📖 #متن_روضه
🔊 روضه جانسوز امام حسن
و حضرت زهرا سلام الله علیها
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
**
به هر کسی که به فکرم رسید رو زده ام
ولی برایِ وساطت کسی قدم نگذاشت
به من نخواسته دادی ، نگفته بخشیدی
بزرگواری تو فرصتِ قسمِ نگذاشت ...
آقا،قلبِ منم جلا بده
آقا،به خاطرِ رضا بده
آقا،به ما یه کربلا بده ...
کاش آنجا داشت تکه سایبانی لااقل
کاش میدادن بر گریه امانی لااقل
*همۀ زیارت گاه ها،هی به خودت فشار میاری گریه کنی ، اگه اشکِتم نیاد هی اینور اونور میزنی بابا یه قطره هی به آقا میگی نزار خشک برم ، میمیرم ... یه جایِ این عالم زیارت میری بغض میاد هی میگی نه نه ... هی حواسِتُ پرت میکنی اشکِت نیاد،آخه اشکِت بیاد ردِت می کنن ... به خدا مدینه جرات نداری جلو قبرِ امام حسن گریه کنی ... فقط باید نگاه کنی،هی به خودت بگی گریه نکن بزار بیشتر وایستی ... اما قبل از اینکه بری مدینه روضه خوان ها میگفتن مدینه،قبرستانِ بقیع یه جا میشه خوب گریه کردُ رو روضه خواند ... باید بری ببینی،یه جایِ بقیع اونم بالایِ قبرِ خانوم ام البنینِ ...
الا مادر به قربونِ جمالِت ...
یه بار یه مادرُ تونستن جسارت کنن،دیگه تموم شد . دیگه ابوالفضل پایِ کاره ...
کاشکی می شد بریزی آب بر قبرِ حسن
کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل
کاشکی میشد کنارِ قبرِ زهرا سینه زد
کاش میشد تا سحر آنجا بمانی لااقل
کاش در خاکِ بقیع اذنِ زیارت داشتیم
کاشکی وقتِ نماز آن هم جماعت داشتیم
آخرش آقا به این تقدیر پایان میدهد
خاتمه بر غصۀ قلبِ پریشان میدهد
مطمئنم او بیاید کارِ عالم دستِ ماست
ساختُ سازِ حرم را دستِ ایران میدهد
کارفرما مهدیُ ما پا رکابش میشویم
اولش نقشه برایِ صحنُ ایوان می دهد
گنبدُ گلدستهُ ایوان ، طلایی میشود
و طلاییِ این سه را شاه خراسان می دهد
هر چه سینه زن بیاید در حرم جا میشود
دور تا دورِ رواقُ صحن حرم غوغا میشود
حیف اینها آرزوی های قلوبِ مضطر است
حیف این ها بغضِ جاریِ دو چشمانِ تر است
ای بقیع که پر از درد و غباری خود بگو
در کدامین گوشه از خاکِ تو قبر مادر است
*مدینه رفته ها میدونن،مدینه آدم دلشوره داره برگرده ، اگه یکی بپرسه قبر زهرا رو رفتی ...؟؟ تو مدینه دورُبَر قبرستان بقیع بچه شیعه ها باحیا پاشونو از پاشون برمیدارن ... میگه نکنه زیرِ پام قبر مادر باشه ... هرجا کبوترها جمع میشن بچه شیعه ها میرن اونجا یه فاتحه میخونند ... هرجا می بینن شلوغیه میگن شاید اینجا باشه ... می دونید این ازکجا برا ما اومده ؟؟
آخه اومد تو گودال نمی شناخت حسین و یه وقت دید یه کبوتر ... آخ نشسته یه بدنی که سر نداره ...
بچه ها،بقیع و خراب کردن ، اما قبل از این که خراب کنند مطمئن شدن کسی داخل نباشه ... آره به خاک کشیدن،اما کسی زیر خاک نموند ... این وهابی ها نسل شون ازهمین نسلِ"
*سادات ببخشید،گفت علی،بزار من برم در و باز کنم،اینا اومدن تو رو ببرن ... تو بری من میمیرم،بزار من برم،تا حالا رو حرفِ تو حرف نزدم ... من برم ...
یکی اینکه من دخترِ پیغمبرشونم ... دوم اینکه من تازه داغ دیدم ... سومُ بگم ؟؟اینا از زن ها شون شنیدن ( آره همونی که تو فکر کردی،من نمیگم،آره درسته اینا فهمیدن زهرا ...) اما یه وقت آقاتون یه صدای شنید،صدای خانومِ ... یا اَبتاه ... چهل نفر ... در شکست ... چهل تا اومدن تو ... اما زهرا رو ندیدن ... بخودشون گفتن ، آلان داشت حرف میزد ... در افتاد ... چهل تا حرومی ... (بگم یا نه ...؟) تا میخواست مادرتون داد بزنه یکی رد میشد ... آخری که رد شد داد زد، فضه خُذینی ... (نگین روضه باز خوند ، نه این روضه کوچه هست )
همه روضه ها باید ختمِ به کربلا بشه ... اینجا چهل نفر ... کربلا ده تا اسب ... هر اسب چارتا نعل داره ... کار بجایی رسید :
اسبها سهم زیادی ز تنت را بردند ...
لذا اربعین،زینب اومد کربلا هنوز به قبرا نرسیده بود با صورت اومد زمین ... دویدا ... خانم ، خانم ، اینجا که قبری نیست؟ قبرا جلوست گفت برو کنار ... کجا بودی ، صبح یازدهم یا عصر عاشورا تمامِ صحرا ... ببین این تکه پیراهنِشِ ... همۀ صحرا بویِ حسین رو گرفت ... حسین ...
#روضه_امام_حسن
#روضه_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زینب
🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
⚫️ سینه زنی محلی مازنی( اربعین)
🕌🕌🕌➖➖🕌🕌➖➖🕌🕌🕌
زینبمه شیرزن کربلامه۲
من قهرمان شام وکوفیامه
➖➖➖➖➖➖➖
من نوه ی خاتم انبیامه
شیرزنمه، فاطمه ی کیجامه
من شی برارحسین جان فدامه
پیغوم ،رسونه روزعاشورامه
زینبمه شیرزن کربلامه///
➖➖➖➖➖➖➖➖
من قهرمانه صبروایثارمه
من دترحیدرکرارمه
من به حسین، محرم اسرارمه
زینبمه،داغدارعاشورامه
زینبمه،شیرزن کربلامه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بعدابالفضل من علمدارمه
دین پیمبرهوادارمه
شش تابرارون عزادارمه
من فاتح کوفه وشامیامه
زینبمه،شیرزن کربلامه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
یک زنمه ترس ازعدوندارمه
چهل شبانه روزه خوندارمه
ترسی زتاریکی وشوندارمه
من پرستاره طفل بی گنامه
زینبمه ،شیرزن کربلامه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بعدحسین دوش بکشیم پرچم
اگرکه می دل دیه غصه و غم
پیغومه عاشورا،دامه دمادم
من عبدمه،مطیع شی خدامه
زینبمه،شیرزن کربلامه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
کوفه وشام دشمن قراننه
بی دیننه،ظاهر،مسلمانه
بعدمی خطبه همه ویراننه
فاتح خیبر،مثله شی بابامه
زینبمه،شیرزن کربلامه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اگر می دل کعووتن سیاعه
چادرمن پاره ودل پرآعه
فدای قرآن ودین خداعه
حسین پیش، زینبه سربالامه
زینبمه،شیرزن کربلامه
سنایی
🕌🕌🕌➖➖🕌🕌➖➖🕌🕌🕌
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#اربعین
🏴#سبک_شور
🎤مداح :حاج محمود کریمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چهل شبانه روز غم
چهل شبانه روز اشک چهل شبانه روز شوق سفر
چهل شبانه روز صبر چهل شبانه روز مهر
چهل شبانه روز خون جگر یک اربعین دلتنگیم رفته به سوی کربلا
چون بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
موکب به موکب میروم از این ستون تا آن ستون
ای معنی صبح فرج
انا الیک راجعون
حسین من حسین من
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دلا چرا گمی تو ستون چندمی تو تورا صدا زده مولا حسین
بیا به کربلایش بخوان به اقتدایش
نماز عاشقی را با حسین سوغاتیم را خاک پای زائرانت می برم
دل را پیاده هر قدم با کاروانت می برم
چیزی ندارم غیر جان تا اربعین نذرت کنم با هرچه دارم آمدم
در خیمه ات خدمت کنم حسین من حسین من
زمین پیاده آمد
فلک به جاده آمد
فقط به پاسخ هل من معین به یک اشاره ی تو
به یک نظاره ی تو
شده قیامتی این اربعین
ای دل وضو از خون بگیر از تربتش بویی ببر
چون حر بیا بی ادعا از روی او شرمنده تر
از جان گذشته چون
علی اکبر بیایی بهتر است مثل شهیدان حرم
بی سر بیایی بهتر است
جون و دلم فدای تو اب و گلم پر شده از هوای تو
آرزوم اینه بمیرم برای تو
حسین من، حسین من
حال جنون حال منه
سینه زدن پای غمت باله منه
شکر خدا این همه عشق ماله منه
حسین من حسین من
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
روی سرم سایه تو
هی میشه نازل به دلم آیه تو
کی میشه این دل بشه همسایه تو
عشق تو تو خون منه
کرببلات عشق منه
جون منه آرزوی این دل مجنون منه
حسین من حسین من
#آجرکاللهیاصاحبالزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
"صلی الله علیک یا سیدنا الغریب
صلی الله علیک یا سیدنا المظلوم
صلی الله علیک یا سیدناالعطشان"
*با امام رضا گریه کنیم بسم الله ...*
*حسینجان یه سلام میخوام بدمو یه توضیح بدم برا گریه کنا ....
"صلی الله علیک یا سیدنا الظمعان"
*عطشان و ظمعان هر دو تو لغت یعنی تشنه، اما عطشان به کسی میگن که تشنه است اگه آبش بدی زنده می مونه...ولی ظمعانکسیکه آبش بدی آبش ندی تلف میشه... دوتا لبهاش مثل دوتا چوب خشک بهم میخورد، هی صدا میزد: عربا جیگرم داره میسوزه..."صلی الله علیک یا سیدنا العریان"*
اگر کشتن چرا خاکت نکردن
کفن برجسم صدچاکت نکردن
*یه نیشتر اول روضه به دلت بزنم آبش ندادن کفنش نکردن ..*
اگر کشتن چرا خاکت نکردن
کفن برجسم صدچاکت نکردن
* تو اخبار آوردن وقتی امام رضا اومد وداع کنه به اهل و عیالش فرمود گریه کنید ..
اما من یه آقا سراغ دارم اومد وداع کنه به اهل وعیالش گفت مبادا گریه کنید ..
آخه اینا به اشک شما میخندن ....
امام رضا باهمه یکی یکی خداحافظی کرد اما این خداحافظی حال یه خواهر رو از همه بیشتر بهم ریخته.. هی امام رضا میرفت، هی برمیگشت حضرت معصومه رومیدید... چشما پر از اشک..یه جمله میخوام بگم، آقا رفت دیدن حضرت معصومه رفت بالای پشت بام خونه ایستاد هی میدیدم امام رضا دارن دور میشن ..
منم یه خانوم سراغ دارم هرچی حسین دور میشد، هی صدا: میزد "مهلا مهلا..."
یا حضرت معصومه اومدی بالای بلندی قشنگ ببینی رضارو اما دیگه کسی امام رضارو دوره نکرد...
زینب اومد بالا بلندی دید دور گودال شلوغه ..نیزه دارمیره جلو برمیگرده شمشیر دار میره جلو برمیگرده یه عده دامان رو پرسنگ کردن میرنجلو برمیگردن، میگن به نیت قربة الی الله بزن....دیدن یه عده پیرمردا عصا زنون دارن میان یکی یکی عصارو بالا میبرن ... چه خبره ؟بگم همه دادبزنید....*
جنجاله، مادرِ تو وسطِ گوداله
زیر اسبا بدنت پاماله
توی دست دشمنا خلخاله
شمشیرِ بدنت، پُر از سنان و تیره
نیزه با پهلوی تو درگیره
یه نفر میگه ببر که دیره
میبُرن رگای حنجرتو میبرن
دارن از پشت سرتو میبرن
حسین حسین حسین ....
میدُزدن دارن از هم، سَرِ تو میدُزدن
سرآب آور تو میدزدن ..حسین
معجر خواهرتو میدُزدن حسین
یابن شبیب عمه ما راه دور رفت
میخواست قتلگاه بماند به زور رفت
آتش گرفت چادرش اما کسی ندید
پنجاه وپنج سال قدش را کسی ندید
یابن شبیب عمۀ ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت ..
یا بن شبیب بس که زمین خورد جان نداشت
میخواست راه علقمه گیرد تواننداشت
یابن شبیب مشک گرفتار تیر شد
یابن شبیب عمه ما هم اسیر شد
گفت تلاش کرد نیفتد ولی زپا افتاد
شبیه مادر خود بین کوچه ها افتاد
چه خوب شدکه مسیر عبور خلوت بود
کسی ندید که آقای ما کجا افتاد
شبیه چادر خاکی عبا شده خاکی
به پای خویش نیوفتاد بی هوا افتاد
کسی مزاحم جان دادن امامنشد
به یاد چکمه وگودال کربلا افتاد
میان آن همه قاتل یکی جلو آمد
به ضرب نیزه او شاه از صدا افتاد
کنار گودی گودال مادرش میدید
محاسن پسرش دست بی حیا افتاد
به اسبها همگی نعل تازه کوبیدن
به این دلیل بدن بین بوریا افتاد
میان کوچه و بازار بسکه رقصیدن
سَرِ بریدۀ آقا زنیزه ها افتاد
میون کوچه و بازار کار از کار گذشت
زینب از میونِ انظار گذشت
از سر کوچه و بازار
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
1_1194184469.mp3
5.89M
#روضه
#شب_جمعه
#امام_رضا_علیه_السلام
🎤حاج امیر کرمانشاهی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
🔹 برای محرم وصفر درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه......
داری
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029C6a1afef11d
📣📣📣📣📣