eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
نام تو را همینکه صدا می‌زند رباب آتش به جان کرب و بلا می‌زند رباب مثل دل پدر گلویت پاره پاره است اما دوباره حرف شفا می‌زند رباب شد سینه پر ز شیر؛ ولی شیرخواره نیست مادر بیا که باز صدا می‌زند رباب چون در خیال خویش بغل می‌کند تو را بوسه به زخم حلق شما می‌زند رباب زحمت برای مادر و خلعت برای غیر دیگر نگو که ناله چرا می‌زند رباب قلب سکینه از غم تو تیر می‌کشد در هرکجا که حرف تو را می‌زند رباب
🌸امام کاظم علیه السلام: خدا را در روز جمعه هزار نسیم رحمت است که هر بنده را آنچه خواهد از آن رحمت ها عطا فرماید. 🔻پس هر که بعد از عصر روز جمعه ۱۰۰ مرتبه سوره اناانزلناه(قدر) بخواند. حق تعالی آن هزار رحمت را مضاعف گرداند و به او عطا فرماید. 📗 مفاتیح شیخ عباس قمی
راه غلبه بر نفس، است. بعضی اولیای خدا یک همراه خود داشتند و هر کاری که می کردند می نوشتند، در آخر روز هم نشسته و حساب کارهای خود را می کردند که ما در این روز چه کردیم، چه مقدار اطاعت خداوند متعال را نمودیم، چه مقدار سرپیچی و نافرمانی کردیم. امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند: از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد؛ پس اگر کار خوبی انجام داده بود خــدا را کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده بود و توبه نماید. (بحار الأنوار، ج‏67 / 72) حضرت رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمودند: انسان مؤمن نخواهد بود، تا این که به حساب نفسش برسد؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با شریکش و مولی با بنده اش (بحار الأنوار، ج‏67 / 72) "از بیانات آیت الله مجتهدی (ره)"
💠شهادت حضرت موسی‌بن‌جعفر ع💠 🔻استاد سيدرضا مؤيد من که بی تقصیر در زندان گرفتارم خدایا ازچه دشمن می‌دهد این‌قدر آزارم خدایا من که از زندان زمین گیرم نباشد حاجتی دیگر به زنجیر گرانبارم خدایا آه از این زندان ظلمانی و زندانبان ظالم وه کجا افتاده در غربت سرو کارم خدایا جز فروغ گوهر اشکی که با یاد تو ریزم کس نیفروزد چراغی در شب تارم خدایا عاشقان را خواب در چشمان نمی‌آید از آنرو روز و شب با ذکر تو مشغول و بیدارم خدایا ای که می‌بخشی نجات از بین آب و گل شجر را کن خلاص از مَحبَس هارون تن زارم خدایا جان ز حسرت بر لب آمد وندرین ساعات آخر دیدن روی رضا را آرزو دارم خدایا کو رضا آرام جانم کو رضا روح و روانم تا از او روشن شود چشم گهربارم خدایا بر مؤید مرحمت فرما طواف مرقدم را چونکه اشعراش بود مقبول دربارم خدایا استاد_مويد حضرت_موسي_بن_جعفر عليه السلام شهادت_حضرت_موسي_بن_جعفر ماه_رجب
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5987904964402349968.mp3
5.39M
همه جا بروم به بهانه ی تو 💔 🍃 ‍😭😭😭😭 یاصاحب الزمان ادرکنی ولا تهلکنی التماس دعای فرج وعاقبت بخیری
فعال ترین وپربارترین کانال درایتا👌😍 اشعاروسرودهای جدیددر ماه رجب و شعبان، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در ع ))شادوسر افراز باشید🌺 بزن روگل هاواردکانال مولودی بشو😍 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃 💐🍃 @ewwmajmamolodi
4_5940803763169133980.mp3
6.26M
🔖منبر کامل 🔖 علیه السلام 💠 ابتلاء شرح حدیث امام کاظم علیه السلام 🕌 مسجد اعظم قم علیه السلام
یا موسی بن جعفر(ع) سالها گوشه ی زندان عدو جایش بود خاک مرطوب زمین منزل ومأوایش بود او غریب الغربا بود وبدور از شهرش تحت ظلم وستم دشمن رسوایش بود دور بود از همه ی اهل وعیالش مولا دیدن روی رضایش همه رؤیایش بود محبس سندی شاهک چه براو سخت گذشت با خدایش همه گه ناله ونجوایش بود باب حاجات همه حضرت کاظم هر روز همچو زهرا(ع) زخدا مرگ تمنایش بود حاجتش گشت روا با مدد زهر جفا جگرش پاره وخون بر دل تنهایش بود درد بر پیکرش افتاد وبخود می پیچید ذکر یا فاطمه با اشک به لب‌هایش بود همچو اسلاف خودش شهد شهادت نوشید هفتمین ماه ولا شوق به عقبایش بود بدنش ماند چنان جد غریبش برخاک گوییا این زخداوند تقاضایش بود شعر:اسماعیل تقوایی
Mosaye-Toor-e-Ghorbat..._131269060926.wma
3.69M
اجرای غزل مصیبت امام کاظم علیه السلام توسط حاج محمود کریمی اثر حاج مجتبی صمدی شهاب @majmaozakerine
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ غزل مصيبت شهادت امام كاظم عليه السلام اجرا شده توسط حاج محمود كريمي اثر: مجتبي صمدي شهاب موسای طور غربتم و خسته ،بی عصا مجروح عشق هستم و محکوم بی خطا افتاده ام به گوشه زندان بی کسی در حسرتم به دیدن یک بار آشنا زندانی بدون ملاقات عالمم کز اهل و از عشیر‌ه ی خود گشته ام جدا در قعر تیرگی نفسم بند آمده از دود شعله ی ستم و قحطی هوا گاهی که خواب می بردم فکر میکنم هستم چو یک کبوتر آزاد در فضا پر می کشم ز دام و در آفاق می پرم در دست باد هر طرفی می روم رها ناگه ولی به ضرب لگد می پرم ز خواب جا می کند به پیکر من جای ردّ پا زخم فلز به گردن من دائمی شده سرتا به پا شکسته تنم زیر چکمه ها در سجده بسکه پیکر من آب رفته است انگار روی خاک فتاده است یک عبا گیسوی من به پنجه ی دشمن گرفته خو مثل جنازه روی زمین می کشد مرا وقتی که خسته می شوم از لطمه های او می گریم از اسارت زنهای کربلا باران آتش و سر بر نیزه بود و سنگ آواز و رقص و هلهله شده پاسخ عزا ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️