sh-e-sajad-a95-seyd-reza-narimani5.mp3
10.46M
🔊 #صوتی
📌 سبک#واحد
📝بیا سینه زن که مرادت رسید
🎤 سید رضا #نریمانی
◾️#شهادت_امام_سجاد
◾️#محرم
@majmaozakerine
#روضه
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#محمدرضاطاهری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
زهر از راه رسیدست به دادم برسد
میرود زخم جگر سوز به مرحم برسد
مرگ آبی است که بر آتش قلبم برسد
چشک بارانی از گریه روی هم برسد
سینه من دم آخر چقدر سنگین است
زیر پا نیست ولی مثل پدر سنگین است
به خدا زندگی ام سخت تر از مردن بود
کار هر روز و شب خون جگر خوردن بود
مشکی از اشک سر دوش مژه بردن بود
از دل خاطره ها روضه درآوردن بود
روز و شب کرب و بلا در نظرم بود فقط
سختی شام بلا در نظرم بود فقط
نیمه شب دیدن مهتاب عذاب میداد
گریه ی بچه بی خواب عذابم میداد
دیدن ظرف پر از آب عذابم میداد
گریه کن ها
ضبح قربانی و قصاب عذابم میداد
گذر از کوچه و بازار مرا آتش زد
رفتن و دیدن گلزار مرا آتش زد
دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا
حضرت برای خودش انقدر سخت نبود. اینو اهل روضه و گریه میدونن
آخه نیمه شب از جا بلند شد اومد رو دامن عمه
گفت جانم عمه قربونت برم چرا نخوابیدی؟
گفت عمه جان گرسنگی امونمو برده
بوی غذای اینا توی خرابه پیچیده
دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا
مجلس فاتحه و ختم و عزا کشت مرا
دیدن پیرهن اما عمامه عبا کشت مرا
غیرتی ها
غارت معجر ناموس خدا کشت مرا
صید افتاده ی دربند کمند آبم کرد
دیدن دختر با موی بلند آبم کرد
چه چهل سال غریبی که در افسوس گذشت
در شرار محن و غربت محسوس گذشت
هرشب خاطره آشفته به کابوس گذشت
روز من با عرق شرم ز ناموس گذشت
آه
مارا که در انظار گذر میدادند
از سر بام همه هلهله سر میدادند
بذار برات روضه ای که امام زمان خون گریه میکنه عرض کنم
مونس بی کسی و غربت ما سلسله بود
سر آزردن ما شام چه بی حوصله بود
آتش از چهار طرف منتظر قافله بود
نمک زخم دلم قهقه ی حرمله بود
تا رسید عمه مظلومه من بزم یزید
سر مِی شد موی عباس به یکباره سفید
من بمیرم از روی تخت نگاهی به تکر میکرد
شعر میخواند و ز می هی قدحی پر میکرد
مست از شمر سر آورده تشکر میکرد
به سر زخم از این فتح تفاخر میکرد
با سر چوب سر قاری قرآن افتاد
هم لَبَش ریخت بهم هم دو سه دندان افتاد
حسین.... آه....
ــــــــــــــــــــ
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
_.__._______________________
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#حمیدعلیمی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عمریه میبارم، از داغ حسین
غمی کهنه دارم، از داغ حسین
هنوز تو گوشمه نالهٔ رباب
تو خیمه ها نبود یه قطره آب
گریه میکنم برا غم حسین
غرق رنج بلا، ای وای حسین
امون از داغ شاه، ای وای حسین
امون امون امون از قوم یهود
که ظلم کینه ها حق ما نبود
هنوز تو گوشمه نالهٔ رباب
تو خیمه ها نبود یه قطره آب
گریه میکنم برا غم حسین
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
_.__._______________________
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#سیدمهدی_میرداماد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دوباره باز سینه ها غم نصیبه
نوحه نوشته روی هر کتیبه
عقده قلب شیعه ها همینه
سرزمینه مادریمون غریبه
تو مدینه نمیبینم هیئتتو
بین دلم موج میزنه تلاطم غربت تو
روم نمیشه چطور باید نگاه کنم
به صحنی که نداری و به بقیع خلوت تو
امون امون از غریبی
****
تو مدینه کجا باید ببیارم
سر روی قبر کی باید بذارم
به یاد سجده های تو آقا جون
سر روی سنگ قبر تو میذارم
من بمیرم نداری یک سنگ مزار
صحن و سرای تو شده آقا پر از گرد و غبار
اون روزی که حرم تو ساخته میشه
یه گوشه ای پایین پا برای من کنار بذار
امون امون از غریبی
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
_.__._______________________
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#سیدمهدی_میرداماد
🏴🏴🏴🏴🏴
(چهل ساله که رو لبم لبخند نمیاد 2
چهل ساله که گریه ی من بند نمیاد 2)2
(چشمام چشمام ، چه گریونه
الشام الشام ، دلم خونه 2) 2
(شیرخواره می بینم گریه می کنم
گهواره می بینم گریه می کنم
گوشواره می بینم گریه می کنم ) 2
حسین ... وای وای .... 2
*
هنوز رو تنم مونده جای کبودیا 2
هنوز یادمه محله ی یهودیا 2
(کوچه کوچه ، امون از شام
روی ، نیزه ، سر بابام 2) 2
(سلسله و طناب ، مونده به یادم
گریه های رباب ، مونده به یادم
بزم می و شراب ، مونده بیادم) 2
حسین ... وای وای .... 2
چی جوری بگم میون گودال چیا بود 2
به جای کفن ، یه تیکه از بوریا بود 2
گودال گودال ، منو کشتی 2
نه سر ، نه تن ، نه انگشتی ...
(زخمای بدنش می کشه منو 2
غارت پیرنش می کشه منو
زخمی که زدنش می کشه منو) 2
حسین ... وای وای .... 2
*
چهل ساله که رو لبم لبخند نمیاد 2
چهل ساله که گریه ی من بند نمیاد 2
چشمام چشمام ، چه گریونه
الشام الشام ،دلم خونه 2
شیرخواره می بینم گریه می کنم
گهواره می بینم گریه می کنم
گوشواره می بینم گریه می کنم
حسین ... وای وای ... 2
حسین ....
ــــــــــــــــــــ
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
_.__._______________________
#شور
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#حسین_طاهری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ماییم مست جام ؛ تو یا زین العابدین
خانه خراب نام تو یا زین العابدین
هستیم مرغ بام تو یا زین العابدین
مست علی الدوام تو یا زین العابدین
پس می دهم سلام تو یا زین العابدین
.
دردم همین که با تو دوا می شود بس است
ذکرم همین که نام شما می شود بس است
لطف تو دستگیر گدا می شود بس است
وقتی که مستجاب دعا می شود بس است
با رحمت مدام تو یا زین العبادین
.
نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما
سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما
کردی نگاه و مرد تهجّد شدیم ما
فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما
با اشتیاق دام تو یا زین العابدین
.
مهر غلامی پدرت بر جبین ماست
حب الحسین روز قیامت نگین ماست
شهبانوی مجلله شورآفرین ماست
نامش شرافت همه ی سرزمین ماست
ایران فدای مام تو یا زین العابدین
.
نخل بهشت از رطبت بوسه می گرفت
جبریل از نماز شبت بوسه می گرفت
سجاده نیز از لقبت بوسه می گرفت
آنقدر حسین از دو لبت بوسه می گرفت
جانم به این مقام تو یا زین العابدین
.
نزدیک ذات ، جای سجودت مشخص است
بالای ساق عرش عمودت مشخص است
یکپارچه علی است وجودت ، مشخص است
زهرا در این قیام و قعودت مشخص است
حق کرده احترام تو یا زین العابدین
.
ذکر عروج حلقه ی رندان صحیفه ات
شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات
نهج البلاغه ای است فروزان صحیفه ات
شد خط به خط برادر قرآن صحیفه ات
دارد شکر کلام تو یا زین العابدین
.
کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر
آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر
آقای دوستان خدا ، ای امان شهر
ابری شده است بار دگر آسمان شهر
با سجده ی غلام تو یا زین العابدین
.
مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است
از این به بعد پشت و پناه تو زینب است
یک اربعین تکیه گاه تو زینب است
وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است
شد استوار گام تو یا زین العابدین
.
کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای
با دست های بسته اگر خطبه خوانده ای
ابن زیاد را سر جایش نشانده ای
کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای
احسنت بر قیام تو یا زین العابدین
.
آویز دست مادر من نذر مرقدت
دو گوشوار دختر من نذر مرقدت
فرشی که هست در بر من نذر مرقدت
چیزی نداشتم ، سر من نذر مرقدت
قبر بدون بام تو یا زین العابدین
.
شاید دوباره صحن و سرایی درست شد
بین مدینه نیز بنایی درست شد
یک گنبد امام رضایی درست شد
آخر ضریح های طلایی درست شد
آنجا به احترام تو یا زین العابدین
.
با ما ز دردهای شب قافله بگو
از زخم گردن و اثر سلسله بگو
از خار و پا و سوختن و آبله بگو
از طرز خنده های بد حرمله بگو
دور و بر خیام تو یا زین العابدین
.
با تو حدیث کرببلا ترجمه شد و
دانه به دانه ی شهدا ترجمه شد و
با یک حصیر مرثیه ها ترجمه شد و
جسم مرمل بدما ترجمه شد و
با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین
.
. #آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
_.__._______________________
مصیبتهای اهل بیت در راه کوفه تا شام از زبان امام سجاد.mp3
12.37M
▪️مصیبتهای اهل بیت در راه کوفه تا شام از زبان امام سجاد "علیه السلام" (مقتل)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه شهادت امام سجاد (ع)
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#آن_شب_کنار_پیکر_تو_سوختم..
#امام_حسین_ع
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
آن شب کنار پیکرِ تو سوختم من
از سوز آه حنجرِ تو سوختم من
جسمت که دیدم پاره پاره چاک چاکی
بشکسته اند بال و پرِتو سوختم من
شدقسمت خواهردر این پیری اسیری
در هر گذر پای سرِ تو سوختم من
وقتی مرامی زد خجالت می کشیدم
در پیش چشم دخترِتو سوختم من
عباس هم ازدیده اش الماس می ریخت
از گریۀ آب آورِ تو سوختم من
وقتی که دیدم شمربامن همسفر شد
آن دشمن خیره سرِتو سوختم من
وقتی که بر لبهای خشکت خیزران زد
ای کاش می مُردم بَرِتو سوختم من
آنجاکه پیشانی ماهت را شکستند
تا آمدم گویم سرتو سوختم من
دیدم که بر بالای نیزه گریه کردی
در پیش چشمان تَرِتو سوختم من
آنجا که کعبة الرّزایا گشته ام ،آه
شـایـد نـگردد بـاورِتـو سـوختم من
عباس رفت وبیرقش مانده بدوشم
هرجا شدم پیغامبر ِتو سوختم من
وقتی رقـیه دست بردیوار می رفت
آنجا بـه یـاد مـادرِتـو سـوختم مـن
آقا تو راضی می شوی محشر بگویم
«مداح»هستم نوکرِ تو،سوختم من؟
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در هــــوای اربعینات اشک می بارم حسین!
باز افتاده به تو از بخت خوش کارم حسین!
جان اکبــــر جان قاسم جان عباسات نزن_
دست رد بر سینـــهام، من آبرو دارم حسین!
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
✍@majmaozakerine
دیشب خواب بابامو دیدم دوباره
نوری بهشتی دیدم بر چهره داره
وقتی به نزدیک بابا رسیدم
دیدم که زخماش خداچه بیشماره
بابا، بابا.....
بابا برام حرف بزن
پس اکبرت کجاست
بابا برام حرف بزن
انگشترت کجاست
بابا برام قصه بگو
آب آورت کجاست
بابا برام قصه بگو
پس اصغرت کجاست
نگاش کردم به روم خندید
صداش کردم دلوم لرزید
نگاش کردم به روم خندید
تا رومو دیدبا اون چشمای پر اشکش
به من خندید
منو بوسید
بابا
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
266.mp3
3.43M
دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره
نوری بهشتی دیدم بر چهره داره
وقتی به نزدیک بابا رسیدم
دیدم ملائک به دورش بی شماره
بابا بابا بابا بابا
بابا برام حرف بزن پس اکبرت کجاست
بابا برام حرف بزن آب آورت کجاست
بابا جواب رو بده انگشترت کجاست
با نیزه اومد سر تو پس پیکرت کجاست
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در هــــوای اربعینت اشک می بارم حسین!
باز افتاده به تو از بخت خوش کارم حسین!
جان اکبــــر جان قاسم جان عباست نزن
دست رد بر سینـــهام، من آبرو دارم حسین!
✍#اسماعیلعلیخانی
پیرمرد بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم
روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
*چه کردن با این آقا .. فرمود: «یَا لَیْتَنِی لَمْ تَلِدْنِی أُمِّی» .. کاش مادر منو به دنیا نمی آورد .. قربونه قبرِ بی چراغت ..*
سر سفره به غذا تا نظرش میافتاد
فکر اطفال گرسنه به سرش میافتاد
*حال و هوات اربعینیِ .. ان شالله دیگه راهِ حرم باز بشه .. بریم تو موکبا اونجا روضه بخونیم و ناله بزنیم ..*
شیرخواره بغل تازه عروسی میدید
یادِ لالایِ ربابُ پسرش می افتاد
گله می کرد زِ چشم بدِ بازاریها
سر بازار همین که گذرش می افتاد
*محملِ عمۀ ما را چقدر هول دادن
به خدا از سر بازار بدم می آید ..*
گوسفندی جلویش ذبح شد و رفت زِحال
به دلش روضۀ ذبحِ پدرش می افتاد
این چهل سال فقط سینه زد و گفت حسین
یادِ گودال فقط سینه زد و گفت حسین
یادِ روزی که زِخیمه نگران زد بیرون
با عصا گریه کنان سینه زنان زد بیرون
بی رمق جانب گودال نظر می انداخت
دید با یک سر آشفته سنان زد بیرون
از تنِ شاه لباسِ عربی را بردن
نیزه از هر طرف پیکرِ او زد بیرون
چادرِ فاطمه را هم به خدا خونی کرد
خونِ آن حنجرِ خشکیده چنان زد بیرون
دورِ ناموسِ خدا حلقۀ نامحرم بود
خواست کاری بکند حیف که فرصت کم بود
آنطرف چشم نوامیس بدستانش بود
اینطرف برروی دستش گره ای محکم بود
هرکه پرسید ز بازار فقط گفت الشام..
گفت آنقدر بدانید که خولی هم بود
وسط مجلس می تکیه به زینب دادم
چون که بر عرش خدا تکیه زدن حقم بود
گذر از شام به جز طعنه و آزار چه داشت
سهل ای کاش که همراه خودش پارچه داشت
شاعر: #سید_پوریا_هاشمی
دستِ تو رو بستن بینِ بیابونا
چقدر کتک خوردی از نامسلمونا
بعدِ چهل سالم هنوز زمین گیری
از خنجرِ کهنه، چقدر تو دلگیری
آخه تو دیدی گوشواره ها رو
چه جوری غارت بردن ..
یادت می افته که خواهراتُ
چه جور اسارت بردن ..
از آهِ تو اینها، اصلاً نترسیدن
جلو چشم مردم آتیش سرت ریختن
چقدر تو رو آزرد بند و طناب آقا
کشوندنت بینِ بزم شراب آقا
چه ناسزاها شنیدی آخه
میدنِ بازار ای وای ..
سختِ ببینی تو عمه هاتُ
میون انظار ای وای ..
مگه یادم میره کعب نی و حمله و غارت
مگه یادم میزه ناموسِ حیدر و جسارت
مگه یادم میره دروازۀ شام و اسارت
ای حسین .....