eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
MIRDAMAD_011.mp362430 (1).mp3
560.8K
خادم اهل بیت 🖤: چشم هر ملّت بیدار حسین است حسین کشته ی مکتب ایثار حسین است حسین ارزش گوهر اشکی که به چشم است بدان نفروشش که خریدار حسین است حسین آنکه از خون جبین، خون جگر، خون پسر کرده رنگین گل رخسار، حسین است حسین دین من مکتب من قبله ی من کعبه ی من به محمّد (ص) قسم این چار، حسین است حسین با وجودی که در آن محفل خون یار نداشت خلق را در دو جهان یار حسین است حسین به خداییِّ خدا بر همه خوبانِ جهان سیّد و سرور و سالار حسین است حسین زآشنا دل نتوان برد خدا میداند آنکه دل برده زاغیار حسین است حسین «این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست» «این چه شمعی است که جانها همه پروانه ی اوست میرداماد
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5839378350992264107.mp3
6.9M
سینه زنی سنتی سنگین  مران یکدم ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل مرا ناقه تا که بنشینم برسر نعش شاه مظلومان مران ناقه زان که من دارم از جفای شمر ناله و افغان مران یکدم ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل مران ناقه که گویم من درد دل با این پیکر عریان مران ناقه زان که من دارم از جفای شمر ناله و افغان بیا ای مرگ تا شوم راحت زان به مرگ خود گشته ام مائل مران یکدم ای ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل بده مهلت تا بمانم من در کنار این پیکر بی سر از آن ترسم ساربان امشب آید و برّد دستش از پیکر ندارد چون طاقتی دیگر مادرم زهرا باب من حیدر در این صحرا ای شترداران ماندم آسان و رفتم مشکل مران یکدم ای ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل شتربانان رحم بنمائید            بردل لیلا برمن مضطر که دارد او درد دل بسیار برسر نعش نوجوان اکبر چه سازم با مادر اکبر می کند هر دم خاک غم به سر بیا ای مرگ تا شوم راحت چون ز مرگ خود گشته ام مائل مران یکدم ای ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل
‌⚫️روضه جانسوز_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج مجید سبزعلی⚫️ ➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس " نام زینب در شئون زندگی گل می کند در دل عشاق ایجاد تحول می کند مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست در مقام ذکر با زینب توسل می کند بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد مقصود از تکلم طور از تو گفتن است موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد روز ازل برای گلوی تو هیچ کس غیر از خدای عز و جل خونبها نشد در خلقتش زمین و مکانهای محترم بسیار آفرید ولی کربلا نشد .... ما گندم رسیده ی شهر ری توایم شکر خدا که نان تو از من جدا نشد یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم حالا که کربلای تو روزی ما نشد *داداش* داغ تو اعظم است تحمل نمی شود در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد شاعر:علی اکبر لطیفیان ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛ وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...." برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه" بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...." اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...." حسین لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...." زخانه ها بوی طعام می آید ..... اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........." حسین .......... غم عشقت بیابون پرورم کرد ....... هوای وصل بی بال و پرم کرد ...... ای دل .....ای دل ..... به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ...... دلم را هر چه میخواهی بسوزان تنم را هرچه میخواهی بلرزان ولی در کوچه های کوفه و شام .... به پیش چشم نامحرم مگردان ... حسین ......... @majmaozakerine ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
4_5989944897774289228.mp3
4.51M
سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو شب، خوشه‎چین خلوت تو با خدای تو ای چشم آسمان و زمین مانده خیره‎وار بر شور و جذبه‎های تو در سجده‎های تو ای دیدن قتال غم انگیز کربلا حُزنِ همیشه ساخته از ماجرای تو یک روز بود واقعه ی کربلا، بلی یک عمر وقفه داشت ولی کربلای تو ای وارثِ پیمبر و حیدر که اختران برآفتاب فخر کنند از ولای تو محراب را به وقت مناجات تو ، همه افتاده لرزه‎ها به تن از های‎های تو ای یک نیای تو به نَسَب، مفخر عرب وی محور عجم به حَسَب یک نیای تو ای زینت تمامی پرهیزیان به زهد وی زیور تمام دعاها، دعای تو در مدح تو، ترانۀ توحید سردهد هرچند نیست زمزمۀ من، سزای تو  @majmaozakerine
🏴هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... ▪️از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 🏴🌴 🌴🏴
منزل به منزل خسته در اسارت دیدم به هر جایی فقط جسارت یک اَلاَمان از کوفیان بد نام صد اَلاَمان از بی حیایی شام دیگر ندارم یاوری ، از من نمانده پیکری من باغبان باغی از یاسم که شد نیلوفری ... از کوفه و شام اَلاَمان ، از کوفه و شام اَلاَمان ... من شاهد بزم شراب شامم بی حرمتی کردند و بر امامم من شاهد لبها و ضرب چوبم سر را به محمل بی امان بکوبم دشمن به دشنام آمده ، سنگِ لبِ بام آمده آذین شده شهر یزید رأس تو در شام آمده ... از کوفه و شام اَلاَمان ، از کوفه و شام اَلاَمان ... دیگر از این غمها شدم زمین گیر شهری مرا اینگونه کرده تکفیر سویی ندارد دیده ی کبودم خونین جگر از کوچه ی یهودم میزد عدو یار تو را ، دلدار و غمخوار تو را با سنگ طعنه زد زِ کین رأس علمدار تو را ... از کوفه و شام اَلاَمان ، از کوفه و شام اَلاَمان @majmaozakerine سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
مداحی_آنلاین_روضه_امام_سجاد_محمود_کریمی.mp3
13.61M
🔳 (ع) 🌴روضه امام سجاد علیه السلام 🌴هر سال از راه دور میومد مدینه 🎤حاج 👌بسیار دلنشین
چهل ساله گریه میکنم.mp3
7.02M
🔳 (ع) 🌴چهل ساله گریه میکنم برات شب و روز 🌴به یاد لبای خشک تو میسوزم هنوز 🎤 👌بسیار دلنشین
مداحی_آنلاین_روضه_امام_سجاد_محمود_کریمی.mp3
13.61M
🔳 (ع) 🌴روضه امام سجاد علیه السلام 🌴هر سال از راه دور میومد مدینه 🎤حاج 👌بسیار زیبا
السلام عليك يا اباعبدالله"   بي شك گداي خانه ات آقا شود حسين   هر قطره زود پيش تو دريا شود حسين   فيض گدايي تو به هر كس نمي رسد   بايد كه زير نامه اش امضا شود حسين   در روضه ها به قرب خداوند ميرسيم   شب هاي هيئتت شب احيا شود حسين   *امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحيي فِيهِ أمرُنَا" هركي تو مجلس ما اهل بيت شركت كنه"لَم يَمُت قَلبُهُ يَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ" قلبش نمي ميره،دل مرده نميشه" حسين جان اگه ما تو رو نداشتيم دل مرده بوديم"همين كه خسته از گناه آلودگي ميشم تا ميام تو مجلس تو زنده ميشم*   در روضه ها به قرب خداوند ميرسيم   شب هاي هيئتت شب احيا شود حسين   *پيرمردا و محاسن سفيدا بايد اينو بگن*   از كودكي تا دم مرگم به روي لب   تنها حسين بوده و تنها شود حسين ...   اي كاش وقت مردن من وقت احتضار   ذكر مدام بر لبم آن جا شود حسين ...   *34 سال زين العابدين آب مي ديد گريه مي كرد،غذا ميديد گريه مي كرد،هي ميفرمود:"قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جايِعا"يعني بابام حسين و گرسنه كشتن؛ "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه كشتن" اين روزا قافله داره ميرسه شهر شام ..." شامي كه قريب 40 سال،كينه امير المومنين و مردمش به دل داشتن"آخ بميرم ،قبل از اينكه اهل بيت وارد بشن سه روز شهرو زينت كردن ..."كوچه هاشو آب و جارو زدن،مردم به هم تبريك گفتن،لباس نو به تن كردن"شهر و چراغوني كردن؛زن هاي رقاصه و آوازه خوان رو آوردن"مگه چه خبره؟  @majmaozakerine سهل صاعدي ميگه من از بيت المقدس ميومدم،ديدم شهرو زينت كردن، ميدونستم اين روزا مردم شام عيدي ندارن،پرسيدم اين چه عيديه كه من خبر ندارم؟گفتن مگه خبر نداري يه مشت خارجي رو دارن ميارن ..." يا صاحب الزمان"اگه ميخواي ببيني بيا دم دروازه شهر ..."   "كامل بهايي" مي نويسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن"آخ بميرم،همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد"از دروازه ساعات تا مجلس يزيد چندتا كوچه بيشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود كه اسرا رو وارد مجلس يزيد كرد" يعني انقده ازدحام جمعيت ....،مانع شده بود" زن هاي رقاصه ميزدن و ميرقصيدن " سراي بريده بالا نيزه" زين العابدين تو غل و زنجير جامعه"   واي ...... گفت :*       من آن گلم كه خفته به خون باغبان من   نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من   *ميخوايد بدونيد من كيم؟*   هفتاد داغ دارم و در زير آفتاب   هجده سر بريده بود سايبان من       *آخ يكي طعنه ميزنه،از بالاي بام يه عده دارن سنگ ميزنن ..." خار و خاشاك دارن بر سر اهل بيت ميريزن" ياصاحب الزمان يه وقت ديدن سر بريده شروع كرد قرآن خواندن ....       "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً .... " قاري قرآن محترمه ..."علي لب هاي قاري قرآن رو مي بوسيد ..." اما من يه قاري خاكي ميشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون لب و دندان ..." اخ بميرم ...حسين ....   بابا قرآن مي خونه،سنگا به اون لب ميخوره   *خدا نياره هيچ دختري كتك خوردن باباشو ببينه،اونقده تو اين كوچه ها سنگ زدن كه تو بعضي نقل ها داره خود سر بريده به زبان درآمد،فرمود: انا المظلوم" من نميدونم بعضي از نانجيبا با چه سنگي سر ابي عبدالله رو ميزدن كه بارها سر از روي نيزه جلوي چشم بچه ها به زمين افتاد ...."   اي حسين .....   میرزامحمدی @majmaozakerine