کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
پرش به تصاویر پروفایل آخرماه صفر⏫⏫⏫⏫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 #استوری/زیارت امام رضا علیه السلام
▪️3 روز تا شهادت امام رئوف💔
دل من تنگه واسه شاه خراسان
بطلب زیارتت حضرت سلطان
پیاده اگه بیام به سمت مشهد
توی هر قدم دارم ذکر رضا جان
🔴 #فضیلت_زیارت_امام_رضا_علیه_السلام
🔹 امام رضا (علیه السلام) فرمودند :
هر کسی ، با وجود اینکه خانه و مزارم دور است ، من را زیارت نماید ،
روز قیامت در سه مکان نزد او خواهم آمد و او را از سختیهای آنجا ، نجات می دهم :
✔️۱- هنگامیکه نامه اعمال بدست مردم داده می شود
✔️۲- هنگام عبور از صراط
✔️۳- هنگام میزان ( و محاسبه اعمال )
📚کامل الزیارات ، باب۱۰۱ ، حدیث۴
الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفرَج
┄┅═✼⚫🔹🍃💔🍃🔹⚫══┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #کلیپ_استوری
💚 استورے هاے ویژه
#شهادت_امام_حسن (؏)
مداحی آنلاین - گریه نکن که بی قرارم - محمدحسین حدادیان.mp3
3.92M
🔳 #شهادت_حضرت_پیامبر(ص)
🌴گریه نکن که بی قرارم
🌴برای تو دلشوره دارم
🎤 #محمدحسین_حدادیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 رَحمَة لِلعالَمین
🔸چرا رسول خدا هرروز پرونده اعمال ما را نگاه میکند؟
🎤حجتالاسلاموالمسلمین پناهیان
#من_محمد_را_دوست_دارم
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
مداحی آنلاین - مقام والای پیامبر اکرم - حجت الاسلام دانشمند.mp3
3.63M
🏴 #شهادت_حضرت_پیامبر(ص)
مقام والای پیامبر اکرم(ص)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
حجت الاسلام #دانشمند
حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
مداحی آنلاین - ای دل دیوانه راهی باز کن - کریمی.mp3
1.85M
🔳 #شهادت_حضرت_پیامبر(ص)
🌴ای دل دیوانه راهی باز کن
🌴تا مدینه یک نفس پرواز کن
🎤 #محمود_کریمی
⏯ #واحد
@majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای صفای قلب زارم😭😭
کربلایی حسین طاهری
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Komeyl.payambar.babolharam.net.mp3
5.11M
شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
حاج محمد کمیل
#روضه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار ..
#روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمد کمیل•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن
کُشتی مرا از گریۀ بسیار بس کُن
ای چند شب بیدار مانده آب رفتی
ای چند شب گریانِ من اینبار بس کُن
بس کُن کنارِ بسترم خیس است زهرا
آتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن
رویت ندارد طاقتِ این اشکها را
طاقت ندارد اینهمه آزار بس کُن
باید ببینی روزهایِ بعد از این را
باید بمانی با غمی دشوار بس کُن
باید بگویم روضه های بعد خود را
باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن
ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید
با هیزم و با آتش و دیوار بس کُن
ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد
ای کاش میگفتند با مسمار بس کُن
در کوچه می اُفتی کَسی غیر از حسن نیست
با گریه می گوید که در انظار بس کُن
در کوچه می اُفتی ، می گوید به قنفذ
اُفتاد دستِ مادرم از کار بس کُن
دستت مغیره بشکند حالا که اُفتاد
از چادر او پایِ خود بردار بس کُن
بگذار یک جمله هم از گودال گویم
خون گریه ات را کربلا بگذار بس کُن
این ناله هایِ دخترت پیشِ حرامی است
با شمر می گوید نزن نشمار… بس کُن
motiei.emamreza.babolharam.net.mp3
7.98M
مطیعی روضه امام رضا
#امام_رضا
وقتی که دورم از تو درمونم فقط اشکه
بی تو زیارتنامهی من خط به خط اشکه
میشه یه شب خوابم بیای؟
ای خوش ترین رویام
من فکر حاجت نیستم،
از تو تو رو میخوام
هر شب با پای دل،
تا مشهد اومدم
هر جای عالمم،
دلتنگ مشهدم
«دلتنگ مشهدم»
(دلم خیلی برات تنگ شده ، یا امام رضا ، تو مدینه ی منی ، تو کربلای منی، تو نجفِ منی،
من امسال که از همه جا مونده شدم بیشتر دلم تنگ شده ... یا مولا یا رضا ....)
اینجا شهیدایِ زیادی اومدن رفتن
رزق شهادت رو تو دادی،
اومدن رفتن
از این حرم رزق شهادت ساده میگیرن
اونها که میمیرن برات؛
هرگز نمیمیرن
هر شب این خونه رو،
با گریه در زدم
هر جایِ عالمم، دلتنگِ مشهدم
«دلتنگ مشهدم»
میشه نگاهم خیره به چشمای تو باشه؟
وقتی که جون میدم سرم رو پای تو باشه
میترسم اون لحظه،
تو هم باشی کنارم کاش
شبِ اول قبرم میای؟ به خودم وعده دادم...
خودت فرمودی یا امام رضا؛ ( مَن زارَنی عَلی بُعدِ داری ...هر کس با این دوری راه بیاد زیارتِ من ...
اَتیتُه فی ثَلاثهِ مَواطِن ....من امام رضا سه جا بهش سر می زنم ...اِذا تَتایِرَه کُتُب یَمینَاو شِمالا ...اون موقعی که نامه ی اعمال و دست راست و چپ من میدن....
