هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
.
#امام_حسین_علیه_السلام
بس که بود دلربا، زمزمۀ یاحسین
داده به دل ها صفا، زمزمۀ یاحسین
مثل نسیم سحر،عقده گشایی کند
باز دل خسته با، زمزمۀ یاحسین
اوج دهد نام او، به عرش اعلا مرا
برد مرا تا خدا، زمزمۀ یاحسین
چونکه دل عاشقم، تنگ حریمش شود
می بردم کربلا، زمزمۀ یاحسین
حسین نام ورا، صدا زند در جزا
هرکه کند درعزا، زمزمۀ یاحسین
بس که مقدس بود، بین سماواتیان
کرده هیاهو به پا، زمزمۀ یاحسین
هرکه به راه خدا، شهید شد کربلا
داشت به خاک بلا، زمزمۀ یاحسین
ازحرم وقتلگه، تا دم آخر بود
عمۀ سادات را، زمزمۀ یاحسین
غریب مادرحسین، زمزمۀ فاطمه است
نغمۀ اهل ولا، زمزمۀ یاحسین
منتقم خون او، روز ظهورش کند
به اشک وشور و نوا، زمزمۀ یاحسین
کاش که پیک اجل،چون که «وفایی»رسد
بسته شود چشم با، زمزمۀ یاحسین
#سیدهاشم_وفایی✍
ویا به #سبک_میگذرد_کاروان
.👇
.
# مناجات امام_زمان
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
التماست می کنم بابای مظلومم بیا
شیعه غرق غم شده ،ای منجی عالم بیا
کار ما خورده گره با دردهای بی کسی
کی به داد نوکران بی کس خود می رسی
عیدها یک یک گذشت و خنده بر ما شد حرام
حق بده عیدی ندارد شیعه، بی تو ای امام
روضه ها تعطیل شد،درب حرم ها بسته شد
حق بده از زندگی، هر نوکر تو خسته شد
کی به پایان می رسد دوری تو صاحب زمان
جان زهرا مادرت از دیده ها پنهان نمان
یا معزّالمؤمنین ای آخرین صاحب لوا
ای مه زهرا ز پشت ابرها بیرون بیا
منتقم، بنگر میان غربت ِ شام بلا
بین بازار است عمّه بین مشتی بی حیا
منتقم ،بنگر میان محنت ِ بزم شراب
خون لبهای حسین و اشک چشمان رباب
روبه روی دیدگان زینب ِ قامت کمان
می خورد لعل ِنخورده آب، چوب خیزران
ای برای شیعیان تنها امیر و مقتدا
الامان و الامان یابن الحسن آقا بیا
✍عبدالمحسن
.
4_5780781545237253559.mp3
46.58M
📋 شکسته بال و پرم وا نمیشود بالم
#سبک_مناجات *بخش اول صوت*
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شکسته بال و پرم وا نمیشود بالم
از این خرابتر آقا نمیشود حالم
هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون
به پختگی نرسیدم چو میوهای کالم
گذشت فرصت عمرم، سفید شد مویم
بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم
مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم!
ببخش! رنگ شما نیست رنگ اعمالم
فدای تار عبایت بگیر دستم را
بگیر دست دلم را مریض احوالم
@
به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما
که هیچ نور امیدی نمانده در عالم
میان روضهی گودال، این دلم گیر است
شبیه جد غریبت اسیر گودالم
هنوزم که هنوز است دل پریشانِ
صدای نعل جدید و شروع جنجالم
هنوزم که هنوز است در تب و تابم
هنوز گریهکن روضههای خلخالم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
:
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
حاج حسن جمالی.mp3
10.19M
#زمینه
این خیمه به اون خیمه
#محرم
حاج حسن جمالی
@majmaozakerine
این خیمه به اون خیمه
این روضه به اون روضه
کار روضه خون روضه است منم گریه
این خیمه به اون خیمه
این روضه به اون روضه
کار روضه خون روضه است منم گریه
السلام علی شهید کرب و بلا مرمل بالدماء
قاری سرنیزه ها
السلام علی کشته غرق به خون
وقتی اومد ساربون شد مادرت روضه خون
آه یما یما قتلوک عطشانا آه یما یما ذبحوک
عریانا این موکب به اون موکب
دیدن داره دریای خیل اربعینی ها تو مشایه
السلام علیک میگم ازین فاصله راه افتاده دلم پشت سر قافله
السلام علیک مخاطب خاص من یه جا نگهدار حسین کرب و بلا واسه من
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
زمینه_پیشواز_ماه_رمضان_السلام_ماه.mp3
16.95M
🎧 #زمینه احساسی امام حسین(ع)
#السلام_علیک_یااباعبدالله
#پیشنهاد_دانلود
[ السلام ماه خدا... ]
#پیشواز
🎤 کربلایی امیر برومند
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5969999683831990809.mp3
2.03M
خادم اهل بیت 🌺:
.
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی حسین طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
توی این بی کسیام تنهاییام
یه نفر هست که برام همه کَسه
کاری به هیچ کی ندارم به خدا
یه امام رضا دارم برام بسه
غیر ذکر یا امام رضا که من
دیگه ذکری رو بلد نیستم آقا
نکنه یه وقت جوابم رو ندی
دیگه اینقدا که بد نیستم آقا
هرجا از دست خودم خسته شدم
آرومم کرده صفای حرمت
دوباره دلم برات پر می زنه
قربون کبوترایِ حرمت
«قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت»
تو که آخر گره رو وا می کنی
پس چرا امروز و فردا می کنی؟
شنیدم سَجیعهُ الکُمُ الکَرم
شما رو رها کنم کجا برم؟
کربلا و مکه و بهشت من
یه گوشه از حرم امام رضاست
اگه نوکر حسین فاطمه ام
به خدا از کرم امام رضاست
«قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت»
تو که آخر گره رو وا می کنی
پس چرا امروز و فردا می کنی؟
#امام_رضا
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#امام_رضا
#زیارت_مخصوصه
روضه یابن شبیبت روز مارا تارکرد
مادرت باروضه تو گریه بسیار کرد
گوسفندی را مثال آوردی و این کار تو
کل چوپان های ده را تاابد بیمار کرد
گفتی از خنجر که هرگز از جلو کاری نشد
شاه وقتی پشت و رو شد تیغ دیگر کار کرد
وقت مثله کردنش بالاسرش زهرا رسید
آمد و با یک تن غارت شده دیدار کرد
سربه خورجین رفت و آخر بی برادر بودنش
خواهری را همسفر با دسته اشرار کرد
اینهمه شال و کتیبه یادگاری از شماست
ماحسینی گر شدیم از برکت نام رضاست...
سید پوریا هاشمی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
میرفت و برمیگشت ..
کاشکی داد بزنی خیلی این کلمه هارو نشنویم بهتره ..
نیزه میرفت و برمیگشت ..
چشماش باز و بسته میشد
هرکس تو مقتل می اومد
اونقدر میزد خسته میشد ..
خداکنه متوجه نشی من چی گفتم .. یه چیزی بگم سر بسته؛ خبر داری کشتنِ ارباب ما سه ساعت طول کشید؟.. چرا؟
زود راحتش کنید
رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید ..
پیراهنش رو نه
میدونید کیه میخواید هتک حرمتش کنید؟!! ..
آی نا مسلمونا
باید اول بکشید بعداً غارتش کنید ..
آدم زنده رو غارت نمیکنن .. حسین ...
لب هاش مثلِ چوبه خشکه
تشنه ست دائم از حال میره
خواهر رویِ تل ایستاده
مادر تویِ گودال میره ..
آتیش به ما نزن
اینقدر پنجه رو خاکِ کربلا نزن
رو سینه اومدن
زیر دستُ پاهاشون اینقدر دستُ پا نزن
دق میکنم حسین
دست و پا هم میزنی زهرا رو صدا نزن
آه .. یه تیکۀ مقتل رو میگم که بیچارم کرده .. وقتی افتاد از اسب ، وقتی تیرُ از کمر کشید دسته دسته میریختن حسینُ بکشن.. ، منصرف میشدن برمیگشتن .. دسته دسته میومدن تو گودال شمشیر بکشن ، چهرهی حسینُ میدیدن میگفتن ما پسر پیغمبر و نمیکشیم .. مینداختن شمشیر هارو میرفتن حتى جاءه رجل من كندة .. یه بی حیا اومد .. يقال له مالك بن النسر .. اسم نحسش مالک ابن یسره .. مال همین یکی دو ساعت دیگه س .. یه نگاه به حسین کرد فشتم الحسين .. شروع کرد به حسین ناسزا گفتن .. فحش میداد .. ناسزا میگفت .. ابیعبدالله چشماشُ
ُ بست .. آه .. یه سیلی تو صورت آقای ما زد .. وضربه على رأسه الشريف بالسيف .. این مال الانِ لال بشه کسی غیر عاشورا این حرفُ بزنه ..
خنجر نمیبره ..
هیچکسی قربونی رو تشنه سر نمیبره
هی ضربه میزنه ..
هیچکسی اینجوری سر از پیکر نمیبره
انصافتون کجاست ..
هیچکسی انگشتُ واسه انگشتر نمیبره
حسین ... میخوای مثل مادرش بگی؟ بُنَّی .. حسین ...
عریان روی خاک اُفتادی
زهرا چادر روت میندازه
مرهم رو زخمات میذارن
اما با نعلای تازه ..
ای شاه کم سپاه ..
پناه عالمیان زینب مونده بی پناه
از روی نی ببین ..
که دارن حرومیا میرن سمت خیمه گاه
گوشواره میکشن
به کجا فرار کنن دخترهای بی پناه
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تورو بردن دیر رسیدن من ..
وای .. حسین ...
چ
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه و مقتل شهادت امام حسین (ع) - نیزه میرفت و برمیگشت .. - سیدمهدی میرداماد.mp3
3.21M
روضه مقتل امام حسین
میرداماد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه خواندن خود امام حسین (علیه السّلام)
مرحوم آیت الله تکابنی در مواعظ المتقین می نویسد:
سلمان
فارسی تو کوچه ها و پس کوچه ها عبور می کرد، دید آقا امام حسین (علیه
السّلام) در سن کودکی، گوشه ای دور از بچه های دیگر ایستاده اند و گریه می
کنند.
سلمان جلو رفت، سؤال کرد یابن رسول الله ! جانم به فدای شما، آیا اتفاقی افتاده است، اینچنین گریه می کنید؟
ابی
عبدا… جواب نداد، باز سلمان اصرار کرد، گفت آیا کسی شما را اذیت کرده،
دائم سؤال می کرد. آخر پسر زهرا فرموده باشد: سلمان ! اگر بگویم طاقت
شنیدنش را نداری، عرضه داشت یابن رسول ا… ! مگر نشنیدید پیغمبر فرمود:
سلمان از ما است به من بگویید چی شده است؟
شروع
کرد وقایع کربلا را تعریف کند. ای سلمان ! یک روز من بزرگ می شوم، گذر من
به کربلا می خورد، خدا به من یک پسر می دهد، اسم او علی اکبر است، سلمان
فرشته ها صف می بندند جمال این پسر را ببینند، اما همین پسر را تو کربلا جلوی من می کشند … .
سلمان
! خدا یک پسر دیگر به من می دهد اسمش علی اصغر است. این پسر را با لب تشنه
وقتی از لشگر برای او آب می خواهم او را روی دستم با تیر سه شعبه می کشند.
سلمان ! خدا به من یک برادر می دهد اسم او عباس (علیه السّلام) است کنار نهر آب او را با لب تشنه می کشند …. .
سلمان نگاه می کرد، دید گریه ی آقا شدیدتر شد، نفس بند آمد صدا زدند ای سلمان ! زینبم …
اینقدر گفت ….
سلمان آخر کار سؤال کرد، آقا جان ! شما که همه کاره ی خلقت هستید اراده کنید همه چیز را عوض کنید.
آقا امام حسین (علیه السّلام) فرموده باشند: سلمان درست می گویی، ولی من
دوست دارم فدایی دوستانم بشوم، دوستانم فردا دور هم جمع بشوند اسم من را
بیاورند … شفاعت دوستانم را فردا بکنم نگذارم در آتش جهنم بسوزند. سلمان !
نشونه ی دوستان من دو چیز است، یکی اشک چشمشون، یکی هم دلهای آنهاست که برای کربلا پر می زند، برای دیدن کربلا می میرند …
منبع:کتاب گلواژه های روضه
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه مقتل ابا عبدالله
مرحوم
شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی
عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می
دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت.
اولین
جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (علیه السّلام) بود، امام
صادق (علیه السّلام) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش
آسمان را دود می دید.
دومین
عضو، لبهای آقا بود، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین
علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره
خون می آید.
سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است.
چهارمین
عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام
شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر
رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می
سوزد» از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می
آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش،
من سیرابش کردم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین