کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴🏴🏴👆👆👆 بارگذاری مجلس شب ششم محرم ۱۴۰۲ #حاج_مهدی_حسینی #التماس _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️
🏴🏴🏴👆👆👆
بارگذاری مجلس شب هفتم محرم ۱۴۰۲
#حاج_مهدی_حسینی
#التماس _دعا
⬇️⬇️⬇️⬇️
(شب هفتم شیر آوردن نذر اون که شیر نخورده
چرا این قدر بی قرارین بچتون که تیر نخورده)(۲)
مجلس زنونه امشب روضه رو بهتر میفهمه(۲)
حرف مادر عزادارو فقط مادر میفهمه
بری از هر کی بپرسی میگه باورم نمیشه
بچه ی شیر خواره رو لب تشنه کشتن ، مگه میشه؟
بخدا تصورش هم دل ما رو میسوزونه
بچه آب بخواد و بابا نتونه آب برسونه
ولی کربلا چه کردن ، غم ما رو زنده کردن
پسر از تشنگی جون داد ، پدر رو شرمنده کردن
حرف إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني جون آدمو میگیره
هی میگفت آبش بدید یا آبشم ندید میمیره
یه دفعه صدایی اومد علی اصغر یه تکون خورد(۲)
خون گرفت صورت شاهُ ، تیرو دید به استخون خورد
اون طرف رباب تو خیمه دنبال خبر میگرده
این طرف حسین با گریه ، هی میره ، هی برمیگرده...
بچه رو داد دست زینب ، روضه رو سر بسته گفته
{بچه تیر خورد ، تنها کسی که میتونست ابی عبدالله رو کمک کنه فقط زینب بود ، این بچهی تیر خورده سر آویزون ، بردش پشت خیمهی زن ها...}
بچه رو داد دست زینب ، روضه رو سر بسته گفته
زینبم مراقبت کن ، یه موقع سرش نیفته
نمیخوام رباب ببینه خواهرم دل بی قرارم
بچمو محکم بگیرش تیرو میخوام دربیارم
یاد اون ساعتی افتاد که توی مدینه مردن
وقتی از سینهی مادر میخُ با هم درآوردن...
{بدجور ابی عبدالله مستأصل شد رفقا ، میگن دو جا عمه سادات کم آورد چشماشو بست تو زندگیش ، تو مصیبت هایی که دید دو جا چشماشو بست ترسید عمهی ما...
یکی اون لحظه ای بود که اومد با ابی عبدالله پشت خیمه ، که وقتی امام حسین گفت محکم بگیر علی رو فهمید میخواد تیرو دراره ، یهو چشماش رو بست هول کرد ، یکی اینجا بود خیلی ترسید چون دید امام حسینم به تپش افتاده ، امام حسینم به نفس نفس افتاده...
یه جا دیگه هم اون موقعی بود که دید نامرد لگد به در خونه میزنه ، صداش تو صداها گم بود ، هی میگفت جلوتر نیا...
یااباعبدالله...
تو که میسوختی محسن عجب آغوش گرمی داشت(۲)
از این غم هیچ کس مثل رباب آتش نمیگیرد
یابااعبدالله...
لا لای لا لای لالا لالا لالای لالایی...
(یه کم آروم گریه کنید علیم خوابیده
خنده رو لبهاشه مگه چه خوابی دیده
خواب دیده برگشته عموش
خواب دیده خوب شده گلوش
خواب دیده روی صورتش بارون چکیده)(۲)
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
رو دستای سرد رباب چشماتو ببند و بخواب
اگه برسونه آب خزون نمیشه برگ گلم
اگه برسونه آب شیرت میدم تو بغلم
اگه برسونه آب آروم میشی عزیز دلم
اگه عمو نرسه دیگه نمیرسه آب
کسی برا عطشت نداره جواب
اگه عمو نرسه خونه خرابه رباب
به جای بغل من رو نیزه بخواب
****
داغ دلم از اینه که لبهات ترک ترکه
علی خدا کنه که به التماسم جواب بدن
علی خدا کنه که به تو یه چند قطره آب بدن
علی خدا کنه که نخوان باباتو عذاب بدن
خدا نکنه علی جواب ما رو ندن
سفیدی گلوتو نشونه برن
خدا نکنه علی کمونشو بکشه
خدا کنه جای تو منو بکشه
****
با غصه ی تو چه کنم خونی شده اشک حرم
الهی که نبینم سرت رو نیزه در به دره
الهی که نبینم رو نیزه ها خوابت میبره
الهی که نبینم سرِ تو ام تو تشت زره
منو داره میکُشه چشای تو روی نی
کنار بابا میای به مجلس مِی
منو داره میکُشه مصیبت و غم علی
مادر خوبی برات نبودم علی
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
از آسمون آتیش میباره کسی نمونده آب بیاره
گل رباب یه کم بخواب خدا خودش هواتو داره
جون نداره دست و پای تو بی رمق شده صدای تو
مادرت نتونه شیر بده پس چیکار کنه برای تو
تو صورتم زدم دو دستی چشماتو باز دوباره بستی
به روی من ناخن بزن بگو هنوز که زنده هستی
کاش یه کم پایین بیاد تبت سرخه سرخه زیر غَبغَبِت
ماهی کوچیک من علی سوختم از تلظی لبت
تو بی قراری من بریدم سه روزه خندتو ندیدم
آروم نگیر فقط نمیر آخه تویی همه امیدم
شرم از این حرم نمیکنن نعره ها رو کم نمیکنن
این جماعتی که من دیدم رحم به بچه هم نمیکنن
وای از دل رباب وای از دل رباب
➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
تو رفتی و دلم درمونده اصغر
لباسات توی دستام مونده اصغر
پدر هنگام دفن جای تلقین
برای تو لالایی خونده اصغر
شکایت از کمان و تیر دارم
بیا پایین زنیزه شیر دارم
دودستم را میان آب بردند
حلالم کن نبودی آب خوردم
علی لای علی لای علی
➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین