eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
ذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی! یا أبَتاهُ، مَنْ بَقی بَعْدَک نَرْجوه؟ یا أبَتاهُ، مَنْ لِلْیتیمه حَتّی تَکْبُر» «پدر جان، کی تو را با خونت خضاب کرد! ای پدر که رگهای گردنت را برید! ای پدر، کی مرا در کودکی یتیم کرد! پدر جان، بعد از تو به که امید وار باشیم؟ پدرجان، این دختر یتیم را کی نگهداری و بزرگ کند!». و از این سخنان با او گفت، تا اینکه لب بر دهان شریف پدر نهاد و سخت بگریست تا غش کرد و از هوش رفت. چون او را حرکت دادند از دنیا رفته بود. اهل بیت چون این بدیدند، صدا به گریه بلند کردند و داغشان تازه شد، و همه از زن و مرد بر آن آگاه شدند و گریستند.(۴)  چون اولاد رسول و ذراری فاطمه بتول علیها سلام را در خرابه ی شام منزل دادند، آن غریبان ستمدیده و آن اسیران داغدیده، صبح و شام برای جوانان شهید خود در ناله و نوحه بودند. عصرها که می شد آن اطفال خردسال درب خرابه صف می کشیدند، می دیدند که مردم شام خرّم و خوشحال دست اطفال خود را گرفته آب و نان تهیّه کرده به خانه های خود می روند. آن طفلان خسته مانند مرغان پر شکسته دامن عمّه را می گرفتند که ای عمّه، مگر ما خانه نداریم؟ مگر بابا نداریم؟ می فرمود: چرا نور دیدگان، خانه های شما در مدینه، و بابای شما به سفر رفته است. در میان آنها دخترکی بود از امام علیه السلام به نام فاطمه که درد هجران کشیده، گرسنگی و تشنگی ها آزموده، رنج سفر و داغ پدر و برادر دیده، بر بالای شتر برهنه راه درازی پیموده، کعب نیزه و تازیانه خورده. پدر او را خیلی دوست می داشت، محبّت این دختر در دل امام علیه السلام منزل گرفته بود، همیشه در کنار پدر می نشست و دم به دم مانند دسته گل او را می بوسید، و شبها هم در بغل امام علیه السلام می خوابید… پیوسته احوال پدر می پرسید و گریه می کرد که «أیْنَ أبی وَ والدی وَ الْمُحامی عَنّی». به هر نحوی که بود زنها او را آرام می کردند، تا آن که از کربلا به کوفه و از کوفه به شام رسیدند. در بین راه از رنج شتر سواری به تنگ آمده بود، به خواهرش سکینه می گفت:«أیا أ ُختَ، قَدْ ذابَتْ مِنَ السَّیْر مُهْجَتی» «خواهرم این شتر بس که مرا حرکت داده دل و جگرم آب شد». 
حاج سید مهدی میرداماد4_6005763038987159304.mp3
زمان: حجم: 802.3K
روضه حضرت رقیه (دشتی )😭 خرابه با تو بهتر از جنان است وای دل پیرم به شوق تو جوان است اگر خونی شده لبهای خشکت وای گمونم جای چوب خیزران است امان ای دل ای دل ای دل دلت بره خرابه شام قربون اون لحظه ای که با سر بریده بابا روبرو شد نازدانه صدا زد بابا چندتا سوال ازت می کنم بعد بهت میگم با دخترت چه کردن بابا جان تیغ کدوم ظالم رگهای گلوتو بریده سنگ جفای کدوم ظالم پیشونیتو شکسته یتیمای مجلس منو ببخشند بابا کی منو در کودکی یتیم کرد بابا چشماتو بسته نبینم نبینم نبینم لباتو پاره نبینم ۳ عمه رو خسته نبینم ۳ آنقدر با سر بریده بابا درد دل کرد گفت بابا هر چه کتک خوردم دلم نمی سوزه از شتر افتادم گوشمو دریدن گوشوارمو بردن اما یه جا خیلی دلم سوخت طاقت داری بگم یا نه بابا نبودی عمه ام زینب و کتک زدن بابا صدا بزن حسین جانم حسین جانم حسین جانم یه وقت دیدن سر بریده یه طرف افتاده رقیه یه طرف نمیدونم اینجا به خانم‌ زینب جه گذشت اومد رقیه رو بغل گرفت گلوم سارالدی الله دردیمی آلدی الله بالام خرابه لرده جان وردی اولدی الله یه وقت امام‌سجاد صدا عمه چه می کنی به خدا رقیه از دنیا رفته هر کی گرفتاره @majmaozakerine
💔➰💔 وداع بامحرم🏴 ازدست ما راضی شدی یا نه؟ ارباب❤️ جانم از مجنون❤️ت راضی شدی یا نه؟ ▪️سی روز میخواندیم ▪️سی شب گریه😭 میکردیم ▪️هم پای تو ▪️هم پای گریه😭 میکردیم روضه به روضه 😭 گشتن مارا خودت دیدی خداحافظ _مُحرّم ، ماه ارباب ... .......😭😭😭😭
بسم الله الرحمن الرحيم ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم یک اربعین زیارت مارا ردیف کن ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
ما را ببخش گریہ‌ی سیری نکرده‌ایم چشمان خشک ما خجل از این عزای تو ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ┈ ❣﷽❣ ▪️ 🔳 ▪️ به لب امشب نوا دارم به سر شور و هوا دارم ره دل سوی کربلا دارم ره دل سوی کربلا دارم تفعل بر کتاب عشق زدم با حالتی غمبار دلم شد محو زیبایی در آن گنجینه اسرار گدای کوی دلبر شو و تمام عمر شاهی کن بیا آقا و جان مادرت برمن نگاهی کن خودت بر این دل سرگشته آقا آبرو دادی مرا در وادی عشقت تو این نام نکو دادی به خود میبالم در دوعام چون چنین اربابی مهربان دارم ندارم چون تو دلبری ارباب حسین گویم من تا که جان دارم ▪️حسین جانم 3 ای حسن جانم مرا درگیر عشقت کن جوانم پیر عشقت کن غلامت در زنجیر عشقت کن بیا و راه جنت بر من آواره ات وا کن تو را جان رقیه کربلای ما تو امضا کن الا. ای آنکه بر دلها تو‌ اربابی و سالاری منه سرگشته و رسوا ندارم جز تو‌دلداری فقط یک آرزو دارم مقیم کربلا باشم کنار گنبد نورانی ات محو خدا باشم مرا مگذاری آرزو بر دل که در این دل شور و نوا دارم محبت کن منت سرم بگذار که من شوق کرببلا دارم ▪️حسین جانم 3 ای حسن جانم منم بی تاب روی تو شتابانم به سوی تو دل سرگردانم به کوی تو من از عشق حسین ابن علی دلداده و مستم بریزم پای دلدارم همه بود و همه هستم من از گهواره تا گور به عشقت چونکه درگیرم یقین دارم رهایم گر کنی من بی تو میمیرم کنار قبر شش گوشه بمیرم از غمت ارباب فدای آن همه رنج‌و بلا و ماتمت ارباب شدم غرق دریای عشق تو محبت کردی بر منه مجنون مرا بنگر با گوشه ی چشمت تو را می‌خوانم با دلی پرخون ▪️حسین جانم 3 ای حسن جانم 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@Maddahionlin4_5834422529963329027.mp3
زمان: حجم: 3.24M
🌴امان از بازار 🌴امان از آزار 🎤 شور امان از بازار امان از آزار زدن زن ها رو جلوی انزار حلقه زدن دوره مخدرات هلهله کردن واسه دخترات نزاشتن نامردای بی حیا حتی یه جای سالمم برات وای... معجرا رو بردن زینبو آزردن دخترات توو شام و کوفه سیلی خوردن ( وای، ای وای ای وای....) عبا رو بردن قبا رو بردن به سمت کوفه زنا رو بردن بعد از تو نامردای بی حیا با مرکب ریختن توی خیمه ها بردن زن های اهل خیمه‌تو با دست بسته تا شام بلا وای... رأست از نی افتاد زینب تو جون داد مادرت با گریه میزد از دل فریاد ( وای، ای وای ای وای....) پر از آشوبم ببین محبوبم کنار گودال به سر می کوبم پاره پاره کردن پیکرتو... به غارت بردن انگشترتو... کجایی که دارن حرومیا اسیری میبرن خواهرتو وای بین این آبادی تشنه لب جون دادی دیدمت تو گودال رو زمین افتادی ( وای، ای وای ای وای....) محمد صادق باقی زاده روح الله نوروزی @majmaozakerine
نمکِ طعنه به زخم جگرم نگذارید به زمین خوردم اگر، پا به پرم نگذارید چقدر سنگ به لب های كبودش زده اید گریه ام را به حساب پدرم نگذارید یادتان رفته مگر تشنه بریدید سرش كاسه ی آب دگر دور و برم نگذارید نان خشک صدقه پیشكش سفره يتان آنقدر یک سره منت به سرم نگذارید عمر این عمه ی دل خسته به مویی بند است به تماشا سر كوی و گذرم نگذارید ازدحام سرِ بازار برایش كافی ست كوچه ها، سر به سر همسفرم نگذارید وحید قاسمی @majmaozakerine
من و این روضه ها الحمدلله  من و یاد شما الحمدلله من و ماه محرم زنده بودن  بود حسن عطا الحمدلله  نبودم، حق مرا سینه زنت کرد  شدم اهل بکا الحمدلله  من از دامان پاک مادر خود  تو را گشتم گدا الحمدلله  من از هیئت هزاران خیر دیدم  شدم حاجت روا الحمدلله  سیاهی عزایت نور محض است  که گشته رزق ما الحمدلله رسد روزی که در سجده بگویم  رسیدم کربلا الحمدلله؟ 🥀🥀عصر بخیرعزاداریهاتون قبول حق التماس دعا🥀🥀