eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
Motiei_Babolharam_net-1.mp3
5.55M
|⇦•نگام کن یارب... و توسل ویژه ماه مبارک رمضان به نفس حاج میثم مطیعی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
|⇦•نگام کن یارب... و توسل ویژه ماه مبارک رمضان به نفس حاج میثم مطیعی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ نگام کن یارب، به این کوهِ گناها که پریشون میشه  نگام کن یارب، دلم سنگه و وقت گریه بارون میشه  نگام کن یارب، گنهکارم یه وقتایی پشیمون میشه الهی العفو، می دونم این صدایِ لَرزونُ دوست داری الهی العفو، می دونم این گدایِ حیرونُ دوست داری الهی العفو، می دونم این دلِ پَشیمونُ دوست داری الهی العفو، می دونم این صدایِ لَرزونُ میشناسی الهی العفو، می دونم این گدایِ حیرونُ میشناسی الهی العفو، می دونم این دل پَشیمونُ میشناسی میخوام برگردم، بگو اَزم یه آدمِ جدید می سازی  میخوام برگردم، چطور از نا امیدیام امید می سازی  می‌خوام برگردم، مگه نه از گنهکارا شهید می سازی اگه منُ رها کنی، تو رو رها نمی کنم  اگه جهنم ببریم، چون و چرا نمی کنم واسه بارونٓ رحمتت، اشکُ بهونه میکنم   نامه ی اعمالم اگه، سیاهه‌یِ جُرمِ منه  ماهِ محبتت ولی، تو این سیاهی روشنه  گاهی یه قطره اشک میاد، یکی بازم در می زنه «ظَلَمْتُ نَفْسی،خدایِ من،خدایِ من...» دلِ من تَنگِ، واسه تو ای حریمِ باصفا، کربلا  دل من تَنگِ، بذار بیام زیارتِ آقا، کربلا  دل من تَنگه، چه دلگیره غروبِ جمعه ها، کربلا *دلم برات تنگ شده،دلم زیارت می خواد...مَردم دلشون پَر می زنه برای حرم ها...برای زیارت...برای کربلا...برا حَرَمِ حضرتِ معصومه* دلم می گیره، بدونِ روضه هم برایِ تو ای مولا  دلم می گیره، میاد از همه جا صدایِ تو ای مولا  دلم می گیره، دلم کرده چقد هوایِ تو ای مولا *دلم هوایِ تو کرده بگو چه چاره کنم؟! یا اباعبدالله! آقای مهربونم...* کاش خاکِ پایِ جُونِ تو، غلام سیاهِت می شدم  مثه زُهیرت آخرش، مستِ نگاهت می شدم  تو لشکرِ تو مثل حُر، فدای راهت می شدم فدایِ عاشقای تو، که دل به شَطِّ خون زدن  اونا که از خجالتت، با جون دادن در اومدن  اونا که مثل خیمه هات، واسه تو سوختن بلدن *ای فدای تو شهیدی که در آتیش سوختی حاج قاسم!...به یادِ همه شهدایی که مثل حضرت زهرا آتش گرفتن....* فدای عاشقای تو، که دل به شطّ خون زدن  اونا که از خجالتت، با جون دادن در اومدن  اونا که مثلِ خیمه هات، واسه تو سوختن بلدن «یا ثارالله!حسین،حسین،حسین...» میلاد عرفانپور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
|⇦•من ورشکستۀ گنهم... و توسل به علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نفس سیدرضا نریمانی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ من بی دل آمدم که تو دلدارِ من شوی غمدیده آمدم که تو غمخوارِ من شوی شادم که در حریم تو افتاده بارِ من آیا شود ز لطف خریدار من شوی؟ خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو دلخسته آمدم که مددکارِ من شوی هر طور راحتی ، بزن ، اما نمی روم این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکستۀ گنهم می شود؟ شبی یوسف شوی و گرمیِ بازار من شوی عُمرم به باد رفته به داد دلم برس من آمدم که مونسِ من، یار من شوی آقایی ام همیشه ز سلطانی شماست یک عُمر نوکرم که تو سالارِ من شوی خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین گویا که از وفا تو گرفتارِ من شوی پیچیده باز در حرمِ تو صدایِ من دست شماست روزیِ کرب و بلای من یاامام رضا،آقاجان! به کارم گیر افتاده خودت مشگل گشایی کن در این دریایِ طوفانی دوباره ناخدایی کن اِجابت با دعای توست، عِنایت در عطای توست کرامت با خدایِ توست،خدایی کن،خدایی کن به جای تو به مَردم رو زدم، نومید برگشتم اگرچه بی وفا بودم تو اما با وفایی کن ببین خالی تر از هیچم، نه یاری نه کمک حالی دخیل افتاده ام بر غربت تو، آشنایی کن سلامِ من به سقاخانه هایت، کفش کَن هایت به شوقِ گنبدت ،رنگ نگاهم را طلایی کن کبوتر بچۀ قلبم پَرِ پرواز میخواهد کمی گندم بیاور باز هم ما را هوایی کن تویی مشهورِ شرق و غرب، در آقایی و احسان به جان مادرت زهرا، علی موسی الرّضایی کن تو هشت و چهار هستی، در عبایت پنج تن پیدا دلم شش گوشه میخواهد، مرا هم کربلایی کن من را نگاهی کن که محتاجِ نگاهم غیر از تو دراین جهان هرگز نخواهم بیچاره ای هستم که از تو دور ماندم آقا ببین افتاده ای درعُمقِ چاهم خوبان همه خود راکنارِ تو رساندند راهم بده ،آقای خوبم، روسیاهم آلوده ای غرقِ گناه وشرمگینم بی تو علی موسی الرضا من بی پناهم من از گدایانِ دَرِ بابُ الجَوادم *هروقت رفتی حرم،ان شالله حرمش بازبشه، بازمیشه ،بازه اصلاً دَرِ حرم، کی گفته درش بسته است؟ اونی که دَرِ قلبش رو بستن باید یه فکری بحال خودش بکنه... ولی ان شالله بازشد دوباره رفتی حرم، از هر دری رفتی من کار ندارم، ولی یه بار از بابُ الجَواد بیا تو حَرَمِش...نازکن،تو دهنه ی باب الجواد بایست، وارد حرم میخای بشی، بگو: آقا!ببین از بابُ الجوادت اومدم....* من از گدایانِ دَرِ بابُ الجوادم در انتظارِ لطفِ بی پایانِ شاهم ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Narimani_Babolharam_net-6.mp3
4.72M
|⇦•من ورشکستۀ گنهم... و توسل به علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نفس سیدرضا نریمانی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄
برای دیدن روی تو ناله ها دارم خوشم اگر چه غریبم ولی تو را دارم تمام سوز دل من ز ناله های شماست ز درد هجر تو سوز ی در این صدا دارم گدائی در این خانه آبروی من است به نام توست اگر ذره ای بها دارم به نامۀ عملم نیست جز گناه گناه... ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم الا امیر سحر ای مسافر صحرا امید وصل تو را بین هر دعا دارم به کام خویش چشیدم غم جدایی را نشان رحمتی از یار آشنا دارم مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم به آه نیمه شب تو قسم عنایت توست اگر زبان مناجات با خدا دارم بیا و نامه اعمالِ من مرور نکن که بر جبین عرق شرم از شما دارم بدست خود بده خرج زیارت ما را هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم قاسم نعمتی
پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشم تا که تحویلم بگیری، از تو منت می کشم بندگان مخلصت آماده ی مهمانی اند آن قدر خالی است دستانم، خجالت می کشم غفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناه هر چه خواری می کشم از دست غفلت می کشم کور خوانده نفسِ اماره، دلم دست علی است هرچه هم باشم مگر دست از ولایت می کشم؟! با ولای مرتضی آقای این عالم شدم بی علی یک لحظه هم باشم، حقارت می کشم دور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجف یاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می کشم تا که چشمم تر شود یاد لب خشک حسین جای سرمه، بر دو چشمم خاک تربت می کشم دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگیِ من زیر این پرچم، نفس، آرام و راحت می کشم یک توسل بر رقیه حاجتم را می دهد بی خودی گاهی پیِ حاجت، ریاضت می کشم دیده ای بابا مرا؟! همراه عمه های خود... در سنین کودکی درد اسارت می کشم چند جای استخوان های نحیفم له شده هر تکانی می خورد جسمم، مشقت می کشم چند روزی می شود چیزی نگفتم با کسی من خجالت از سخن گفتن به لکنت، می کشم محمدجواد شیرازی
آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی با دلی زار و گرفتار، بگو می بخشی چشم امید مرا تار نکن یا الله باز هم حضرت غفار، بگو می بخشی کار ما را نگذاری تو به آن آخر وقت اولین لحظه ی دیدار، بگو می بخشی با بدهکار خودت باز مدارا کن، آه طلبت را به بدهکار، بگو می بخشی تا که آب از سر من رد نشده کاری کن مثل آن توبه ی هر بار، بگو می بخشی من خودم آمده ام، فاش بگویم خجلم سر به زیر آمدم ای یار، بگو می بخشی دم افطار فقط یاد لب عطشانم به همان روضه ی افطار، بگو می بخشی قسمت می دهم اینبار به عباس علی به دو تا دست علمدار، بگو می بخشی وحید محمدی
چه بهتر است ببخشم به لطف و احسانم چگونـه جسـم ضعیـف تو را بسـوزانم؟ اگـر تـو خالـق خـود را خـدا نمـی‌دانی منم خـدا و تـو را عبـد خویش می‌دانم شـرار قهـر مرا آب بحـر، کـافی نیست مگـر ز اشک تـو آبی بـر آن بیفشـانم تو غافلـی و مـرا لحظـه‌ای نمی‌خوانی بیا منم که تو را سوی خویش می‌خوانم هـزاربـار شـدم از تـو خشمگیـن امّـا تـو کیستـی کـه ز تـو انتقـام بستانم؟ به عزتم قسم ار سـوی مـن بیـایی باز تو را ز لطف در آغـوش خویش بنشانم ز بس که اشک تو را دوست دارم، از رحمت بلا دهم کـه تـو را لحظـه‌ای بگریانم هـزاربـار گنـه کـرده‌ای بیـا یک‌بار بگـو:الـه مـن العفـو مـن پشیمانم ز سال‌ها گنهت بگذرم به یک العفو ببخشم و به تو ثابت کنم که رحمانم اگـرچـه از همه آلوده‌تر بوَد «میثم» به ذات اقـدسم او را ز در نمـی‌رانم استاد حاج غلامرضا سازگار
من مناجات و نوای سحری می خواهم از گنه خسته و حال دگری می خواهم دست من خالی اگر چه ، تو کریمی اما از تو لطف و کرم بیشتری می خواهم تا که در حلقه ی عشاق ، تو راهم بدهی ناله های شب و اشک سحری می خواهم تا که خاموش کنم آتش سوزان ز گناه آه سردِ دل و چشمانِ تری می خواهم تا که این کوه گناهم همه سوزد یک آن جلوه ی دلبر صاحب نظری می خواهم به گدایان حرم اذن دخولی بدهید بهر اعمالِ بَدَم برگ قبولی بدهید قصه ی جرم من و بخشش تو طولانی است قصه ی توبه ی صد باره و بد پیمانی است هر چه تو ساخته ای ، شد ز گناهم ویران از تو آبادی و از من همگی ویرانی است گفته ای منتظر آمدنت می مانم انتظار تو به برگشتن من طولانی است عاشق و منتظر بنده ی خود هستی تو ای خدا عشق تو بر بنده عجب نورانی است با تو بودن همه خوشبختی و عشق است و کمال بی تو بودن همه سرگشتگی و حیرانی است حال، من آمده ام توبه ی جانانه کنم رویِ دل سوی تو ای یارِ کریمانه کنم دستِ خالی ز پیِ لطف خدا آمده ام به امید کرم و جود و عطا آمده ام همه سرمایه ی من فقر و نداری من است من فقیرم به همین دستِ دعا آمده ام صحنه ی رزم و جهاد است ، جهادِ با نفس به سِلاحی که بود اشک و بُکا آمده ام منم آن بنده ی آلوده و شرمنده ی تو که پشیمان شده از جرم و خطا آمده ام گرچه نالایق و غرق گناهم اما به امید حرم کرببلا آمده ام اولین باب بهشتِ عرفایی تو حسین بهترین راه رسیدن به خدایی تو حسین محمد مبشری
روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم در دل شب انس‌ها با حضرت صدیقه دارم تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من از نسیم آید سرود نغمۀ روح الامینم همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم لحظه‌ها تسبیح و، خوابِ روزه‌دارانم عبادت روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت یوسف زهرا حسن در نیمه‌ام یابد ولادت وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت روزه‌داران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت ای خوشا آنکس که در من می‌کند قرآن تلاوت ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند من همان ظرف عنایات خداوند کریمم روح می‌بخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش توشه‌ای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد می‌سزد از غصه در عید صیام من بمیرد خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد در دل شب‌های قدرم نیز قرآن سر بگیرد روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد با دهان روزه‌اش هر روز، کام از من بگیرد دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد من همانا سفرۀ مهمانی ذات خدایم با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم «میثم» از هر لحظۀ من فیض‌ها گردد نصیبت روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری صرف کن اوقات خود در روزه و شب‌ زنده‌داری استاد حاج غلامرضا سازگار @majmaozakerine