eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
دلتنگ حرم: روضه شهادت امام رضا علیه السلام خاک حجره مثل خاک کربلا سوزان نبود لااقل تا لحظه ی آخر تنت عریان نبود مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای! آقا چرا عبا به سرخود کشیده ای !؟ با درد کهنه ای به نظرراه می روی !؟ مانند مادرت چقدر راه می روی ! خون ِجگربه سینه به اجبار می دهی راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟ درکوچه های طوس زمین می خوری چرا ؟ با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده خاک لباس های خودت را تکان بده *نمی دونم با این بیت دل شما كجا میره، نمی دونم شما الان ذهنتون كجا میره، یكی مدینه میره، یكی گودال میره، یكی میره پهلو عمه جانش زینب، یكی میره مجلس ِ شام، نمی دونم حقش رو ادا می كنی یانه؟* مقداری از عبای شما پاره شد، ولی... نیزه نزد کسی به تو ازکینه علی اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت چشمی به سمت مقنعه خواهرت نرفت ای حسین.... *فردا مردم نیشابور خیلی با احترام آقا رو تشییع می كنند،آقا بمیرم برات امام رضا، آقا جان شما رو كفن كردن، رو تابوت شما گل ریختن، با احترام بردن، لایوم كیومك یا اباعبدالله، آقا نبودی جدت حسین رو غروب عاشورا، اسباشون رو نعل تازه زدن، بر بدن حسین تاختند، نبودی ببینی غروب عاشورا جلوی زن و بچه اش، لباساش رو كندن، آقا نبودی ببینی شمر نامرد نشسته بود رو سینه ی حسین، خانم زینب بالای گودال ایستاده، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسین...* ای تشنه لب حسین جان ای بی كفن حسین جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیئت خادم الرضا(ع)قم4_5969593525954678132.mp3
زمان: حجم: 12.95M
♦️یا امام رضا (علیه السلام ) 🎼زمینه 🔺 سلام ای آقای کرم 🎤 حسین سیب سرخی
‍ مناجات و توسل جانسوز _ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف _ سید مهدی میرداماد  ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ عجیب نیست که در سینه غصه مهمان است شب فراق شده حرف حرف هجران است   *چرا اینقدر ماتم زده ای؟شب اول ماه ربیعِ،باید شاد باشی،ماه ربیع داره میاد،اما هر چی درون سینم رو نگاه میکنم،پُر غصه است*   به چشم هم زدنی این دوماه هم رفت و بهار گریه ام امروز رو به پایان است   از این لباس جداگشتن آنقدر سخت است که در برابر این هجر، مرگ آسان است   *آقاجان! بمیرمُ من و از این لباس جدا نکنند،برام سخته آقاجان،لباس مشکی عزات رو خیلی دوست دارم،کوچیک که بودم مادرم جوری برام پیرهن مشکی عزا میدوخت،با احترام،با ادب،تا میکرد میذاشت تو بقچه کنار،بعضی وقت ها قاطی لباس های دیگه ام نمیذاشت، می گفت:پیراهن های امام حسین جدا باشه،آخر صفر هم ازم میگرفت، تا میکرد،می بوسید،میگفت:این بوی گریه ها و روضه هارو میده....قربونت برم آقاجانم،مارو این پیراهن حساسیم،آی آقای عریان بدنِ کربلا، آی شهید بی کفن کربلا.... حسین....ای بی کفن، حسین،حسین،حسین حسین... *شاید یه نفر بلند شه،از من سئوال کنه:شهید که کفن نداره،چرا می گی بی کفن؟ آری شهید کفن نداره،اما میگن:لباس شهید خودش کفن شهیدِ، همون لباس خونی، اما قربون اون شهیدی برم... یه نغمه ای قدیمی ها میخوندن یادم اُفتاد،خواهرش اومد تو گودال،هی صدا زد:* {حسین جان کفنت کو؟ لباس بدنت کو؟....}   از این لباس جداگشتن آنقدر سخت است که در برابر این هجر، مرگ آسان است   مرا حلال کن آقا که باز زنده ام و هنوز در تن من پای روضه ها جان است   *نشد برات بمیرم،نشد تو روضه هات دق کنم.....*   محرم وصفر ما تمام می شود و همیشه ابر نگاه تو غرق باران است   *"آماده ای؟ اصلاً معطل کردنت جایز نیست..."امام زمان! ما محرم و صفرمون تموم میشه،اما از شما تمومی نداره، تو امروز محرم و صفرت تموم شه، فردا میدونی چی شروع میشه؟   تو فاطمیه ات این روزها شروع شده دلت شبیه دلِ مادرت پریشان است   *هر کی میخواد فاطمیه اسمش رو بنویسن، با امام زمانش بگه: وای مادرم،وای مادرم.....آذری زبان ها بخوان زبون بگیرن،این جوری زبون میگرن:یارالی ننه، آی جوان ننه،می دونی یارالی یعنی چی؟ معنای معمولیش یعنی مادر زخمی،اما معنای اصلیش ، یارالی ننه یعنی: ای مادری که چند  نفر دورت حلقه زدن،چند نفر به یه نفر زخم بزنند،آی مادر.....  *
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است دیده‌ها پر گهر و سینه پر از غم شده است آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال! خون دل خوردن خورشید، مسلّم شده است آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است عرشیان، منتظر واقعه‌ای جان‌سوزند چشم قدسی نفسان، چشمهٔ زمزم شده است شب تودیع پیمبر، شهدا می‌گفتند: آه از این صبح قیامت، که مجسم شده است تا که بر چیده شد از روی زمین سایهٔ وحی آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است مجتبی گلشنی از لاله به لب، کرد وداع داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود لاله، دل تنگ‌تر از حجلهٔ ماتم شده است میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت میزبان غم او عیسی مریم شده است از همان روز، که زد سکّه به نامش در طوس شب، پی کشتن خورشید مصمم شده است تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول زهر در ساغر انگور فراهم شده است راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است پایتخت دل صاحب‌نظران است این‌جا مشهد انگشت‌نمای همه عالم شده است گر چه بسیار خطا دیده‌ای از ما، اما سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟ گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس! باز پیوند من و عشق تو محکم شده است 🔸شاعر: ___________________
‍ ⇦ذکر توسل جانسوز ایام شهادت حضرت رضا علیه السلام 🎧 حاج منصور ارضی آمدم با حال زارم یا علی موسی الرضا درد دلها با تو دارم یا علی موسی الرضا من فقط با تو ندارم، یا علی موسی الرضا پس گره وا کن ز کارم، یا علی موسی الرضا خسته از این شهرم و دارم هوایِ کوی تو چشم بستم بر همه تا رو نمایم سوی تو باز بغضم یاد کرده شیونم آید به کار با دل تاریک اشک روشنم آید به کار وقت سختیها رضاجان گفتنم آید به کار هر زیارت لحظهی جان دادنم آید به کار غم ندارم نه درون قبر، نه در محشرم قول داده میرسد بالا سرم خون دل میریزد از چشم من این یاقوت نیست رازهای عاشقان پیش رضا مسکوت نیست نیست در ایران کسی کز عشق او مبهوت نیست هر چه هستم هر که بودم بر کسی مربوط نیست بر امام مهربان خود پناه آوردهام گرچه بر دوشم فقط بار گناه آورده‌ام درد دارم درد دارم الشفاء عند الرضا بیقرارم بیقرام الدواء عند الرضا زود از ما می شود راضی رضا عند الرضا اربعین اثبات کرده کربلا عند الرضا آهویی هستم اسیر چشم چون صیاد تو میروم کرب و بلا از پنجره فولاد تو شصت روزی هست گریانم از داغِ حسین لحظه لحظه روضه میخوانم از داغِ حسین گاه مثل شمع سوزانم از داغِ حسین گاه مثل ابر گریانم از داغِ حسین آتش و اشکی که داری از غمِ شاه غریب هست مدیونِ سفارشهات بر ابن الشبیب داغ بر قلبم نشست و خورد بر جانت شرر زهر کُل پیکرت را سوخت از پا تا به سر بارها خوردی زمین و یادت آمد پشت در مادری فریاد میزد حیدرِ من را نَبَر ناگهان با ضربهای بال و پر مادر شکست شیشه ی عمر علی و قلب پیغمبر شکست *روایت داره : بعد از سه رو از شهادت پیغمبر حمله کردن به دَرِ خونه ی پیغمبر...* مثل امروزی چهل تن پشت یک در آمدند بهر تسلیت به زهرای مطهر آمدند با کمی هیزم و شلاق و لشگر آمدند از پَسِ شیرِ ابی طالب دگر برآمدند ثلث سادات جهان را کشت ثانی پشت در فاطمه شد قد خمیده در جوانی پشت در این زهر کاری کرد من از نا فتادم در کوچه مثل مادرم از پا فتادم با احتیاط از درب خود را می کشیدم تا خانه چندین بار چون زهرا فتادم در خانه گفتم زود درها را ببندید تا داخل حجره شدم در جا فتادم پیراهنم را از عطش بالا گرفتم یاد آمدم از جد غریبم تا فتادم نیزه نخوردم پیکرم میسوخت از درد یادِ تَنِ صد چاکِ عاشورا فتادم یاد هزار و نهصد و پنجاه زخمش بی خود ز خود گشتم ز پا آنجا فتادم گرچه سر من را جدا از تن نکردند یاد سر بر نیزه در نجوا فتادم تا که جواد من سرم ازخاک برداشت * اباصلت میگه : تا امام جواد وارد شد هی به سر و سینه اش می زد هی می گفت : أبَتاه ، أبَتاه ... دوید سر بابا رو به سینه چسباند ، لب های مبارکش رو بوسید ... آره هر بابایی دلش میخواد دَمِ آخر پسرش بالا سرش باشه ...* تا که جوادِ من سرم ازخاک برداشت یاد علی اکبر لیلا فتادم 🎧 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا