سبک: نمی دونم دلم دیوونه ی کیست لالا لالا لالا جونم علی لالا عمرم علی لالا بچه م بخوابه لالا لالا لالا مادر بخواب اصغر نخورده آب اصغر بچه م بخوابه بخواب ای هستی و دنیای مادر علی اصغر بچه م بخوابه بخواب ای کودک شیرین زبونم دردت به جونم بچه م بخوابه ای لایی لایی قحطی آبه ای لایی لایی بچه م بخوابه ششماهه ام از تشنگی داره می میره ششماهه ام از تشنگی داره می میره لالا لالا لالا ای طفل عطشانم ای ماه تابانم بچه م بخوابه لالا لالا لالا آروم بگیر مادر ندارم شیر مادر بچه م بخوابه بخواب ای تشنه لب لای لای علی اصغر ای وای علی اصغر بچه م بخوابه عزیزم بی تابی در حسرت آبی مادر نمی خوابی بچه م بخوابه ای لایی لایی قلبت کبابه ای لایی لایی بچه م بخوابه ششماهه ام از تشنگی داره می میره ششماهه ام از تشنگی داره می میره #هادی_همتی #علی_اصغر #زنجیرزنی سبک: نمی دونم دلم دیوونه ی کیست

ای کودک بی شیر من ششماهه ی عطشان من قربان زخم رو لبت اصغر مَه تابان من لای لای علی لای لای بَبه م لای لای علی لای لای بَبه م قحطی آبه کربلا می سوزی از هرم عطش چشماتو بستی نازنین طاقت نداری کردی غش بس ناله ها کردی گلم آتش زدی بر جان من مادر نمی آید دگر هیچ کاری از دستان من لای لای علی لای لای بَبه م لای لای علی لای لای بَبه م بر روی دستان پدر رو سوی میدان می روی ای کودک ناخورده شیر بی هوش و بی جان می روی باور نمی کردی ولی رزمنده ی لشکر شدی قنداقه پوش کربلا همسنگر اکبر شدی لای لای علی لای لای بَبه م لای لای علی لای لای بَبه م آید صدا از قافله با خنده و با هلهله چیزی بگو ششماهه ام با تو چه کرده حرمله تیر سه شعبه در گلو ای تشنه لب بی سر شدی از جور و ظلم کوفیان مثل گلی پرپر شدی لای لای علی لای لای بَبه م لای لای علی لای لای بَبه م #هادی_همتی #علی_اصغر #زنجیرزنی

♥️السَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ الحُسِين♥️ ⚜️من نوکرحسینـم وعشقـم مُحـَرَّم است ⚜️من بنده ی حقیرم و او اسم اَعظم ‌است ⚜️تـا زنده‌ام به درگـه وی بندگی کنـم ⚜️هـرکس بُوَد گدای حسین، شاه‌ عالَم است 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🖤🍃====

#سه_شنبه_های_جمکرانی #سه_شنبه_های_مهدوی 🌱 آمد سه شنبه تا من وتو یاد او کنیم در جمکران عشق  ز دل آرزو کنیم.... 🌱ای آرزوی منتظران زودتر بیا آری،بیا که باتو فقط گفتگو کنیم ... #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🖤🍃=====

💚✨کربلا آتش به جان آسمان ها می زند 🖤✨کودک بی شیر را بر دست بابا می زند 💚✨شیرخواره آمده میدان تیر حرمله 🖤✨طعنه بر حرف حسین و مشک سقا می زند 💚✨به رسم ادب هفتمین 🖤✨ماه محرم را با سلام بر 💚✨سرور و سالار شهیدان 🖤✨آقا اباعبدالله شروع میکنیم 💚✨اَلسلامُ علی الحُسین 🖤✨و علی علی بن الحُسین 💚✨وَ علی اُولاد الـحسین 🖤✨و عَلی اصحاب الحسین 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🖤🍃====

▪️ششماهه 🖤شهید کربلا را صلوات ▪️قنداقه 🖤گلگون ز جفـا را صلوات ▪️بر کودکِ 🖤شیرخوارِ عطشان حسین ▪️آن تشنه 🖤گلوی نینوا را صلوات 🖤اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🖤 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🖤🍃=====

🤍تقدیم به شما 🖤 اولین سه شنبه مرداد ماهتون در پناه 🤍اهل بیت علیهم السلام 🖤الهی 🤍به حرمت هفتم محرم 🖤بهترین احوال 🤍بهترین روزی 🖤بهترین تقدیر 🤍بهترین عاقبت 🖤بهترین عزاداری و 🤍بهترین زندگی نصیبتون بشه 🖤صبحتون بخیر 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🖤🍃== @majmaozakerine =====🍃🖤🍃=====

#حضرت_علی_اکبر_شهادت ( بنا نبود که آتش به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند)* پسر بزرگ نکردم هجا هجا گردد به گوشه گوشه ی صحرا ، جدا جدا گردد پسر بزرگ نکردم که تیغ کین بخورد مقابلِ پدرِ پیر خود زمین بخورد پسر بزرگ نکردم که از جفای عدو روی عبا ببرم جسم نامرتب او پسر بزرگ نکردم که با دلی بی تاب بخواهد آب ز من ، من شوم ز خجلت آب چگونه یوسف خود را  ز خاک بردارم پسر بزرگ نکردم به گرگ بسپارم #میثم_مومنی_نژاد *بيت اول از #علی_اکبر_لطیفیان

#حضرت_علی_اکبر_شهادت #غزل_مثنوی شب هشتم شده و سینه فقط غم دارد روضه ی امشب ما پیر شدن هم دارد مثل ارباب کنار تن مجروح علی مستمع در شب هشتم کمری خم دارد روضه ی دفن حسین است و به تنهایی خود داغ، اندازه ی یک ماه محرم دارد روضه میخوانم از آن سرو رشید مجروح که تنش روی عبا چند قلم کم دارد آسمان، غم زده ی روضه و خون می بارد پای این روضه اگر مرد کسی حق دارد روضه خوان شب هشتم بدنش میلرزد مثل ارباب در این روضه تنش میلرزد پدر داغ جوان دیده اگر هست اینجا تازه شد داغ دلش باز، ببخشد ما را جگرم سوخته مرهم بگذارید مرا امشب ای سلسله سادات ببخشید مرا نیمه ی سیب رسول است و مسیحای حسین رفت با رفتنش امید ز سیمای حسین پسری غرق به خون نقش زمین در صحراست کمر روضه خم از واژه ی اربن ارباست از کمر تا شده این پیکر چون کوهی که... ریخته روی زمین قامت مجروحی که... می چکد خون ز گلو چشم و دهان دست و سرش جای یک بوسه نمانده است برای پدرش دشت را چشم پدر پر ز علی می بیند گل پرپر شده را روی عبا می چیند لشکری کرد اشاره پدر پیرش را خنده ها کشت دوباره پدر پیرش را گیسوان پسرش روی زمین پا خورده دید یک تیغ میان کمرش تا خورده نیزه ای از وسط سینه ی او رد شده است خون نشسته به گلو راه نفس سد شده است #حسن_کردی

#حضرت_علی_اکبر_شهادت نفس باد تو را غرق تلاطم کرده نیزه ها جسم تو را مزرع گندم کرده تو مرا خواندی و شرمنده که دیر آمده ام در جواب سخنت تیغ تقدم کرده ترس دارم به نسیمی بروی از دستم چون غباری که به او باد تحکم کرده تا نپاشد بدنت مسح تنت را کردم تیغ و شمشیر تو را خاک تیمم کرده پاره ای از بدنت یافتم اما پسرم مانده صد پاره ی دیگر که پدر گم کرده یاد خیرات حسن پیش تنت افتادم سفره ای پهن تو را خیلی تهاجم کرده دانه دانه به عبا ریختمت اما نه جان خود را پدرت دانه در این خم کرده خیز و بنگر پدر تو به چه روز افتاده به فزع کردن من خصم تبسم کرده مثل زهرا شدم و کاش تو بودی حسنم خیز از جا که حرم را پدرت گم کرده #موسی_علیمرادی