eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
من الغریب الی الحبیب شبیه، زمزمه یه نامه نامه ای که رو صفحش، اشک آقامه صدایی، ما رو به اینجا خونده تک تک این دلا رو، اینحا کشونده بعد یه سال حسرت، این دل بی طاقت مثل حسینیه میشه کاشکی فدایی شیم، کرببلایی شیم با تو بمونیم همیشه نامه عشق تو، معطره به عطر سیب بسم رب الحسین، من الغریب الی الحبیب «لک لبیک ابی عبدالله» شبیه، تلاطم یه پرچم که بیقراره روی، قُبّه عالم دوباره عاشقا بیقرارن توو هیجان این عشق، آروم ندارن دور همین پرچم، هم قسمن با هم پیر و جوونا حسین جان راه ما راه تو، نذر نگاه تو زندگی ما حسین جان پرچمت یا حسین، در اهتزازه تا ابد پای این پرچمیم، با ذکر یا علی مدد «لک لبیک ابی عبدالله» شبیه اشکای پیرغلامت که جاری میشه وقت بردن نامت توی عرش مادری اسمتو بُرد باز دل ما رو سوی کربلا آوُرد اومده باز راه، لشکر ثارالله تحت لوای اباالفضل اذن دخول ما، توو حرم سقا روضه برای اباالفضل پیرغلام تو بود، دلاور ام البنین هر جوری شد نذاشت، علم بیفته رو زمین «لک لبیک ابی عبدالله» شاعر و نغمه پرداز: محمدرضا رضایی ➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) اولین وفعال ترین گروه درایتا👌 باحضور اساتید وشاعران گرامی ✔️محرم نزدیکه 🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac 📣📣📣📣📣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥ سلام زیباترین آرزوی من تو چقدر معطری که نامت دهانم را پر از بوی نرگس می‌کند و یادت قلبم را سرشار از شمیم یاس می‌سازد و مهرت جانم را مملو از عطر رازقی می‌کند ... 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
🌿 السَّلامُ علی ربیعِ الأَنَامِ و نَضْرَةِ الاَیَّام سلام بر بهار انسانیت و سرسبزی روزها (فصل شکفتن) 🌹 📚 بحار الأنوار، ج٩٩، ص١٠١ 🌹🌿اللهم عجل ولیک الفرج 🌹🌿
🌺🍂دعا برای شروع روز 🍂🌺 🍂اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار 🍂اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن 🍂اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطـَالـِحـِیـن 🍂اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃اللَّهُم الجعَل عواقِبَ امورنا بالخیر🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋ آمدم پیش تو با این‌همه اندوه ولی چه غمی هست که پیش تو به پایان نرسد؟! 🌸 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گل نرجس آبروی دو عالم خیالت کی می رود ز خیالم جمالت جلوه الله بیا جانا طی کنیم شب هجران بیا مهدی با ترنم باران سحابِ رحمتِ الله نگاهم کن من فدای نگاهت صدایم کن من فدای صدایت حلالم کن ای چکیده ی رحمت سُلاله عصمت ،شَه سوار غریب اباصالح ای امام غریبم تمامی دردم تو هستی طبییبم تو را جان مادرت زهرا ز سر تا به پا گر چه غرق گناهم خجالت کشم از درونِ تباهم مرانی از دَرت مارا نگاهم کن من فدای نگاهت صدایم کن من فدای صدایت حلالم کن ای چکیده ی رحمت سِلاله عصمت، شَه سوار غریب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جــلـوه جـنـت به چـشم خـاكیان دارد بـقـیـع یــا صــفـای خـلــوت افــلاكـیــان دارد بـقـیـع مـی تـوان گـفت از گـلاب گـریـه اهـــل نـظر صــد هـزاران چـشـمـه آب روان دارد بـقـیـع گـر چـه می تابد بر او خورشید سوزان حجاز از پـــر و بــال مــلائـك ســایـبـان دارد بـقـیـع قـرنها بگـذشـته بر ایـن ماجـرا اما هــــنوز داغ هـجـده سـاله زهرای جوان دارد بـقـیـع خــفـتـه بـین مـنبـر و مـــحرابی امـا بـاز هم از تــو ای انســیه حــورا نشـان دارد بـقـیـع راز مــخفی بودن قـــبـر تـو را بـا مـا نـگفـت تابه کی مهر خموشی بر دهان دارد بـقـیـع شب كه تنها میشود با خـلوت روحانی اش ای مـــدیـنـه انـتــظـار میــهمان دارد بـقـیـع شب كه تاریك است و در بر روی مردم بسته است زائـری چــون مــهــدی صاحــب زمــان دارد بـقـیـع
السلام علیکم یا ائمة الهدی ای آسمان غربت تو بیکران بقیع باید گریست از غم تو بی امان بقیع دیگر چه انتظار ضریح است و بارگاه وقتی دریغ از تو شده سایه بان بقیع دارد نواده های امامان تو حرم امّا شده ست گنبد تو آسمان بقیع نه قبّه ای نه صحن و سرایی نه بیرقی هستی همیشه همدم ظلمی عیان بقیع ناله زدن به دور حریمت مجاز نیست حالا که خادمت شده از دشمنان بقیع مانده ست در کنار حصار ِ مزار تو درد ِسکوت گریه کن و روضه خوان بقیع تو مدفنی برای کریمی که شد شهید از کینه های همسر نامهربان بقیع تابوت تیر خورده ی او را تو دیده ای شد قامت حسین کنارش کمان بقیع دو یادگار کرب وبلا داری و شده خاک تو کربلای دگر بی گمان بقیع با روضه های باقر وسجّاد وصادقت گردیده نام کرب وبلا جاودان بقیع مانده میان غربت خاکت هنوز هم یک قبر مخفی از همه و بی نشان بقیع گردیده خادمین تو بدتر ز خار پس در باغ تو نهان شده یاس خزان بقیع تو آشنای هر شب ِ غم های حیدری اشکش به روی خاک تو بوده روان بقیع سی سال شام ماتم ودردش نشد سحر چون در میان تو شده ماهش نهان بقیع ما می شویم کارگر ساخت حرم بعد از ظهور مهدی صاحب زمان بقیع ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
هشتم شوال سالگرد تخریب بقیع السلام علیکم یا اهل بیت النبوة هستیم ما گدای امامان بی حرم پاینده از دعای امامان بی حرم شوق کبوتر دل ما شیعیان شده پرواز در هوای امامان بی حرم شکر خدا که روزی ِ خود را گرفته ایم از سفره ی عطای امامان بی حرم پُر می شود ز هیزم دوزخ مسلّماً قلبی که نیست جای امامان بی حرم ما از حساب روز قیامت رها شویم با یک نخ عبای امامان بی حرم شد منصب حقیقی هر شیعه نوکر و گریه کن ِ عزای امامان بی حرم اینان شهید کینه و زهر جفا شدند جان های ما فدای امامان بی حرم در زندگی غریب و پس از مرگ هم غریب کم نیست غُصّه های امامان بی حرم نه سایبان،نه صحن و سرا و نه خادمی غم گشته آشنای امامان بی حرم دل های ما به کوری آل سعود پست شد صحن باصفای امامان بی حرم گویا خراب شد حرم باصفایشان تا دل شود سرای امامان بی حرم ایوان طلا و صحن وضریحی میان قلب شد ساخته برای امامان بی حرم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی... ازهمین ها را برای کربلا برداشتند خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند! خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجاعجب دارالشفایی می شود نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن پرچم سجاد، دارد دل هوایی می شود! حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود می رسد روزی که با دستان پر مهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود آخرش من مطمئنم این گره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود هرچه خواندم در بقیع، از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم... تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد "کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست" بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد از همان شب که علی تابوت را برشانه برد زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پا نشد سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا  نشد مهدی نظری
چارتا گل چونکه دٙرهم شد گلابش بهتر است با همین توجیه این وادی شرابش بهتر است چار خورشید است بر انگشتر دست بقیع اینچنین جنس نگینش از رکابش بهتر است در کرم در علم در بحث صبوری در اصول مطلب این خاک از جلد کتابش بهتر است کو ضریح و کو حرم؟اینجا فقط جاییست که غالبا طرح سوالش از جوابش بهتر است تا بفهمی ماجرای کوچه را مثل حسن اصلا اینجا در زیارت اضطرابش بهتر است مرقد و گلدسته ها خوبند اما نزد ما کوری چشم عدو اینجا خرابش بهتر است هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت بقیع از زمین کربلا که آفتابش بهتر است گرچه مانع می شود اما به دستی بسته نیست اینچنین از شام و از کوفه طنابش بهتر است حرف ها را میزنند اما سری بر نیزه نیست پس شنیدن گاه از دیدن عذابش بهتر است گرچه می گردد کباب از حرف، قلب ما ولی مجلس اینجا از آن مجلس کبابش بهتر است مهدی رحیمی
همواره رزق اشک جاری دربقیع است قطعاً بهشت رستگاری دربقیع است اینجا خراب است حال عشاق مدینه باریدن ابره بهاری دربقیع است هردل اگر آرام باشد ، مرده باشد شوره غم! دل بیقراری دربقیع است ویرانه شدصحن وسرا .روزی دراینجا دیگرپس ازاین .آه وزاری دربقیع است اینجامزارلاله ها ویرانه گردید زهرا سر سفره کناری دربقیع است ماراه آل فاطمه درپیش داریم رمز بلند پایداری دربقیع است ازخاک قبر دلبران صدلاله روید عطر مزاره گلعزاری دربقیع است ازاین غم عظمی دل مهدی گرفته ویرانی هرزخم کاری دربقیع است آل سعودبی حیا ویرانه اش کرد چشمان ناپاک سواری دربقیع است «مجنون»شب عشاق دیگربی ستاره است بنگر دگر این آه وزاری دربقیع هست غلامی (مجنون)
درهوای غم عزا داردبقیع راه سوی کبریا داردبقیع صحن وایوانش شده ویرانه ای گوشه ای ماتمسرا داردبقیع صحن تو آتش گرفت وشدخراب چارقبر پرنوا داردبقیع گرم شد بازار دل در طوف او رونق سعی و صفا داردبقیع روح ماشدتازه از اکسیر اشک بهترین کیمیا داردبقیع گردصحن خاکیش هستم گدا دین و آئین ولا داردبقیع این شفا از سوی صحن خاکی است نسخه بر درد و دوا داردبقیع ناله ها در سینه دارد هردلی نی نوای نینوا داردبقیع پنجره بگشوده ام رو سوی او حال سودا با خدا داردبقیع آرزوی دیدنش داردبهشت چون بهشت جان فزا داردبقیع تابش خورشید از نورش بود نور حق تا نا کجا داردبقیع گرچه(مجنون)هستم ودلواپسم شوق دیدار تو را داردبقیع _آرمین غلامی (مجنون)
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت بقیع گفتی و دل را دوباره خون کردی شرارِ غربت و غم را بجان فزون کردی بقیع گفتی و شد تازه داغ دلهامان مگو که قلب نبی را ز درد، خون کردی سخن ز غربت و تخریبِ جنتُ الزهراست دوباره زنده به دوران، غمِ درون کردی چهار قبر غریب و چهار امام غریب بقیع! چگونه تحمل تو تا کنون کردی؟ فرشتگانِ مقرب به عرشِ اعلا را مقیم مُضجعِ بی سقف و بی ستون کردی بهشت، گوشه ای از این قبورِ نورانیست مرا به جنتِ فردوس رهنمون کردی □ □ □ ز دیده خون رود و ناله ای حزین آید بیادِ یاسِ مدینه، که واژگون کردی مدینه گفتی و در شعله سوخت گیسویی دوباره خاطره ی کوچه را برون کردی تو دیده ای که در آتش، حریمِ زهرا سوخت به شعله عصمتِ حق را نظاره چون کردی؟ نبود باورمان، زیر پا رود مادر و تو سکوت بر آن دشمنِ زبون کردی! تو دیده ای که لعینی به یاس، سیلی زد چسان ملاحظۀ آتشِ جنون کردی؟ چه بَد معامله با یار کردی، ای امت امام را تو رها، خصم را مصون کردی بپای خیز مسلمان! سپاهِ مهدی باش! به کنجِ خیمه ی عزلت چرا سکون کردی؟ □ □ □ یمن به ناله در آمد، علیهِ آلِ سعود سراسرِ وطنم را تو لاله گون کردی و غزّه با دلِ پر آه، با یهودی گفت: که مرگ بر تو، جهان را تو غرق خون کردی!
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود حتی جوان ز غربت آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است از گریه های فاطمه آیینه کاری است اهل مدینه باب عداوت گشوده اند بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند هرکس دم از علی زده تخریب می شود صدیقۀ مطهره تکذیب می شود دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند در خواب هم نشان حیا را ندیده اند نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند بغض علی زبانه کشد از وجودشان رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است تصویر چادریست که در کوچه خاکی است امواج یک صدا دلم آزار می دهد گویا صدای صورت و دیوار می دهد گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک» تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع اوراق خاطرات غیورانه نیلی است هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است بی درد مردمان زمان جان مرتضی ما را رها کنید بمیریم زین عزا روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم همراه منتقم حرم آباد می کنیم گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا ما داغ دار سیلی ناحق مادریم چشم انتظار منتقم آل حیدریم