام کن عزیزم ، ببین که از غمت، اشک چشامو میریزم علی رو کن حلال، واسه ی زخم بازوات علی رو کن حلال، واسه درد پهلوات علی رو کن حلال ، واسه دستاش که بسته شد نشد که برداره ، در رو از روی پهلوات --زهرای من مرو...زهرای من مرومرو2. خدا رو چی دیدی،آخه خدا مهربونه دلای عاشقو، خدابه هم می رسونه ولی وای از اونی، که با زور هیزم همه هستی شون و، یه جا می سوزونه زمین می خوردی و ، منم زمین گیرم حالا همه میگن دیگه، تمومه کاره توچرا علی رو کن حلال ، به حال تو جفا شده علی رو کن حلال ، که محسنت فدا شده علی رو کن حلال ، برای اون روزای سخت ببخش اگه پای عدوبه خونه وا شده --زهرای من مرو...زهرای من مرومرو2. خدا را چی دیدی، خدا که داره می بینه غریب تو کوچه ها،گیرت آوردن، مدینه همه تنم بسوخت، که پیش من زنم بسوخت علی وداغ تو، این تو و زخم رو سینه علی رو کن نگاه ، توچی از من گذاشتی تو قلبم من غم و، داغ رفتن گذاشتی اون بقچه روکه تو، دادی بدست زینبت کنار اون کفنا، پیرهن گذاشتی --زهرای من مرو...زهرای من مرومرو2. خدا را چی دیدی، چقدر ناامیدی بگو که می مونی، نگو که تو بریدی وقتی گفتم بهت، هنوزم توجوونی روتو گرفتی و، تو خجالت کشیدی --زهرای من مرو...زهرای من مرومرو2. شاعر: آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
1_48745753.mp3
2.33M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ🏴 روضه و مرثیه 🏴 🥀حضرت_فاطمه سلام الله علیها 🔰استاد_عالی 🔆موضوع مصیبت 👇 ▪️مصیبت_لحظات_احتضار 🥀گفتگوی آخر امیرالمومنین امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها 🍁گریز به کربلا .امام حسین علیه السلام دو جا شکسته شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عنوان : روضه شهادت حضرت فاطمه س-اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی-کریمی ------------------------------------- اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی با درد پیش پای همسرت پاشی هی گفتم از دردات هی گفتی چیزی نیست گفتی اگه گاهی بیوفتی چیزی نیست تو دست به دیواری گفتی یکم خستم دیدم قنوتت را گفتی یکم دستم این بچه ها سایه رو سر میخوان بانو تا وقت دامادی مادر میخوان بانو از رفتن رو از مرگ کمتر بگی ای کاش مادر میخواد زینب فکر عروسیش باش چشم پر آب تو نقش بر آبم کرد تابوت تو اومد خونه خرابم کرد دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته هم موی زینب هم خونم بهم ریخته طفلی حسن هر شب تو خواب عزا داره هی میگه دیواره هی میگه گوشواره زینب با دلشوره هی روتو میبوسه شونه که میوفته بازوتو میبوسه تو خسته ای من میدونم من خسته ام تو میدونی خونم با سیلاب شد خراب تو این شبای بارونی یاد میاد اون روزارو که خواستگاری کردمو تو عمر من اون روزی بود که بی قراری کردمو یادت میاد اون روزی که قدم گذاشتی رو چشام همون شبی که اولین نگاهت افتاد تو نگام یادت میاد دست تورو بابات گذاشت تو دست من میگفت علی جان فاطمه است تموم بود و هست من.. میگفت که باید کم کنی بار غم از شونه علی فاطمه جان ازین به بعد جون تو وجون علی فاطمه جان ممنونتم باتو دلم غمگین نبود تموم نه سال زندگیم هیچی مثلش شیرین نبود کار تو بی حکمت که نیست که رو گرفتی فاطمه اگه حالت خوب نیس چرا به من نگفتی فاطمه بمون بهار من بمون بمون کنار من بمون سپر نمیخواد شوهرت ای ذوالفقار من بمون بمون عزیزم حیدرو تو فتنه ها تنها نزار ایشالا خوب میشی نرو نرو رو قلبم پا نزار ای خانم جان -------------------------------------
4_5806814359925555701.mp3
6.42M
یازهرا🌺: روضه شهادت حضرت فاطمه س-اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی-کریمی @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه 1397.11.01.mp3
2.46M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ 🏴 ♦️روضه و مرثیه 🏴 سلام الله علیها 🔸موضوع مصیبت 👇 سلام الله علیها ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
هدایت شده از بهشتِ رویِ زمین💕
1_749047991.mp3
2.32M
ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یادِ ما هم باش.... جمعه هایِ دلتنگی...... تعجیل در فرجِ قطبِ عالمِ امکان ؛صلوات..... @beheshteroyezamin
روضه هیئت هفتگی 97.11.14.mp3
3.44M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ 🏴 ♦️روضه و مرثیه 🏴 سلام الله علیها 🔸موضوع مصیبت 👇 ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
سیمای حضرت فاطمه در قرآن قریب ۳۰ آیه در شأن حضرت زهرا (ع) تأویل شده است که به مواردی از آن اشاره می شود: ۱) آیه شریفه ذوی القربی(آیه مودت): هان ای پیامبر بگو: من از شما هیچ پاداشی بر رسالت خویش نمی خواهم جز دوست داشتن نزدیکانم و هرکس کار شایسته ای انجام دهد بر نیکی اش می افزاییم منظور از قربی: علی (ع)‌، فاطمه (ع) حسن (ع)، حسین (ع) است. (سوره شوری، آیه ۲۳). ۲) آیه شریفه مباهله: (ای پیامبر) هر که پس از این دانشی که به سوی تو فرود آمد، بازهم در مورد «عیسی» با تو چون و چرا نمود، بگو: بیاید تا ما پسران و بانوان و خودمان را فراخوانیم و شما نیز پسران وز نان و خودتان را فراخوانید و آنگاه نفرین کنیم و لعنت خدا را برد دروغگویان قرار دهیم. (سوره آل عمران، آیه ۶۱) پیامبر از میان تمام مردان مسلمان حضرت علی (ع) و از میان تمام زنان مسلمان دخترش فاطمه (ع) و از میان تمام کودکان مسلمان حسن (ع) و حسین (ع) را به همراه بود . ۳) آیه شریفه هل أتی: به عهد و نذر خود وفا می کنند و از روزی که شر و سختی اش را همه اهل محشر را فراگیرد می ترسند و هم بر دوستی او (خدا) به فقیر و طفل یتیم واسیر طعام می دهند و گویند ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی طلبیم (سوره انسان، آیه ۷و ۸ و ۹). دو فرزند گرانمایه فاطمه (ع)، حسن (ع) و حسین (ع) بیمار شدند. پیامبر به دیدار آن دو آمدند و به حضرت علی (ع) فرمودند برای بهبودی اینان نذری نمایید. حضرت علی (ع) به همراه بانوی بانوان و به پیروی از آنان فضه نذر کردند که در صورت شفاء و بهبودی آنان ۳ روز روزه بگیرند. در فاصله کمی بهبودی حاصل شد و اینان به نذر خود عمل نمودند و این آیه در شأن ایشان نازل شد. ۴) آیه مبارکه نور: خداوند نور آسمانها و زمین است. وصف نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی پرفروغ باشد و آن چراغ در حبابی قرار گیرد. حبابی شفاف و درخشنده، همچون اختری فروزان (سوره نور، آیه ۳۵). منظور از مشکوه دختر پیامبر (ص) ‌ فاطمه (ع) است و واژه مصباح دو نور دیده اش حسن و حسین (ع) هستند. «کأنها کوکب دری» فاطمه در میان زنان گیتی، بسان اختری نور افشان است.