eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41.9هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
380 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ Reza Nesabi: 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول بیا و با دل شکسته ام تو سر کن و نگاهی به دله محزون و خون جگر کن و کمتر قدم بزن قربون قدو قامتت کمتر نگاه باچشمای ترت به در کن و 🔘 بیا و سفره ی افطاری تو کنار نزن یه امشب بابا جون حرف های غصه دار نزن تو انقدر با نگات دل منو اتیش نزن می دونم که نداره فایده اصرار های من 🔘 بابای دلخونم وااا از غمت گریونم وااا 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم تمومه درو همسایه به تو بد کردن و به خدا که بابا تمومه شهر نا مردن و برای قتل تو بابا دلاشون اماده ست همینا که نمک از سر سفره ت خردن و 🔘 نیگاکن این دوتاچشمای خونی وتر و بابایی بیا و امشبه رو مسجد نرو دیشب بود رو لبات انا الیه الراجعون بمیرم میکشی از غما اخر دختر و 🔘 دلخون دلخونم واااای نرو بابا جونم واااای 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم معلومه که دیگه لحظه ی پر کشیدنه هنوز رد طناب به روی بازوی منه هنوز خاطره های مدینه می کشدم هنوز کابوس شبهام درو اتیش زدنه 🌷 صدای تو داره از پشت اون در می رسه می گفتی در و روم فشار نده نامرد بسه هنوزم جلو چشمامه که تا قنفذ اومد غلاف و به اون بازوی تو فاطمه می زد از دنیا دلگیرم وااا با غم ها می میرم وااا 💠💠4⃣0⃣7⃣💠💠 @majmaozakerine 🔘➖➖➖➖➖🔘 🎤
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ❇️ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌 اولین وفعال ترین گروه درایتا😍 🔹هرگونه درخواستی :مطالب مذهبی.حدیث اشعار.روضه.نوحه......
|⇦• ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بابا .. از تو سَرُ ز مادرِ من سینه ای شکست تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم جدم که نیست در بر تو ، مادرم که نیست دارم برایِ چند نفر سینه میزنم من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت زخمی که شد عمیق مداوا نمی‌شود گر چند ضربه هم زده بودند باز هم پیشانی تو بیش از این وا نمی شود *وصیت هاشُ کرد ، دخترِ دیگه .. باباییِ .. با عجله اومد کنارِ بستر بابا .. بابا اُمِّ أیمَن یه حرفایی به من زده ، میخوام از زبانِ خودت بشنوم .. چی گفته دخترم؟!..* گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند میخواهم از بیانِ خودت بشنوم ، بگو گفتند گفته ای که تماشام می کنند میخواهم از زبانِ خودت بشنوم ، بگو بابا خودت بگو سر بازار میروم؟!!! بابا خودت بگو که گرفتار می شوم بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنن بابا بگو بدونِ علمدار میشوم *فرمود اُمِّ أیمَن درست گفته .. یه روزی تو رو میارن تو این کوفه .. ولی به عنوان یه شاه بانو دیگه نمیارنت .. با زن و بچه ی اسیر میای تو این کوفه .. سال ها گذشت ، تا آوردنش تو کوفه داشت حرف میزد و خطبه میخواند ، یه وقت دید یه صدایِ آشنا داره میاد ، سر و از محمل بیرون آورد دید سرِ ابی عبدالله رویِ نیزه ... صدا زد ای هلالِ یک شبۀ زینب .. بابام گفته بود منو اسیر میکنن ، سر از بدنِ تو جدا میکنن ما رو شهر به شهر میگردنن .. ولی دیگه کسی نگفته بود سر تو رو به نیزه ها میزنن ... * ای جانِ من، به نیزۀ اعدا چه می کنی؟! آغوش توست جانِ من ، آنجا چه میکنی؟ حسین ... •┄┅══༻○༺══┅┄•
4_5902113727104157736.mp3
4.05M
|⇦• ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ حاج حنیف طاهری @majmaozakerine
|⇦• ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ حاج محمود کریمی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ از خون فرق مولامون محرابِ کوفه پر خونه تو سجده کشته شد اون که گفتن نماز نمی خونه ... به حَسن اقتدا کرد نمازِ آخرو تو قنوتش صدا کرد خود پیمبرو با سر غرق خون رویِ سجاده می خوند روضۀ بین دیوار و درو عمرم' پیش' چشمام می سوخت از شرم' از سر' تا پام می سوخت عشقم می سوخت' زهرام می سوخت تا صبح با ذکر یا زهرا دردی که داشت تحمل کرد مثل تمام این سی سال به فاطمه توسل کرد پر زخمی تو بستر شبیه فاطمه چشای نیمه بازش ضریح فاطمه هِی می خونه بیا ای مسیحای علی بی قراره مسیح فاطمه بی من' رفتی' من جا موندم بی تو' مردم' اما موندم تنها رفتی' تنها موندم از خون فرق مولامون محرابِ کوفه پر خونه تو سجده کشته شد اون که گفتن نماز نمی خونه ... عمرم' پیش' چشمام می سوخت از شرم' از سر' تا پام می سوخت عشقم می سوخت' زهرام می سوخت کوفه یه روز عزیزامو تنها میذاری عین من بابا فدای لب های عطشانت ای حسین من تک و تنها می مونی غریب و بی سپاه زینبم بی تو می مونه بین خیمه گاه تشنه لب دست و پا می زنی با نالۀ من و زهرا کنار قتلگاه رو خاک ؛ عباس ؛ قاسم ؛ اکبر خیمه ؛ غارت ؛ چادر ؛ معجر تو توو گودال عریان ؛ بی سر
4_5900044188522645319.mp3
4.28M
|⇦• ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ حاج محمود کریمی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @majmaozakerine
‌‌🔰روضه جانسوز_مشکل گشای عالم آقا امیرالمومنین علی علیه السلام_شب نوزدهم ماه مبارک رمضان_استاد حاج منصور ارضی و حاج ابوالفضل بختیاری 🔰 ▪️صل الله علیک یا مولا یا صاحب الزمان▪️ ای آقا جونم، امشب کجا قرآن به سر می گیری؟آیا تو کوفه هستی ، کربلا هستی ، شنیدید ، وقتی همه رو صدا کرد بالای معزنه قرار گرفت ، مناجات کرد ،بعد موقع اذان صبح شد ، الله اکبر ... صداشو همه مردم کوفه شنیدن ، "به امام حسین آگه به اعتقاد خود من و تو باشه ، امشبم شما ها صداشو شنیدید اومدید اینجا" وقتی اومد به نماز ایستاد ، همچین که به سجده رفت ، شنیدید کاری کرد نانجیب ، ابن ملجم صدای همه عالمیان ، سماوات ، عرضی بلند شد ، با جبرییل ناله زدن ... الله اکبر ؛ وقتی صدای امیرالمؤمنین بعد از ضربه بلند شد "فزت و رب الکعبه" قربون تو آقای غریبم ، یه وقت صدای جبرئیل میان زمین و آسمان بلند شد ، صدا زد به خدا علی رو کشتن ، این صدا رو زینب شنید ، حسنین شنیدن ، به سرعت دو تا آقازاده ها سمت مسجد ، وقتی رسیدن دیدن محراب مسجد پر از خونه ... ای علی علی علی ..." نون و نمک بخور ولی به زخم من نمک نزن2 یه شب که مهمون منی،حرف سفر به من نزن شبیه مادرم شدی،تو نیمه جونم می کنی سلام میدی به مادرم،دل نگرونم می کنی دل تو بی قرار زهراست ... همش دلت کنار زهراست ... چشام به چشمات گره خورده چشات به انتظار زهراست بابا بابا بابا بابایی ... بابا بابا بابا بابای تنها ... امون ازین رفتن تو ... امون ز برگشتن تو ... میخ در التماس می کرد ... بابا ، به پیراهن تو ... صحبت میخ در شدو بازم دلم شد پر غم بیا بیا ،به یاد مادرم روضه بخونیم برا هم ( یادم نرفته مادر افتاد شاخه ی یاس پرپر افتاد دیدم که زانو هات میلرزید تا روی مادرم ، در افتاد ) 2 با گریه ایستاد دوباره نگاهش کرد تسبیح را به دست گرفت و دعاش کرد گیسو کشید دخترش ، اما چه فایده زینب به جای فاطمه خیلی تلاش کرد ... شمشیر تا میان دو ابروی صورتش طوری نشسته بود نمی شد جدا کرد ای روزگار،ای روزگار،آخر علی را زمین زدن باید ازین به بعد جگر را فداش کرد وقت وصال بود دوباره خضاب کرد وقت خضاب خون سرش را حناش کرد *عرضم و تمام و التماس دعا بچه ها داخل گلیمی بابا رو جمع کردن ، با سر غرق خون آوردن سمت خانه ، چند قدمی خانه گفت بچه ها بزارید خودم با پای خودم بیام ... آگه زینب منو با این حال ببینه ، میمیره ... دختر طاقت نداره سر خونی بابا رو ببینه ، میخوام بگم علی جان کجا بودی بالا تل زینبیه ، والشمر جالس علی صدره ... " می گفت خواهرش دم گودال قتلگاه این روبه قبله این همه نیزه زدن نداشت ...