14001208eheyat-hoseini-roze.mp3
5.65M
|⇦•دواى درد بى تابى...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی•✾•
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•دواى درد بى تابى...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دواى درد بى تابى در اين زندان به جز تب نيست
كسى بين غل و زنجير مثل من معذب نيست
كسى غير از دو زندانبان سراغ از من نميگيرد
ميان آسمان من، ستاره نيست كوكب نيست
غروبى گريه ميكردم، به ياد دخترم بودم
اگر نامه ندادم غير خون اينجا مُرّكب نيست
پَرِ زخم، دلِ مضطر، غل و زنجير، جاى تنگ
همه اينها به جاى خود، نگهبان هم مؤدب نيست
به كه گويم سر سجاده ام خيلي كتك خوردم
كه اينسان ناجوانمردى ميان هيچ مذهب نيست
خلاصه اينكه اين شبها نگهبان بدي دارم
كه حتي دست بردار از سَرِ من نيمه شب نيست
لگد خوردم، زمين خوردم، دمادم خون دل خوردم
ولي اين چارده سالم، چنان يك روز زينب نيست
نگهبان زد مرا اما، نگهبان داشت ناموسم
زنى از خاندانم پا برهنه پشت مَركب نيست
كسى معصومهٔ من را به بَزم مِى نخواهد برد
شرابى نيست دستي نيست، چوبى بر روى لب نيست
تنى دور از وطن دارم، ولى چندين كفن دارم
شبيه جد عطشانم، تن من نا مرتب نيست
#شاعر:محمد جواد پرچمی
*علی بن محمد نوفَلی میگه : وقتی هارون الرشید مأمور فرستاد دنبال موسی بن جعفر آقا مشغول نماز بود.
نوشتن بیست و یک نفر آقا رو دوره کردن یکی عمامه از سرش انداخت، یکی سجاده از زیر پاش می کشید، چنان آقا با صورت به زمین افتاد محاسنش به خون خضاب شد، مگه چهجوری انداختند روی زمین؟ دیدن شروع کرده به گریه کردن، هارون صدا زد: یا موسی! براچی داری گریه میکنی؟ شماها آستانه تحملتون بالاست؟! فرمود: برا خودم گریه نمیکنم، یادِ مصیبتای جدم ابی عبدالله افتادم...
عجب دنیايی است، عجب رسمیه، هرکس تو این عالم باب الحوائج شده وقتی میری نگاه میکنی میبینی اونایی که به مقام باب الحوائجی رسیدن، اونهایی بودن که بد جوری دست و پازدن، اونهایی بودن جون دادنشون فرق میکرد با بقیه...
یه باب الحوائج علی اصغر بود، ابی عبدالله دید این بچه داره سخت دست و پا میزنه، خنجر رو برداشت گوشه ی قنداق رو پاره کرد گفت: حالا دست و پا بزن... یه باب الحوائج اینجوری دست و پا زده...
یه باب الحوائج هم کنار نهر علقمه، ابی عبدالله تا رسید، نوشتن: دید عباس هی میخواد پاهاش روجمعکنه، امام اومده بالا سرش، خجالت میکشه جلوی ابی عبدالله پا نشده، نوشتن:"اِرْتَجَحُ جَسَدَه" دیدن از خجالت بدن عباس داره میلرزه... یه باب الحوائج هم اینجوری بود....
اما من بمیرم برا اون آقایی که تو قعر سیاه چال هرچی اومد دست و پاش رو تکون بده این غل و زنجیر اجازه نداد...*
هربلایی سرم آمد کفنم دست نخورد
وقت تشییع تنم پیروهنم پاره نشد
ساق من خم شده اما تن من کامل بود
قدر انگشت بریده بدنم دست نخورد
صَلی اللّه عَلیک یا مَظلوم
صَلی اللّه عَلیک یا سَیدنَا الْعَطشان
صَلی الّله عَلیک یا سَیِدنَا العُریان
گریه زیاد کردم روضه زیاد خوندم
پشت سرت خیلی وَ اِن یَکاد خوندم
وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا
نیزه فرو شد به تنت
وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا
خودت بگو از کفنت
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴سبک زمینه یا شور شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام و روضه ی کربلا
#زمینه_امام_کاظم_ع
#شور_امام_کاظم_ع
#منو_شب_و_روز_ناله
🏴بند اول
منو شب و روز ناله،منو هوای زندان
منو چشای خونبار،و خنده ی زندانبان
منو چهارده ساله،اینا اسیرم کردن
منو هی آزار میدن،از دنیا سیرم کردن
خسته شدم من از سیه چال بلا
خسته شدم دیگه از این حال و هوا
خسته شدم بسکه شنیدم ناسزا
راحت میشم حالا با این زهر جفا
غریب آقام...
🏴بند دوم
این در و دیوار داره،میکُنه گریه باهام
از غل و زنجیر دیگه،شکسته ساق پاهام
سایه ی شوم سِندی،روی سرم سنگینه
تنم کبود و زخم از،شلاق این بی دینه
مرگمو هر لحظه من از خدا میخوام
خلصنی یا رب شده تو قنوت دعام
مرغ شکسته پر که میگن اون منم
کنج قفس ریخته دیگه همه پرام
غریب آقام...
🏴بند سوم
پاره شد از زهر آخر،این جگرم واویلا
با لب تشنه خوندم،روضه ی تو یا جَدا
من کنج زندان اما،تو روی خاک صحرا
زیر سم مرکب ها،شدی مقطع الاعضا
زدن به پیشانیه ی تو سنگ جفا
میون خاک و خون زدی تو دست و پا
نشسته بود یکی رو سینه ی تو آه
با خنجرش برید سرت رو از قفا
حسین آقام...
۱۴۰۱/۱۱/۲۳
🙏التماس دعای خیر
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴سبک زمینه شهادت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام
#زمینه_امام_کاظم_ع
#منم_و_حال_قلبه
🏴بند اول
منم و حال قلبه بد حال
منم و رنج این همه سال
منم و کنج این سیه چال
دیگه دارم میمیرم
منم و این فضای دلگیر
منم و زخم و کُند و زنجیر
منم و طعنه ها و تحقیر
دیگه دارم میمیرم
شده روزم مثل شب
جونم اومد روی لب
شده ذکر قنوتم
خلصنی یا رب
سندیِ بی حیا،زندانبانه منه
آزارم میده و،شلاقم میزنه
خلصنی یا رب
🏴بند دوم
منم و سینه ای پر از غم
منم و آه و ناله هر دم
منم و قامتی که شد خم
دیگه دارم میمیرم
منم و تنهایی و غربت
منم و تاریکی و وحشت
منم و سندیِ بی غیرت
دیگه دارم میمیرم
کنج زندون معذب
شدم و دارم طلب
مرگمو من از خدا
خلصنی یا رب
میسوزه دائما،زخمای رو تنم
آزارم میده این،زنجیر گردنم
خلصنی یا رب
🏴بند سوم
منم و اشکی که روونه
کار دشمن زخم زبونه
میده زجرم با هر بهونه
دیگه دارم میمیرم
منم و زهر و قلب پاره
زده به جون من شراره
دیگه دردم نداره چاره
دیگه دارم میمیرم
رسیده جونم به لب
زهر کینه شد سبب
شبیه جدم حسین
جون بدم تشنه لب
گرچه قلبم رو کرد،پاره زهر جفا
اما جسمم نشد،پامال مرکبا
آه ای کرب و بلا
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین