eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ # روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس اجرا شده روزِ عرفه سردابِ مقدس حضرتِ اباعبدالله کربلایِ معلی اجازه بگیرم از محضرِ ابی عبدالله ، روضۀ قمر بنی هاشم بخوانم .. آخه فرمودن هرجا روضۀ عمو جانم خوانده بشه منم میام .. علمدارِ وفادارم اباالفضل پس از تو بی کس و کارم اباالفضل قسم بر تشنگیِ بر شیرخواره گره افتاده در کارم اباالفضل .. میبینم گوشه کنار همه دارن گریه میکنن .. ان شالله آقاجانمون ببخشن ، می خوام روضۀ برادرشونُ بخوانم .. پس از تو خیمه غارت میشه عباس به طفلانم جسارت میشه عباس *سادات من معذرت می خوام* پس از تو سهم زینب بی محارم غریبی و اسارت میشه عباس دیدن حسین یه دست به عنانِ اسب گرفته ، یه دست به کمر گرفته .. هیچ جا حسین نگفت انکسر زهری .. اما تا اومد عباسشُ دید .. چه بدنی ؟.. الله اکبر .. قدِ رشیدش .... ای حسین .... تا اومد دم خیمه ، اولین کسی که از خیمه اومد بیرون ، خواهرش زینبِ .. این خواهر و برادر ، چشم تو چشمِ همدیگه شدن .. تا زینب دید حسین دستِ خالی برگسته ، هی میزد رو دستاش .. هی میزد تو صورتش .. جوابِ زینبشُ نداد ، یه مرتبه سکینه دوید .. صدا زد یا ابتا این عمی العباس ؟ .. بمیرم برات آقاجان .. هیچ جا ندیدم نوشته باشه اکبر رفته میدان بیاد ستونِ خیمه رو کشیده باشه .. قاسم رفت ، ستونِ خیمه رو نکشید .. اما وقتی جوابِ سکینه رو می خواست بده رفت ستونِ خیمۀ عباسُ کشید .. خیمه رو زمین اومد .. یعنی برید بچه ها معجرهاتونُ محکم ببندید .. بچه گوشواره هاتونُ برید در بیارید ... دستاتونُ بالا بیارید ، روزِ عرفه ست ... به اون ساعتی که صورت به زمین گذاشت ..به اون ساعتی که از رویِ اسب زمین افتاد .. به اون ساعتی که خیمه هاشُ آتش زدن .. الهی العفو .... @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◽️‍ السّلام عَلیک یا اباصالح المهدی عج◽️ چه می شود که عزیزم ز پشتِ ابر در آیی کجایی یوسف زهرا(س)خدا کند که بیایی به سوزِ سینه ی عاشق که پَر زند به هوایت کی این فغان به سر آید امان ز دستِ جدایی چه دیدگانی که دائم به وعده ی تو نشستند رسد که وقتِ رهایی ز پرده رخ بنمایی بگو به کوی طریقت مرا وصالِ حقیقت به آهِ سینه گواهی به من بگو تو کجایی تو ای همای سعادت، نشانِ تاجِ کرامت تو عطرِ باغِ ولایی تو از نسیم خدایی قسم به نامِ بلندت به زلف ماه و قشنگت فدای چهره ی ماهت که باغِ مِهر و وفایی تو آیه های منیر و لطیفِ پاکِ خدایی شمیمِ عشق و صفایی تو سایه ی سرِ مایی به ناله های ترنّم ز سوزِ سینه بخوانم به حقَِّ ذاتِ الهی بده نویدِ رهایی به هیبت تو بنازم تویی دعا وُ نمازم به انتظارِ نهایی خدا کند که بیایی!
Amir Abbasi4_5926906198187052208.mp3
زمان: حجم: 10.55M
‍ آخر حج من رسید و عید قربان آمده از خیمه اسماعیل من به عزم میدان آمده باز پرپاشده یک غزوه ی دیگر شد سوی میدان شبه پیمبر رجز بخوان انا أبن حسین بن علی أطعنکم أضربکم ضَربَ غُلامٍ عَلَوی آه یوسف دلها، عزیز لیلا، هستی بابا شرمنده ی روی تو ام سوار تشنه کام من قطره ی آبی هم نمانده در خیام من آه لب تو خشک و من دیده ام تر من تشنه کام بوسه ی آخر خدا کند گم نکند اسب تو راه خود را که پیش چشم تنت نگردد عرباً عرباً آه علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر دل عالم خون شده باز از ستم یزیدیان دوباره چشم غزه و منامه گشته خون فشان شد دنیا پر از ظلم دلها پر از آه یک گوشه چشمی بقیة الله رسیده به آسمان دوباره آه و یارب ببین که زیر آتش است مزار عمه زینب آه غریب مادر، غریب مادر، غریب مادر @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کوفه نیا؛ از آمدن صرف نظر کن از این سفر آقای من صرف نظر کن از دست خود انگشترت را دربیاور از خیرِ کهنه پیرهن صرف نظر کن دربارۂ سرنیزه های زهرآلود با خواهرت حرفی نزن،صرف نظر کن... از کربلا از نینوا از قاضریه از هر کجا غیر از وطن صرف نظر کن این تن بمیرد دخترانت را نیاور دارند دستان بزن...صرف نظر کن- -از نامۂ بی غیرتِ خنجر فروشان از مردم پیمان شکن صرف نظر کن از پیکرت چیزی نمی ماند! بیا از- آوردنِ حتی کفن صرف نظر کن دیدم خریده حرمله(لع) تیر سه شعبه جان رباب(س)از آمدن صرف نظر کن!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خادم اهل بیت 🌺: برنامه پخش دعای عرفه از تلویزیون شنبه ۱۸ تیر ماه: 🔹شبکه ۱: ساعت ۱۶:۱۵ از صحرای عرفات 🔹شبکه ۲: ساعت ۱۷:۳۰ از حسینیه هدایت 🔹شبکه ۳: ساعت ۱۷ از حرم امام رضا(ع) 🔹شبکه‌ ۴: ساعت ۱۶:۳۰ از مصلای امام خمینی(ره) 🔹شبکه ۵: ساعت ۱۵:۳۰ از حرم عبدالعظیم حسنی(ع) 🔹شبکه قرآن: ساعت ۱۵:۳۰ از کربلای معلی 🔹شبکه افق: ساعت ۱۷ از حرم حضرت معصومه (س) 🔹شبکه آموزش: ساعت ۱۷ از حرم امام خمینی (ره) 🔹 شبکه جام‌جم: ساعت ۱۷ از حرم شاهچراغ (ع) @majmaozakerine
مرثیه حضرت مسلم علیه السلام نامه نوشتم که بیا امّا، نیایی جان منِ غم دیده ای مولا، نیایی کوفه پر از نامردی و بُخل و حسد شد دریای رنگارنگ خوبی ها، نیایی غیرت، وفا، مردانگی از بین رفته شد کوفه در بند بَدِ دنیا، نیایی دِرهم گرفتن تا تو را دَرهم نمایند آدم فروشی میکنند اینجا، نیایی بازار تیر و نیزه اینجا پا گرفته رسم است بر نیزه زنند سر را، نیایی شمشیر هاشان را زِ رو بستند اینها از پشت خنجر میزنند آقا، نیایی آخر تو را رو سوی صحرا می کشانند غوغای محشر می شود برپا، نیایی دنبال تو مادر هم از جنّت بیآید ای یوسف آشفته ی زهرا، نیایی تا که نگردد ارباً اربا جسم یارت با آن علیِ اکبر رعنا، نیایی آقا عجیب است، از حسن هم کینه دارند با نوجوانِ مجتبی سیما، نیایی شش ماهه ات را با خودت آوردی آیا؟ او کودک است، با کودک نوپا، نیایی گرچه امان نامه برایش داده امّا دارد عنادی شمر با سقّا، نیایی حالا که میآیی نیاور دخترت را حق همان دردانه ی بابا، نیایی یک حرف مانده در دلم، آهسته گویم ناموس تو اینجا شود تنها، نیایی یک روز بعدِ کربلا کوفه میآید با دستِ بسته زینب کبری، نیایی بالای دار و با زبان بی زبانی شد التماس مسلمت یارا، نیایی
.. و مگر که کوفی ظالم ز من گناهی دید که بین کوفه سفیرت چه بی پناهی دید میا، به جان رقیه اگر بیائی تو زبان گشودن شش ماهه رانخواهی دید شرمندگی گرفته نفس را به سینه ام من روضه خوان کوچه تنگ مدینه ام کوفه میا تو را به رقیه قسم ،حسین آخر به یاد روی کبود سکینه ام از غربت تو سینۀ زارم شده دلتنگ بگذر از این شهر پر از حیله ونیرنگ هرجاسخن ازغارت وجنگ است حسین جان ترسم که خورد بر زینب ز جفا سنگ من رفتم و از من به تو ای شاه سلامی بالای سر دارم و اینست پیامی شمشیر مهیا شده بر کشتنت آقا اینجا تو میا نیست دراین شهر مرامی حیف است که بر پیکر تو تیر ببارد بر پیکر نو ضربۀ شمشیر ببارد سرنیزه شده تشنۀ خون بدن تو حیف است که بر پیکر تو سیر ببارد خنجر شده لب تشنۀ خشکیده گلویت سرنیزه و شمشیر مهیاست به سویت صد حیف نشد تا که ببوسم رخ نازت صد حیف که سرزنیزه زند بوسه به رویت اینجا سخن از عشق و وفانیست برگرد درکوفه نشانی ز صفا نیست برگرد هرجا سخن از خنجر تیز است آقا حرفی به جز از رأس جدا نیست برگرد کوفه هدفی جز تن صدپاره ندارد امّید در این شهر ره چاره ندارد اینجا سخن از بستن آب است،برگرد توتاب عطش داری و شیرخواره ندارد از ساغر گردون می اندوه چشیدم خیری من از این شهر جفاپیشه ندیدم اینجا تو میا نیزه و شمشیر مهیاست از ضربت آنان به تن خویش،کشیدم ازکوفه و کوفی صفتان خسته و زارم جز ناله در این شهر طرفدار ندارم کاری زمَن ایدوست نیاید، به جزاینکه از بیکسی و غربت تو اشک ببارم جا شد به تنم نیزه و شمشیر حسین جان پر شد همۀ پیکرم از تیر حسین جان از بام زدند بر سر سودازده ام سنگ ازضعف شدم زار و زمینگیر حسین جان لب،تشنه ودل،خسته ودندان شکسته اینها همه فخر است که جانباز تو هستم شادم که زعشق تو سرم بر سر دار است این دار گواه است که سرباز تو هستم اینجا کمر بر قتل تو بستند مردم بازار شمشیر و سنان غوغاست آقا جمعی همه خنجر به دست در انتظارند مقصودشان رأس تو و سقاست آقا کوفه میا که قامتت از غم کمان شود از بهر داغ قاسم و عباس و اکبرت با خود سه ساله را تو میاور به همرهت ترسم که تازیانه شود سهم دخترت در حیرتم که این همه لشگر کجا روند دارند همه به همرهشان خنجر و سنان تیر سه شعبه دیدم و از بغض حرمله ترسم که اصغرت نگشاید دگر زبان آیی اگر به کوفه میاور رقیه را اینجا سخن زکعب نی و تازیانه هاست با نیزه ها و خنجر و شمشیرها حسین جسم تو و تن اکبر نشانه هاست رحمی به حال خواهر غم پرورت نما رحمی به حال نجمه و حال سکینه کن این کوفه چون مدینۀ زهرا کش است وای یادی زآتش در و مسمار و سینه کن از بهر غربتی که تو داری حسین من در هر گذر به یاد تو چشمم پر آب شد تیرسه شعبه ای که بدیدم به چشم خویش جانم پر از شراره به حال رباب شد ای شه میا به کوفه که این قوم کینه جو طرحی برای کشتن اکبر کشیده اند نفرین به چشمهای حریص و پلیدشان گویا که گوشواره و معجر ندیده اند اینجا کمر به قتل تو بستند حسین جان حرفی ز وفا و ز حیا نیست در اینجا تو جای خودت ،اکبرو عباس همینطور حتی نکنند رحم به شیرخواره ات آقا سوگند به زهرا که همین است دعایم ایکاش در این شهر نیفتد گذر تو ترسم که بیائی،غم عباس ببینی ترسم که ز داغش بشود خم کمر تو ......................................................................