هرکجا نام تو را بردیم "کوهِ طور" شد
آفت و شَرّ و بلا فوراً از آنجا دور شد
جایِ لبهایِ تو دیشب اشکِ هجران خوردم و
کامِ من شیرین با این قطره هایِ شور شد
در فراقِ یوسفش افتاد بر جانِ خودش
آنقَدَر گریه زلیخا کرد آخر کور شد
روضه هایِ خانگی برکت به خانه میدهند
خانه یِ تاریکِ ما با روضه غرقِ نور شد
جفت و جور اصلاً نمیشد کارهایم تا شبی
کفشِ روضه جفت کردم کارهایم جور شد
صبحِ محشر که شَوَد ، مأمورِ قَصرَت میشود
آنکه در روضه دمِ در خادم و مأمور شد
وای بر آن روضه خوان و شاعری که پاکتی ست
یا که با سواستفاده نامی و مشهور شد
شاهِ ما خیلی سفارش کرده: "فَابْکِ لِلْحُسَیْن"
نزدِ ما ایرانیان این جمله اش دستور شد
قبل از آنکه شمر در گودال مَذْبوحَش کند
بر گلویش نیزه ای بوسه زد و مَنْحور شد
آنقَدَر خنجر زدند و آنقَدَر نیزه زدند
که بِلاتشبيه مثلِ لانۀ زنبور شد
موقع دفنِ پدر وقتی پسر ، انگشت را
از زمین پیدا نمود اعضای بابا جور شد
از دلش اصلاً نیامد بوریا پیچش کنند
اولش نگذاشت اما آخرش مجبور شد
رضا قربانی
◾️◾️◾️◾️◾️
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
تشنه بود و به خاکها خونش
از رخ و گونه و جبین میریخت
یکنفر خنده کرد به تشنگی اش
پیش او آب بر زمین میریخت
نیمه جان بود و پشتِ مرکبِ خود
بوسه ای سنگ , بر جبینش زد
نوبت تیر ِحرمله شده بود
آه, از پشت زین زمینش زد
فاصله کم شده کمانداری
تیرها را دقیق تر میزد
یک نفر بر آن تن زخمی
نیزه اش را عمیق تر میزد
ناله ای میرسد به هرکس که
به تنش تیغ میکشد… نزنید
مادرش چنگ میزند به رخش
دخترش جیغ میکشد… نزنید
نوبت یک حرامزاده شد و
نوک سر نیزه اش به سینه نشست
وزن خود را به نیزه اش انداخت
آنقدر تکیه داد نیزه شکست
داس هایی بلند را میدید
بین دستِ جماعتی خوشحال
از سر ِ شیب پیکری را وای
میکشیدند تا ته گودال
تبر و داس و دشنه و شمشیر
با تنی خُرد جور می آیند
تا بدوزند بر زمین , از راه
نیزه های قطور می آیند
شمر دستش پُر است و با پایش
بدنش را به پشت میچرخاند
نیزه ای را حرامزاده زد و
نیزه را بین مشت میچرخاند
آن وسط چندتا حرامزاده
بدنی ریز ریز میکردند
با لباسی که از تنش کَندند
تیغ شان را تمیز میکردند
◾️◾️◾️◾️◾️
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
روضه.mp3
18.12M
#روضه
#شب_دهم_محرم_۱۴۰۱
#شب_عاشورا
🎤حاج حيدر خمسه
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
حق روضه ادا شود