🚩سبک شور حضرت امیرالمومنین مولا علی علیه السلام
#شور_حضرت_علی_ع
#آقای_منی_علی
🚩بند اول
آقای منی علی،مولای منی علی
من فرزندتم توام،بابای منی علی
دنیای منی علی،رویای منی علی
من مجنونتم توام،لیلای منی علی
السلام علیک ساقی کوثر
السلام علیک فاتح خیبر
تو دلم خونه داری حضرت مولا
السلام علیک یا حضرت دلبر
علی علی عالی و اعلا
علی علی مالک دل ها
علی علی دلبر زهرا
علی علی شاه بی همتا
علی علی حق تویی آقا
علی علی هو علی مولا
علی علی هو علی مولا
علی علی حق علی مولا
🚩بند دوم
آیین منی علی،تو دین منی علی
هم توو آخر دعام،آمین منی علی
یقین منی علی،تسکین منی علی
قبل از چیدن لحد،تلقین منی علی
السلام علیک دین و ایمونم
من از آتیش با تو در امونم
کوریه هر کی که دشمنه با تو
من تو رو امام اول میدونم
علی علی خاک پاتم من
علی علی جان گداتم من
علی علی جون فداتم من
علی تویی عشقم از اول
با ذکر تو میشه مشکل حل
ببین گدات شده مستاصل
علی علی هو علی مولا
علی علی حق علی مولا
🚩بند سوم
ای سالار من علی،ای دلدار من علی
یا کریم ابالکریم،بابای حسن علی
شاه عالمین علی،ای یل حُنین علی
حق داری به گردنم،بابای حسین علی
السلام علیک شاه شیر عرب
یا ابالعباس و یا ابوالزینب
دست خالی منو رد نکن از این در
من قسم میدمت به قمرت امشب
خوب میدونم که بدم آقا
ولی به تو رو زدم آقا
در خونت اومدم آقا
به کرمِ تو امیدوارم
نگاهی کن به دل زارم
غیر تو آخه کیو دارم؟!
علی علی هو علی مولا
علی علی حق علی مولا
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
azaye-alie-ala.mp3
420.7K
عزای علی اعلی شد خون جگر حضرت زهرا(س)شد
واویلا...
*رسیده عزای بوالحسن نوحه گر لاله و یاسمن
تسلیت یا حجت ابن الحسن...
*ذکر ارض و سما واویلا ملائک، به تن رَختِ عزا
گشته زینب دگر بی بابا
*ز ظلم آن لعین جانی شده شیر خدا قربانی
رفته بر عرش حق مهمانی
*امشبی را به قلبی مضطر با سرِ شکسته شد حیدر
میهِمان، به زهرای اطهر(س)
*جان اهل دو عالم بر لب فلک داده زِ کف تاب و تب
دوباره شد یتیمه زینب(س)
*گرچه بی پدر شد این دختر دلش چون، گلِ یاسی پرپر شد
امیدش بُود بر برادر
*در همین کوفه روزی یا رب برای حفظ دین و مذهب
خورَد سنگ جفا بر زینب(س)
واحد شب 21ماه مبارک رمضان - شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
#مسجدی
hazrate-zahra-shode-saheb-aza.mp3
291.1K
*حضرت زهرا(س) شده صاحب عزا
غرقه به خون شد علی مرتضی(ع)
جان او فدا شد حاجتش روا شد
با سر خونین و شکسته افتاده یاد دست بسته
یا زهرا یا زهرا یا زهرا(سلام الله علیها)
*مسجد کوفه شده دریای خون
چهره ی مولا ز جفا لاله گون
زنده شد ز کینه روضه ی مدینه
با سر خونین و شکسته افتاده یادِ دست بسته
یا زهرا یا زهرا یا زهرا(س)
#مسجدی
سبک حاج ناظم
شهادت مولاعلی (ع)
بنال ای دل که کوفه بی صفا شد
دلم تنگ اذان مرتضی شد
بنال ای دل که فرزندان زهرا
شدند ماتم نشین داغ مولا
بنال ای دل عزیزان پیمبر
علی را می برند از خانه دیگر
بنال ای دل حسن گوید به افغان
خداحافظ خدا حافظ علی جان
بنال ای دل که نالیدن ثواب است
حسین ازغصه امشب دل کباب است
برای خاطر کلثوم و زینب
بنالیم از سویدای دل امشب
نفس های علی بالا نیاید
بگو زهرا به استقبالش آید
علی مظلوم عالم مخفیانه
چو زهرا می شود تشییع شبانه
سئوالی در دلم چون کوه درداست
مگر کوفه علی با توچه کرداست؟
علی که از ازل تا روز پیری
شده کارش ز مردم دستگیری
دل شب کوچه ات را رهگذر بود
یتیمان تو را همچون پدر بود
علی کز آه طفلان تو تب داشت
دل شب کیسه نان و رطب داشت
چه نفرین هاشنید ازکودک و پیر
خدایا داد ما را از علی گیر
علی نفرین شنید ودید آزار
میان کوچه سر می زد به دیوار
سزای خدمتی بس صادقانه
نبود ای کوفه اینسان ظالمانه
دل مولا زتو ای کوفه سرد است
ولی در حق تو نفرین نکرد است
بدرد آورده ای قلب زمین را
چرا کشتی امیرالمومنین را؟
عزیزانش از این غم در فغانند
یتیمی درد بی درمان بخوانند
کفن تاکرده ای مولای من را
زدی آتش ز غم قلب حسن را
دلت آمد بگریانی حسینش؟
وبنشانی به ماتم زینبینش
مگر درسینه تو نیست احساس؟
چسان راضی شدی خون گریدعباس؟
چقدر ای کوفه شهر پر ز دردی
هر آنچه که دلت می خواست کردی
بیا بهر رضای حق تعالی
دگر با بچه هایش کن مدارا
ولی(شاهد)،رسد زینب به پیری
از اینجا می برندش به اسیری
شعراز:علی اکبر اسفندیار
🥀 مراسم قرآن به سر گرفتن
⚛🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
قرآن ها رو باز کنين مقابل صورت
اَللّهُمَّ اِنّي اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فيهِ اسمُکَ الاَکبَرُ و اَسمائُکَ الحُسني وَ ما يُخافُ وَ يُرجي اَن تَجعَلَني مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار.
هرکي هر حاجتي داره الان وقتشه.توذهنت مرور کن.فرج امام زمانمون.سلامتی رهبرمون.شفای مریضا مون.رفع گرفتاری های دنیویمون .
ازدواج جوونامون.سلامتی پدر ومادرامون. من یه دقیقه سکوت میکنم.هرکی هر حاجتی داره توذهنش بیاره .
قرآن هارو روي سر بگذارين
اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فيهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَيهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ.
خدايا بندت اومده در خونت.بنده گنه کارت.بنده روسياهت اومده.خودت گفتي بيام در خونت اما خدايا :
در من سراغي جز گُنه كاري نداري
جا مانده تر از من گرفتاري نداري
با اين همه حالا كه برگشتم گلايه
از توبه هاي زشتِ تكراري نداري ؟
تو آنقدر خوبي كه حتي از نشستن
با بندهي آلوده ات عاري نداري
با رو سياهِ مستحقِ سرزنش هم
قصدي به غير از آبروداري نداري
نه قهر، نه خط و نشان با اين همه جُرم
از من به جز آمرزش اصراري نداري
كِي سخت گيري مي كني با اين كه پيداست
شرمنده تر از من بدهكاري نداري
گفتي كه هر كس ميهمانت شد عزيز است
يعني كه به خوب و بدش كاري نداري
درهاي دوزخ بستي و نازم خريدي
انگار كه اصلاً گنه كاري نداري
در سفرهي پر فيضِ اين شبهايِ رحمت
جز دستگيري غيرِ ستاري نداري
بايد كه خيلي پَست باشم اين شبِ قدر
گر شك كنم كه دوستم داري نداري
ده مرتبه : بِکَ يا الله
يارسول الله . هرچي سفارش کردي عکسشو عمل کردن.هر چي به مردم محبت کردي بعد از رحلتت
خوب جبران کردن.نميدونم وقتي صداي ناله دخترتو پشت در خونه توي عرش شنيدي چه کردي
وقتي صدايِ فاطمه آمد که سوختم
در عرش ميشنيدي و باور نداشتي
ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ
با مهر و وفا مردم زمن ديدند بي وقفه
زبون حال مولاست با دنيا.. اي دنيا
بسا مهر و وفا مردم زمن ديدند بي وقفه
ولي در پاسخم جور و جفا کردند بي پروا
ميان دوستان خود چنان تنهاي تنهايم
که شب با چاه ، دور از چشم ياران ميکنم نجوا
چه شب هائي که نان دادم به سائل ها و بشنيدم
که مي گفتند يا رب از علي برگير داد ما
نه آن سائل مرا بشناخت در دامان تاريکي
نه من در نزد او کردم برايش نام خود افشا
بعد از دفن اميرالمؤمنين عليه السلام ، حسنين توراه برگشت صداي ناله اي از خرابه شنيدن، ديدن پيرمرد نابيناييه که ناله مي زنه،
فرمودن: چي شده، چرا ناله مي زني؟ گفت:سه شبانه روزه سرپرست من نيومده .برام غذا نياورده.
پرسيدند اسمي و رسمي و نشونه اي ازش داري؟ عرض کرد: اسمشونمي دونم، ولي هروقت کنار من مي شست،
مي گفت:فقيري کنار فقيري نشسته .مسکيني کنار مسکيني نشسته. هر وقت ذکر مي گفت،
در و ديوار خرابه باهاش هم صدا مي شد.شروع گريه کردن.فرمودن:ديگه منتظرش نباش .
اون آقا پدر مون علي بوده.الان ما داريم از دفنش بر مي گرديم.آقا جون راحت شدي .
25 سال خار در چشمو استخوان در گلوت بود.همسرتو جلوي چشات کتک زدن.خونتو آتيش زدن.وااااااااااي
علي دست خدا امشب به جنت مي نهد پا را
پيمبر آورد از بهر استقبال زهرا را
ملاقات علي و فاطمه باشد تماشايي
کند مظلومه اي مظلوم ديگر را پذيرايي
نشان هم دهند از چشم احمد دور و سربسته
علي فرق شکسته،فاطمه پهلوي بشکسته
ده مرتبه: بِعليٍّ
کسي ديده ميان خانه خويش
زني از شوهر خود روبگيرد
کسي ديده به گاه را رفتن
جواني دست بر پهلو بگيرد
شب ازدواج علي و فاطمه عليهما سلامه . پيامبر دست فاطمه روتو دست علي گذاشت.فرمود علي جان:
هذه وديعه من الله و من رسوله (اين امانتي است از طرف خدا و پيامبرش).مردم خيلي نگذشت.علي اومد بي بي رو توي
قبر بذاره.محرمي نداره.يه دفه نگله کرد دستاي نازنين پيامبر ازقبر بيرون اومد.بده علي جان .فرمود:لقد استرجعت الوديعه.
يا رسول الله امانتو برگردوندم.اما زبان حال علي شايد اين بوده.يا رسول الله شرمنده ام.امانتت سيلي خورده.امانتت پهلوش
شکسته.شرمنده ام آقا جان ..
ده مرتبه: بِفاطِمَةَ
بدن مبارک فاطمه و علي رو شبونه تششيع کردن.شبونه دفن کردن.اولين بدني که از اهل بيت پيامبر روز تشييع کردن امام حسن بود.
اما مردم اي کاش بدن امام حسنم شبونه دفن ميکردن.آخه ديدن حسين نشسته دونه دونه تيرارو از توي بدن و تابوت بيرون ميکشه و گريه ميکنه.
ده مرتبه: بِالحَسَنِ
برادري داشتم خيلي گنه کاربود.بعد از دفنش در عالم خواب ديدم خيلي عذاب ميکشه.تا چند روز فکرم مشغول بود.دوباره خوابش
👇👇
وديدم.
خيلي راحت وآسوده وخوشحال بود.ازش سوال کردم گفت زني رو ديروز اينجا دفن کردن.خدا به برکت اين زن عذابو از قبرستون برداشته.
گفتم اين زن کيه.گفت نميدونم ولي از ديروز تا حالا سه بار امام حسين اومده به ديدنش.صبح از خواب بيدار شدم.پرس وجو کردم.فهميدم
زن آهنگر شهر بوده.رفتم سراغ آهنگر.تسليت گفتم.گفتم آقا زن شما کربلا رفته بود؟ گفت نه.گفتم توي خونتون روضه خوني داشتين؟
گفت نه.براي چي اين سوالارو ميپرسي؟.قضيه خوابمو نقل کردم.شروع کرد گريه کردن.گفت همسر من صبح که از خواب بلند ميشد رو به
قبله مي ايستاد.دست به سينه سه مرتبه ميگفت : السلام عليک يا اباعبدالله.
يا حسين يه عمر زير پرچمت سينه ميزنيم.يه عمره نوکريتو ميکنيم.نکنه توي قبر و لحظه مردن مارو تنها بذاري آقاجون
ده مرتبه: بِالحُسَين ِ
دريا به ديده تر من گريه ميکند
زبانحال امام سجاد (ع) در شامه
دريا به ديده تر من گريه ميکند
آتش زسوز حنجر من گريه ميکند
سنگي که ميزنند به فرقم زنان شام
برزخم تازه سر من گريه ميکند
از حلقه هاي سلسه خون ميچکد چو اشک
زنجير هم به پيکر من گريه ميکند
وقتي زدند خنده به اشکم زنان شام
ديدم سه ساله خواهر من گريه ميکند
ده مرتبه: بِعليّ بنِ الحسين
يه کودک سه چهار ساله بود توکربلا امام باقر.چه صحنه هاي دلخراشي رو ديد.
ياد دارم که کربلا بودم
از غريبي چه ناله ها کردم
جسم جدم ميان مقتل بود
با رقيه چه گريه ها کردم
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ
ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِموُسي بنِ جَعفَر ٍ
خادم حرم امام رضا ميگفت.وقتي ماها يه حاجتي رو ازآقا طلب ميکنيم غذاي خودمونو ميديدم به يکي از زوار.
اومدم توصحن.لباس خادمي حضرت بتنم بودوظرف غذا تودستم .ديدم يه پيرزني داره ميره داخل حرم.دويدم ولي بهش نرسيدم.نگاه کردم سمت در.
ديدم يه آقايي با بچه اش داره ميره بيرون ازحرم.به دلم افتاد غذاروبدم به بچه اش.خودمو رسوندم بهش.سلام کردم.جواب داد.
گفتم اين غذاي امام رضاست.مال شما.همونجا روزمين نشست.بلند بلند گريه ميکرد.گفتم چي شده.گفت الان کنار ضريح داشتم زيارتنامه ميخوندم.
بچم گفت من گرسنمه.گفتم صبرکن ميريم هتل غذا ميخوريم.ديدم خيلي بي تابي ميکنه گفتم باباجان ما مهمون امام رضاييم.اينجاهم خونه امام رضاست.از امام رضابخواه.
بچه رو کرد به ضريح گفت امام رضا من غذا ميخوام.الان شما غذاي حضرتو آوردي دادي به اين بچه.
يا امام رضا.تو ولي نعمت مايي.ما سرسفره تو مهمونيم آقا.نکنه دست رد به سينه من گنهکاربزني قربونت برم.
ده مرتبه: بِعليِّ بنِ مُوسي
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ
ده مرتبه: بِعَلِيِّ بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِيٍّ
اي يادگار فاطمه مارا توياد کن
آقا بيا وشيعه خود را توشاد کن
ازما که گوييا به تو خيري نمي رسد
پس خود به لب دعاي فرج را زياد کن
عالم پر است از ستم و ظلم دشمنان
دنياي خسته را تو پراز عدل و داد کن
آقا تورا قسم به اسيري عمه ات
فکري به انتقام ز آل زياد کن
سوال کردن ازآقا اون چه مصيبتيه که شما صبح وشام براش خون گريه ميکني؟ .مصيبت جدغريبتون حسينه.فرمود اگه حسينم بود براين مصيبت خون
گريه ميکرد.فرمود مصيبت عموتون عباسه.فرمود اگه عباسم بود خون گريه ميکرد.پس چه مصيبتيه آقاجون.فرمود مصيبت اسيري عمه مون زينبه.
يا الله.سادات منو ببخش.شب عليه.وقتي ميخواست بي بي بره زيارت قبر پيغمبر علي مقابل حسن و حسين دوطرف زينب راه مي افتادن.اميرالمومنين
دوان دوان ميرفت مشعل ها را خاموش ميکرد.سوال کردن آقاجان چرا اين کارو ميکنين فرمود نميخوام چشم نامحرم به جمال دخترم زينب بيفته.يا علي آقاجان
کجا بودي کربلا ببيني .. ...واي واي ...امشب هر چي ميخوايي از امام زمان بخواه. دوان دوان خودشو رسوند تو گودي قتلگاه.يه نگاه کرد.پاهاي
زينب ديگه رمق نداره.نشست .استادمون ميفرمود ايني که شنيدين زينب شمشير شکسته رو کنار زد نه نه .
دونه دونه شمشير و نيزه شکسته هارو از تو بدن حسين بيرون کشيد.يا الله .يا بقيه الله منو ببخش آقا .راوي ميگه ديدم زينب لب هارو گذاشت به رگ هاي بريده اباعبدالله
يا حسين .....يا حسين ..
ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
متن روضه شهادت حضرت علی علیه السلام – حاج حسن خلج
فرمود:حسن جان برو ببین هرکی جلو در خونه هست،مردمی که جمع شدن،همه بگو برن،کسی نمونه،امام حسن علیه السلام آمد گفت:همه برن،کسی نمونه،تشریف آوردن داخل منزل،دقیقه ای گذشت،آقا فرمودند دوباره،حسن جان برو ببین اگه کسی هست،مانده،بگو نمونند،بهشون بگو بابام گفته،کسی اینجا جمع نشه همتون برین خونه هاتون،امام حسن علیه السلام دوباره تشریف آوردند،اعلام کردند کسی نمونه،بابام فرموده همه برید،اون تعدادی که مونده بودن همه رفتند،دقیقه ای گذشت آقا فرمود حسن جان،برو ببین اگه کسی هست،دنبال یکی داره میگرده امیرالمؤمنین علیه السلام،هی حسن رو میفرسته،بلکه اونی که میخواد پیدا کنه،حسن جان برو ببین اگه کسی هست،بگو نمونید،اومد دم در دید همه رفتند،یکنفر سرش رو گذاشته به دیوار،در خونه ی امیرالمؤمنین زار زار گریه میکنه،آقا امام مجتبی علیه السلام فرمودن:مگه نگفتم برید،مگه نشنیدید امر بابام امیرالمؤمنین رو،فرمود همه برن،کسی نمونه،سرش رو بلند کرد ،گفت آقاجان،جانم فدای تو من نمی تونم جایی برم،همه هستیم تو این خونه است،برو به بابات بگو فلانی گفت:من نمی رم،اینجا هستم آقا،امام حسن علیه السلام برگشتند داخل منزل،عرض کردند،یاابتا،فلانی نشسته جلو در همه رفتند،هرچی بهش میگم حرف گوش نمیده،میگه من کجابرم،جایی نمیرم،جایی ندارم برم،همه کسم توی این خونه است،آقا تو اون حالت نقاهت و جراحت یه لبخندی به لبهاشون نشست فرمود:حسن جان پس برو دستش رو بگیر بیارش تو،امشب من و توام در خونه ی امیرالمؤمنین(ع)اینقدر نشستیم،دستمون رو گرفت،آورد تو،همه نشستن دور تا دور،طبیب معاینه اش رو داره انجام میده،از قول بی بی زینب بگم:
چشمان ما به سوی نگاه طبیب بود
خدایا جواب طبیب چی می خواد باشه،یه نگاه به بابام کردم
اما دل پدر نگران دل حبیب بود
بابام زیر لب هی میگفت:یازهرا،یازهرا،صحنه ی خونه ی امیرالمؤمنین رو بی بی حضرت زینب سلام الله علیها داره برات تصویر میکنه
قرآن به سر گرفته اباالفضل بی قرار
هی میگه یا الله بابامو از تو می خوام،نیمه های دل امشب بود،چشمای بی رمقش رو باز کرد،فرمود :حسن جان بگو همه از اتاقم بیرون برن،فقط بچه های فاطمه بمونن،همه از اتاق بیرون رفتن،چشمای بی رمق رو باز کرد،یه وقت ببینه عباسم دستاشو رو سینه اش گذاشته،عقب عقب داره از اتاق خارج میشه،زبان یارا نمی ده،دیگه نیرویی تو جان امیرالمؤمنین علیه السلام نیست،با دست اشاره کرد،تو کجا می ری،عزیز دلم،پسرم،بیا بنشین کنارم بابا،نشست مؤدب و دو زانو،عرضه داشت باباجان،فرمودید:بچه های فاطمه،من مادرم ام البنین ِ،کنیز زهراست،من خودم غلام بچه های فاطمه ام،فرمود:عباس جان با دل من این جور نکن،پسرم وصیت دارم باهات،دست حسین رو گرفت،تو دست عباس گذاشت،آی مردم،امام صادق علیه السلام فرموده:هر شب ماه رمضون شب زیارتی ابی عبدالله است،این شب ها هرچی می تونی برا حسین گریه کن،معولاً کوچیکتر و دست بزرگتر میسپارند،اما اینجا برعکس شد،فرمود:عباس جان حسینم رو دست تو سپردم،نکنه حسینم رو تنها بگذاری،تیر خلاص رو بزنم،این دست دیگه از دست حسین جدا نشد،تا کجا،کنار علقمه،لشکر دیدن حسین پیاده شد،یه چیزی رو از رو زمین برداشت،هی میبوسه،هی به چشماش میکشه،راوی میگه گفتم:حسین ورق قرآن پیدا کرده،جلو رفتم،دیدم دست قلم شده ی عباس،حسین……….
#شب_بیست_و_یکم
#روضه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
بسمالله الرحمن الرحیم
#بستر_حضرت_امیرالمؤمنین_علی_علیهالسلام
#شب_بیستویکم
امشب این خانه باز پُر شده از
گریه و سوز و آه دلشوره
حال اُمالبنین تماشایی است
گاه اشک است و گاه دلشوره
مادری بود سر به زیر و علی
که تَرَک خورده بود احساسش
همه بودند دور بسترش اما
دَمِ در ایستاده عباسش
تا بُریده نَفَس نَفَس میزد
گریه در بینِ خانه میاُفتاد
مردِ خیبر مقابلِ زینب
هِی سَرش رویِ شانه میاُفتاد
گفت آقا شب وصال است و
دلخوشم با صدایِ زهرایم
همه از دورِ بسترم بروند
همه جز بچههای زهرایم
* * *
سر به زیرِ رشیدِ این خانه
سمتِ در داشت جان به لب میرفت
دست بر سینه داشت آهسته
رو به بابا عقب عقب میرفت
ناگهان گفت جانِ بابا باش
پیشِ من پیشِ خواهرانِ حسین
ای تمامِ وصیتم عباس
جانِ تو جانِ دخترانِ حسین
همه را تا سپرد بر عباس
گفت راحت خیالت ای مادر
در جوابش به گریه اُمِبنین
گفت شیرم حلالت ای مادر
علقمه دید خم شده بر مَشک
آنقدر تیر خورد تا اُفتاد
همه در پشتِ نخلها بودند
همه گفتند مرتضی اُفتاد....
(حسن لطفی)
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5882031830122630476.mp3
1.35M
#امیرالمومنین_واحد
عبد دربارِ حیدرِ کرارم
از همان اول عشقِ علی دارم
عاشق دارم ، تا که نفس دارم ، مدح تو خوانم
اشهد انّ ، علی ولی الله ، وردِ زبانم
علی همان مظهر رحمان و رحیم است
علی همان قسیم جنات و نعیم است
دشمن حیدر خودِتو نزن به اون راه
راهِ علی فقط صراط مستقیم است
یاعلی و یاعلی و یاعلی و یاعلی
.....
ما همه دلداده همان شاهیم
(اِنّ من شیعتهی لَاِبراهیم)
تو حکومت از ، زمین بر عرشِ ، برین داری
حقّ استادی ، گردنِ جبریلِ ، امین داری
تمام انبیا مسلمانِ تو هستند
دل بسته بوذر و سلمان تو هستند
اوامرِ تو به همه لازم الاجراست
اهل سما گوش به فرمانِ تو هستند
یاعلی و یاعلی و یاعلی و یاعلی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5881852923259917211.mp3
1.14M
#امیرالمومنین_زمینه
بکیاالله
بهفضیلتاینشبها
بهدعایبیبیزهرا
بنویس تا ابد باشم از عشاق علی مولا
بازم اومدم من در خونتون با هدف
بازم میرسه روزی سالمون از نجف
همه مهمونن سر خوان علی
سلطانه علی
تک تک آیهی قرآن میگه در مدح علی
سلطانه علی
تا ابد هرچه خلیفه ست
بقربانه علی
علییامولا علیمولا مولاناعلی
.....
بک یالله
به قعود رسولالله
بهرکوععلیمولا
بهسجود حسن
مارو ببر حرم ابیعبدالله
شب قدریه حاجتم رو میدونی آقا
بریم اربعین از نجف تا خود کربلا
همهی ایلوتبار من قربان حسین
پدرومادر من فدای طفلان حسین
هرچه بود و هست در دنيا
قربان حسین
ابیعبداللهثاراللهمولاناحسین
#جواد_پورعباسیان
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5881852923259917161.mp3
1.06M
#امیرالمومنین_زمزمه
راحت شدم ازین همه درد
از دست این مَردُم نامرد
شمشیر کینه راحتم کرد
زهرا ، ندیدی که زندگی مو غم گرفت
زهرا ، رفتنت دلخوشی رو ازم گرفت ، زهرا ، ای وای
زهرا ، چشمای خیسم همیشه زارِ تو
زهرا ، با سرِ خونی میام کنار تو ، زهرا ، ای وای
پایان نداره اینهمه غم
این گریه و اشکای نم نم
سَرَم شکسته مثل قلبم
زهرا ، فدای درد و غمای تو دِلِت
زهرا ، خسته ام از خنده های قاتلت ، زهرا ، ای وای
زهرا ، روی سجاده با صورت افتادم
زهرا ، به یاد افتادن تو جون دادم ، زهرا ، ای وای
به یاد اون روزای پُر درد
به یاد اون چهل تا نامرد
دنیا فقط خون به دلم کرد
زهرا ، برای بُردنم از راه اومدن
زهرا ، مگه یادم میره که چطور زدن ، زهرا ، ای وای
زهرا ، مگه یادم میره اون روزای بد...
زهرا ، مگه یادم میره سیلی و لگد ، زهرا ، ای وای
#بهمن_عظیمی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5881852923259917139.mp3
1.11M
#امام_حسین_شور
نور بیاره به قبر /پدر مادرا که عشقِ
تو رو توی دل ما گذاشتن
چه تقدیری بهتر از این/توی همون عالم زر
اسم ما رو گدا گذاشتن
معلومه که دست رد نمی زنی به سینم
حالا که گرفتار یل ام بنینم
میگن که بهشت درست شبیه کربلاته
من بهشتو بین روضه های تو می بینم
ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
وقتی راهی ندارم/میام سرم رو میذارم
رو ضریح شش گوشه ت آقا
وقتی گره هست توو کارم/سلام میدم سمت یارم
حرم توئه عرش اعلی
از من اگه باشه روز و شب از تو میخونم
خوشبختی یعنی اسم توئه ورد زبونم
هر جوری میشه منو نگه دار توی روضت
حیفه زیر دِینِ کسی غیر از تو بمونم
ای تیکه گاه عالم/نده به هیچکس حوالم
با تو سرم بالاس همیشه
عشق تو برام مِلاکه/خوش به حال اون گدا که
حسین همه ی زندگیشه
می میرم اگه بگی دل ازگدات بریدی
هر جا که زمین خوردم به داد من رسیدی
آقا نکنه زیادی باشم توی روضت
اقا نکنه بگی گدایی مو ندیدی
ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
#احسان_نرگسی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین