بریم کربلا ...
میان عاشق ومعشوق رمز بسیاراست
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید ...
مادر مدینه دو جا یاد کربلا کرد و یاد حسین کرد ...
حسینشم تلافی کرد ... دو جا سراغ دارم یادِ مادرش افتاد ... یاد مدینه افتاد بگم یا نه؟؟
یه جا اون لحظه ای بود ... (یا صاحب الزمان من معذرت میخوام) یه جا وقتی پیراهن عربیش رو بالا زد .... وقتی تیر حرمله به قلبش خورد ...*فَرَمَاه حَرملَةُ سَهمٌ مَسمومٌ محدَّدُ ثَلاثُ شُعَبٍ*.... هر کاری کرد تیرُ از روبرو دربیارِ نشد .... کمرشُ خم کرد ....
حالا چرا حرف مدینه شد؟؟؟ وقتی سینه ش سوراخ شد ... مقتل میگه : فَجَرّدَ کَلمیزاب .... عین ناودون از سینه ش خون میریزه ..... دیدن دو دستی زیر خون ها رو گرفت ... هی میمالید به محاسنش .... (چی می گفت ؟؟) می گفت منُ مدینه کشتن ....
اون روزی که مادرمُ تو کوچه ها زدن .....
وای .......
خدایا همین یه دونه آدمُ میکشه ... رحمت خدا به این ناله ها ....
یه جا دیگه هم یاد مادرش کرد .....بگذریم ...بزار ادامه ش رو بگم هی محاسنش رو به خون خودش خضاب کرد ... اما دیگه نتونست رو اسب بمونه ... همچین که اومد از رو اسب بیفته دیدن زیر لب میگه :*بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ...*
هوا زجور مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب ......
حسین ......
ای خدا به این مادرُ پسر ...
به زائر پهلو شکستۀ کربلا فرج امام زمان را برسان .....
@majmaozakerine
آنان که بر این خانه هجوم آوردند
در خاک نهال کینه را پروردند
در کعبه علی شکسته بتهاشان را
اکنون به در خانه تلافی کردند
🏴🏴🏴
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی كه تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم
🏴🏴🏴
من بودم و باب هل اتی را بستند
امكان رسیدن به خدا را بستند
ای كاش بمیرم كه خجالت زده ام
من بودم و دست مرتضی را بستند
🏴🏴🏴
گرفتی از مدینه گفتنت را
دریغ از من نمودی دیدنت را
ولی با من بگو ساعت به ساعت
چرا كردی عوض پیراهنت را
🏴🏴🏴
كمی از غسل زیر پیرهن ماند
كمی از خون خشك بر بدن ماند
كفن را در بغل بگرفت و بو كرد
همان طفلی كه آخر بی كفن ماند
#دوبیتی
@majmaozakerine
.
#زمینه
#فاطمیه 98
#کربلایی_مجیدرضانژاد
داره میسوزه
همه دنیای من
پیش چشمای من
شعله ور شد ای وای
پر زهرای من
داره میسوزه
درب خونم ای وای
آسمونم ای وای
پشت در میسوزه
همه جونم ای وای
حلالم کن زهرا بخاطر علی شکسته پهلوت
حلالم کن زهرا الهی بمیرم کبوده بازوت
حلالم کن زهرا نشد کاری کنم برا تو خانوم
حلالم کن زهرا که تازیونه خورده به سر و روت
(حلالم کن زهرا)
داره میسوزه
گل یاس حیدر
آیه های کوثر
قاتل مادر شد
تیزی میخ در
داره میسوزه
صورت گلگونش
جسم نیمه جونش
بمیرم شد پامال
چادر پر خونش
حلالم کن زهرا بخاطر علی شکسته پهلوت
حلالم کن زهرا الهی بمیرم کبوده بازوت
حلالم کن زهرا نشد کاری کنم برا تو خانوم
حلالم کن زهرا که تازیونه خورده به سر و روت
(حلالم کن زهرا)
مگه یادم میره آتیشی که افتاد روی در
مگه یادم میره دری که افتاد روی مادر
مگه یادم میره با گریه میگفتی یا حیدر
مگه یادم میره چادری که محو تو خاک ها
مگه یادم میره سیلی و میخ و ضربه ی پا
مگه یادم میره ضرب غلاف و خون دستا
مگه یادم میره یه صورت و زبری دیوار
مگه یادم میره خون میچکید از نوک مسمار
مگه یادم میره کتک میخورد یه زن باردار
(ای وای مادرم)
.
@majmaozakerine
@Panahian_mp3981016-Panahian-AhamiyatVaAsarEkhlas-01-18k.mp3.mp3
زمان:
حجم:
9.63M
🔸السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ
🔖منبر کامل 🔖
#فاطمیه
#استاد_پناهیان
🔉 #اهمییت_و_آثار_اخلاص(۱)
📅 جلسه اول | ۹۸/۱۰/۱۶
🕌 مسجد سیدالشهدا(ع)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
@majmaozakerine
4_984091773334716432.mp3
زمان:
حجم:
1.04M
بُلوت کیمین گوزوم آغلار آدی گلنده حسینین😔😔
با نــوای #حــاج_ابــراهیم_رهبـــــر
فرزاد عالی:
بُلوت کیمین گوزوم آغلار آدی گلنده حسینین
بهار فصلی او خاصیتی صحاب دوتانماز
بولار نه سوزدی دییلر کی شمر زینبی سوید
شغال بی هنر عالمده شیرغال دوتانماز
یازلار سالدی یوزه زلفنی علی قیزی زینب
علی قیزی یوزونه زلفونی نقاب دوتانماز
فقط علی قیزی بیر دفعه باشینی ئوزی آچدی
گوروب باش آشماسا دل سینه سینده تاب دوتانماز
(هاواخ اولدی زینب الین آتدی باشنا)
(گوردی قارداش آیرلر گیدیر،دییم نجور آیرلور باخ منه،امام اله آیرلور اله بیر هیچ بالالارون تانموردی،گوردی یواش یواش دییر سین بیر دایان گوروم ؛حسین ئوزومه گوره دیمیرم دایان؛ئوزومه گوره سوزوم یوخ؛حسین آنام وصیت ایدوب
زینب ال اله دی باشنا اوبالاجابالا خیمه ده باخردی دییر گوردوم عمم ساچلارین اله یولور ؛حسین هارا گیدوسن قارداش ؛
رقیه دییر گوردن ععم ال اله دی بابامیم محاسینینه بیر الین قویدی حسینین آننا گوزادی باشین گویه
دییر گوردوم عمم دوداقلارین قویدی بابامین بوغازنا)
@majmaozakerine
#ترکی
4_6019437647921943481.m4a
زمان:
حجم:
2.69M
▪نور خدادی فاطمه ،،، کنز حیادی فاطمه،،، ....
🍀 زمزمه ای به درگاه بانوی دو عالم در دستگاه شور،،،
🗣 با نوای رضا مختاری پیشکش حضور اعضای محترم کانال،،، التماس دعا
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
@majmaozakerine
#ترکی
با نوکری ات سینه زن شوکت گرفته
هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته
شرکت، میان مجلست دارد قداست
عاشق وضویش را به این نیت گرفته
بی بی دعاکن تا دوباره بازگردد
حال بکایی را که معصیت گرفته
ما هرچه بالا می رویم از فاطمیه است
از روضه ات ایمان ما برکت گرفته
هرکس توسل کرد بر خاک قدومت
حاجات خود از مرتضی راحت گرفته
روزه بگیر و باز افطارت عطا کن
حاتم به پشت خانه ات نوبت گرفته
سائل، پیِ کهنه لباست آمد اما
رَخت عروسی از تو بی منت گرفته
شرحِ نماز تو همین بس که نوشتند
وصف کبودی و ورم پایت گرفته
فردا خیالش تخت باشد هرکه امروز
دنباله ی کار تو با همت گرفته
نوع اراداتش به مادر فرق دارد...
...هر کس که از خطِ ولایت خط گرفته
در اوج سختی ها خودش فرمود رهبر
در خیمه گاه فاطمه حاجت گرفته
خاک دو عالم بر سرم آخر چه شد که
مادر نشسته قصد قد قامت گرفته
وقت رکوعش خم شد آهسته ولی وای
انگار پهلویش از این بابت گرفته
محمد_جواد_شیرازی
ما هر چه داریم از شما داریم مادر
در سایه ی لطفت که جا داریم مادر
از مادری هایت همین بس بینِ سینه
یک دل ، اسیر مرتضی داریم مادر
فرزند زیر بال مادر غم ندارد
غصّه برای چه؟ که ما داریم مادر
ما پیر هم باشیم در چشمت همانیم
در وقت افتادن زِ پا داریم مادر
در آب و گل بودیم و داغت پیرمان کرد
ماها یتیمانِ عزاداریم مادر
بی ناله اصلا حنجره بهتر نباشد
نذر عزای تو صدا داریم مادر
آتش گرفتی ، تا نسوزانند ما را
روزِ قیامت هم تو را داریم مادر
تا انتقام پهلویت چیزی نمانده
ما هم برای خود خدا داریم مادر
آتش بگیرد ، آنکه دستت را شکسته
یاد شما دست دعا داریم مادر
ما با علی از حادثه ترسی نداریم
ما حضرتِ مشکل گُشا داریم مادر
راضی نشو زیر لحد ناکام باشیم
ما آرزوی کربلا داریم مادر
حبیب_نیازی
هم ، دستِ تو افتاده است از کار مادر
هم ، کارِ این خـانه شده بسیار ، مادر
روزت شبیه نیمی از روی تو شب شد
از بس که دیدی روز و شـب آزار مادر
طوری گُلابِ چشم تو پاشـید بر در
که از خجـالت ، سُرخ شد دیـوار مادر
درخون نشستی،سِیلِ خونین راه افتاد
از چشـمهای حیــدر کــرّار، مادر
تنها خدا، تنهاپدر، تنها تو ،هستید
---تنهــاتر از تنهـاترین سردار ، مادر
در خواب دیشب از لب مُحسن شنیدم
رازی که پنهان کردی از مسمار مادر
بادردِ سر، بادردِ گردن، دردِ پهلو
هر شب نشستی تا سحر بیدار مادر
می سوزد از هُرم تنت لبهای زینـب
می بوسَمَت این روزها هربار مادر
حالا که بابا رفته بیرون جانِ بابا
یک لحظه این پوشیّه را بردار مادر
تنها نه سقفِ خانه،می دانم پس از تو
دنیا شود روی سرم آوار مادر
از پای این بستر رسیدم پای مـقتل
دیدم که سالارم شده بی یار مادر
آن دم که دیدم شمر آمد سمت گودال
شـد بند قـلبم پاره ، چشـمم تار مادر
خون حُسینت را درون شـیشـه کردند
سرنیزه های وحشی و خونخوار مادر
محمد_قاسمی
مرثیه حضرت زهرا (س) از شاعران ائینی کشور را در ادامه می خوانید:
این اشک ها براى تو مرهم نمى شود
چیزى ز غصه هاى دلت کم نمى شود
با من بگو عزیز دلم راز کوچه را
کس جز على به راز تو محرم نمى شود
جارو نزن به خانه..براى تو خوب نیست
پهلو شکسته این همه که خم نمى شود
زهرا بیا و غصه ى مارا تمام کن
زینب حریفِ این همه ماتم نمى شود
ظهر دهم حسین تنش زیر دست و پاست
لب تشنه مانده است کفن هم نمى شود
آرمان_صائمی
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
پا به پای تو در آن کوچه بیایم که نشد
همه همدست شدند دست خدا را بستند
خواستم این گره کور گشایم که نشد
ریختند بر سر من، دست زتو بردارم
هر چه کردم نکنند از تو جدایم که نشد
سعی کردم که به پیش تو نیفتم به زمین
قنفذ آنقدر زد ، انداخت زپایم که نشد
دست خود را به در سوخته حائل کردم
جان شش ماهه خود حفظ نمایم که نشد
حیف شد بعد سه ماهی گل من وا می شد
می شد امروز بخوابد روی پایم که نشد
خواستم زودتر از این بروم نزد پدر
زینب اینقدر دعا کرد برایم که نشد
دست بشکسته اگر یاری زهرا می کرد
میشد این قطره اشک تو شفایم که نشد
به همین پهلوی بشکسته حلالم کن علی
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
حسین_میرزایی
آدم است او یا مَلَک ماهیّتش معلوم نیست
گرچه مخلوق است نوع خلقتش معلوم نیست
حضرت زهراست خود تفسیری از آیات قدر
آن شب قدری که حتی ساعتش معلوم نیست
مادرش یا دخترش من هرچه دقت می کنم
با رسول الله، زهرا نسبتش معلوم نیست
در کسا بی فاطمه غیر از علی و بچه هاش
رحمة للعالمین هم ساحتش معلوم نیست
بعد ابر نیلی سیلی در این شب ها شده
مثل آن ماهی که نصف صورتش معلوم نیست
فاطمیه مثل دردی تا ظهور منتقم
طول درمان دارد اما مدتش معلوم نیست
روضه یعنی داستان مادری در اوج خود
چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست
گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی
حضرت فضه دلیل لکنتش معلوم نیست
ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد
ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست
هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و
هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست
اینکه قبر علت خلقت چرا مخفی شده
درمیان اهل معنا علتش معلوم نیست
یادم آمد موقع سجده به مهر کربلا
فاطمه در هیچ مهری تربتش معلوم نیست
مهدی_رحیمی
هم ، دستِ تو افتاده است از کار مادر
هم ، کارِ این خـانه شده بسیار ، مادر
روزت شبیه نیمی از روی تو شب شد
از بس که دیدی روز و شـب آزار مادر
طوری گُلابِ چشم تو پاشـید بر در
که از خجـالت ، سُرخ شد دیـوار مادر
درخون نشستی،سِیلِ خونین راه افتاد
از چشـمهای حیــدر کــرّار، مادر
تنها خدا، تنهاپدر، تنها تو ،هستید
---تنهــاتر از تنهـاترین سردار ، مادر
در خواب دیشب از لب مُحسن شنیدم
رازی که پنهان کردی از مسمار مادر
بادردِ سر، بادردِ گردن، دردِ پهلو
هر شب نشستی تا سحر بیدار مادر
می سوزد از هُرم تنت لبهای زینـب
می بوسَمَت این روزها هربار مادر
حالا که بابا رفته بیرون جانِ بابا
یک لحظه این پوشیّه را بردار مادر
تنها نه سقفِ خانه،می دانم پس از تو
دنیا شود روی سرم آوار مادر
از پای این بستر رسیدم پای مـقتل
دیدم که سالارم شده بی یار مادر
آن دم که دیدم شمر آمد سمت گودال
شـد بند قـلبم پاره ، چشـمم تار مادر
خون حُسینت را درون شـیشـه کردند
سرنیزه های وحشی و خونخوار مادر
محمد_قاسمی
این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است
هر چه داریم و نداریم از عطای فاطمه است
چادر خاکی او بر قلب ما هم نور داد
باز هم در جان ما حال و هوای فاطمه است
باز هم این سفره های هئیتی رونق گرفت
رونق این روضه ها از اعتنای فاطمه است
باز هم مهدی ما شال عزا انداخته
باز دلخون از غم و سوزِ عزای فاطمه است
بوی زهرا را گرفته باز شهر مصطفی
کوچه های شهر مست ربنای فاطمه است
آبرومان رفته اما بازهم ما را خرید
آنچه آورده است ما را هم، وفای فاطمه است
حاجت یک ساله می خواهیم این شب ها از او
دستِ رحمت، بازوی مشکل گشای فاطمه است
مریم و آسیه و حوا و آدم جای خود
خوب می دانیم ما، عالم گدای فاطمه است
من نمی دانم چه سری هست در خلقت ولی
خلق مجنون علی، او مبتلای فاطمه است
از همان اول خدا در شأن زهرا گفته بود
او برای حیدر و حیدر برای فاطمه است
کی فروشیم عزتِ خود از برای آب و نان
بشنوید، این مملکت تحت لوای فاطمه است
مادری کرده برای بی پلاکان شهید
قبر این گمنام ها پائین پای فاطمه است
گرچه پنهان ماند، قبر مادر آلاله ها
سینه ی سینه زنان تا هست، جای فاطمه است
علت این گریه های ماست، اشک فاطمه
گریه های ما همه از گریه های فاطمه است
گوش کن، از کوچه ها دارد صدایی می رسد
یا صدای مجتبی، یا نه... صدای فاطمه است
علت چشمان تارش بعد ها معلوم شد
جای دست گرگ روی پلک های فاطمه ست
@majmaozakerine
#مرثیه