وَ عِندَالصراط وَ عِندَ المیزان ...من منتظرتم ...
میگن مرحوم آقا شیخ مرتضی حائری همش می رفت مشهد، می اومد ترمینال به این اتوبوسها می گفت ؛ اگه جا نیست کفِ اتوبوس میشینم ،
من می خوام برم مشهد ، من اینجور شنیدم ، بعد از وفاتش در عالم رویا به یکی از شاگردانش گفت :
امام رضا وفا کرد ، هر چی من رفتم مشهد ، با همون تعداد اومد زیارتم ...
میشه نگاهم خیره به چشمایِ تو باشه ؟
وقتی که جون میدم سرم رو پایِ تو باشه
می ترسم اون لحظه
تو هم باشی کنارم کاش
وقتی که جون میدم خودت بالاسر من باش
بارون میشه برات،
اشکای بی حدم
هر جای عالمم، دلتنگ مشهدم
«دلتنگ مشهدم»
خوب یه بندم روضه بخونم ....
سر رویِ خاک حجره میذاری
تک و تنها
هی زیر لب میگی
کجایی مادرم زهرا ؟
رضا جانم ...بمیرم برات ..
آقای ما رفت دارُالعماره ..اون میوه ی مسموم رو تعارف کرد ...اون مامون ملعون ...آقایِ ما امتناع کرد ...اجبار کرد گفت مجبوری بخوری...در روایت هست دو سه دانه انگور بود یا انار بود ...دو سه دانه تناول کرد ..سریع بلند شد ....مامون ملعون صدا زد ...اِلی اَین ؟ کجا میری ؟
فرمود: اِلی حَیثُ وَجَهتنی ...به همون جایی که من و فرستادی ....
عجب سَمّی به امام رضای ما دادن...از دارالاماره تا منزل راهی نبود ...مرحوم شیخ صدوق در عیون الاخبار رضا روایت کرده : این راه کوتاه رو امام رضای ما پنجاه با نشست و بلند شد ....
مثل مار گزیده ها به خودش می پیچید ...
آخ بمیرم برات ....هی صدا می زد جگرم...
آی قربون شما برم که گریه می کنید ولی حسین حسین میگید ...دستور امام رضاست
به ریان بن شبیب، یابنَ شَبیب اِن کُنتُ باکیا لِشیِ
فَابکِ لِلحُسَین ....اگه خواستی گریه کنی برا حسین گریه کن ...
آخ بمیرم ...وارد منزل شد اباصَلت درها رو ببند
من داخل حجره میشم ...کسی رو راه نده ..
اباصلت میگه همه ی درها رو بستم ...
یه وقت دیدم یه ماه پاره ای وارد منزل شد ...
ای آقا ! ای جوان نورانی! من همه ی درها رو بسته بودم ، شما چطور وارد شدید؟
یه نگاهی کرد ، ای اباصلت ! خدایی که من رو از مدینه به طوس آورد از در بسته رد میکنه ....
وارد حجره شد جوادالائمه.....
سر بابا رو بلند کرد ، به دامن گذاشت ، دلش راضی نشد ....وَقَبَّلَ ما بینَ عَینَین...
بین دو دیدگان پدر رو بوسه زد ، دلش راضی نشد ...وَ دمَّه اِلی صَدرِه...آی بابای غریبش رو به سینه چسبانید ...
عَلی وَ صلَّ الله عَلی الباکینَ عَلیَ الحُسین ....
دلها بسوزه ...اما کربلا کار برعکس شد ...
پدر پیری آمد ..سر جوانش رو بلند کرد ...
آخه قاعده اینه ، پسر باید بیاد بالای سر پدر مثل جوادالائمه...
اما کربلا اینطور نبود ..امام حسین آمد بالای سر علی اکبر ...سر علی رو بلند کرد به دامن
گذاشت ....
فَجَعلَ یَبسَهُ الترابَ اَن وَجِهه.... خاک رو از صورت جوانش پاک کرد ...
آی نگاه کرد فرقِ پسر مثل باباش امیرالمومنین شکافته... دلش راضی نشد ..
وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلی خَدِّه.....صورت به صورت علی گذاشت....بعد صدا زد؛ علی !عَلَی الدُنیا بَعدکَ العَفا...دلش راضی نشد..
رو کرد سمت لشکر دشمن یابنَ سعد ....قَطَعَ اللهُ رَحِمَک کَما قَطَعَ رَحِمی ...نفرین کرد خدا رَحِم تو رو قطع کنه ....
راوی میگه دیدم یه وقت برکشت سمت خیمه ها
وَ اَقبَل عَلی فِتیانِه ...یه نگاهی به جونای بنی هاشم کرد ، صدا زد؛ یا فِتیَه بنی هاشم اِحمَلوا اَخاکُم....
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
سید بنِ طاووس نوشته راوی لشکر دشمن میگه ؛
یه وقت دیدم ..یه زنی از خیمه ها بیرون آمد ...
*فَجاءت زَینب وَ هی تُنادی یا اُخَیاه یابنَ اُخَیاه*..
میگه زینب صدا میزد ؛ وای برادرم وای پسر برادرم...
۱
25973.mp3
3.18M
آی کبوتر که نشستی روي گنبد طلا
هر کجا پر میزنی تو حرم امام رضا
من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم
جای گنبد سرم به روي خاک ها می ذارم
اونجا هر کی می پره طائر افلاکی می شه
اینجا هر کی می پره بال و پرش خاکی می شه
اونجا خادما با زائرا مهربونن
اینجا زائرا رو از کنار قبرا می رونن
تو که هر شب می سوزه صد تا چراغ دور و برت
به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت
میرداماد
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین