eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ 👋 اشعار لطمه زنی_حسین(ع) با نوک نیزه ات بدنم را بهم نزن پیراهن وعبای تنم رابهم نزن گرپشت و رونموده ای اینجا تن مرا این فرم دست و پا زدنم رابهم نزن سالم نمانده جای دگر درتن حسین باپای خود دگر بدنم رابهم نزن دیگرتو ای سواره ی ولگرد نیزه دار این دکمه های پیرُهنم رابهم نزن غارت شده تمامی اعضای پیکرم این بوریا شده کفنم رابهم نزن _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) __________________ 😭😭😭😭😭
پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم یا جوانمرگ ، شهیدِ سر راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوز حسین مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم کوچه کوچه بزنم حب تو را جار و سپس از روی بام پریشان فراقت بشوم کاش میشد گِل تقدیرم عوض گردد تا ظهر عاشور سیاهیِ سپاهت بشوم رخصت خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر متحول شده از فیض وصالت بشوم مثل حر توبه ی من را بپذیر آقاجان تا رها از قفس و بند اسارت بشوم گوشه چشمی که شبیه وهب نصرانی من مسلمان شده ی طرز نگاهت بشوم وسط معرکه مجنون بشوم چون عابس پیرُهن پاره کنم مست ز جامت بشوم قاسم ابن الحسنی قد بکشم پای غمت زیر بار مِحنت خوش قد و قامت بشوم مثل شهزاده علی در صف میدان جهاد با لب تشنه اذان گوی نمازت بشوم یک سه شعبه ز کمان آید و چون طفل رباب عاقبت با گلوی پاره فدایت بشوم سر من باشد و دامان تو ، چون جون سیاه بین آغوش تو نائل به شهادت بشوم گوشه ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب من هم همسایه ی نزدیک مزارت بشوم حضرت عشق به آمال دلم خرده مگیر من بقربان سر نیزه سوارت بشوم بشکند گردنم اما نرسد روزی که لکه ی ننگ شما باشم و بارت بشوم
به نام آنکه دلم را زده به نام حسین که جلد کس نشوم تا که هست بام حسین خوش است اینکه شب جمعه جان دهم از شوق بدون دغدغه در پاسخ سلام حسین غلام همت آنم که زیر چرخ کبود به لطف بند تعلق شده غلام حسین چقدر حال جهان مرا عوض کرده شده است گریه به کام من و به نام حسین برای گریه نبود و به لطف توبه نبود خدا گذشت از آدم به احترام حسین به این امید که یک جمعه عاقبت بدمد به برق تیغ دعا صبح انتقام حسین 🔸شاعر:
به نام آنکه دلم را زده به نام حسین که جلد کس نشوم تا که هست بام حسین خوش است اینکه شب جمعه جان دهم از شوق بدون دغدغه در پاسخ سلام حسین غلام همت آنم که زیر چرخ کبود به لطف بند تعلق شده غلام حسین چقدر حال جهان مرا عوض کرده شده است گریه به کام من و به نام حسین برای گریه نبود و به لطف توبه نبود خدا گذشت از آدم به احترام حسین به این امید که یک جمعه عاقبت بدمد به برق تیغ دعا صبح انتقام حسین 🔸شاعر:
❤️ 👋 افتاده دست مردک پستی سرت حسین خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد نامرده پست موی سرت راکشیده است ملعون مست بال وپرت رابریده است کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن گریم برای وسعت دریای تشنه ات خواهر فدایی توو لب های تشنه ات آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست دیدم حسین روی گلویت سنان نشست چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب شعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) 😭😭😭😭
❤️ 👋 اشعار لطمه زنی_حسین(ع) با نوک نیزه ات بدنم را بهم نزن پیراهن وعبای تنم رابهم نزن گرپشت و رونموده ای اینجا تن مرا این فرم دست و پا زدنم رابهم نزن سالم نمانده جای دگر درتن حسین باپای خود دگر بدنم رابهم نزن دیگرتو ای سواره ی ولگرد نیزه دار این دکمه های پیرُهنم رابهم نزن غارت شده تمامی اعضای پیکرم این بوریا شده کفنم رابهم نزن _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) __________________ 😭😭😭😭😭
یا سَیِّدُالشَّهید، عزیزِ خدا، حسین ای نورِ چشمِ حضرتِ خَیرُالنِّسا، حسین با هر کسی به غیرِ تو بیگانه می شود آنکس که با غمِ تو شَود آشنا، حسین اعجازِ چشمِ توست، به ما داده آبرو آقا شود، به اذنِ تو اینجا گدا، حسین محکم گِره بزن دلِ ما را به زُلفِ خویش ای دستگیرِ در گُنَه اُفتاده ها، حسین آتش برای اهلِ جهنَّم شود بهشت فریاد اگر زنند همه یکصدا؛ "حسین" آقا، قسم به روزِ جدایی زِ خواهرت ما را مکن دَمی زِ غمِ خود جدا، حسین گودالِ قتلگاهِ تو شد بارگاهِ تو ای کشته ی فِتاده به صَحرا رها، حسین تنها دعای سینه زنِ تو شهادت است بی سر کنارِ کشته ی من هم بیا، حسین رضا رسول زاده @majmaozakerine
ای دل دیوانه امشب پر بزن پر به سوی خانه دلبر بزن در بزن هی در بزن هی در بزن در بنام حضرت حیدر بزن رازق روزی اشک ما علی ست ذکر استغفار ما یک یا علیست من کیم آلوده ای غرق گناه رفته ام یک عمر راهی اشتباه آه.. از این دل امان از این نگاه کوه عصیان مرا کن قد کاه رحم‌کن بدجور ذلت میکشم از علی دارم خجالت میکشم دوستی ها کرده ام با دشمنم آنکه بر شیطان وفا کرده منم بوی معصیت گرفته این تنم باز اما دم ز مولا میزنم گرچه از اعمال خود رنجیده ام با همین چشمم نجف را دیده ام آنقدر که ظلم کردم بر خودم ریختم آلودگی‌ ها در خودم خیر تو بودی ولیکن شر خودم نیستم من‌ناامید،اخر خودم... گرچه با غفلت تورا آزرده ام نان خورجین علی را خورده ام ابتدا تا انتها گفتم علی با ملایک یکصدا گفتم علی در نماز و در دعا گفتم علی سالها من به خدا گفتم علی! یا امین الله یا شمس العرب یک نجف روزی من کن در رجب از ازل تاب و تب من کربلاست ذکرخیر بر لب من کربلاست مکتب من مذهب من کربلاست آرزوی امشب من کربلاست تو دعایم کن گرفتارم حسین من هوای کربلا دارم حسین ای اسیر غصه های بیشمار ای بروی صورتت گرد و غبار تو تک و تنها و دشمن سی هزار دور تا دور خیامت نیزه زار داد بیداد از غمت ای شاه دین از روی مرکب چه بد خوردی زمین بعد از آنی که بسویت تیر رفت بعد از آنکه برتنت شمشیر رفت شمر زود آمد به مقتل دیر رفت مانده ام من از چه با تاخیر رفت چکمه اش با پیکرت برخورد کرد استخوان سینه ات را خورد کرد میبُرید و میبرید و میبرید میکشید و میکشید و میکشید خنجرش را خواهرت از دور دید وا حسینا گفت و به سویت دوید ای تن بی سر تو کم پرپر بزن پیش زینب دست و پا کمتر بزن خیز از جا خواهرت در غربت است گوش کن این طبل طبل غارت است لحظه های سخت آل عصمت است محرم من خیمه بی امنیت است خیز و غم از خاطر زنها ببر دخترانت را ازین صحرا ببر سیدپوریا هاشمی
میزنم دم ز ولای تو اباعبدالله دلم افتاده به پای تو اباعبدالله پیش هر بی سرو پایی که گدایی نکنم من گدایم گدای تو اباعبدالله با همه خیل گدایی که در خانه توست کم ندیدم ز عطای تو اباعبدالله مادرم گفت اگر این همه عزت داری پدری کرده برای تو اباعبدالله ای که آرامش جان علی و فاطمه ای جان عالم به فدای تو اباعبدالله کعبه دور سر شش گوشه تو میگردد مروه دنبال صفای تو اباعبدالله این ورودی جنان یا در باب القبله است.!؟ چه بهشتی است سرای تو اباعبدالله بی جهت نیست حرم هر شب جمعه غوغاست زائر توست خدای تو اباعبدالله کاش محشور شوم روز قیامت آقا با تو و با شهدای تو اباعبدالله زودتر از همه سیراب شود از کوثر زائر کرببلای تو اباعبدالله یاری مادر تو حضرت زهرا کرده هر که گرید به عزای تو اباعبدالله مادرت هر شب جمعه به حرم می آید میزند ناله برای تو اباعبدالله مادرت هر شب جمعه به حرم میشنود ناله واولدای(واعطشای) تو اباعبدالله پیش چشمان تر تو پسرت را کشتند جگرم سوخت برای تو اباعبدالله بی جهت نیست زمینگیر شدی پیش تنش تکه تکه شد عصای تو اباعبدالله خواستی موی سفید تو نبیند زینب خون او گشت حنای تو اباعبدالله اولین مرتبه بود از حرم آمد بیرون خواهر تو زقفای تو اباعبدالله این همه دیده نامحرم و زینب، ای وای خوب شد بود عبای تو اباعبدالله عبدالحسین میرزایی
بده در راهِ خدا ، من به خدا محتاجم  من به بخشندگیِ آل عبا محتاجم از قنوت سحرِ مادرتان جا ماندم  پسرحضرت زهرا به دعا محتاجم مهربان، كاش زهيریِ بغلم می كردی  من به آغوش پُراز مِهر شما محتاجم فطرس نفس مرا گوشه چشمت کافیست  با پروبالِ شكسته به شفا محتاجم شوق پرواز بده روح زمينگير مرا  به جنونِ سرِ ايوان طلا محتاجم دودِ اين شهر مرا از نفس انداخته است  به هوایِ حرم كرببلا محتاجم چقدر گريه كنم تا نبری از يادم!؟ در سراشیبیِ قبرم به شما محتاجم وحید قاسمی
آرام میشوم همه دم با نوای تو در بین روضه های پر از گریه های تو انگار فاطمه به سرم دست میکشد در لحظه ای که اشک بریزم برای تو من زیر دین پنج تن هستم علی الدوام من نوکر تو هستم‌ و هستم گدای تو دست خودم که نیست تو را دوست دارمت دست خودم که نیست الهی فدای تو از برکت دعای پدر مادرم فقط شد قسمت دلم که شوم مبتلای تو تا عرش میروم به خداوند می رسم تا عرش میروم دم پایین پای تو درمان دردهای دلم یک زیارت است داروی درد من حرم با صفای تو آقا برات کرببلا را بده که من امسال اربعین برسم کربلای تو ابراهیم میرزایی
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک به اين دليل که جمع است در حسين امامت کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت کسى که در پى کار حسين نيست, محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت ""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت کسی که در کفنش تربت حسین نباشد چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت"" به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت علی اکبر لطیفیان
آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد روزیِ ما به دست کریمان آشناست کفر است پای سفره ی بیگانه بگذرد سوگند می خوریم که ما گنج می شویم یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکری تو شاهانه بگذرد ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد دور از نگاه کعبه تو را می کند طواف کافی است از کنار تو پروانه بگذرد این روزگار می گذرد خوب یا که بد بهتر که عمر ما درِ این خانه بگذرد علی اکبر لطیفیان
جمع ما جمع است در اطراف اين در دورهم كس نديده تا به حال اينقدر نوكر دورهم دانه پاشيده يقينأ صاحب اين خانه كه جمع كرده اين قدر يكجا كبوتر دورهم اكثر اوقات ما در روضه ها طي ميشود جمع كرده عاشقان را شاه بي سر دورهم هر كجا كه پرچمي نصب است با نام حسين مي نشينند عاشقان با ديده ي تر دورهم پس به عشق آن علي هاي حسين ابن علي هي سما كرديم ما با ذكر حيدر دورهم گاه گاهي ميشويم از هم جدا چون بچه ها بچه ها را مي نشاند باز مادر دورهم وعده ي ما كربلا،باب الحسين،پائين پا تا بسوزيم از مصيبت هاي اكبر دورهم
دارد دلم هوای شب جمعهٔ حسین پر می‌زند برای شب جمعهٔ حسین العفو گفته‌ایم فراوان و گشته‌ایم دلتنگ ربَّنای شب جمعهٔ حسین حالا که سفرۀ رمضان هم تمام شد ماییم و سفره های شب جمعهٔ حسین در روضه‌ها به سینه زدیم آخرش بگیر... این دست را خدای شب جمعهٔ حسین ما عاقبت به خیر تریم از تمام دهر البته با دعای شب جمعهٔ حسین با غم غریبه نیست که با گریه آشناست این چشم آشنای شب جمعهٔ حسین بالای قتلگاه بخوانیم و جان دهیم... دارد دلم هوای شب جمعهٔ حسین
تشنه بود و به خاكها خونش از رخ و گونه و جبين ميريخت يكنفر خنده كرد به تشنگي اش پيش او آب بر زمين ميريخت نيمه جان بود و پشتِ مركبِ خود بوسه اي سنگ، بر جبينش زد  نوبت تير ِحرمله شده بود  آه، از پشت زين زمينش زد فاصله كم شده كمانداري تيرها را دقيق تر ميزد يك نفر بر آن تن زخمي نيزه اش را عميق تر ميزد ناله اي ميرسد به هركس كه به تنش تيغ ميكشد... نزنيد مادرش چنگ ميزند به رخش دخترش جيغ ميكشد... نزنيد نوبت يك حرامزاده شد و نوك سر نيزه اش به سينه نشست وزن خود را به نيزه اش انداخت آنقدر تكيه داد نيزه شكست داس هايي بلند را ميديد بين دستِ جماعتي خوشحال از سر ِ شيب پيكري را واي ميكشيدند تا ته گودال تبر و داس و دشنه و شمشير با تني خُرد جور مي آيند تا بدوزند بر زمين ، از راه نيزه هاي قطور مي آيند شمر دستش پُر است و با پايش بدنش را به پشت ميچرخاند نيزه اي را حرامزاده زد و نيزه را بين مشت ميچرخاند آن وسط چندتا حرامزاده بدني ريز ريز ميكردند با لباسي كه از تنش كَندند تيغشان را تميز ميكردند حسن لطفی
حال و روزش با نوای عشق بهتر می‌شود هر که چشمش در میان روضه ها تر می‌شود این دل سنگم که جای خود، شنیدم از کسی ریگ‌های دشت با نام تو گوهر می‌شود نوکری پستم ولیکن دل‌خوشم از اینکه من روزگارم با غلامی شما سر می‌شود از شما دورم ولی شب‌های جمعه این دلم می‌پرد تا صحن تو، مثل کبوتر می‌شود با نوای یا حسین و ذکر شور یا حسن دل اسیر نام‌های دو برادر می‌شود کاروان را باز گردان ای عزیز فاطمه در همین جا قلب زینب زار و مضطر می‌شود بازگرد آقا که با دست پلید حرمله غنچه‌ی شش‌ماهه‌ی باغ تو پرپر می‌شود دخترت بی‌سایبان و خواهرت بی‌همسفر جعفرت بی‌پیکر و عون تو بی‌سر می‌شود چند روز بعد در این سرزمین پر بلا صحبت از دزدیدن خلخال و معجر می‌شود چند روز بعد در گودال بین تیغ و تیر حنجرت درگیر با تیزی خنجر می‌شود علی مشهوری مهزیار
🍃 💔 شب‌های جمعه فاطمه بالای گودال با ناله، آنهم ناله‌های مادرانه... ...گوید حسینم کشته شد ای داد بیداد نور دو عینم کشته شد ای داد بیداد 🥀🍃
❤️ 👋 اشعار لطمه زنی_حسین(ع) با نوک نیزه ات بدنم را بهم نزن پیراهن وعبای تنم رابهم نزن گرپشت و رونموده ای اینجا تن مرا این فرم دست و پا زدنم رابهم نزن سالم نمانده جای دگر درتن حسین باپای خود دگر بدنم رابهم نزن دیگرتو ای سواره ی ولگرد نیزه دار این دکمه های پیرُهنم رابهم نزن غارت شده تمامی اعضای پیکرم این بوریا شده کفنم رابهم نزن _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) __________________ 😭😭😭😭😭
❤️ 👋 اشعار لطمه زنی_حسین(ع) با نوک نیزه ات بدنم را بهم نزن پیراهن وعبای تنم رابهم نزن گرپشت و رونموده ای اینجا تن مرا این فرم دست و پا زدنم رابهم نزن سالم نمانده جای دگر درتن حسین باپای خود دگر بدنم رابهم نزن دیگرتو ای سواره ی ولگرد نیزه دار این دکمه های پیرُهنم رابهم نزن غارت شده تمامی اعضای پیکرم این بوریا شده کفنم رابهم نزن _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) __________________ 😭😭😭😭😭
🏴 🏴 ✍شاعر:قاسم نعمتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مجنون شدم که لیلی لیلای من شوی مهمان شبی به خیمۀ صحرای من شوی در قاب اشکها بنوشتم ((حسین،عشق)) زیباترین نگار دل آرای من شوی عالم به هم بریزم از این سوز ناله ام وقتی که تو ترنم آوای من شوی عبدالحسینم و به جهان فخر می کنم یک عمر نوکرم که تو آقای من شوی خود را زدم به مردن، که از اینجا گذر کنی عشقت اگر کشید مسیحای من شوی داغت بکوب بربدنم معتبر شوم آواره آمدم که تو ماوای من شوی چشمت بگیرد بخری گر مرا حسین تو آبروی این دل رسوای من شوی لذت در این بود که شوم ذبح مقدمت من دست وپا زنم به تماشای من شوی جان می دهم فقط به امید محبتت تا ضامن شفاعت عقبای من شوی گر کربلا ندیده بمیرم، دعا کنم در جنه الحسین پذیرای من شوی گر میزنی به چوب فراغت مرا مزن خاکم ز کربلاست مدد شاه بی کفن
🍃 💔 شب‌های جمعه فاطمه بالای گودال با ناله، آنهم ناله‌های مادرانه... ...گوید حسینم کشته شد ای داد بیداد نور دو عینم کشته شد ای داد بیداد 🥀🍃
ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین خاک ایوانت دوای درد چشمانِ من است روضه هایت ابرِ پُر باران ما جانم حسین پنجره های ضریحِ تو ز دردم آشناست صحن پاکت روضه ی رضوانِ ما جانم حسین اشکِ شبنم بر تنِ گلبرگِ عاشورا نوشت خونِ سرخت مشعلِ تابانِ ما جانم حسین هر کجا باشم نگاهم سمت و سوی کربلاست راهِ سبزت تا ابد پیمانِ ما جانم حسین عشقِ تو یک عالمی را غرقِ مستی می کند روشن از رویت شبِ زندانِ ما جانم حسین با نگاهِ نافذت دریاب این درمانده را مبتلایم ای شَهِ خوبانِ ما جانم حسین دائماً ما را به گردِ شمعِ خود پروانه کن این توواین خواهشِ چشمانِ ماجانم حسین آیه های روشنِ یاسین و طاهایم تویی سوره ی فجری تو در قرآن ما جانم حسین ای تو آن حالِ خوش و آرامشِ دلهای ما بین تو حالِ بی سر و سامانِ ما جانم حسین زندگیِ با تو یعنی در مسیرِ بندگی ای که هم روحی و هم ریحانِ ماجانم حسین بی فروغِ روی تو حاشا مرا عزت مباد نورِ توحیدیِ تو عرفانِ ما جانم حسین از ازل نام تو را بر جانمان حک کرده اند کربلایت آیت و برهانِ ما جانم حسین تا که جسمت زیر و رو شد زیرِ نعلِ اسبها... ریخت بر هم عالمِ امکانِ ما جانم حسین مامنی جز کنجِ شش گوشه نداریم ای شَها! بشنو اینک ناله ی هجرانِ ما جانم حسین خشکیِ لبهای تو سرچشمه ی آبِ بقاست ای طبیب درد بی درمان ما جانم حسین تو همیشه میزبانی چه شود با مادرت یک شبِ جمعه شوی مهمان ما جانم حسین!
🍃 💔 شب‌های جمعه فاطمه بالای گودال با ناله، آنهم ناله‌های مادرانه... ...گوید حسینم کشته شد ای داد بیداد نور دو عینم کشته شد ای داد بیداد 🥀🍃
مجنونم تا خودِ روزی که لیلامی همیشه جلوی چشمامی، حسین حسین الهی سایه‌ات تا ابد رویِ سرم مگه داریم اربابی از تو بهترم قرارِ این شبای ما تو روضه‌ها قرارِ بعدیمون شب جمعه حرم آقایی کن بیا و امسالو برام رؤیایی کن پای برات کربلام امضایی کن آقایی کن حسین وای، حسین وای .. دنیامی، آره همونی که می‌خوامی همیشه دوای دردامی، حسین حسین قفس دنیارو باید شکست و رفت تو آتیش عشق با چشای بسته رفت مزه‌ی کربلا به اربعینشه حرمو باید با پاهای خسته رفت بارونم کن یه گوشه‌ی دنج حرم مهمونم کن بین دوتا حرم تو سرگردونم کن بارونم کن حسین وای، حسین وای .. جز عشقت چیو دارم آخه سرمایه دلم میریزه فقط با یه، حسین حسین غم تو غصه‌ی تموم عالمه هرچی به سینم بزنم بازم کمه خستگیِ تو روضه می‌ارزه به اون خسته نباشیدی که میگه فاطمه روضت عشقه هرکی برا تو می‌کنه خدمت عشقه به خدا طعم چایی و قیمه‌ت عشقه روضت عشقه حسین وای ، حسین وای .. ➖➖➖➖➖➖➖➖