سیدرضا نریمانی4_6039572338641471870.mp3
زمان:
حجم:
40.31M
حال خرابم و ببین
مناجات شب هفتم ماه رمضان
سید رضا نریمانی
@majmaozakerine
.
#مناجات
#ماه_رمضان
#امام_رضا علیه السلام
#عبدالله_باقری ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
میگن که ماهِ رمضون
ماه مناجات و دعاست
میگن که بهترینْ زمان
برای صحبت با خداست
تا با تو خلوت نکنم
این دلم آروم نمیشه
میخوام باهات حرف بزنم
یه جورایی روم نمیشه
روم نمیشه ... آخه خودت
بگو که از کجا بگم
چه جوری با کوهِ گناه
خدا خدا خدا بگم
لنگون و لنگون اومدم
میبینی خسته اومدم
حق داری رام ندی، بازم
توبه شکسته اومدم
حق داری رو بگردونی
آلوده دامن اومدم
مشکلی نیست، فقط بدون
گفتی بیا، من اومدم
میخوای بزن، میخوای نزن
فقط نگو تنهام بذار
من خودمم خسته شدم
یه راهی پیش پام بذار
میگن میخوای آدم بشی
باید بری کرببلا
بی اختیار داد میزنم
امام رضا، امام رضا
"پنجره فولاد رضا
برات کربلا میده
هر کی میره کرببلا
از حرم رضا میره"
.....................................................
#مناجات
گریز #حضرت_قاسم علیه السلام
#پنجم_شعبان
#عبدالله_باقری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
وقتِ مناجاته و من
اومدم امّا سر به زیر
اومدم امّا با اُمید
بیا و دستم و بگیر
به دعوت تو اومدم
مهمون هر سالِ توأم
ربطی نداره به کسی
خوب یا بدم، مال توأم
سنگینیِ گناه داره
عبدت و از پا میندازه
مریض بد حال و طبیب
همیشه زود را میندازه
مریض بدحال سختشه
وایسه سرِ ساعت بره
مریضای دیگهم میگن:
بذا که بی نوبت بره
تا نرسیده شب قدر
خزونم و بهاری کن
همین شبای اوّلی
بیا برام یه کاری کن
سختمه وقتی میبینم
دارم با خوبات فاصله
راضی نشو بیشتر از این
جا بمونم از قافله
به حق نوجوونی که
هر دری زد جا نمونه
میگفت: یتیمی مو نبین
قاسمتم پهلوونه
اون که یه عمر محو قدِ
اکبر لیلا شده بود
آقا که خواست بیاردش
هم قدِ سقا شده بود
.........................................
#مناجات
گریز #حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#شب_هفتم_رمضان
#عبدالله_باقری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
حال خرابم و ببین
روت و نگردون آخدا
اینجا نیاد کجا بره
عبد پریشون آخدا
ببین توو گودال گناه
زندونی و گرفتاره
نزدیکه مرگ و اجلش
بیچاره توشه نداره
نگاه به این پروندهی
سیاه و تارم نکنی
به گُل روی فاطمه
خدایا! خارم نکنی
نگام کنی منم میام
سمت تو با همه وجود
منم یه روز درست میشم
مگه "رسول ترک" نبود؟
دنیا برا اهلش باشه
من آب و دونه نمیخوام
میخوام قیامت که میشه
پیش تو دست پُر بیام
توشهی این دنیا فقط
زیارت کرببلاست
امشب شبِ هفتمِ و
دلم میون خیمهگاست
اونجایی که خوب گوش کنی
هنوز صداهایی میاد
با گوش دل که بشنوی
صدای لالایی میاد
لالا لالا علی بخواب
عمو رفته آب بیاره
الهی زنده نمونه
مادری که شیر نداره
.......................................
#مناجات
گریز #حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#شب_هشتم_رمضان
#عبدالله_باقری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یا سیّدی مولای من
گریه و زاری مو ببین
کم توبه نشکستم خدا!
بی اعتباریمو ببین
امشب میون این خوبا
من و جوابم نکنی
با دعوت تو اومدم
یه وقت خرابم نکنی
از لطف و احسان توئه
که خوبا مشکل ندارن
یه فکری کن به حال من
"مگه بدا دل ندارن"
از گناهام بدم میاد
میخوام که برگردم خدا
میبینی دستم و فقط
برا تو رو کردم خدا
باشه اگه تو دوست داری
داد میزنم که من بدم
از همه بدترم ... آره
اما با اُمّید اومدم
من هشتم مُحرّمم
بلند بلند داد میزنم
تا صدا هلهله نیاد
توو روضه فریاد میزنم
یه خواهری اومد ولی
بازم برادر پا نشد
قبل از قَسَم به فاطمه
از اکبرش جدا نشد
گفت: جوونا بیاید ولی
نه برا بُردن تنش
اول کمک کنید برا
از دور و بر جمع کردنش
از دقیقه 6 زمزمه شروع میشه
..............................................
@majmaozakerine.
.
|⇦•توی کاسه آب می دید...
#روضه و توسل به امام سجاد علیه السلام اجرا شده #شب_چهارم_رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج محمدرضا طاهری
●━━━━━━───────
اینکه دعامون مستجاب نمیشه، کسی نیست مثل اون غلامِ زین العابدین تا دعاش مستجاب بشه، خشکسالی شده بود مدینه، برای اینکه بارون بباره نماز بارون بخونن، دعا بخونن، همه اومدن، میگه: دیدم یه غلامِ سیاهی راهش رو کج کرد از میونِ مردم کنار رفت، رفت یه گوشه ای خلوت کرد، همچین که دستش روبه گدایی بلند کرد، همچین که چند قطره روی صورتش جاری شد، یه مرتبه دیدن بارانِ مرحمت الهی نازل شد، گفتم: چه آبرو داری بود دَرِ خونه ی خدا...میگه: دنبالش رفتم ببینم خونه اش کجاست، دیدم رفت تو کوچه ی بنی هاشم، رفت تو خونه ی آقا زین العابدین، گفتم: از این آقا همچین غلامی هم بر میآد...فرداش رفتم دَرِ خونه ی زین العابدین، گفتم: آقاجان! یه درخواستی از شما دارم، اومدم یکی از غلاماتون رو خریداری کنم، امام فرمود: چرا بخری، تو دوستِ مایی، یه بار از ما یه چیزی خواستی، کدومشون رو میخوای؟ همه رو جمع کردن، دید تویِ جمع غلاما نیست، گفتن: آقاجان! یکی هست رسیدگی به اسب ها میکنه، حضرت فرمود: به اونم بگید بیاد، تا اومد، آقا فرمودن: غلام! ما تورو مرخص کردیم، از این به بعد اربابت این رفیقِ ماست، یه مرتبه شروع کرد گریه کردن، گفت: آقاجان! مگه من خطایی کردم، مگه من اشتباهی کردم، مگه من بد غلامی کردم، حضرت فرمود: نه! این دوستِ ماست، یه خواهشی از ما کرده، گفت: آقا!: چرا بینِ ما و امامم جدایی میندازی؟...*
من و جدا شدن ازکویِ تو خدا نکند
خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند
*روایت میگه این غلام شروع کرد گریه کردن، زین العابدین شروع کرد باهاش گریه کردن، همه ی اون اهل مجلس شروع کردن گریه کردن، گفت: حالا برا چی میخوای من رو از آقام جدا کنی؟ گفت: دیروز دیدم چطور با خدا مناجات کردی، دیدم چقدر پیشِ خدا آبرو داری... عزیزم نمیخوای بیایی غلامی، من میخوام غلامیت رو بکنم...یه وقت غلام سرش رو بالا گرفت، گفت: خدا این سِرِّ بینِ من و تو بود، نمیخوام دیگه زنده بمونم...میگه: با گریه از هم جدا شدیم، دَرِ خونه هنوز نرسیده بودم، یه وقت از طرف زین العابدین علیه السلام پیامی آوُردن، گفت: حضرت بهت سلام رسونده، گفت: دوست ما حاجتش برآورده شد ازدنیا رفت، برا تشییع جنازه اش خودت رو برسون...حالا آماده ای بریم دَرِ خونه ی امام سجاد؟...
توی کاسه آب می دید گریه می کرد
بچه ای رو خواب می دید گریه می کرد
یه نگاه به دور دستاش مینداخت
هر موقع طناب می دید گریه می کرد
تا که جنجالی می دید گریه می کرد
رفته از حالی می دید گریه می کرد
دیگه این آخرا طوری شده بود
هر جا گودالی می دید گریه می کرد
آسمون و تار می دید گریه می کرد
باغ می دید بهار می دید گریه می کرد
پاهای رقیه یادش می اومد
توی صحرا خار می دید گریه می کرد
گریبان پاره می دید گریه می کرد
یا که گوشواره می دید گریه می کرد
گریه ی رباب و هم در می آورد
هر جا گهواره می دید گریه می کرد
تا که مهمونی می دید گریه می کرد
پیرهنِ خونی می دید گریه می کرد
هی می گفت بهش یه خورده آب بدید
هر جا قربونی می دید گریه می کرد
#شاعر حامد خاکی
*بارها تویِ بازارِ قصاب ها حضرت رد میشد، میدید یه حیوانی رو دارن ذبح می کنن، آقا یه سئوالی می کرد، اما مجلسِ روضه بپا میشد، حضرت می فرمود: بهش آب دادید یا نه؟ می گفتن: آقا! چه سئوالی است؟ دستورِ دینِ ماست، مگه میشه آب ندیم، یه وقت امام سر به دیوار میگذاشت، شروع می کرد به بلند بلند گریه کردن، میگفتن: آقا چی شده؟ هی صدا میزد: "قتل الحسین بکربلا ، ذبح العطشان بنینوا"...حسین...
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
...........................................
@majmaozakerine.
@babolharam_net1_1544761538.mp3
زمان:
حجم:
3.54M
⇦•توی کاسه آب می دید...
#روضه و توسل به امام سجاد علیه السلام اجرا شده #شب_چهارم_رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج محمدرضا طاهری
@majmaozakerine
●━━━━━━───────
Voice changer with effects (https://play.google.com/store/apps/details?id=com.baviux.voicechanger)4_5850680948273710830.mp3
زمان:
حجم:
2.37M
مناجات باخدا
ماه خدا آمد
(دلم با خدا شد
دلم باخداشد،دلم با خدا شد،
ماه خدا آمد،دلم با خدا شد،
دلم باخداشد،دلم با خدا شد) تکرار
حی علی توبه،
(در توبه وا شد
در توبه وا شد، در توبه وا شد،)
الهی رحمی کن، خسته وزارم
به این سفره من خیلی بدهکارم
الهی رحمی کن، خسته وزارم
به این سفره من خیلی بدهکارم، بدهکارم...
باز منو بار گناه،
(نجاتم بده
نجاتم بده نجاتم بده،
باز منو بار گناه،
نجاتم بده،
نجاتم بده، نجاتم بده)
خسته شدم از اشتباه،
نجاتم بده
نجاتم بده، نجاتم بده...
الهی العفو یاکریم، الهی العفو یاکریم،
الهی العفو یاکریم، الهی العفو یاکریم.....
آخ!
دارم به سر عمری
( امید رهایی،
امید رهایی، امید رهایی،
باید در این شبها،شوم کربلایی
شوم کربلایی، شوم کربلایی...
حسین!
ندارم دردوغم ، تاحسین دارم
به روی لب ذکر، یاحسین دارم
(به رویه لب ذکر،یاحسین دارم)
دست به دامانه توأم،
حسین یا حسین
حسین یا حسین حسین یا حسین
دست به دامانه توأم،
حسین یا حسین
حسین یا حسین، حسین یا حسین
صدایت میکنم ربی الهی
به سویت آمدم با روسیاهی
هزاران بار دستم را گرفتی
نجاتم دادی از گم کرده راهی
گناهم را ز بس توجیه کردم
ز چاله جستم افتادم به چاهی
به جای شکر نعمت کفر گفتم
برون شد نعمتم از کف الهی
همیشه فکر میکردم جوانم
که لحظه لحظه هایم شد تباهی
اجل نزدیک بر من ، من ز تو دور
که عمری راه رفتم اشتباهی
به کاهی کوهی از عصیان ببخشی
چه سازم من ندارم پر کاهی
مشو راضی که مهمانت بگرید
کشد دائم ز سینه سوز آهی
دری بگشا نگاهی کن غریب است
ندارد غیر لطفت تکیه گاهی
زمین مثل زمان از من بریده
که هرجا رفته ام کردم گناهی
بسوزانم ولی با دشمنان نه
بسوزانم کنار خیمه گاهی
همان خیمه که طفلان می دویدند
به امّید امانی یا پناهی
پسر گر گم شود سخت آنقدر نیست
که دختر گم شود بین سپاهی
عقیله تازه از مقتل رسیده
ندارد حال و روز روبراهی
هجوم وحشیانه وای زینب
سپاه تازیانه وای زینب
@majmaozakerineروضه شب۳ ماه رمضان.mp3
زمان:
حجم:
5.33M
🎵 #روضه
✍ افطارها به کام دلم زهر میشود😭
🗓 #شب_سوم_رمضان_۱۴۰۰
🎤بانوای : #علی_حاجیان_فر 💯
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
کانال نوحه مجمع الذاکرین ایتا همخوانیتنهاامیرِملکِولایت.mp3
زمان:
حجم:
4.35M
تک بسیارزیبا ✍️ همخوانی
#علی_حاجیان | #علیرضافاطمی
شب بیست و سوم رمضان
#هیئت_بین_الحرمین_مشهدالرضا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️تنـها امیـر ملک ولایــت امــیــر ما
ماییــم اسیـر حیـــدر و عالم اسیر ما
شبهای قدر مان همه مشغول حیدریم
اصلا علی علی خوده جوشن کبیر ما
پیغــــام آشـــــنا نفـــس روح پــرورسـت
ازهرچهبگذریمسخندوستخوشترسـت
هرگز حدیـث حاضــر و غائب شنیـده ای
من در میان جمع و دلم صحن حیدرست
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#سبک_شور
🎤مداح:نریمان پناهی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امان از گودال
به پاشد جنجال
ببخشن سادات
تنت شد پامال
میون اعدا
غریب و تنها
رو خاک افتادی
زدی دست و پا
نانجیبا از راه رسیدن و
پیکر زخمی تو کشیدن و
هرکی با هرچی میشد تورو زد
اشکای زینب رو ندیدن و
وای
بی هوا میزدنت
از جفا میزدنت
پیرمردا همگی
با عصا میزدنت
وای ای وای ای وای ای وای ای وای
==
به زیر خنجر
زدی بالو پر
شدی غرق خون
به پیش مادر
با چشمای تر
با حال مضطر
میگفتی برگرد
به خیمه خواهر
هدف نیزه ها شد بدنت
جای سالم نموند روی تنت
با نیت غارت اومدن و
بردن انگشتر و پیروهنت
وای
شمر بی حیا و پست
حرمت تورو شکست
وای ازاون لحظه که با
پا روی سینه ت نشست
وای ای وای ای وای ای وای ای وای
==
امان از زینب
که شد جون برلب
دو چشمش خون بود
تو اون تابو تب
میزد روی سر
میگفت ای مادر
حسینو کشتن
یه عده کافر
هرکسی از راه اومد تورو زد
حرمله بامشت و سنان لگد
تا که دیدن اُفتادی از نفس
شدن از روی پیکر تو رد
وای
از جفا ی کوفیا
شد سراز تنت جدا
بی مروتا زدن
رأسِ تو رو نیزه ها
وای ای وای ای وای ای وای ای وای
==
زبانحال حضرت زینب
==
شکسته بالم
ببین بی حالم
برو ای نامرد
نیا دنبالم
کنارم غوغاس
کجایی عباس
ببینی زینب
تو نامحرم هاس
ببینی این همه جسارت و
ناسزا و دزدی و غارت و
رفتی و خواهرتو شدغریب
ندیدی شلاق اسارت و
وای
قلبم و زدن شرر
چندنفر به یک نفر
دختراتو میزنن
باسپر یا با کمر
وای ای وای ای وای ای وای
==
سبک: عباس قلع
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین