#نوحه
#حاج_محمود_كريمى
#حرم_امام_رضا "ع"۱۴۰۱
#امام_جواد (علیهالسلام)
بر خاک حجره، سر میگذارم
تنهای تنها، جان میسپارم
قاتل مرا کشت با کام عطشان
بابا رضا جان؛ بابا رضا جان
در را به رویم از کینه بسته
در انتظار مرگم نشسته
او میزند کف؛ من میدهم جان
بابا رضا جان؛ بابا رضا جان
آب خوش من، اشک روان بود
قوت و غذایم، زخم زبان بود
جرمم چه بوده، ترویج قرآن
بابا رضا جان؛ بابا رضا جان
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#شور
#حاج_محمود_كريمى
#شهادت_امام_جواد_۱۴۰۱
#هیئت_رایة_العباس "ع"
#امام_حسین (علیهالسلام)
کاش شهید بشم؛ شهید معرکه
که بیکفن برم به محضر حسین
کاش غبار بشم؛ غبار ماتم و
غبار مرقد مطهر حسین
خداروشکر؛ گریههام بیاختیاره حسین
ای بیکفن؛ غصّههات تمومی نداره حسین
کاش مثه زهیر؛ میون خاکوخون
چشامو باز کنم؛ توو آغوش حسین
کاش شبیه جون، با آخرین نفس
بگم دوستت دارم؛ در گوش حسین
خداروشکر؛ نوکریم شد اعتبارم حسین
خداروشکر؛ غیر تو کسی و ندارم حسین
کاش به جای اسم؛ رو سنگ قبر من
یه گوشه حک بشه "سینهزن حسین"
کاش بهجای خاک؛ زیر لحد قرار
بگیره صورتم؛ رو دامن حسین
زیر لحد؛ میمیرم برات دوباره حسین
چی میکشه؛ اون کسیکه تو رو نداره حسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_6028386899477922924.mp3
1.62M
#حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
#زنجیرزنی #سنتی ـ
سبک 4 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ ناله
تا كه شنیدم ـ صدای ناله
شدم به سوی ـ میدان روانه
امان از درد و ـ داغِ جدایی
برادر عباس ـ بگو كجایی؟
عباس ابالفضل(4)
كجاست آن وعده ـ به طفل عطشان
كجاست آن سقا ـ برای طفلان
كجاست آن مشك و ـ قدِ بلندت
كجاست آن چشمِ ـ ابرو كمندت
عباس ابالفضل(4)
دل از قید این ـ دنیا بشُستم
تا كه دو دستت ـ به دیده جُستم
آخر چنین شد ـ بی تو بسوزم
دست جدا را ـ با دیده بوسم
عباس ابالفضل(4)
به چشم گریان ـ کردم نظاره
آن مشك بی آب ـ آن پاره پاره
به تن دیدم من ـ صد تیر و دشنه
كنارِ آبی ـ امّا لبْ تشنه
عباس ابالفضل(4)
میان دشمن ـ در خون نشستی
ز من برادر ـ كمر بشكستی
بیا به خیمه ـ تا زنده هستی
مگو از طفلان ـ شرمنده هستی
عباس ابالفضل(4)
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
فریاد من ز گوشه ی دارالاماره است
جسمم به روی خاک زمین پاره پاره است
آقا نیا که کوفه پر از چشم بی حیاست
اینجا نگاه هرزه سوی گوشواره است
پُر می شود ورودی این شهر از جفا
پیش اسیرِ خسته که بی یار و چاره است
قومی که نیست عهد و وفا در مرامشان
حرفی اگر زدند ز طعن و شراره است
باید خبر دهم به صبا تا که بشنوی:
کوفی به فکر غارت یک گاهواره است
ترسم که زینبت به اسارت رود… نیا
ترسم ز نیزه ای که به دست سواره است
عریان چو می شود بدنی، زیر مرکب است
بر روی نیزه همره تو شیرخواره است
مسلم فدای معجر و موی مخدرات
ذکرم “نیا حسین” به میخ قناره است
کار فروش تیر زیاد است بین شان
حرف کنیز و برده به اینجا هماره است
یارب نوای من برسد بر پسر عمو
شاید دگر نرسد نیزه در گلو
شاعر: علی احمدیان جنت
#شب_اول_محرم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
مناجات با امام حسین علیه السلام/شب اول محرم
شکر خدا دیدم دوباره پرچمت را
شکر خدا دیدم سیاهی غمت را
دیدم دوباره روضه های ماتمت را
دیدم دوباره نوحه و شور و دمت را
باور نمی کردم محرم را ببینم
بر سر در این خانه پرچم را ببینم
ما را همین شور عزایت زنده کرده
ما را نوای نینوایت زنده کرده
ما را هوای روضه هایت زنده کرده
ما را نسیم کربلایت زنده کرده
ما در میان روضه ی تو قد کشیدیم
از لطف تو امروز به اینجا رسیدیم
امسال اگر که باز هم این روضه بر پاست
ما که یقین داریم از الطاف زهراست
بی بی دعایش تا ابد پشت سر ماست
زهرا نگه دار تمام سینه زن هاست
دست شکسته اسم ما را هم نوشته
خوب و بد ما را همه با هم نوشته
یادم نخواهد رفت لطف مادرت را
او لطف کرده راه داده نوکرت را
او جمع کرده خادمان محضرت را
پس گرم کرده او تنور منبرت را
از سوزِ آهش قلب این عالم گرفته
ذکر بنی یا بنی دم گرفته
هم ماهی دریا برایت گریه کرده
هم مادرت زهرا برایت گریه کرده
هم زینب کبری برایت گریه کرده
دنیا و ما فیها برایت گریه کرده
جان عزیزت اشک را از ما نگیری
این اشک را از چشم نوکرها نگیری
اسمت دلیل گریه های بی امانم
ای که مرا خواندی بده راهی نشانم
در روضه ات دنبال یک خط امانم
ای کاش قدر روضه هایت را بدانم
با روضه ات آرام می گیرم همیشه
شکر خدا با روضه درگیرم همیشه
من آمدم امشب بسوزم پا به پایت
تا چند خطی روضه بنْویسم برایت
روضه بخوانم از تن در خون رهایت
یادی کنم از ماجرای بوریایت
خورشید بودی بر نوک نی ها نشستی
ای جان زینب، پشت زینب را شکستی
وحید محمدی
#شب_اول_محرم
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین