لالایی گلم لالا مهتاب اومده بالا
موقع خوابه حالا اما نه به زیر خاک
لالایی چه شیرینی روی ابرا بنشینی
خوابای خوب ببینی اما نه به زیر خاک
لالایی گل زهرا عموش میاد از صحرا
آبو میاره سقا اما نه به زیر خاک
لالا گل یاسینم گل پسر شیرینم
دومادیتو میبینم اما نه به زیر خاک
لالا نوه حیدر لالایی اصغر
قربون قدت مادر اما نه به زیر خاک
لالایی گل مریم میبری ز قلبم غم
قد که میکشی کم کم اما نه به زیر خاک
لالایی عزیز جونم نور چش گریونم
شمع شبای خونم اما نه به زیر خاک
لالا گل بارونی لالایی پریشونی
گفتم میریم مهمونی اما نه به زیر خاک
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
Lalaie Golam Lala - Haj Mahmood Karimi.mp3
9.54M
لالایی گلم لالا
محمود کریمی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_6039875039346558054.mp3
21.63M
🏴#شهادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح : حاج محمود کریمی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_محمدباقر_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج محمود کریمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چشام پر از اشکه دلم مسافر شد
عالـــم عزاداره، امـــام باقـــر شد
شــب عـــزا و شـــب فراقه
فصل خزون و خشکی باغه
دله پریشون، میره سراغه
یه قبر خاکی، که بی چراغه
یه عمر از این چشم روضه چکیده
ازش چقدر ماه روضه شنیده
روضه هجده سر بریده
سر عموشو رو نیزه دیده
حاجت روا شد این شهید جا مونده
رسیده این مردی که روضه میخونه
ای بی کفن آقا دور از وطن آقا
کوفه نیا مولا ای زاده زهرا
کویر کوفه تشنه دریاس
سفیر دریا تو کوفه تنهاس
با گریه میگه یا ایها الناس
اون که تو راه عزیز زهراس
مسلم اسیـــر این مردای نـــامرده
همش میگه ای کاش حسین برگردهت
درد غریبی دوا نداره
تنها و یک دست صدا نداره
کوفه حسین جان وفا نداره
کوفی بی رحم حیا نداره
از غصه غیرت جونم اومد بر لب
همراه تو هستن رقیه و زینب
کوفه نیا مولا ای زاده زهرا
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
◾یک منبر روضه به بهانه ی
◾شهادت امام باقر(ع)
در میان خیمه میدیدم عطش بالا گرفت
دیدم آنجادست برشمشیرخودسقا گرفت
یاعلی گفت و ز جا برخاست از روی زمین
اذن میدان رفتن از نور دل زهرا گرفت
ناله های طفل ششماهه شنیدم در حرم
دیده آنجا تا سکینه دامن بابا گرفت
از عطش لبهای طفلان حرم شد چاک چاک
طفل را از مادرش تا زینب کبری گرفت....
محشری برپا شد و سقا ز خجلت آب شد
گفت باید رفت،اذن از شاه بی همتا گرفت
یک طرف اشک رباب و یک طرف آه حرم
وقت رفتن بود و شور غصه و غم پا گرفت
گفت با سقا حسین ارکب برو آبی رسان
تشنگی کودکانم طاقت ما را گرفت
من امام باقرم در کربلا دیدم که خصم
در کنار علقمه عباس را ازماگرفت
روی تل عمه صدا میزد که وا اُمّا ببین
هستیم را شمر در گودال بی پروا گرفت
#مرتضی_محمودپور
@navaye_asheghaan
4_431665907127812803.mp3
3.26M
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲
سید مهدی میرداماد
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲
اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت
دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت
تا عقیله بنی هاشم پا شو گذاشت تو کرببلا میگن همه ی غم های عالم رو دل زینب جمع شد، الان بعد از هزار چهارصد سال هر کی میره کربلا همینجوره، نجف میری اینجوری نیست، سامرا و کاظمین میری اینجوری نیست، تا میرسی کربلا دلت پر غمه، دلشوره میاد سراغت، اول حرفی که می زنی اینه: امان از دل زینب...
اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت
دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت
حس غم جدایی این دشت لاله خیز
بال و پرم جدا و دلم را جدا گرفت
فالی زدم به مصحف پیشانی ات حسین
آیات غربت تو دلم را فرا گرفت
من پنجاه چند سال با تو بزرگ شدم، هیشکی مثل من تو رو نمی شناسه حسین، من هم برات خواهری کردم، هم برات مادری کردم، من از چهار سالگی همه کاری برا تو کردم، عین پروانه دورت گشتم، حسین من با تو بزرگ شدم، حسین جان نگاه تو صورتت می کنم می فهمم چه خبره، مدینه داشتیم می اومدیم، یه جوری با مادرم وداع کردی فهمیدم سفر آخره، یه جوری به بچه هات داری نگاه می کنی، یه جوری به قد بالای اکبرت داری نگاه می کنی، دارم می ترسم از این سرزمین....
تنها دلیل بودن من سایه سرم
زینب فقط به عشق برادر بقا گرفت
حتی مدینه این همه زجرم نداده بود
یک نیم روز جان مرا کربلا گرفت
وای از دل رباب که بیند به جای آب
تیر سه پر به حنجر شش ماهه جاگرفت
تا وقت هست حلقه ی انگشتری درآر
از ترس ساربان دل زینب عزا گرفت
ابی عبدالله تو راه دست رو سر دختر مسلم کشید، کربلا هم تکرار شد روز عاشور می خواست بره، سکینه نشست بغل باباش، ابی عبدالله دست کشید روی سرش، وقتی پدر دست می کشه رو سر، اگه پدر انگشتر داشته باشه، دختر حس میکنه بابا انگشتر داره، وقتی دست رو سرش کشید انگشتر داشت، اما وقتی رفت تو گودال بهش گفتن: این بابات حسینه، نگاه کرد دید سر بردن، پیراهن بردن، انگشت با انگشتر بردن، حسین....
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم علیه السلام
گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد
دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد
*امروز اگه یه نگاهی به ما کنی،کار ما حل میشه*
اگر از شانه ی من کوه گنه برداری
پای این بنده هم از عرش فراتر برسد
*اصلاً امروز مالِ جامونده هاست،اصلاً امروز مالِ اونهایی است که از ماه رمضان جاموندن...راستی آی رفقا! امروز چرا اومدی اینجا نشستی؟ مگه شما کربلا نرفتی؟ مگر نفرمودن:اول جایی که روز عرفه نظر می کنند به زائرای حسینِ...من اومدم بگم:امروز من از همه چیز جاموندم،از کربلا جاموندم،از حرم امام رضا جاموندم،به هیچ چی نرسیدم،امروز روز خوبا و بداست،امروز قرارِ در هم بخرن...*
باز هم توبه شکستم،بگذارید فقط
باز هم فرصتِ یک توبه ی دیگر برسد
*یک بار دیگه بهم فرصت داده،خیلی ها مُردن،نرسیدن به امروز،اما به من دوباره فرصت دادی...*
همه ی ترسم ازین است که به هنگام گناه
عمر این بنده ی آلوده به آخر برسد
بس که آلوده ام،اَبکی لِخُروجِ نَفسی
وای از آن لحظه ی سختی که اجل سربرسد
خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم
وحشت بیشتر آن است که مُنکَر برسد
همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ
سر این بنده، روی دامن حیدر برسد
مطمئنّم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس
حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد
توی کامل الزیارات نوشته شده:امام صادق علیه السلام فرمودند به یکی از یارانشون که کربلا رفتی یا نه؟ فرمود:آقا نمیتونم برم کربلا،آخه ما توی بصره زندگی می کنیم،اگر مردم بفهمند ما دوستان شما هستیم مارو زنده نمیگذارند،اما آقا جان! ما توی خونمون برای حسین روضه می گیریم،دور هم جمع میشیم،میگیم:ای حسین..{ما هم امروز بگیم: حسین...همه امروز دارن میگن: حسین،مسلم هم تو کوفه داره میگه:حسین...مادرش فاطمه هم امروز داره میگه:حسین..}
امام صادق فرمودند:کمترین چیزی که برای شما پیش میاد موقع مرگتون ما اهلبیت همه میاییم،حسینم میاد بالا سرتون...
{من یه عمری دارم میگم:حسین...فقط به این امید که لحظه ی جون دادن سرم روی پای اربابم باشه...}*
چادر مادر ما کار خودش را بکند
بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد
*آقا فرمودند: این سر چادر مادر ما فاطمه توی بهشتِ،یه سر دیگه اش روی پلِ صراطِ،صدایی میاد" يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَة" بعضی ها سر بلند میکنند،میگن:بله...میگن:بیایید به چادرمادرتون چنگ بزنید،همه رو میخره...*
مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم
حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد
*اما چند بیتم روضه بخونم،دلامون آماده بشه...*
با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما
تا بگیرد دلم آرام ؛ سلامم به شما
آخر از عشق تو راهیّ سر دار شدم
ای علی زاده ببین میثم تمار شدم
باز هم شُکر، زن و بچّه ندیدند مرا
موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا
هیچ کس نیست دگر دور و بر مسلم تو
بسته شد مثل علی بال و پَرِ مسلم تو
سر عباس و پسرهات سلامت آقا
گر شکستند در این کوچه سر مسلم تو
قسمت این بود ؛ لبِ تشنه شهیدم بکنند
پیش مرگِ جگرت شد جگر مسلم تو
لب من خشک و دو چشمم تر و قلبم سوزان
زده اند آتش بر خشک و تَرِ مسلم تو
به فدای سر یک موی عزیزان تو باد
جان هر دو پسر در به در مسلم تو
کاش می شد بنویسم که نیایی اینجا
که می آید به سر تو چه بلایی اینجا
حاصل این سفرت بی علی اصغر شدن است
بی برادر شدن و بی علی اکبر شدن است
همه ی ترسم از این است که مضطر بِشَوی
مثل این نائب دل سوخته ؛ بی سر بِشَوی
وای اگر گَرْد بر آیینه ی تو بنشیند
شمر با چکمه روی سینه ی تو بنشیند
وای اگر کار به توهین و جسارت بکشد
وای اگر خواهرتان بار اسارت بکشد
وای اگراهل و عیال تو زمین گیر شوند
دخترک هات پس از رفتن تو پیر شوند
بدنم نقش زمین است میا کوفه حسین
خواهش مسلمت این است میا کوفه حسین
ای حسین...
#شاعر_محمد_قاسمی
#مناجات #دعا
#عرفه
#روضه #حضرت_مسلم_علیه_السلام
#شب_اول_محرم
#سید_رضا_نریمانی
🌾🌾🌾
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین