eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ⚫روضه_امام حسن مجتبی(ع)گریز اسرای دشت کربلا_حجت الاسلام پناهیان⚫️ ◾️🔲◾️ اومد امام حسن مجتبی(ع) رو دید تو مسجد النبی؛آشنا نبود اهل مدینه نبود،گفت:این آقا کیه؟چقدر تو دل بروئه،چه شخصیت جذابی داره،لااله الا الله...کاش معرفی نکرده بودند امام حسن رو...گفتند: این حسن بن علی بن ابی طالبِ،گفت:ها این پسر علیِ،من علی رو خودم ندیدم نفرینش بکنم،لعنش کنم،برم لعن و نفرین و ناسزام رو به پسرش بگم؛آخه نامرد تا الان داشتی تعریفش رو میکردی،چقدر قسی القلبی!اومد نشست روبرو امام حسن مجتبی؛نامرد سیر امام حسن رو ناسزا گفت؛کاش حضرت رو ناسزا میگفت؛شما هیئتی هستید میتونم همه ش رو براتون بگم؛اینقدر به باباش علی ناسزا گفت ... آقا امام حسن مجتبی چطور برخورد کرد؟فرمود:شما اهل اینجا نیستی، غریبی؟اهل شامی؟اصلا تعجب کرد؛آقا داره سوال جواب معمولی میکنه؛آقا فرمود خب اهل شام همه با ما اینطوری هستن؛اینجا جاو مکان که نداری؟رسم بود مردم که میرفتن مدینه زیارت،هتل و مسافرخونه که نبود؛هر کی خونه ش بزرگ تر بود بقیه رو جا میداد؛فرمود بیا بریم خونه ی من؛میگه همون موقع دوست داشتم زمین دهن باز کنه من رو ببلعه؛فرمود بریم،جا نداری؛من هی نگاش میکردم دلم میرفت؛اصلا نگاه به این نمیکرد که به ما چی گفتی!لحظه ی آخر اومدم بگم آقا،منو ببخش؛اصلا آقا نذاشت حرفم تموم بشه،فرمود:خب تو شام اینطوریه دیگه" خدا کنه این بچه ها و حضرت زینب رو شام نبرن"کوفه ببرن؛هر جای دیگه ببرن؛شام نبرن"وقتی امام زین العابدین تو شام فرمود من پسر پیغمبرم...آخه از اون اول که شام اومده تو جرگه ی اسلام،معاویه رو دیدن،به عنوان استاندار اونجا بوده؛اونم هی خودش رو جا زده به عنوان فامیل پیغمبر،گفتن مگه پیغمبر به غیر از معاویه و یزید و اینا فامیل دیگه ای هم داره؟! این جورینا مردم شام!جنگیدند با امیرالمومنین،چقدر معاویه سم پاشی کرده علیه حضرت،اصلا عجیبه,وقتی از امام زین العابدین پرسیدند کجا به شما سخت تر گذشت تو کل این مصائب؟فرموده باشند:امان از شام...شام" جاهای دیگه هرجا حضرت زینب با این بچه ها میرفتند بعضی از این جسارتا نمیشد؛همه میدونستن اینا بچه های پیغمبرن؛همه میدونستن اینا مسلمونن؛همه میدونستن بعضی رفتارا رو نباید با اینا بکنند،اینا برده نیستند خرید و فروش بشن؛اینا رو رعایت میکردند؛تو شام از این بی ادبی ها به دختر بچه های پیغمبر،به همسران اولیاء خدا خیلی کردن؛خیلی آتیش سوزوندن اهل شام‌‌‌...اون وقت الان میری تو شام،تو سوریه میگی مذهبتون چیه؟جالبه ها" الان که اوضاع به هم ریخته،ما بیست سال پیش رفته بودیم میگفتند ما نمیدونیم مذاهب سنی وشیعه،ما علوی هستیم؛ما فقط علی رو میشناسیم؛بابا شما مردم شامید کی دست شما رو گذاشت تو دست علی؟!میبرنت سر قبر یه دختر سه ساله؛وقتی علی بخواد قدرت نمایی بکنه این جوری وا؛حالا این اهلبیت،این بچه ها چطور اینا رو رام کردند؟! یه خبر کوچیک بدم" یکی ازسپاهیان یزید اومد گفت خدا لعنتت بکنه-خدا لعنتت بکنه رو من مثل تعزیه ها میگم-من میخوام یه حرفی بزنم اذیتم نکن،بذار حرف حق رو بزنم؛گفت:بگو کاریت ندارم؛تو این راه و نیمه راه هر چی بچه های حسین رو تازیانه زدیم یکیشون برنگشت یه کلمه حرف بد به ما بزنه،گریه کردند،زمین خوردند، باباشون رو صدا زدند،به دامن عمه پناه بردند اما حرف بد نزدند؛دل اهل شام رو بردند! آخرم وقتی اسرا آزاد شدند آقا زین العابدین صدا زد عمه جان زینب شما چه دستوری میدید؟چه کار کنیم؟زینب صدا زد عزیز برادرم ما تا به حال فرصت نکردیم گریه کنیم برای حسین،بگید یه سالنی به ما بدن از این خرابه دربیایم دوسه روز برای حسین گریه کنیم؛لااله الاالله...با همون گریه ها فتح کردند؛من که دلم نمیاد روضه ی حضرت رقیه رو بخونم میخوام از کنارش آرام عبور کنم؛یزید میگفت:اینا دارن شهر رو رو سر من خراب میکنند؛به زن و بچه خودش میگفت اینا شکست خورده اند گریه میکنند؛شما زن و بچه منید پیروز شدید برید با لباس فاخر بالاسرشون، دلشون رو بشکنید،کتک میزد همسرانش رو،برید این کارو بکنید، اینا میومدن با لباس فاخر کنار مجلس عزای زینب رد بشن،صدای گریه ی زینب و بچه های حسین رو میشنیدند،مینشستند خاک به سر خودشون میریختند لباس عزا میپوشیدند عزاداری میکردند؛هیئتیا اگر یه گریه کن بینتون نباشه چقدر قشنگ جاش رو خالی میکنید! جای اون سه ساله بین اینا خالیه،گاهی جای خالی این سه ساله رو به هم نشون میدن،اینقدر گریه میکنند...هرجورصلاح میدونی بایداسمشون دربیادکه بهشون وام بدیم نمیشه که. اسم درنیومده بشون بدیم حق ناس خوب نیست ماوامامونامیدیم ولی چون اعضامون کمند. دوماه. یه بار وام رامیدیم
متن اشعار دشتی امام حسن مجتبی ع تنش را با دم تکبیر بردند کنارش دست بر شمشیر بردند ملائک پیکر پاک حسن را به سوی فاطمه با تیر بردند * تمام تیرها بر پیکرش خورد یکی از تیر ها بر حنجرش خورد یکی برسینه و بازو و پهلو تمامش را به عشق مادرش خورد * کشیدند از تن او تیرها را کسی پوشید روی مجتبی را شنیدم هاتفی از آسمان گفت گرفته سهم خود از کربلا را *** برای تو دلم دارد بهانه گرفت از آه من آتش زبانه به زیر لب حسین اینگونه می گفت الهی دفن می گشتی شبانه
چند بیت روضه مهمان ما باشید روضه امام حسن ع ▪️😭▪️ با خنده زخم بر جگرت میگذاشتند اهلِ مدینه سر به سرت میگذاشتند گاهی عصا به رویِ پرت میگذاشتند یک کوزه سَمّ کنارِ سرت میگذاشتند تنها ، غریب ، بی کس و آرام میروی از کوچه هایِ طعنه و دشنام میروی این زهر و دردِ سوختنت فرق میکند تو طرزِ دست و پا زدنت فرق میکند😭 تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست😭 تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست تقصیر تو نبود دلِ اطهرش شکست تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست😭 گیرم که دست تو سپر مادرت نشد تقصیر تو نبود قدت یاورت نشد😭 بیرون بریز این جگرِ پاره پاره را😭 بیرون بریز غُصه یِ این گوشواره را زینب رسیده است بگو راهِ چاره را خونابه هایِ دورِ لبِ پُر شراره را😭 با مقنعه دهان تورا پاک میکند این خاکِ گیسوانِ تو را پاک میکند😭 خون لخته رویِ پیرُهنت ریخته شده آلاله وقت آمدنت ریخته شده😭 هفتاد تیر در بدنت ریخته شده هم خونِ تازه از کفنت ریخته شده😭 دارد حسین پیشِ تو از حال میرود او از کنار تو تهِ گودال میرود😭 شکرِ خدا که پیرُهنت در نیامده با زور خاتمِ یمنت در نیامده😭 دیگر لباسهایِ تنت در نیامده یا چوبِ نیزه از دهنت در نیامده😭 شکرِ خدا که پیکرِ پاکِ تو پا نخورد سر نیزه ای میانهِ گلوی تو جا نخورد 😭😭😭😭😭😭😭 لعنت الله علی القوم الظالمین 🏴 🕌   @majmaozakerine
Hossein Sib Sorkhi-CHe bi haram che ba haram 128.mp3
3.36M
چه بی حرم چه با حرم میگیره دستمو زهرا مادرم دنیا که هیچ تو محشرم میگیره دستمو زهرا مادرم به فدای مادری که هوای بچه هاشو داره شب جمعه کربلا تو حرم وقتی که پا میذاره ∋∈∋∈∋∈ سفر به یه شهر دیگه با تاکسی راحته! سفر به یه شهر دیگه با تاکسی راحته! نصب همه عالم رو دعا میکنه حتی منه بیچاره بیچاره تر از من مگه هست آواره تر از من مگه هست هرچی خیره واسم بنویس مهربون تر از تو دیگه نیست صلی الله علی فاطمه خیر النسا چه بی حرم چه با حرم میگیره دستمو سلطان کرم عشق منه امام حسن ∋∈∋∈∋∈ الهی کم نشه سایش از سرم حرمش رو حجه ابن الحسن روحی فدا میسازه یه روز ایوونش ما رو یاد ایوون نجف میندازه دره خونش اون دریِ که رو به همه عالم بازه در به در تر از من مگه هست خسته پر تر از من مگه هست هرچی خیره واسم بنویس خُب آقاتر از تو دیگه نیست صلی الله علی سیدی یا مجتبی @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای زهرانین سولان گُلی ای باغریقان گوزون آچ گل تک سولان جمالیوه زینب قربان گوزون آچ قویما تیر مصیبتون بو قلبی بولسون حسن بو نه حالتدی قالموسان زینبون ئولسون حسن ای غرق بلا و اَنین یاندیردی منی مُحنین زهرین اَثرینده سنون گل تک گُویریب بدنین « قربانین اولوم حسن » یاندیم یا فاطمه دِئمه یاندی قلبیم سوزوه حسرتلی باخما زینبه ، زینب قربان گوزوه محنتونده بو بی کسی یاندیریب یاخما حسن دردون گلسین منه ؛ بئله نیسگیلی باخما حسن آلامیوی بیلم اَخا گوزیاشیوی سیلم اَخا باخ زینب غمکشیوه گر باخماسان ئولم اَخا « قربانین اولوم حسن » دردونده راضی اولما من گوزیاشیمی اَلِییم صبر ایله بو یانان دلهَ بلکه چاره اِلِییم چون زینب عادت الیوب وای دیوب آغلاماقا چوخداندی اُورگنوب باجون یاره لر باغلاماقا قاره باشا باغلیارام عالمللری داغلیارام سن وای ننه وای دیوسن من حالیوه آغلیارام « قربانین اولوم حسن » ✔️رامین محمد زاده @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی روح الله رحیمیان امسال اربعین کجا برم، چه خاکی به‌سرم کنم امسال اربعین کجا برم، یاد حرم کنم امسال اربعین امسال اربعین برا من شبیه خوابه/خبرایی که شنیدم چقده پیاده رفتم/به‌تو اما نرسیدم براتو کاری نداره/میدونی دیگه بریدم به امید زنده‌م آخه/کرم ازتو کم ندیدم یه‌کاری کن تا، از غم دوری دق نکردم خرابه حالم، کربُبلاست دوای دردم تموم‌شه این خواب، بیام‌و دور تو بگردم چه‌جوری زنده بمونم، بدونم حرم نِمیرم یه چیزی میگم نگو نه، اربعین حرم نَمیرم امسال اربعین کجا برم... امسال اربعین کجا برم، این غصه کم بشه امسال اربعین کجا برم، مثل حرم بشه امسال اربعین امسال اربعین حرم‌و حال و هواش‌و/همه دوست دارن ولی خب کربلا و زائراشو/همه دوست دارن ولی خب میشینم عکسامو بازم/میبینم دلم میگیره اربعین و موکباشو/همه دوست دارن ولی خب ولی خب آقا، دارم ازاین غصه میسوزم نگاهی کن باز، توروخدا به حال و روزم چه‌جور فقط چشم، به عکس قدیمیام بدوزم چه‌جوری زنده بمونم، بدونم حرم نمیرم یه چیزی میگم نگو نه، اربعین حرم بمیرم امسال اربعین کجا برم... @majmaozakerine
‍ . 🎙 حسین طاهری #️⃣ حسینی تشنه جون میدی پیش دریای آب مظلوم من مظلوم من زیر نور مستقیم آفتاب مظلوم من مظلوم من خون از تو رفته چشمات هم نیمه باز مظلوم من مظلوم من زخماتو میبندم با چادر نماز مظلوم من مظلوم من آه روزگار من تنت افتاده زخمی کنار من آه روزگار من بی سر من ای نیزه سوار من تنت افتاده زخمی کنار من آه روزگار زینب ... آه دل زار زینب گله داره زینب آه روزگار زینب ... آه تو آغوشش جمعت کرده جبرئیل مظلوم من مظلوم من داره گودالو میگرده جبرئیل مظلوم من مظلوم من زینب عمامه ت رو گم کرده حسین مظلوم من مظلوم من پیرهنت دست به دست میگرده حسین مظلوم من مظلوم من آه روبروی تو گریه میکنم همش به گلوی تو آه من دعا کردم گذر نیزه نیافته به گلوی تو آه روزگار زینب ... آه دل زار زینب گله داره زینب آه روزگار زینب ... با گریه میگردم دنبال سرت مظلوم من مظلوم من انگشتت رو بردن با انگشترت مظلوم من مظلوم من رو به تو کردم گفتم ای بی کفن مظلوم من مظلوم من پیش چشم مادر دست و پا نزن مظلوم من مظلوم من آه اولین باره چشم زینب ترسید اولین باره آه خونواده ات رو چشم نامحرم دید اولین باره آه روزگار زینب ... آه دل زار زینب گله داره زینب آه روزگار زینب
1_1686968141.mp3
8.89M
سبک:زمینه احساسی آقا اباعبدالله(ع) متن:رفیق اربعین فصل غم... مداح:کربلایی رفیق اربعین فصل غم یادته تو جاده میرفتیم باهم یادته تو هیئت دعامون فقط کربلاست چه راحت میرفتیم حرم یادته کفران نعمت کردم ببخش آقا اگر اذیت کردم ببخش آقا با هر کسی غیر از تو زبونم لال اگر رفاقت کردم ببخش آقا قسم به مادرت نزار دلم شکسته بشه قسم به مادرت نزار که راه بسته بشه آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت میدونم که از دست تو بر میاد ترحم به این نوکر خونه زاد مگه من قراره چقدر عمر کنم دلم روضه های محرم میخواد رو سینهٔ پاکت رد پا چی بود بریدن سرت از قفا چی بود تو که تموم شد کارت زیر دشنه نعلای تازه دیگه برا چی بود کشته بی سر و عریان نمیکنند بخدا کشته بی کس رو خاک نمیکنند رها @majmaozakerine
این همه زائر می بینم دلم می گیره دلم می گیره آقام حسن یدونه زائرم نداره نه گنبدِ طلا حتی علم نداره دلم میگیره حتی آقام شعر قدم قدم نداره قدم قدم با یه علم یه شب میریم تو صحن زیبای حسن! به زودی توو ، صحنِ آقام میریم یه مشایه با کلی سینه زن جانم حسن جانم حسن ..... تا چشمت افتاد ورودیه بابِ قبله تا اومدی سلام بدی یادِ حسن باش نه بابِ قبله ای داره نه حتی صحنی تموم میشد غریبی آقامون ای کاش تصورش کن توو باب قبله‌ی حسن وایسی ایشالا تصورش کن آروم آروم اشک می‌ریزی میری پایین پا تصورش کن دست ادب به سینه میگی سلام آقا سلام آقا که الان توو بقیع هستم دخیلم رو به باب القاسمت بستم حسن جانم بذار عشقت تو قلب نوکرت باشه قرار ما تو صحن مادرت باشه حسن جانم غلط گفتم که چیزی توی کاسه ام نیست منو دست حسین دادی حواسم نیست حسین جانم حسین جانم حسین جانم @majmaozakerine
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
4_5899736209302749513.mp3
1.21M
▪️ نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم اَلاَْعَزِّ الاَْجَلِّ الاَْکْرَمِ بدماء شُهَداءِنا و بِحَقِ اِمامِ زَمانِنا یاالله... یا الله.... ▪️ حاجات رو مد نظر بگیرید فرج امام زمانمون در راس همه حاجات، شفای همه مریضها (همه باهم) (أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء)َ نمل62 1). فرج امام زمان(عج) ما معجل بفرما. 2). قلب نازنین آنحضرت از همه ما راضی و خشنود بفرما. 3 ). این قلیل توسلات، عرض ادب، اشک ریختن، عزاداری، از همه ی ما به کرمت قبول بفرما. 4 ). خدا به بیمار کربلا، مرضای اسلام، ملتمسین دعا، مریض مد نظر، شفای عاجل عنایت بفرما. 5 ). شب اول قبر امیرالمؤمنین به فریاد همه ما برسان. 6 ). آرزومندان عتبات و عالیات، مدینه منوره، مکه مکرمه به آرزوشان برسان. 7 ). حوزه های علمیه، مراجع عظام تقلید، رهبر معظم انقلاب در حفظ و پناه خود موید و منصور بفرما. 8 ). خدا به آبروی آقامون امیرالمومنین، شر وهابیت، تکفیری ها، داعشی ها، دشمنان اسلام، دشمنان شیعه به خودشون برگردان. 9 ). هر که در این مجلس آمده حاجتی داره حوائج مشروعه این جمع برآورده به خیر بفرما. 10). اموات این جمع پدران، مادران، حق داران، ببخش و بيامرز. 11 ). ثوابی از این مجلس و محفل به روح همه اموات، گذشتگان، پدران، مادران، حق داران عائد و واصل بفرما. بالنبی و آله بخوان سوره الفاتحه مع الاخلاص و الصلوات.
Shab07Safar1401[03].mp3
3.58M
📝چی بهتر از راه کربلا 🎤حاج میثم 🏴 شب هفتم ۱۴۰۱ علیه السلام 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 ای به هر رنج و بلا یار امام زینبم خوش آمدی خواهر،سلام السلام ای یار چندین ساله ام در مصیبت ها شدی همناله ام ای که زهرا و علی را دختری سرفرازم چون تو دارم خواهری ای گرفته از رخ دشمن نقاب خوش درخشیدی بسان آفتاب گر نبودی کوفه و شام بلا دفن می شد نام من در کربلا خواهرم ممنونم از یاری تو مرحبا بـر ایـن علمـداری تـو آمدی خواهر فدای مقدمت ای بقربان قدِ از غم خَمَت آمدی خواهر دوباره کربلا تو مگرکم دیده ای اینجا بلا؟ آمدی آنجا که دل خون کردنت درغم مرگم پریشون کردنت ای ز هر سو بردلت باریده درد این چهل روز دوری ام باتوچه کرد؟ ای رشیده ، سَرو قدِ تو خَم است صورتت چین وچروک ودَرهَم است جان مادر نیست زینب باورم اینقدر تو پیر گردی خواهرم آمدی با اشک وآه ای دل غمین خیرمقدم گویمت ای نازنین اولین باراست خواهر ما دوتا این چنین گردیده ایم ازهم جدا توسلامم کرده ای ای دل کباب سر ندارم تا تو را گویم جواب ای سرا پـا نـاله و انـدوه و درد این چهل روزه غمم باتوچه کرد؟ آمدی درگلشنی که یاس نیست خواهرم اینجا دگر عباس نیست یـاد داری زینبم آن جمع را؟ آن همه پروانه دور شمع را؟ در کــنار خــود بــرادر داشــتی قاسم و عباس و اکبر داشتی بادل خون آمدی ای دل کباب نیست عباسم دگر گیرد رکاب تا که دیـدم غصـۀ جـانکاه تو بـا سـرم مـن آمـدم همراه تو گرچه از نیزه نگاهت کرده ام گوش بر افغان و آهت کرده ام گریه کردم تا که برسر می زدی ناله های ای برادر می زدی کاش می شد آیم استقبال تو تابپرسم چون همیشه حال تو چشم من روشن رسیدی ازسفر از سفر خواهر چه آوردی خبر؟ هرچه می گردم میان کاروان از رقیه نیست خواهرجان نشان خواهرم روح و روان من کجاست؟ دختر شیرین زبان من کجاست؟ خواهرم ازمن مگرافسرده است؟ یا مگر از دوری من مُرده است؟ دارد اینک خواهشی از توحسین ازگلوی خسته ات بـرگو، حسین شـد دلــم تنـگ بــرادر گفتـنت دوست دارم روی زانـو خفتنت تو همیشه بوده ای چون مادرم در نمازت کن دعایم خواهرم از زبانم هرچه که «مداح» گفت بیت بیت از سوز دل با آه گفت 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹 برارِ نازنین خواخر تِه قِروون ته قبرهَسّه کِمین خواخرته قروون کمین قبر ره وِنِه کَشه بَهیرم اَنـه نـاله بَـزنم تـا بَـمیرم خبر دارنی مه دل تِسّه کبابه؟ برارجان مه سلام چه بی جوابه مه یاد دَربُورده که ته سرندارنی بِـرار جان تِه سر وحنجر ندارنی برارجان مره این چه سرگذشته هرچی که غم دره مه سینه مَشتِه برارجان کاش که من نَهیبوم عَمّه چتی شـه دل دَکِــنم اَنِّــه غَـــمّه؟ تِه که بُوردی خواخر آواره بَیّـه بِــرار تِـوِسّه مِـه دل پــاره بَیّـه غــریب کــربـلا وطـن نِـداشتی خواخِـر بَمیره که کفن نداشتی چهل روز آزگار خواخرته قروون ته سرنیزه سوارخواخرته قروون اَمان ازشام اَمان ازشام بازار اَمــان از مــردمان مــردم آزار بــلا پشـت بــلا بَــدیمه بــرار بــدتـر از کــربلا بَــدیمه بـرار چی بَهووم ته دل شه پُرِ درده اَمه جاهرچی شام خواسه هاکرده مه دِل دُونّی کِجه بَهییه کباب؟ بَــوردنـه مِــره مجلــس شــراب هرچی خواسِّنه مره داغ بزونه شه تَشِ کینه ره مه باغ بزونه دیگه قفل دِهُونّه وا هاکنه یزیده همونجه رِسوا هاکنه از داغ تـه اگـرچـه زار بــزومـه ته مظلومی ره برار جاربزومه خِـطابه بَخونِّسـمه علـی وار بِنـالسّنه مــردم تِسّـه زار زار چی بَهووم تِـره از مــردم شــام مِـه عُمر اونجه برار بَهییه تمام تِــه تِکّـه خِیـزَرون رُوشـتِه بمـیرم تِه دَندون اِمو خون روشته بمیرم ته بِشکسّه سرره چو زو مِه پَلی یــزیـد نــانجیـب لُــو زو مِــه پَلـی ته رِز رِزه وَچُــونّه لَــت کَشـینه یتیـمون خَلـه خجـالت کَشـینه یــزیـد دَیّـه مـِه داغّه تـازه کرده ربـــابِ بِــــرمـه مِــه دِلّــه بـــَورده مِه سرگذشت بَهییه بسکه جانکاه مِـــه دلِ دَرده بنـــالِسّــه «مــداح» 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
سلام برادر عزیز خواهر پاشو ببین که زینب اومده زیارت با چشم پر اشک با دلی پر خون بگم برات هزار تا قصه و حکایت تموم هستم ببین شکستم شکسته تر ز خواهرت کسی ندیده یه عده گلچین گلامو چیدن یه روزه شد زینب تو پیر و خمیده باغ دلم خزون شده یه صبح تا ظهر قامت من کمون شده کابوس من موقع خواب حرمله و سه شعبه و کمون شده تا شد سر تو به روی نیزه موندم میون یه عده هرزه زل زده دشمن به قد و بالام چهار ستون تنم می لرزه وای زینب قد خمیده وای به کربلا رسیده اومد به یادم اون ظهر پر غم دیدم که افتادی زمین بی جان و بی حال دشمن نشسته به روی سینه تو پاشنه هاتو می کشی بر خاک گودال دشنه و خنجر به روی حنجر هرگز نمیشه باورم این صحنه را من دیدم که دشمن سر را جدا کرد با ضربه های محکمش از پشت گردن فاطمه داشت نگاه می کرد دشمن تو سر از تنت جدا می کرد هرچی می گفت رگ و نزن عدو با بی حیایی خنده ها می کرد مُردَم برادر ز فرط بیداد رأس تو بین دستان صیاد خون لخته بس که بین گلوته حلقوم پاره به خس خس افتاد وای زینب قد خمیده وای به کربلا رسیده نیزه سوارم خواهشی دارم نگیر تو رو خدا سراغ از گل لاله شرمنده اتم من آخه برادر جا مونده تو خرابه پیکر سه ساله از شدت مشت موند جای انگشت رو صورت رقیه و نمی ره از یاد نشد رقیه ات هفت سالش اما خیلی خیلی زود دندونای شیریش افتاد روم نمیشه بگم داداش چی شد شکسته شد دو تا گوشواره هاش زمانی که خیمه ها سوخت آتش گرفت تموم ریشه ی موهاش امون ز ظلم و کینه ی این قوم امون ز قلب سنگین مردم بس که جراحت بوده به جسمش غسلش ندادم کردم تیمم حسین ......آآآآآیییییی حسین آه آه آه